یادمان
خبرها: نقشهٔ خلیج فارس
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- پنج شنبه, 03 شهریور 1390 21:49
- آخرین به روز رسانی در شنبه, 20 خرداد 1391 11:13
- نمایش از پنج شنبه, 03 شهریور 1390 21:49
- بازدید: 5703
برگرفته از فر ایران
ایرانیها پیش از هخامنشیان میکوشیدند تا خلیج فارس را مکانی امن و آرام نگاه دارند. امنیت خلیج فارس برای بازرگانان حیاتی بود.
اردشیر خدادادیان دکترای تاریخ باستان دانشگاه شهید بهشتی]ملی[، دربارهی امنیت خلیج فارس میگوید: «از زمان هخامنشیان کشتیرانی در دریای پارس وجود داشت. خلیجفارس از همان زمان هم راه ارتباطی شرق به غرب بود. بزرگراه شاهی که شوش را به آسیای کوچک میپیوست و از شوش نیز به خلیجفارس وصل میشد، کمابیش 2650 کیلومتر بود.
خدادادیان اهمیت امنیت دریای پارس برای داریوش را چنین توصیف میکند.«داریوش، اسکیلاکس اهل کاریز را مامور کرد تا خلیجفارس و اقیانوس هند تا دریای آفریقا را درنوردد و نقشهی خلیج فارس را تهیه کند. همه گمان میکنند که داریوش این نقشه را برای لشگر کشیهایش میخواسته است. اما این نقشهها، بیشتر برای استفادهی بازرگا نی بود.
این نقشهها تهیه شد تا نیرویی برای امنیت، در دریای پارس مستقر شده و امنیت و آرامش در راههای دریایی خلیج فارس را حفظ کند. آنها یا در سواحل دریا مستقر میشدند یا با کشتی و قایق، مدتها در دریا به سر میبردند.»
رساله های تاریخ موسیقی ایران بررسی نشدهاند
بیش از هزار رساله موسیقی از قرنهای مختلف به جا مانده است اما بیشتر آنها مورد مطالعه و بررسی قرار نگرفتهاند.
هومان اسعدی اتنوموزیکولوگ و محقق موسیقی با اشاره به اینکه بسیاری از رسالههای موسیقی بررسی نشده، گفت: در زمینه رسالههای تاریخی و موسیقی متخصص کم است. حتی بسیاری از آن چه باقی مانده و بررسی نشدهاند. برخی از محققان خارجی بر این رسالهها کار کردهاند اما ایرانیها توجه کمتری به موضوع داشتهاند. به همین دلیل در همایشها یا گردآوری مقالات بیشتر از محققان خارجی استفاده میشود.
او ادامه داد: به دلیل بررسی نشدن دقیق رسالهها برخی از شخصیتها که تاثیر بسیاری بر تاریخ موسیقی ایران داشتند ناشناخته ماندهاند. در ایران صفیالدین ارموی و عبدالقادر مراغهای را همه میشناسند. اما از نظر و آراء نویسندگان رسالههای دیگر بیخبریم. در این حوزه جای فعالیت و تحقیقات زیادی وجود دارد.
اسعدی که عضو هیئت علمی همایش قطبالدین شیرازی است درباره مقالات ارایه شده در این همایش افزود: برای بررسی رساله موسیقی قطب الدین شیرازی از دو پژوهشگر خارجی دعوت کردهایم و آنها هم پذیرفتهاند. متاسفانه در ایران به وجه فلسفی، نجوم و ریاضیات قطبالدین شیرازی بیشتر تاکید شده است.
پیدا شدن تندیسهای اشکانی در حوزهی هلیل رود
تازهترین بررسیها در حوزه هلیل رود به کشف بیش از 100 تندیس سفالی متعلق به دوران اشکانی منجر شد.
این بررسیها هم چنین به شناسایی 53 محوطه و گورستان و استقرار گاههای مسکونی و کارگاه تاریخی و پیش از تاریخ انجامید.
