زبان پژوهی
تهاجم فرهنگی، با دست خودمان و پول خودمان 3
- زبان پژوهي
- نمایش از جمعه, 23 دی 1390 21:13
- بازدید: 5120
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 69، رويه 40
هر از گاه، رسانهها بهویژه تلویزیون (دانسته یا ندانسته)، درپی جا انداختن یک واژهی خارجی میافتند و یا میکوشند بخش مصرفگرایی تمدن غربی را بر روان مردم ما چیره سازند. در پی، به چند نمونه اشاره شده است.
در ساعت 2:30 شبکه 2، در حالی که گویندهی خبر، بدون به کار بردن «فعل»، خبر را میخواند، گفت که چند تن از مسافران حج «دیپورت» شدند که البته مقصود وی «اخراج» بود.
فیلم پیاپی خوشرکاب، خوشغیرت (شبکه 1 ساعت 18:10)، بازهم واژهی دیپورت در قالب «دیپورتت میکنم»، «دیپورت میکنم» به کار گرفته شد و به جای واژهی «سکته»، واژهی نامانوس «سن کوب». از سوی دیگر، تبلیغ اشرافیگری، غربگرایی و غربزدگی و... آگاهانه یا ناخودآگاه، حاصل کار بسیاری از فیلمها و فیلمهای پیاپی تلویزیون اگر [از خارج] نیاید... من همه چیز را میفروشم و میرم پیشش.
پیدا و پنهان (شبکه 4 ساعت 2:30)
در یک کتابفروشی آنچنانی، همهی کتابهایی که خریدار و فروشنده (هر دو بانو)، از آنها سخن میگفتند، کتابهای نویسندگان بیگانه بود: جرالد، هرتون مولر، جنگ و صلح تولستوی، بدون اینکه حتا از یک نویسندهی ایرانی، نامی به میان آید.
در گلفروشی هم، گلها و گیاهان خارجی عرضه میشد و آن هم با بهای سرسامآور...
مادر داستان، مدام از پسرش که به سربازی رفته است، نالان است و نگران...
او نیز مانند دیگر فیلمهای تلویزیون، خودروی گرانبهای خارجی سوار است. در خانهای اشرافی زندگی میکند...
در این پیاپی (سریال) واژگان زشت مانند «چه دختر خریه» به کار گرفته میشود و در اینجا و آنجای فیلم، پوچگرایی و روشنفکری تبلیغ میشود و...
سایه و روشن – شبکه 5
خانهها، همه مجلل؛ خودروها، همه گرانبها؛ آرایههای خانه همه غیرایرانی، از آینه گرفته تا اشیای زینتی و نیز نهارخوری و تالار پذیرایی...