گردشگری
قدیمیترین کتاب فروشیهای تهران در مسیر فراموشی - از چاپخانههای هند تا پسکوچههای ناصرخسرو
- گردشگری
- نمایش از شنبه, 07 مرداد 1391 18:17
- بازدید: 8136
برگرفته از روزنامه اطلاعات
زهره شریفی
در تهران امروز هرگاه سخن از کتاب و نشر و خرید آن به میان میآید ناخودآگاه ذهن هر فرد کتاب خوان و غیر آن به سمت میدان انقلاب و خیابانهای اطراف آن میرود، مکانی که از ابتدای دهه 40 به مرور زمان مرکز نشر و خرید و فروش انواع و اقسام کتابهای مختلف میشود، فارغ از آنکه روزگاری کمتر از صد سال پیش اولینهای این حرفه در خیابانهایی چون ناصرخسرو، بوذرجمهری و حتی قدیمیترینهای آن در مرکز بازار تهران برای خود برو بیایی داشتهاند.
اولین کتاب فروشیهای تهران در محدوده بازار در راستهای به نام «تیمچه حاجب الدوله» و «بین الحرمین» دورهم گرد آمدند که پس از مدتی این جمعیت اهل کتاب بنا بر شرایط آن زمان که یکی از دلایل آن وجود مدرسه دارالفنون بود، به خیابان ناصر خسرو نقل مکان کرده و فعالیت خود را در حوزه نشر و فروش کتاب در آنجا ادامه دادند که حال نیز اندک شماری از آنها که بیشتر به فروش کتب مذهبی میپردازند، در آنجا به حرفه خود مشغول هستند.
منطقه ناصرخسرو تا حدود سالهای 1314 به رسم و نام اهل کتاب، به منطقهای جهت خرید و فروش کتاب معروف بوده است تا اینکه به دستور حکومت وقت برخی از مغازههای آن منطقه تخریب و تعدادی از آنها شامل: کتاب فروشی اسلامیه، خیام، علمی، مرکزی و...مجبور به ترک این منطقه میشوند و به خیابان بوذرجمهری و بعدها به منطقه بهارستان و خیابان جمهوری مهاجرت کرده و آنجا را مرکز پخش و نشر خود قرار میدهند.
خیابان بوذرجمهری نیز که امروز به نام خیابان 15خرداد مشهور است بعد از مدتی با ترک دوباره اهل کتاب و نشر تبدیل به منطقهای جهت خرید و فروش اجناس بازاری از لباس و کفش و کیف و... میشود که روزانه شاهد رفت و آمد زنان و مردانی ست که بیخبر از آنکه سنگ فرشهای این خیابان روزگاری محل گذر دوستداران کتاب بوده است، به فکر خرید جدیدترین اجناس روز بازار هستند.
در میان قدیمی ترینهای این حرفه که در حال حاضر به همان شکل و شمایل قدیم تهران، به انتشار و فروش کتاب روزگار را سپری میکند، میتوان به کتاب فروشی و در اصل به «انتشارات اسلامیه» اشاره کرد، که قدمت تاریخی آن به بیش از 110 سال میرسد.
کافیست با گذر از کنار مغازههای جدید و پر از همان اجناس بازاری در خیابان 15 خرداد، جنب بازار تاریخی آهنگرها سراغ از کتاب فروشی اسلامیه گرفت تا هر مغازه داری با اشاره به وجود چند در چوبی خاکستری و یک تابلوی قدیمی ما را به این کتاب فروشی راهنمایی کند.
زمانی که نزدیک درهای ورودی این کتاب فروشی میشویم که چون گذشته از جنس چوب است و با قفلی آهنی چفت و بست میشود، ناخودآگاه توجه مان به تابلویی قدیمی که با خطی خوانا نوشته شده است «کتاب فروشی اسلامیه - کتب قدیمه و جدیده - نوشت افزار» جلب میشود، طوری که تفاوت آن را با تمام مغازههای اطراف احساس میکنیم.
صاحبان این مغازه کتاب فروشی به نام و اسم «کتابچی» معروفند، نام و رسمی که خود نشان از قدمت و پیشینه این شغل در میان خاندانی دارد که از اولین موسسین این حرفه یعنی کتاب فروشی در دوره قجر بوده اند، زمانی که هنوز در ایران چندان امکانات چاپ و چاپخانه معنایی نداشت.
به گفته سید جلال کتابچی، زمان تاسیس این کتاب فروشی به عهد قجرها میرسد که جد ایشان سید محمد علی کتابفروش که از تجار شهر شیراز بوده است به خاطر نبود امکانات چاپی اقدام به واردات کتب مختلفه از شهر بمبیی و سایر شهرهای هندوستان مینماید و در شیراز و شهرهای بزرگ کشور به فروش میرساند.
بر اساس منابع تاریخی، قدیمیترین کتاب فروشیهای تهران قبل از آنکه با دنیای چاپ و چاپخانه که در اوائل سلطنت ناصرالدین شاه در ایران ظهور کرد آشنا شوند، کتب رایج آن زمان را که بیشتر در حوزه علوم دینی و مذهبی و بیشتر به زبان فارسی و عربی بود، از کشورهایی چون هند و مصر و آلمان خریداری و سپس در تهران و نقاط دیگر ایران به فروش میرساندند.
