زیست بوم
بيابان، کوير نيست!
- زيست بوم
- نمایش از جمعه, 10 شهریور 1391 15:51
- بازدید: 5536
برگرفته از روزنامه اطلاعات
يک نيمروز داغ تابستاني را در يک بيابان خلوت تصور کنيد، در همان فضاي ساکت و ترسناک هيچ مخلوقي در حال جنبيدن به نظر نميآيد. اما در آن شرايط، زندگي به شکل يک تلاش بزرگ بي پايان و يک تنازع سخت بي امان به طور واقعاً شگفت انگيز و اسرارگونه اما نامريي و مرموز در جريان است.
بيشتر مردم وقتي نام بيابان را ميشنوند ناخودآگاه به ياد کوير ميافتند، به معني ديگر اين که آنها بيابان و کوير را يکي ميدانند و هيچ آگاهي از تفاوت بين آن دو ندارند. اما بايد به آنها يادآوري کرد که بيابان به يک مکان زنده گفته ميشود و بين کوير و بيابان تفاوتهايي وجود دارد و آن همان حيات در بيابان است.
در جايي که ساکتترين و آرامترين نقطه از بيابان است ممکن است چيزي حدود يک صد هزار گونه جانوري وجود داشته باشد. گاهي نيز در جايي که شرايط نامساعد باشد و چيزي روي زمين ديده نشود هم جانوران ريز و ميکروارگانيسمهايي در درون خاک در حال زندگي کردن هستند.
در کويرهاي مرکزي ايران مناطقي وجود دارد که در آن هيچ موجود زندهاي حتي ميکروارگانيسمها به چشم نميخورد حتي عمل تجزيه ميکروبي هم در اين نقاط انجام نميشود. اين موضوع را ميتوان به خوبي مشاهده کرد به گونهاي که گاهي ديده شده است که لاشه يک حيوان به دليل تجزيه نشدن توسط باکتريها و ديگر تجزيه کنندهها، مدتهاي زيادي روي زمين کوير باقي ميماند و اين مدت زمان به قرنها نيز ميرسد و لاشه به صورت سالم در کوير باقي ميماند. اما بر خلاف کوير، بيابانها جزء اکوسيستمهاي مهم و هفتگانه دنيا به شمار ميروند و به آن «بيوم بيابان» گفته ميشود. اصطلاح بيوم به اکوسيستمهاي کم و بيش پراکندهاي گفته ميشود که آب و هوا و اجتماعات زنده پايدار شبيه به هم دارند.
بيابان به منطقهاي گفته ميشود که ميزان بارندگي سالانه آن کمتر از 350 ميلي متر باشد. به طور کلي وسعت بيابانهاي سطح کره زمين حدود 21 ميليون کيلومتر مربع است، يعني حدود 20 درصد خشکيها که بيشتر بين عرض جغرافيايي 20 - 30 درجه شمالي و جنوبي قرار گرفته اند. در کل دنيا 13 بيابان مهم و با وسعت بسيار زياد وجود دارد که گرمترين آنها صحراي آفريقاي شمالي و سردترين آنها صحراي گبي مغولستان است و در مجموع بيابانهاي ايران هم يکي از اين مناطق 13 گانه بياباني به شمار ميآيد. در علفزارهاي خشک نيمه بياباني و نقاط بياباني ايران، کوههاي فرسايش يافته و تالابهاي شور يا نيمه شور به خوبي ديده ميشود.
به دلايل ويژه خاکي و شرايط آب و هوايي حاکم بر اين سرزمينها دو دشت «کويري – بياباني» که داراي وسعت تقريباً زيادي هستند در نقاط مرکزي فلات ايران به وجود آمده است. دشت کوير که بيشتر از نمکزار تشکيل شده است و نيز دشت لوت که از شن و ماسه فراوان پوشيده شده است در شرايط و مناطقي که کمي بهتر از نقاط ديگر هستند، گياهان بسياري همانند تاغ، اسکنبيل، گز، گونهاي خاردار، درمنه و بعضي از گياهان خانواده اسفنجيان ميتوانند خود را با شرايط اين اکوسيستم نامساعد وفق دهند و نيز گياهاني همانند رمس و سبد در تپههاي ماسهاي و شني به خوبي برويند.
دانهها و اعضاي گياهان بياباني در فصلهاي سرد سال به حالت خواب ميروند و در فاصله زماني کوتاهي دانه و ميوه توليد ميکنند. بيشتر گياهان بياباني ريشههاي بلندي دارند که اين ريشهها در اعماق زمين فرو ميرود تا بتوانند آب مورد نياز براي گياهان را فراهم کنند. بعضي از بوتههاي بياباني داراي پوست ضخيم با تعداد کمي برگ يا اغلب بدون برگ و مجهز به خار هستند که باعث جلوگيري از تبخير آب دروني بدن آنها ميشود. بعضي ديگر نيز داراي برگهاي گوشتي يا آبدار و بسيار مقاوم هستند که ميتوانند هنگام بارندگيهاي بسيار کم، مقدار زيادي آب در خود ذخيره کنند و در دورههاي خشکي که هيچ بارندگي صورت نميگيرد، آن آب را مصرف کنند.
