سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست کتاب‌شناخت کتاب‌ شِبه‌علم و ضدّ علم - طلیعه خادمیان

کتاب‌

شِبه‌علم و ضدّ علم - طلیعه خادمیان

برگرفته از مجله جهان كتاب، سال بیست و دوم، شمارهٔ 5و6. امرداد و شهریور 1396

طلیعه خادمیان

 

جهان فراطبیعی؛ علم، شِبه‌علم و ضدّ علم در دوران پست‌مدرن. محمدرضا توکلی صابر. تهران: نشر اختران، 1396. 436ص، 320000ریال.

در زمانی که بشر به رفیع‌ترین قلّه‌های دانش دست‌یافته و برای بسیاری از سؤالات تاریخی خویش پاسخی درخور یافته است، در جهانی که به مدد علم، خورشید معرفت بر همهٔ زوایای تاریک زندگی بشر تابیده است، هنوز هستند کسانی که در پی پندارهای باطل و خرافه‌های عجیب، آب به آسیاب شیّادان می‌ریزند و بازار آن‌ها را گرم می‌کنند. شگفت آن‌که یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای دانش بشر در زمینهٔ ارتباطات، یعنی فضای مجازی نیز موجب رواج و رونق این‌گونه خرافه‌ها و مهملات میان کسانی شده که اسیر پندارهای وهم‌آلود و گرفتار برخی عالِم‌نمایان هستند.
کتاب جهان فراطبیعی به نیّت آشکار ساختن بعضی از خرافات و توهمّات نوشته شده است و سعی دارد که میان علم، شِبه‌علم و ضدّ علم در دوران جدید، مرزهای محکمی به وجود آورد که هر مدعی متقلّبی نتواند به نام علم، پندارهای باطل خویش را به مردم ارائه کند.


پاراپسیکولوژی

پاراپسیکولوژی یا فراروان‌شناسی که عبارت است مطالعهٔ تجارب غیرعادی افراد و باورهای ناشی از آن از طریق روان‌شناسی، شامل چهار بخش می‌شود: تله‌پاتی؛ غیب‌گویی؛ پیش‌آگاهی یا پیشگویی؛ و جنبانش روانی (حرکت دادن اشیا با نیروی ذهن).

فراروان‌شناسی در دههٔ 1920و1930میلادی در اروپا و امریکا رواج یافت و سعی داشت با استفاده از نظریه‌ها و آزمایش‌های مختلف، وجود مسائل روحی و ماورای حواس معمولی انسان را اثبات کند. طبق مثال‌هایی که مؤلف کتاب در این بخش آورده است، آزمایش‌ها و استدلال‌های فراروان‌شناسان برای اثبات وجود چنین نیروهایی در افراد، هرگز در موارد بعدی تکرارپذیر نبوده و دیگران نتوانسته‌اند از همان شیوهٔ آن‌ها برای دستیابی به پاسخ معتبر استفاده کنند. درحالی‌که می‌دانیم که تکرارپذیری یکی از عوامل مهم صحّت یک فرضیه از طریق آزمایش است.
     پاراپسیکولوژی، ازیک‌طرف، از روش عقلی و عینی بهره می‌برد (مثلاً به تجارب آزمایشگاهی می‌پردازد) و از طرف دیگر از شیوه‌های شهودی و رمزی استفاده می‌کند. همچنین ادعاهای زیادی در مورد دنیایی ورای جهان محسوس و مادّی مطرح می‌کند (دنیایی که قانون علّت و معلولی بر آن حاکم نیست) و به نیروهای مرموز، ناشناخته و ماورای طبیعی اعتقاد دارد. پاراپسیکولوژی برای این‌که علم شود باید از روش‌های اخیر دوری جسته و آن را به شاعران، متألهین، عرفا و فلاسفه واگذارد.