نادر سلیمانی، سرپرست هیات بررسی و شناسایی هلیل رود گفت: «مهمترین یافتههای این بررسیها و پیکرهای سفالی حیوانی و انسانی است. این تندیسها که در دو نوع ساده و نقشدار کشف شدهاند، در تدفینهای دوران اشکانی کاربرد داشته است. با توجه به این که در هر گور تعداد زیادی از این پیکرکها گذاشته میشد، به طور دقیق نمیتوان تعداد آنها را حدس زد.»
به نظر میرسد این مکان کارگاهی برای ساخت تندیسهای سفالی اهدا شده به گورها بوده باشد. از نکات قابل توجه تعداد بسیار زیاد این تندیسهاست. در این کارگاهها اشیا و ظرفهای سفالی نیز ساخته شده است. ساخت این گونه تندیسها در دوره اشکانی رواج داشته است.»
پیدا شدن شهربزرگ ساسانی در دشت مغان
آخرین کاوشهای باستان شناسان در محوطه باستانی اولتان قلعه اردبیل به کشف یک شهر بزرگ ساسانی منجر شد.
باستان شناسان در جریان این کشف، دیوار و یکی از دروازههای ارگ را به دست آوردند حال آن که پیش از این، تصور میکردند در این منطقه با یک قلعه شهر در میان دشت روبهرو هستند.
محوطه باستانی «اولتان قلعه»، واقع در ساحل جنوبی رود ارس و در بردارنده قلعهای تاریخی است که آثار معماری ارزشمندی شامل برج، باروی خشتی و حصار را در خود جای داده است. طی دو فصل گذشته بخشهای مدفون شده این بنا کاملا از خاک بیرون آمده و آزاد شد.
«کریم علیزاده»، سرپرست هیات کاوش در اولتان قلعه گفت: مطالعات جدید باستان شناسی نشان داد که اولتان قلعه یک شهر بسیار بزرگ در اواخر ساسانی بوده است. این شهر بزرگ مسطح، از دو بخش ارگ و خانهها و دکان و بازار و ... تشکیل شده است. ارگ، مستطیل شکل با ابعاد تقریبی 400 در 800 متر است. احتمال داده میشود این شهر، شهر ساسانی اورثان باشد.
کاوشهای باستانشناسی هم چنین نشان داد که خندقی با عرض متغییر تا 10 متر ارگ را فرا گرفته است. تمامی ویژگیهای این محوطه تداعی کننده وجود یک شهر عظیم در میان دشت است. وسعت این شهر با توجه به حریمها و پیرامون آن 70 هکتار است.
علیزاده گفت: عکسهای هوایی و ماهوارهای نشان داد بر خلاف تصور گذشته وسعت این شهر بسیار زیاد است. پراکندگی آثار نیز موید این حرف است. با توجه به تصویر ماهوارهای ارگ در وسط شهر قرار داشته و دو آب راه بزرگ، از اطراف به ارگ کشیده شده است.
این شهر طبق الگوی شهر سازی ایران در دوران ساسانی ساخته شده است. در شهرسازیهای تاریخی و باستانی ایران هماره ارگ در وسعت شهر و بخش حاکمنشین شهر محسوب میشده است.
محوطه اولتان قلعه شهر باستانی متعلق به دوران ساسانی است. این محوطه در روستای بزرگی در 15 کیلومتری جنوب غرب پارسآباد و در دشت مغان قرار دارد. ارگ اولتان در 500 متری این روستا و در کنار رود ارس واقع شده است.
شهر گور، انباشته از نقش شاهزادگان ساسانی است
شهر ساسانی گور، مملو از نقوش شاهزادگان ساسانی است. نقوشی که رنگهای به کار گرفته در آنها با گذشت بیش از دو هزار سال، همچنان سالم مانده و گالری بزرگی از نقاشی دوره ساسانی را به نمایش میگذارد.
باستانشناسان و مرمت گران نقاشیهای باستانی که برای انتقال نقش چهار شاهزاده ساسانی به شهر گور رفته بودند؛ دریافتند این شهر مملو از نقاشیها و تصاویر باستانی متعلق به دوره ساسانی است و انتقال این نقشها میتواند مجموعه نقاشیهای شهر گور را ناقص کند.
خبرگزاری میراث فرهنگی گزارش داد: شهر ساسانی گور که به نخستین شهر دایرهای شکل ایران شهرت دارد. در نزدیکی فیروزآباد فارس واقع شده و نخستین فصل کاوشهای باستانشناسی، آن را به یکی از شگفتانگیزترین محوطههای باستانی ایران تبدیل کرده است. کشف نقش چهارشاهزاده ساسانی روی بقایای کاخی از دوره اردشیر بابکان به همراه کف منقوش رنگی از این دوره، بخشی از این شگفتی است که با گذشت بیش از 2000 سال همچنان رنگهای به کار رفته در آن سالم مانده است.
«رضا رحمانی»، کارشناس بخش مرمت نقاشیهای باستانی پژوهشکده مرمت و حفظ ابنیهی تاریخی با بیان این موضوع انتقال نقش چهارشاهزاده ساسانی به ارگ کریمخانی منتفی شده است، گفت: «تصور بر این بودکه این نقش تنها نقش بدست آمده از شهر گور است و میتوان آن را انتقال داد اما بررسیها نشان میدهد از چنین نقوشی در این محوطه باز هم وجود دارد و مجموعهای بزرگ از این نقشها در شهر گور هنوز زیر خاک ماندهاند.»
وی گفت: «انتقال نقش چهار شاهزاده ساسانی، به معنای از بین رفتن بخشی از مجموعه بزرگتر نقاشیها شهر گور است و شاید با برداشتن نقش چهارشاهزاده ساسانی و نمایان شدن ادامهی تصاویر آسیب جبران ناپذیری به وجود آید.»
نقش چهار شاهزاده ساسانی، دو زن و یک مرد جوان را به همراه یک نوجوان نشان میدهد که با لباسهای اشرافی در کنار یکدیگر ایستادهاند. رنگهای به کار رفته در این نقاشی بیشتر سبز و قرمز اخرایی است. و سبک نقاشی نشانگر تاثیر هنر اوایل دوره ساسانی از سبک هنری اشکانی است.
رحمانی در مورد وضعیت نقوش شهر گور با توجه به وضعیت اقلیمی منطقه گفت:«رطوبت ناشی از جمع شدن آب باران به شدت داخل نقاشیها نفوذ کرده بود و از زمانی که هیات مرمت در شهر گور مستقر شد تمام تلاش خود را با استفاده از امکانات بسیار کم روی خشک کردن نقش متمرکز کرد. هم اکنون نیز نقش چهارشاهزاده ساسانی از خطر نفوذ رطوبت نجات یافته و استحکام بخشی آن نیز به بهترین شکل ممکن انجام گرفته است.»
این کارشناس مرمت نقاشی در مورد شیوههای استحکام بخشی در نقاشی چهارشاهزاده ساسانی گفت: «با استفاده از چسب پارالویید B72 نقاشی روی دیوار تثبیت و شوره زدایی نیز با استفاده از محلولهای خاصی بدون آن که به نقاشی آسیبی وارد شود، انجام میشود.»
به گفته وی هم اکنون نقش به طور کامل تثبیت شده و از این پس حفاظت از این اثر باستانی بینظیر به عهد بخش یگان پاسداران میراث فرهنگی استان فارس است.
«لیلی نیاکان»، معاون و سرپرست ایرانی هیات باستان شناسی شهر گور در این مورد گفت: «اطراف محوطه سیم خاردار کشیده شده است و چند تن از سربازان مسلح داخل محوطه گشت میزنند. در این مدت یگان حفاظت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان فارس و مدیریت این سازمان کمال همکاری را با هیات باستانشناسی داشتهاندو ما امیدواریم با افزایش نیرو این محوطهی با ارزش باستانی بیشتر از گذشته مورد حفاظت قرار گیرد.»
شهر گور نخستین شهر دایرهای شکل ایران است که در زمان اردشیر بابکان احداث شده است. کاوشهای باستانشناسی در این شهر ساسانی برای نخستین بار در سال جاری توسط دیتریش هوف، باستانشناس آلمانی آغاز شده است.
این شهر چهار دروازه اصلی داشته که عبارتند از باب مهر از طرف شرق باز میشده، باب بهرام که از طرف غرب باز میشده، باب هرمز که دروازه شمالی محسوب میشده و در آخر نیز باب اردشیر که از طرف جنوب باز میشده است.
رویت شمایل چهار شاهزاده ساسانی
با بیرون آمدن نقش دیوارنگاره چهار شاهزاده ساسانی در شهر باستانی گور واقع در فیروزآباد فارس، شمایل آنها رویت شد. این چهار شاهزاده با لباسهای رنگی عبارت از دو زن، یک مرد و یک نوجوان هستند.
«لیلی نیاکان»، معاون ایرانی و سرپرست کاوشهای باستان شناسی شهر گور با اشاره به نقش شاهزادههای ساسانی در این محوطه گفت: «این نقشها در کنار مناره و در نزدیکی چاهی از دوره اسلامی کشف شدند. با شروع حفاری ابتدا سر این چهارشاهزاده از زیر خاک بیرون آمد و سپس با ادامه کار توانستیم شمایل آنها را از زیر خاک بیرون بیاوریم.»
پیش از این نقش چهار شاهزاده کشف شده بود اما هنوز صورت آنها دیده نشده بود و باستانشناسان نمیدانستند چه تنپوشی به تن دارند.
وی در ادامه گفت: «نقش این چهار شاهزاده که همگی جوان هستند، را دو زن و یک مرد جوان به همراه یک نوجوان تشکیل میدهند که برای نخستین بار چنین نقشهایی از دوره اردشیر اول و سالهای آغازین شکلگیری سلسله ساسانی بدست میآید.»
در این نقش یکی از زنان که با تن پوش و صورت کامل بدست آمده در کنار نوجوانی قرار گرفته که برهای حیوانی را به بغل گرفته است. مرد جوان نیر در کنار زنی قرار گرفته که تنها تن پوش آن باقیمانده و سر از بین رفته است.
«نیاکان» درباره ویژهگیهای این نقش گفت: «این نقشها نشان میدهد تا چه اندازه هنر اوایل دوره ساسانی و زمان اردشیر بابکان، متاثر از دوره اشکانی بوده است. در این نقش دیوارهها به نحوی از رنگها استفاده شده است که گویی نقشها زنده هستند و بر دیوار قرار گرفتهاند. رنگهای سبز و قرمز اخرایی از رنگها استفاده شده در این نقشها است.»
وی با اشاره به سن اشخاص داخل نقش گفت: «نوجوانی که در نقش دیده میشود و زنی که کنار او ایستاده به نظر میرسد مادر او باشد. مرد شاهزاده با شخصیت و وقار خاصی در گوشه دیگری ایستاده و زنی که اسر او بر اثر مرور زمان از بین رفته، درست در کنار او قرار گرفته است. مرد، شاهزادهای جوان است و تن پوش زن کنار او ایستاده نیز نشان میدهد که باید جوان باشد. احتمال میدهیم که مرد شاهزاده در کنار همسرش ایستاده باشد.»
این نخستین باری است که نقشی از شاهزادگان اوایل ساسانی بدست آمده است. رنگهای به کار فته در این نقشها آن قدر با دقت استفاده شده است که میتوان ارزشهای هنری این نقش نگارهها را مورد بررسی قرار داد.
شهر ساسانی گور نخستین شهر دایرهای شکل ایران محسوب میشود که به دستور اردشیر بابکان ساخته شده است. کاوشهای باستانشناسی در این شهر ساسانی برای نخستین بار در سال جاری توسط دیتریش هوف، باستانشناسی آلمان آغاز شده است. این شهر چهاردروازه اصلی داشته است. این دروازهها عبارتند از باب مهر که از طرف شرق باز میدهش است، باب بهرام که از طرف غرب باز میشده است. باب هرمز که دروازه شمالی محسوب میشده و در آخر نیز باب اردشیر که از طرف جنوب باز میشده است.