در مناطق بياباني چندين حالت اساسي قابل مشاهده است يکي از اين حالات، دوراني است که بارشهاي کم و بيش مطلوب عطش زمين خشک بيابان را فرو مينشاند و در اين دوره است که جانداران از نظر فعاليتهاي حياتي در حد بالايي به سر ميبرند. در اين ميان جانوران از اين زمان کمال استفاده و بهره را ميبرند به طوري که در اين دوره ميتوان در کنار هر بوتهاي يک جانور را مشاهده کرد.
حالت ديگري که ممکن است در بيابان ديده شود دوران خشکي بيابان است که در اين زمان دوره زندگي بيابان با فقر و کمبود غذايي بسيار زياد مواجه است. به طور کلي اين دوران، دوران بحران بسيار سختي براي جانداران بياباني به شمار ميرود و در اين زمان است که جانوران براي زنده ماندن دست به تنازع بقا و ستيز با طبيعت ميزنند و جانوراني پيروز ميدان هستند که در اين نبرد بتوانند برکم آبي و کم غذايي چيره شوند تا زنده بمانند.
بيشترين جانوراني که در محيط بيابان زندگي ميکنند عبارت هستند از پستانداران مانند جوندگان، پرندگان ظريف و خزندگان گياهخوار کوچک. نکته جالبي که وجود دارد اين است که در سالهاي اخير پس از تاغ کاري در شنزارهاي اطراف کاشان سر و کله تعداد قابل توجهي از جوندگان و خزندگاني همانند خرگوش، موش، مار و سوسمار در پناه پوشش گياهي تازه پيدا شده است.
پژوهشگراني که در زمينه بيابان به مطالعه ميپردازند، مراحل زندگي يک موجود زنده بياباني را از 2 جنبه مورد بررسي قرار ميدهند يکي اين که چه وابستگيهايي در زنجيرههاي ارتباطي اکوسيستم بيابان بين هر جانور با گياهان و جانوران و عناصر غير زنده بستر زيست وجود دارد و ديگر اين که در جريان اين وابستگيها جانور مورد مطالعه چه نوع سازگاريهاي ويژه ساختماني و رفتاري از خود نشان ميدهد. آن چه مسلم است اين موضوع است که زندگي جانوران بياباني همانند همه جانوران مصرف کننده در اکوسيستمهاي ديگر طبيعت نميتواند مستقل از گياهان و ساير عوامل محيطي باشد و خيلي شديد به حيات گياهي وابسته است. جانوران نيز در اين بين به دوام گسترش و گياهان کمک ميکنند. نتيجه پژوهشهاي دانشمندان نشان ميدهد که برخي از جانوران بياباني همانند موش صحرايي و خرگوش هنگامي که دور از محيط زندگي خود باشند و در ظاهر تحت مناسبترين رژيمهاي غذايي آزمايشگاهي قرار ميگيرند و نگهداري ميشوند، به شادابياي که در محيط اصلي زندگي خود بودند، ديگر اين گونه نيستند و در بيشتر اوقات دچار ضعفها و نقصهاي مرموز جسماني و رفتاري نيز ميشوند و فقط راه درمان اين جانوران رها کردن آنها در محيط زندگي طبيعي خود است تا از مواد مورد پسند خود تغذيه کنند.
يک مثال ديگر که ميتوان در مورد جانوران بياباني زد اين است که گوزن و کل و بز بخشي از نيازهاي غذايي و آبي خود را با جويدن علفهاي شور فراهم ميکنند و اگر آبشخوري در نزديکي آنها وجود نداشته باشد آنها با استشمام هواي مرطوب سحرگاهان به ويژه در بلنديهايي که هوا خنکتر و رطوبت نسبي هوا نيز در اين نقاط بيشتر است، نياز آبي کافي و روزانه خود را از اين طريق ذخيره ميکنند و اين بدان معني است که هنگام بالا بودن رطوبت نسبي محيط و پايين بودن دما در بامداد و شامگاهان، فعاليت دارند. در بسياري از جانوران وجود ادرار غليظ و دارا بودن اسيد اوريک به جاي اوره، مکانيسمهاي مؤثري براي مقاومت در برابر کم آبي است. فعاليت شبانه اختفاء در پناهگاههاي نمناک و نامرئي، حفظ محتاطانه انرژي و به کار بستن اقتصادي آن، روشن بودن رنگ پوست (براي بازتاب انرژي خورشيد و کاهش دما)، کوچکتر بودن سطح بدن به منظور کاهش تبخير پوستي و حرکت در مکانهاي سايه دار از راههاي رايج و آشکار براي مقابله با خشکي است. ساختمان بدني حشرات و بندپايان به طور جالبي با کم آبي نواحي بياباني سازش پيدا کرده است. وجود پوشش خارجي بدن آنها که متشکل از کيتين و آهک يا گاهي فقط کيتين است مانع از دست رفتن آب بدن آنها ميشود.
در نواحي بياباني هر کجا که چشمه سار يا گودال آبي وجود داشته باشد، سر و کله انواعي از مهره داران از قبيل ماهي و دوزيستها پيدا ميشود.اگر چه ماهيهاي بيابان زي از جمله کم جمعيتترين گروه جانوران بياباني است اما وجود ماهيهاي مخصوص در آب قناتها را ميتوان در رديف عجايب هفتگانه بر شمرد. بنابر شواهدي ماهيهاي ساکن قناتها از آبراهههاي زير زميني به داخل قنات راه پيدا کرده اند.