آسترولوژی یا احکام نجوم

درگذشته، مردم می‌پنداشتند که موقعیت ستارگان و کرات آسمانی می‌تواند بر سرنوشت آدمی تأثیر گذارد و از چگونگی وضعیت آن‌ها می‌شود سرنوشت انسان‌ها را پیش‌بینی کرد. به‌این‌ترتیب بود که احکام نجوم به وجود آمد و کسی را که به این رشته می‌پرداخت مُنَجِّم (آسترولوژر) می‌خوانند. در ابتدا از احکام نجوم برای پیش‌بینی  جنگ‌ها و شورش‌ها و بلایای طبیعی استفاده می‌شد، ولی بعدها پیش‌بینی آیندهٔ افراد نیز به آن افزوده شد و طالع‌بینی نام گرفت که یکی از رشته‌های احکام نجوم است. بحث این‌که متولدان هر ماه از سال چه خصوصیتی دارند و پیشگویی آیندهٔ آن‌ها و شیّادی‌هایی ازاین‌دست، چیزهایی است که از دلِ احکام نجوم برآمده‌اند. به‌تدریج با معرفت بیشتر انسان به وضعیت کرات آسمانی و انباشت اطلاعات تجربی، علم جدید از آسترولوژی جدا شد و نجوم یا ستاره‌شناسی نام گرفت.

آسترولوژی علم نیست؛ بلکه شِبه‌علم است. آسترولوژرها/ مُنَجِّمان ادعا می‌کنند که افرادی که در یک بُرج خاص به دنیا می‌آیند، خصوصیّات مشابهی دارند، یا  متولدان برج‌های معین استعدادها و خصوصیات مشترک دارند: مثلاً سیاستمداران در یک برج و دانشمندان در یک برج دیگر قرار می‌گیرند. در مطالعه‌ای که بر روی 16634 دانشمند و 6475 سیاستمدار انجام گرفت، ثابت شد که چنین چیزی حقیقت ندارد و صفات آن‌ها هیچ ربط و اشتراکی با هم ندارد و مربوط  به برج تولدشان هم نیست.

کتاب‌های زیادی در خصوص تأثیر ماه و به‌ویژه بدر کامل بر احوال و روحیّات انسان‌ها نوشته شده است و نویسندگان آن کوشیده‌اند ثابت کنند که وقتی ماه کامل است، جرم و جنایت بیشتر رخ می‌دهد و روان‌پریشی و حالت‌های جنون‌آمیز انسان بیشتر می‌شود. اما  بررسی‌های علمی متعدد این موضوع را نیز رد کرده است. درواقع اجرام آسمانی از نظر علمی هیچ تأثیری بر حالات انسانی ندارند. هیچ پیشگویی، طالع‌بینی و... قرین حقیقت نیست.


هومیوپاتی

از دیگر درمان‌های شِبه‌علمی که ادعای جایگزینی روش‌های پزشکی را دارد، هومیوپاتی است. هومیوپاتی نوعی روش درمان است که معتقد است بیماری را باید با عنصری از نوع خود بیماری یا  با عامل به وجودآورندهٔ آن درمان کرد. درحالی‌که علم پزشکی معتقد است که هر بیماری را باید با ضدّ آن شفا داد. طبّ امروز هر بیماری را با دارویی که اثر فارماکولوژیک متضاد دارد و ضدّ آن عمل می‌کند، درمان می‌کند.

مدعیّان دانش پزشکی که در این زمینه فعالیت دارند، ممکن است بتوانند در مورد درمان برخی از بیماران ادعای موفقیت کنند، اما آن موارد ‌هم به اعتقاد علم‌باوران به این دلیل است که بعضی از بیماری‌های خطیر، پس از سپری کردن دورهٔ خود، بدون هیچ دارو و درمانی خودبه‌خود بهبود. از طرف دیگر بسیاری از بیماری‌های انسان پسیکوسوماتیک هستند، یعنی به علّت ناراحتی‌های روانی، بیمار احساس بیماری جسمی می‌کند. حال اگر به این بیمار یک دارونما بدهند و یا او به پزشک و درمانش ایمان داشته باشد، روش درمانی هرچه باشد، بیمار بهبود خواهد یافت. انجمن پزشکان امریکا تاکنون هومیوپاتی را به عنوان یک روش درمان نپذیرفته  است ولی ازآنجاکه در داروهای هومیوپاتی مواد شیمیایی عجیب یا بسیار مخاطره‌انگیزی وجود ندارد، سازمان مواد غذایی و دارویی امریکا(FDA) آن‌ها را دارو به حساب نمی‌آورد و تولید و توزیع‌شان را کنترل نمی‌کند. در سال‌های اخیر در ایران نیز پزشکانی از این شیوه استفاده می‌کنند که البته درمان آن‌ها هیچ ضرری ندارد، فقط ممکن است که مبتلایان به بیماری‌های خطرناک را از درمان‌های واقعی پزشکی نوین باز دارد. واقعیت آن است که هومیوپاتی بیماری‌های سخت و به‌ویژه بیماری‌هایی را که نیاز به عمل‌های جراحی دارند نمی‌تواند درمان کند.


