زیست بوم
پلنگ ایرانی - بخش پنجم
- زيست بوم
- نمایش از یکشنبه, 04 تیر 1391 17:41
- بازدید: 5404
برگرفته از روزنامه اطلاعات
عادات غذایی
پلنگها به نسبت سایر گربهسانان دارای قدرت شکارگری بالایی دارند. آنها به علت قدرت بینایی بسیار خوبی که دارند، برخلاف سگ سانان کمتر شکار را از روی بو تعقیب میکنند. آنها با کمین کردن در مسیر طعمه، همراه دویدن و پرش ناگهانی آن را شکار میکنند. علاوه بر بینایی بسیار قوی ویژگیهای منحصر به فردی نیز دارند. مثلاً قسمت زیرین و بخش داخلی پاهای پلنگ از موهای نرمی پوشیده شده است که موجب میشود صدای پای او هنگام گام برداشتن کاملاً بیصدا شود و به راحتی بدون این که طعمه متوجه شود به آن نزدیک شود. داخل گوشهای پلنگ پوشیده از موهای ریزی است که حساسیتی فوقالعادهای نسبت به جریان باد دارد. این موها کوچکترین تغییر جهت باد را مشخص میکند و پلنگ میفهمد که در صورت تغییر ندادن مسیر، طعمه بوی او را میفهمد و فرار میکند. شیرها از داشتن این توانایی محروم هستند.
پلنگها طعمه خوارانی فرصت طلب هستند و به محض مواجهه با جانوران آسیب پذیر به آنها حمله میکنند. در کالاهاری ردپاها حاکی از آن هستند که پلنگها معمولاً طعمههای کوچک را بدون کمین یا تعقیب آگاهانه شکار میکنند. در سرنگتی نیز گزارش شده است که پلنگها در میان بوتههای کوچک به دنبال جانوران کوچک گشته و هر جانور کوچکی که از میان آنها به بیرون میجهد را شکار میکنند.
در واقع، پلنگها هر چه بتوانند بگیرند را شکار میکنند. با این که در بسیاری از مناطق رژیم غذایی پلنگها بیشتر از پستانداران کوچک تا متوسط جثه تشکیل یافته است (5 تا 45 کیلوگرم)، ولی توانایی آنها برای شکار جانوران بسیار کوچک جثه به آنها اجازه میدهد که در جاهایی که طعمههای بزرگ جثه سالها است که از بین رفتهاند نیز بتوانند بقای خود را حفظ کنند. پلنگها از گستره وسیعی از طعمهها با اندازههای متفاوت شکار میکنند و نسبت به سایر گربه سانان، رژیم غذایی متنوع تری دارند. در رژیم غذایی پلنگها در جنوب صحرای بزرگ آفریقا، حداقل 92 نوع طعمه مختلف ثبت شده است. به طور مثال در سرنگتی 137 لاشه که توسط پلنگ شکار شده بود مورد بررسی قرار گرفت، مربوط به 31 گونه طعمه مختلف بود در حالی که 1180 لاشه شکار که توسط شیر انجام شده بود بررسی شد فقط شامل 22 گونه شکار بود. به طورکلی رژیم غذایی پلنگ در هر منطقه نشان دهنده فهرست طعمههای قابل دسترس در آن منطقه است. در مقایسه ببر فاقد سازگاری غذایی و زیستگاهی بالایی مانند پلنگ است و همین نداشتن توانایی باعث شده که در خیلی از مناطقی که زیستگاه آن از بین رفته و طعمههای اصلی آن نابود شده است، خود آن نیز منقرض شود.