بعدها با گذر زمان و رواج دستگاه چاپ و چاپخانه در ایران، توسط ماشین سنگی چاپ که البته مشکلات خاص خود را به همراه داشت، به انتشار و در واقع تجدید چاپ کتابهایی چون علوم دینی و قرآنی و کنارش سعدی و حافظ و شاهنامه و حسین کرد و امیرارسلان و بعدها کتب طبی و علمی به حمایت خیرین و مراجع علمی پرداختند، که تیراژ آنها به بیش از 700 جلد هم نمیرسید.
تا زمان پهلوی اول فروش کتاب و انتشار آن به سبک و روش همان دوره قاجار بود تا اینکه با روی کارآمدن رضا شاه و ماجرای جمهوریت و تغییر و تحولات سیاسی و انتقال حکومت از قاجارها به پهلوی و نوشته شدن مقالات و مطالب گوناگون در موافقت و مخالفت و نقد این وقایع که با حضور افرادی چون علی اکبر دهخدا و دیگر قلم دستان به ظهور نشست، صاحبان نشر و کتاب با دیگر حوزهها نیز آشنا شدند.
در این میان فرزند کتابچی بزرگ، یعنی حاج سید احمد، کنار پدر با مهاجرت به تهران در سال 1280 ه.ش کتاب فروشی اسلامیه را در تیمچه حاجب الدوله تاسیس نموده و همزمان با واردات کتب علمی و مذهبی از هندوستان اقدام به تاسیس چاپخانهای جهت تولید داخلی کتاب در کوچه معظم الدوله در بازار آهنگرها در سال 1300 ه.ش مینماید.
با توجه به اینکه از ابتدای کار یعنی حروفچینی سربی و سپس چاپ آن توسط ماشین سنگی چاپ که نوشتهها با نوردادن در آفتاب توسط سنگهای چاپ که توسط دارویی مخصوص حساس شده بود و به ماشین چاپ بسته میشد و همچنین به خاطر نبود برق محرکه، ماشین به وسیله یک فلکه بزرگ که توسط دو نفر کارگر حرکت داده میشد، کارکردن با ماشین چاپ سنگی بسیار مشکل بود.
اما انتشارات اسلامیه با تمام این مشکلات و با وجود آنکه ماشین چاپ سنگی بعد از یک دور گردش تنها یک ورق کاغذ چاپ شده را خارج میکرد و بر روی هر ماشین نیز ده نفر کارگر مشغول به کار بودند و در طول روز طی ده ساعت کار تنها 2500 ورق چاپ میشد که در نهایت هم کارهای چاپ شده چندان خوانا نبودند، به فعالیت خود در حوزه انتشار کتب مذهبی و علمی ادامه داد.
کتاب فروشی اسلامیه نیز از سیر جابجایی و تحولات چاپ به مانند دیگر کتابفروشیهای آن زمان جدا نماند و بعد از مدتی بر حسب آن شرایط از منطقه بازار به خیابان ناصرخسرو و سپس در حدود سالهای 1316 در حاشیه خیابان بوذرجمهری ( 15 خرداد) بر خلاف دیگر کتاب فروشیهای این خیابان که ازین حرفه بیرون آمده و یا ترک محل کردند، در این منطقه تاریخی تا امروز ماندگار ماند.
البته در کنار انتشارت اسلامیه، کتاب فروشیهای دیگری چون «مکتب الاسلامیه» که تاسیس آن به 1327 میرسد و اکنون به عنوان مرکزی جهت فروش کتابهایی در حوزه دینی و مذهبی معروف است و همچنین کتاب فروشی «چهر» که با قدمتی نزدیک به 70 سال اولین کتاب فروشی است که در منطقه انقلاب شروع به فعالیت کرد نیز از قدیمی ترینهای این حرفه به شمار میآیند.
اما آنچه که انتشارات اسلامیه را از دیگر کتاب فروشیهای تهران امروز جدا میکند در کنار پیشینه تاریخی آن، حفظ شکل و شمایل این مغازه کتاب فروشی است که نشان از اصالت و اهمیت دادن صاحبان آن به حفظ میراث گذشتگانشان دارد، گرچه به ظاهر این اصالت به حفظ چند تخته درب چوبی و یک تابلوی قدیمی و... باشد.
اما به واقع نشان از طهرانی دارد که کمتر از 100 سال پیش آن، بنا بر اطلاعات موجود در کتب تاریخی برای هر چهار هزار نفر یک کتاب فروشی وجود داشته است، چنانکه آمار و ارقام، تعداد کتاب فروشیهای آن زمان را از ناشر و فروشنده 39 باب ذکر کرده است.
و اینجاست که شاید به سادهترین شکل بتوانیم از خود بپرسیم، در تهران امروز چه اندازه بازار چاپ و نشر و فروش کتاب که با موضوعاتی متنوع و مختلف در پشت زیبندهترین ویترینهای مغازههایی که طرح و جلد کتابهای آن- گاهی بیش از محتوای خود کتاب خودنمایی میکند- ما را نسبت به گذشته و آن کتابهای تجدید چاپی چون سعدی و حافظ و فردوسی و ادعیه و داستانهای حماسی که با مجلداتی ساده و کمخرج چاپ میشد، به سوی شناختی بهتر از فرهنگ اصیل این سرزمین هدایت میکند.