بشقاب‌پرنده و شی‌ء پرندهٔ ناشناس

یوفو که بسیار راجع به آن شنیده‌ایم، شیء پرندهٔ ناشناسی است که در آسمان دیده می‌شود و آن‌قدر عجیب است که حتماً باید از کرات دیگر به زمین آمده باشد.
این‌گونه افکار و توهّمات بیشتر متعلق به پس از جنگ دوم و آغاز عصر تسخیر فضاست. در این دوره گزارش‌های گوناگونی مبنی بر رؤیت اشیأ پرندهٔ ناشناس از طرف مردم عادی و گاه از سوی اشخاص موجهی مثل خلبانان و مأموران رادار ارائه شده است، اما پس از تحقیقات علمی دقیق توسط دانشمندان، نتیجه‌ای که به‌دست‌آمده، نمایانگر وجود شهاب‌ها و چیزهایی ازاین‌دست در آسمان بوده است.
در فصلی از کتاب، نویسنده، بسیاری از گزارش‌ها و مثال‌ها را در خصوص رؤیت شیء ناشناس در آسمان آورده و توضیح علمی دایر بر عدم وجود آن را نیز ارائه کرده است. او می‌پرسد اگر موجودات فضایی پیشرفته‌تر از ما در عالم وجود دارند، پس کجا هستند و اگر می‌توانند مسافت‌های عظیم بین سیّاره‌ای را طیّ کنند، پس تمدنی پیشرفته‌تر از ما دارند و دلیل ندارد که از ما بترسند و ما را بازی دهند. پس باید پذیرفت که افراد در مشاهدات خود گاه دچار اشتباه می‌شوند. این گزارش‌ها را کسانی می‌دهند که از پدیده‌هایی که می‌تواند در آسمان رُخ دهد آگاهی ندارند و به‌سادگی دروغ می‌گویند.


فون دانیکن و فضانوردان باستانی

اریک فون دانیکن در دههٔ هفتاد میلادی یک تئوری شِبه‌علمی ارائه کرد که به‌سرعت شهرت فراوانی یافت و آن این بود که چندین هزار سال پیش، فضانوردانی به کرهٔ زمین آمدند و به انسان‌های زمینی صنعت، هنر و دانش‌هایی را آموختند که اساس تمدن‌های بزرگ شد و انسان‌های بدوی این موجودات برتر از خود را خدا نامیدند. طبق این نظریه، اشاره به موجودات آسمانی، پیامبران، فرشتگان و خدایان گوناگون در مذاهب و اسطوره‌های اقوام مختلف درواقع اشاره به این موجودات فضایی است. اهرام مصر، آثار عظیم مایاها و اینکاها و... حاصل انتقال دانش، فرهنگ و فنّاوری این موجودات فضایی پیشرفته به موجودات زمینی است و اجداد ما کودن‌تر از آن بودند که بتوانند چنین بناهایی را  بسازند.
نویسنده در بخشی از کتاب به رد ادعاهای شِبه‌علمی فون دانیکن که در دههٔ هفتاد نوشته‌هایش به پرفروش‌ترین کتاب‌های غرب - و همچنین ایران - تبدیل شده بود پرداخته است.


ولیکوفسکی و تصادم جهان‌ها

امروز حتی کلیساها و مراکز جهانی تفکر مذهبی، که درگذشته با بسیاری از بنیان‌های علمی مخالفت می‌کردند، تئوری‌های بزرگ علمی را پذیرفته‌اند. ولی در همین زمان نیز می‌بینیم کسانی مانند ایمانوئل ولیکوفسکی، کتابی می‌نویسد که بر پایهٔ اوهام شِبه‌علمی، عوام را می‌فریبد و از این راه به شهرت و ثروت دست می‌یابد. نویسنده از آنجا که اخیراً کتاب ولیکوفسکی به فارسی ترجمه شده، نقدِ ماهیّت شِبه‌علمیِ آن را ضروری دیده است.