پلنگها اگر بتوانند از پرندگان هم تغذیه میکنند، پرندگانی مانند کبوتر، کبک، مرغ شاخدار، قرقاول، کرکس و حتی شترمرغ. خزندگان، دوزیستان، بیمهرگان و حتی مواد گیاهی نیز از نظر پلنگ دور نمیماند. در ایالت گوجارات هندوستان، مشاهده شده است که پلنگها تعداد زیادی هندوانه خورده اند. مانند سایر گربه سانان، پلنگهای هر منطقه ممکن است در شکار یک نوع طعمه خاصی برتری و مهارت داشته باشند. این ویژگیهای فردی ممکن است به واسطه یادگیری و تجربه حاصل شود. مثلاً در سرنگتی مشاهده شده که یک پلنگ طی 21 روز، 11 شغال شکار کرده است. در کالاهاری، یک پلنگ نر به صورت تخصصی تشی را در زمان خروج از لانه شکار میکرده و 4 بار در 12 روز این کار را انجام داده. در مناطقی که پلنگها در نزدیکی سکونتگاههای انسانی زیست میکنند، رژیم غذایی شان غالباً شامل سگ، گربه و دام اهلی مانند گوسفند، بز، گوساله و خوک است. مواردی از کشتار بیش از حد گاهی اوقات در مورد دامهای اهلی رخ میدهد و در هر بار ممکن است توسط پلنگها جانوران زیادی کشته شود (مثلاً بیش از 10 جانور در یک شب) در حالی که تنها اندکی از آنها را واقعاً میخورد. در ایران چنین مواردی فقط در برخی مناطق جنوبی کشور رخ داده است.
به نظر میرسد که در اغلب زیستگاهها، رژیم غذایی پلنگها از تراکم نسبی طعمههای سم دار پیروی میکند و فراوانترین گونه اصلیترین طعمه شان است. در عین حال، ممکن است پلنگها برتریهایی را به ردههای سنی و جنسی خاصی نشان دهند، نه فقط در مورد طعمههای اصلی شان، بلکه همچنین در مورد گونههای دیگر به واسطه تغییر در آسیب پذیری، تولد نوزادان و تغییرات فصلی در ساختار زیستگاه. به طور مثال در پارک ملی ناگاروهول هندوستان، پلنگها به آسانی گوزنهای خالدار فراوان را شکار میکنند، ولی نرهای یک ساله را بیش از نسبتشان به قابلیت دسترس آنها میگیرند. در کروگر نیز پلنگها ایمپالاهای جوان نر را بیش از آن چه انتظار میرفته است شکار کرده بودند و به صورت معنی داری بیشتر در فصول خشک شکار شده بودند تا در فصول بارانی. همچنین پلنگها در کروگر به طور انتخابی ایمپالاهای ماده پیرتر را شکار کرده بودند. در جنوب کالاهاری، پلنگها برتری معنی داری را به اسپرینگ باکهای نر نشان دادند. در ایران، پلنگها بیشتر قوچها و کلها را شکار میکنند و معمولاً این تلاش آنها روی افراد بالغ متمرکز است. دلایل متعددی برای این رفتار پلنگها بیان شده است. به عنوان مثال، مادهها همیشه هشیارتر از نرها و چابکتر از آنها هستند. به علاوه نرها، به ویژه جوان ترها بیشتر توسط بالغها به حاشیه گله رانده میشوند که البته در این حالت بیشتر در معرض خطر شکار شدن هستند.
در ایران، مطالعات متعدد نشان داده است که پلنگها از جانوران متنوعی تغذیه میکنند، به عبارت دیگر کمتر جانوری در زیستگاه پلنگ ایرانی است که طعمه آن نشود. در منوی غذایی پلنگ ایرانی میتوان گونههای زیر را مشاهده کرد:
قوچ و میش، کل و بز، آهو، پایکا، روباه، گرگ، سگ اهلی، گاو، گوسفند و بز اهلی، اسب و الاغ، شتر، مرال، شوکا، گراز، تشی و جوندگان.
در منطقه البرز مرکزی شمالی، مطالعات نشان داد که با وجود تنوع در رژیم غذایی، پلنگها کل و بزها را بیش از هر طعمه دیگری ترجیح میدهند. در نزدیک تهران، پلنگی را به کرات دیدهاند که به انبار غذای ماهیها دستبرد میزده است. در بسیاری از مناطق مانند تندوره، سالوک و ساریگل، بقایای پایکا به وفور در سرگین پلنگها یافت میشود. در لاشه گشایی یک ماده پلنگ جوان در پارک ملی گلستان، مقادیر زیادی تیغ تشی در روده جانور مشاهده شد، بدون آن که حتی کوچکترین زخمی ایجاد کند. علاقه پلنگ به سگ بسیار معروف است و در مناطق مختلف این جانور سگ گله را کشته و با خود میبرد. در منطقه آریز بافق، تا کنون چند مورد حمله پلنگ به شتر، حتی شترهای نر بزرگ دیده شده است. در یک مورد، محیط بانان وقتی به لاشه شتر نزدیک میشوند، پلنگی را میبینند که از دل آن شتر بزرگ بیرون آمد و فرار کرد. در ارتفاعات البرز، حتی بقایای زباله در سرگین پلنگها به دست آمد. در خیلی از مناطق، پلنگها حتی از گیاه هم تغذیه میکنند. یافتن سنگ و خاک نیز در بقایای سرگین پلنگها نیز رایج است. ولی بقای بلندمدت پلنگ در هر منطقهای بیشتر منوط به حضور کل و بز و قوچ و میش است.
در مناطق جنگلی، پلنگ گاهی اوقات لاشه شکار خود را به بالای درختان میبرد که این کار را احتمالاًًً برای جلوگیری از سرقت لاشه توسط خرسها انجام میدهند. مواردی از این رفتار در مناطق مختلف مشاهده شده که لاشه شوکا، سگ و حتی دام اهلی را بالای درخت برده است.
با وجود آن که گاهی اوقات پلنگ برای سیر کردن شکم خود چارهای جز حمله به دامهای اهلی ندارد، ولی در میان بسیاری از دامداران نوعی حس احترام به پلنگ دیده میشود. اکثر دامداران، پلنگ را دارای «مرام مردانه» میدانند، چرا که برخلاف گرگ که در مواجهه با گله دام چندین رأس را میکشد، ولی فقط یکی را میبرد، پلنگ خیلی آرام تنها یک رأس را شکار کرده و همان را میبرد و چندین روز را با همان سر میکند. از همین رو، در مقایسه با گرگ، بیشتر دامداران تحملپذیری بسیار بیشتری نسبت به پلنگ دارند، چون معتقد هستند «مردانه تنها یک گوسفند را برای سیر کردن شکم خود میبرد که قابل تحمل است».
تولیدمثل
مشاهدات در طبیعت مبین آن است که پلنگها دوران جفتگیری کوتاهی دارند. در کالاهاری جفتهای پلنگ بیش از یک روز با یکدیگر مشاهده نشدهاند. در «کروگر» میانگین همراهی نر و ماده 2 روز بود، حال آن که این دوران از یک تا 4 روز متغیر بود. در مناطق مختلف مشاهده شده که پلنگها 2 تا 7 روز تشکیل جفت داده و پس از این دوران جفتگیری کوتاه از یکدیگر جدا میشوند. با این حال، خیلی اوقات وقتی یک جفت پلنگ بالغ در طبیعت دیده میشود، تعبیر به یک جفت نر و ماده میشود، در صورتی که همراهی نر و ماده فقط به چند روز محدود میشود.
طبق مطالعات صورت گرفته در پارک ملی «ساریگل» خراسان شمالی، فصل جفتگیری پلنگ ایرانی در این منطقه از اوایل بهمن آغاز شده و در اواخر این ماه به اوج خود میرسد. در منطقه «بیرک» سیستان و بلوچستان نیز صدای غرش مستی پلنگها در اواخر بهمن و اوایل اسفند شنیده شده است. در این زمان از سال، تحرک پلنگها در سرتاسر قلمروشان بیشتر است و بیش از هر زمان دیگری به علامتگذاری میپردازند. این عمل در واقع نشانهای از روزهای پیش از زمان جفتگیری است. البته بیشتر معاشرتهای جفتگیری ظاهراً ناموفق است و فقط 2 از 13 (15 درصد) از جفتگیریهای مشاهده شده در پارک ملی کروگر آفریقا منجر به تولد تولهها شد. در یک جمعیت پلنگ در اسارت متشکل از 8 ماده پلنگ نیز برآورد شد که بیشترین احتمال آبستنی 65 درصد بوده است.
تولههای پلنگ پس از یک دوره بارداری به مدت حدود 96 روز به دنیا میآیند، البته مشاهدات در باغ وحشها مبین آن است که این دوران از 90 تا 106 روز متغیر است. تعداد تولهها معمولاً یک تا سه است ولی گزارشهایی مبنی بر 6 توله هم وجود دارد. ولی 2 توله رایجترین تعداد در هر زایمان است. برخی از پژوهشگران بر این عقیده هستند که تعداد تولهها با فنوتیپ پلنگها نیز تغییر میکند به طوری که پلنگهای خالدار تعداد تولههای بیشتری (به طور میانگین 09/2) نسبت به پلنگهای «ملانیستیک» (سیاه) (به طور میانگین 70/1) دارند. در بیشتر مناطق ایران، در اواخر فروردین یا اردیبشهت ماه، تولهها معمولاً به دنیا میآیند. همچنین بر اساس بررسی 7 خانواده از پلنگها در ساریگل و 4 مورد در البرز، نتیجه گیری شد که پلنگها در این مناطق معمولاً یک یا 2 توله دارند و خیلی بعید است که بتوانند بیش از 2 توله را بزرگ کنند. موارد مشابهی از همراهی یک توله در گلستان، بشاگرد، بمو، هشتادپهلو لرستان، جهان نما و سوادکوه و 2 توله در مناطقی چون کیامکی، گلستان، قرخود، بیرک بلوچستان، لرستان، قوچان، گلول و سرانی، بمو و نایین نیز به ثبت رسیده است. نکته دارای اهمیت آن است که در بهار سال 1388 در منطقه نکای مازندران، چند طبیعت گرد به 3 توله پلنگ که عمرشان کمتر از دو هفته بود برخورد میکنند. البته خوشبختانه پلنگ مادر پس از ترک طبیعت گردان، سراغ تولههایش آمده و پناهگاه آنها را تغییر داده بود. در منطقه شن رود دیلمان گیلان نیز پلنگی با سه توله رؤیت شده است. ولی چنین مواردی بسیار نادر است. تولهها در سن 12 تا 18 ماهگی از مادر مستقل شده و تا چند ماه پس از آن با هم میمانند. عمر این جانور در طبیعت به ندرت به 10 تا 15 سال میرسد.
پلنگ ایرانی، پرطرفدار در میان باغ وحشها
زیرگونه پلنگ ایرانی را باید یکی از پرطرفدارترین زیرگونههای پلنگ در میان باغ وحشهای دنیا دانست و بیشتر باغ وحشهای مهم جهان مانند کلن، برلین، مانستر در آلمان، آمرسفورت و بیکس برگن در هلند، مارول در انگلیس، سن دیه گو در آمریکا، باغ وحش ملبورن در استرالیا، چک و اسکاتلند به تکثیر این نژاد میپردازند. در ایران نیز در حال حاضر 6 قلاده پلنگ در باغ وحش و مراکز مربوطه در اسارت به سر میبرند. دو قلاده پلنگ نر بالغ در باغ وحش تهران حضور دارند که یکی از آنها حدوداً در سال 1377 از منطقه بهشهر زنده گیری شده و دیگری سوغات سفر رئیسجمهور وقت ایران در سال 1375 به کنیا است.
در باغ وحش وکیل آباد مشهد نیز دو قلاده پلنگ نر هست که یکی از آنها جوانتر و ایرانی است. در سالهای اخیر نیز ماده پلنگ دیگری از نزدیکی سوادکوه مازندران زنده گیری شد که تا چندی پیش در پارک پردیسان تهران نگهداری میشد و به تازگی به باغ وحش بابلسر منتقل شده است.
در زمستان 1388 نیز یک توله نر جوان از حوالی مینودشت زخمی شده تحویل اداره کل حفاظت محیط زیست گلستان شد. لازم به ذکر است که بیشتر موارد زنده گیری پلنگ در ایران، به دلیل کشته شدن مادر توسط انسان و گیرافتادن تولهها بوده و هیچ گاه سازمان حفاظت محیط زیست در سالهای اخیر اقدام به زنده گیری و دور کردن پلنگها از محیط طبیعی شان نکرده است. در حال حاضر هیچ برنامهای برای تکثیر این گونه زیبا در اسارت در ایران وجود ندارد.
ادامه دارد...