زیست بوم
دماوند، سکونتگاه 20 هزار ساله انسان
- زيست بوم
- نمایش از دوشنبه, 07 تیر 1389 11:24
- بازدید: 4608
دماوند بزرگترین کوه کشور و یکی از بزرگترین کوههای جهان است که با ارتفاع بیش از 5 هزار و 600 متر در رشته کوههای البرز واقع شده است. این کوه عظیم در چهار جبهه خود تنوع زیستی خاصی را پدید آورده است و هرچهار منطقه به فراخور موقعیت جغرافیایی ارتباط میان دماوند و رشته کوههای البرز با دریا، آب و هوای متفاوتی دارند.
این بستر متنوع زیستی، از سالیان دور مورد توجه انسان بوده و همواره از آن به عنوان زیستگاهی با ویژهگیهای منحصر به فرد استفاده شده است. امروز دماوند بسترساز شکلگیری شهرهای متعددی در دامنه خود شده و هرچند برخی ساکنین آن به جان این کوه عظیم افتادهاند، اما هنوز پذیرای ساکنین خود است.
تا کنون مطالعات باستانشناسی، انسانشناسی، مردمشناسی و زیستمحیطی زیادی در این بستر فرهنگی و طبیعی صورت گرفته است. این مطالعات بخشی از رازهای کهن دماوند و رشته کوههای البرز را فاش کرده و گستره فرهنگی این دامنه پهناور و این کوهستان عظیم را نشان داده است. از جمله مهمترین مطالعات صورت گرفته در دماوند و البرز، مطالعات باستانشناسی است که در کنار کشف شاخصهای زیست محیطی برای زندگی، حضور انسان را در این دامنه از گذشتههای دور تا کنون شناسایی کرده است.
«فرزاد فروزانفر»، انسانشناس و پژوهشگر که بیش از 15 سال روی مباحث مربوط به انسان باستانشناسی منطقه دماوند و رشته کوههای البرز فعالیت کرده درباره این مطالعات به CHN میگوید: «تا کنون مطالعات زیادی در دماوند صورت گرفته است. بخشی از این مطالعات در جستجوی ردپای انسان بوده که تا کنون منجر به شناسایی شواهدی از انسان دوران پارینه سنگی فوقانی، یعنی 20 هزار سال قبل شده است.»
از جمله گروههای باستانشناسی که طی چندسال گذشته بررسی و شناسایی منطقه دماوند و البرز را بر عهده گرفته بودند، گروه فرانسوی CNRS به سرپرستی پروفسور بریون بود که فروزانفر به عنوان نماینده ایرانی نیز همراه این هیات مطالعات تکمیلی خود را به انجام رساند.
فروزانفر درباره این مطالعات میگوید: «در این برنامه پژوهشی ردپای انسان از کوهپایههای غربی البرز تا دماوند و از آنجا تا کوهپایههای شرقی دنبال شد و تمامی درهها و رودخانهها و مناطق کوهستانی طی چند فصل بررسی و شناسایی شد.»
وی در ادامه میگوید: «اگر مرکزیت این پژوهشها را دماوند قرار دهیم، دور تا دور این کوه عظیم مورد بررسی قرار گرفت و شواهدی از زندگی انسان دوره پارینهسنگی فوقانی ثبت شد. این شواهد بیشتر به کشف آثار سنگی مربوط میشود.»
با انجام بررسی و شناسایی کار گمانهزنی روی تراس رودخانهها آغاز شد که در این مرحله هم شواهد خوبی از زندگی انسان 20 هزار سال قبل شناسایی شد و در این مرحله علاوه بر آثار سنگی، شواهد استخوان حیوانی که توسط انسان آن دوران شکار شده بود نیز بدستآمد. این شواهد نیز شامل دندانها و بخشهایی از استخوان حیوانات بوده است.
بر اساس شواهد بدستآمده آشکار است که انسان دوره پارینهسنگی فوقانی با استقرار در کوهپایههای دماوند، برای بدست آوردن غذا به کنار رودخانهها و جنگل میآمده و پس از انجام شکار و تهیه غذا، دوباره به کوه بازمیگشته است.
فروزانفر درباره ادامه روند زندگی انسان در کوهپایههای دماوند میگوید: «پس از دوره پارینهسنگی، انسان غارنشین دماوند وارد مرحله عصر سنگ میشود که در سه مرحله اتفاق افتاده است. عصر سنگ تحتانی، میانی و نوسنگی انسان را به ترتیب از کوهپایههای بلند دماوند و البرز جدا میکند و او را به دامنهها میآورد.»
به گفته وی از این دوره زندگی انسان شواهد بیشتری بدستآمده است. انسان در این زمان نیز به غارهایی که در دامنهها وجود داشته پناه میبرد که شواهد زندگی آنها در غارهای هوتو، کمربند و کومیشان یافت شده است. اما به مرور زمان، زندگی در این غارها هم رها میشود و کمکم زندگی در جنگلها و ساختن خانه با استفاده از شاخ و برگ درختان آغاز میشود.
از مهمترین یافتههای باستانشناسی در دوره عصر سنگ، میتوان به کشف جمجمه دختری در غار هوتو اشاره کرد که به 12 هزار سال قبل تعلق دارد. در واقع این جمجه در حاشیه میان دماوند و البرز و دریا کشف شده که نشان دهنده حرکت انسان از کوهپایههای بلند البرز تا دامنههای کم ارتفاع دارد.
فروزانفر میافزاید: «هزاره سوم زمان حضور انسان در جنگلها و دشتهاست. امروز شواهد این دوره در تالش، سوادکوه، دیلمان و لفور یافت شده است.»
با اینکه بارها ردپای انسان دوره پارینهسنگی و نوسنگی در دماوند و کوهپایههای البرز جستجو شده اما هنوز اطلاعاتی درباره زیست این اقوام در دست نیست. شواهد بدستآمده کمکی به کشف شیوه معیشت این مردمان و بیماریهایی که آنها را از پا در میآورده نمیکند.
فروزانفر دراینباره میگوید: «برای شناسایی نوع زندگی و تاثیر شرایط زیستمحیطی بر زندگی این مردمان نیاز به کشف استخوانها و یا شواهد انسانی بیشتری است. اما تا کنون این شواهد از دوره پارینهسنگی و یا نوسنگی بدست نیامده و تنها میتوان به آثار و نشانههای بدستآمده از دوره پیش از تاریخی و تاریخی اکتفا کرد. اما نمیتوان آن را به دوره پارینه سنگی تامیم داد.»
در مازندران بیشتر روی انسان دوره تاریخی، یعنی از هزاره دوم پیش از میلاد تا دوره ساسانی مطالعه شده است. تا کنون انواع مطالعات جمجمهشناسی، نژادشناسی، آسیبشناسی، پراکندگیهای قومی و ... مورد مطالعه قرار گرفته است. انواع بیماریهای این دوره در نوع خاص خود از قبیل وجود چسبندگی میان مهرهها در افراد کمسن، بیماریهای ژنتیکی و نارسایی استخوانی، بیماریهای دهان و دندان و فک مورد مطالعه قرار گرفته است.
فروزانفر درباره زندگی انسان دوره پارینه سنگی بر اساس فرضیههای انسانشناسی میگوید: «در 20 هزار سال قبل به دلیل سختی در معیشت و زندگی، انسان آسیبپذیرتر بوده است. راهپیماییهای طولانی برای بدستآوردن غذا، عبور از رودخانهها، درهها و مواجه با حیوانات درنده و سختی شکار باعث میشده که احتمالا انسان بیشتر از دوران میانسالی زندگی نکند. یعنی تا زمانی که قدرت در بدن داشته میتوانسته به زندگی خود ادامه دهد و به محض فرسودهگی و بروز بیماری، از پا در میآمد.»
فروزانفر درباره ابهامات موجود در مطالعات انسانشناسی دماوند میگوید: «با توجه به مطالعات انجام گرفته هنوز ابهامات زیادی وجود دارد. برای مثال ما از نظر انسانشناسی، در دوره تاریخی با گونهای از انسان مواجه هستیم که دیگر در منطقه دیده نمیشود و نمیدانیم که این اقوام از کجا آمده بودند و چرا رفتند و دیگر اثری از آنها نیست.»
وی در دامه میافزاید: «حتی این احتمال وجود دارد که این اقوام با بومیهای منطقه ادغام شده باشند که البته هنوز شواهدی دراینباره بدست نیامده است.»
امروز دماوند طبق یک سنت قدیمی دامنه خود را برای زندگی انسان، اما اینبار در مقیاسی وسیعتر پراکنده است. اما آنچه بر سرش آمده تخریب هر روز این کوه عظیم بوده که همچنان ادامه دارد.