مطابق نظریهٔ ولیکوفسکی، در حدود 1500 سال پیش از میلاد مسیح، هنگام خروج قوم بنی‌اسرائیل از مصر، ستارهٔ دنباله‌داری از کرهٔ مشتری جدا شده که بعداً به کرهٔ زهره تبدیل شد.  این ستارهٔ دنباله‌دار برای رفتن به مدارکنونی‌اش به زمین نزدیک شد و همین موجب فرود شهاب‌سنگ‌های سرخ‌رنگ و سرخی آب رودخانه‌ها، تاریکی زمین، باریدن نفت از آسمان (منشأ منابع نفتی خاورمیانه!)... و حوادث بی‌شماری در زمین گردید. بدین ترتیب ظاهراً ولیکوفسکی همهٔ حوادث کتاب مقدس را به‌نوعی با این نظریه تبیین نموده است اما در حقیقت او اطلاعات باستان‌شناسی را کاملاً تحریف کرده و وقایع تاریخی را چندین قرن جابه‌جا کرده است تا با نظریه‌اش سازگار شود. در کتاب جهان فراطبیعی همهٔ ادعاها و تئوری‌های ولیکوفسکی با ادلهٔ دانشمندان رد شده است. آنچه باقی می‌ماند بی‌اطلاعی عوام است که به شهرت این مدعیان می‌انجامد.


نوستراداموس و پیشگویی آینده

به گفتهٔ جورج الیوت، بهترین پیشگویان کسانی هستند که خوب حدس می‌زنند. هنر پیشگویی، یافتن اشیای گمشده یا تعیین مجرم... از آغاز تاریخ با بشر همراه بوده است اما شهرت عجیب یک پیشگوی فرانسوی از قرن شانزدهم میلادی همهٔ جهان را درنوردیده است: نوستراداموس، پزشک دربارهای باشکوه فرانسه در قرن شانزدهم. او پیشگویی‌هایش را به صورت چهارپاره به زبانی که مخلوطی از فرانسه، یونانی، لاتین و پروانسی است سروده است و هرکس می‌تواند بنابر دانش خود، آن‌ها را تفسیر کند. پیشگویی‌هایی عجیب از حوادث شوم آینده، طاعون، قحطی، جنگ‌های هسته‌ای، شورش‌های ضدّ دینی، پایان جهان و...

رمز موفقیت نوستراداموس در این است که بالاخره از تعداد زیاد پیشگویی‌هایش، چندتایی به وقوع می‌پیوستند که چنین هم شد. البته توفیق نوستراداموس در تفسیرهایی است که مفسران از نوشته‌های ابهام‌آمیز و شاعرانهٔ او داشته‌اند. آن‌ها این نوشته‌ها را چنان تفسیر کرده‌اند که گویی نوستراداموس واقعاً آتش‌سوزی در شهر لندن، ظهور هیتلر و... را پیش‌بینی کرده است. اما کتاب جهان فراطبیعی ثابت می‌کند که وقوع تراژدی‌ها در زمین همیشه محتمل بوده و هست.

آخرین فصل‌های کتاب، رهنمودهایی برای روشن و درست اندیشیدن و تشخیص علم از شِبه‌علم است. درواقع دکتر توکلی صابری خواننده را به آگاهی و دانایی دعوت کرده است تا بازار مکارهٔ شیادان از رونق بیفتد.
در این فصل‌ها اشاراتی هم می‌یابیم به برخی دکان‌دارانِ ایرانیِ شِبه‌علم که شهرت بسیاری هم کسب کرده‌اند و به عناوین مختلف نامشان بر زبان‌هاست. نویسنده با دلایل کاملاً علمی ادعاهای این جماعت را نیز رد کرده است؛ از جمله محمدعلی اکبری که از طریق نوحه‌خوانی طبابت می‌کند! او مدعی است که در وجودش انرژی‌ای نهفته است که می‌تواند آن را به دیگران منتقل می‌کند و با دست خود بیمار را اسکن کند و...!؟

در این کتاب درمی‌یابیم که هیچ‌یک از این ادعاها نه صحّت دارند و نه پایه و مایهٔ علمی. در فصل آخر، به جریان موسوم به «عرفان حلقه» پرداخته‌شده و با ادلهٔ علمی ثابت شده است که کتاب‌های محمدعلی طاهری از نظر علوم تجربی، اشتباهات فاحش علمی دارند و فرادرمانی‌‌هایی که توسط ایشان انجام شده یا می‌شود تکرارپذیر یا اثبات‌پذیر نیستند.

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید