یادمان
میراث در هفتهای (هفته سوم بهمن 1390) که گذشت؛ لالهزار، زار زد و میراث پرتغالیها در چابهار مرد
- يادمان
- زیر مجموعه: ديدهبان یادگارهای فرهنگی و طبيعی ایران
- جمعه, 28 بهمن 1390 10:46
- آخرین به روز رسانی در جمعه, 28 بهمن 1390 10:46
- نمایش از جمعه, 28 بهمن 1390 10:46
- بازدید: 5321
بهگزارش CHN، بازگشت سئوال برانگیز باستانشناسان به محوطه باستانی مارلیک باز هم جنجال آفرید. شهرام زارع، باستانشناس که پیش از این به حضور دوباره هیات باستانشناسی و راهاندازی پروژه گمانهزنی اعتراض کرده بود اینبار محمدتقی عطایی باستانشناس و کارشناس میراثفرهنگی ادامه این نقد را پیش گرفت و با انتقاد از کاوشهای مجدد به مطالعه و پژوهش یافتههای مارلیک تاکید کرد.
وی گفت: در کاوشهای باستانشناسی رعایت اصل تخصصپذیری در حاشیه مانده و نادیده انگاشتهشده است. آیا بهتر نیست که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان و پژوهشکده باستانشناسی بودجهای صرف پژوهشهای بیشتر روی مواد به دستآمده از کاوشهای گذشته مارلیک کند. مواد فراوان به دستآمده از مارلیک به حدی متنوع است که حتی هنوز هم میشود تحلیلهای ناب از آن استخراج کرد.
عطایی در ادامه با اشاره به دور قبلی کاوش در مارلیک که توسط تیمی که اکنون دوباره راهی مارلیک شدهاند اشاره کرد و افزود:ت افزود: «در دوره قبلی که در سال 87 بود، با این که گفته میشد قرار است در مارلیک تعیین عرصه و حریم انجام شود اما گمانه ای به اضلاع 3×2 متر حفر شد، به همین دلیل باید پرسید آیا کاوشهای اخیر در مارلیک با حفاری غیرمجاز تفاوتی دارد؟ نتایج حاصل از این کاوش در کدام محفل و مجمع باستان شناسی ارایه یا منتشر شد و مورد تایید کدام یک از باستان شناسان ایرانی قرار گرفت؟ در نهایت باید گفت مارلیک هیچ نیازی به کاوش ندارد و استفاده از عناوینی همچون «سایت موزه» نیز دیگر جذابیتی ندارد چرا که این همه محوطه به همین بهانهها کاوش شد اما هیچ سایت موزهای به دنیا نیامد.»
بر اساس گفتههای این باستان شناس اکنون دیگر تمام علاقمندان و متخصصان هزاره اول ق.م و به خصوص مارلیک، در پی یافتن گور جدید و پر از شیء نیستند، بلکه بیشتر خواهان کشف نوع و الگوی استقرار آنها هستند. موضوعی که با کاوش گورستان مارلیک محقق نخواهد شد.
قلعه پرتغالیها، خرابهای در قلب منطقه چابهار
اما درکنار هجمههای باستانشناسان از عملکرد غیرعلمی سازمانمیراثفرهنگی تخریبها ادامه پیدا کرد. قلعهپرتغالیها که بر فراز یکی از بلندترین صخرههای ورودی شهر چابهار چنان رها شده است که وقتی گردشگران سراغ این قلعه را از محلیها میگیرند، انگشتها ویرانههای خاکی بر بلندای میدان تیس را نشان میدهد! این قلعه تاریخی همچون سایر قلعههای پرتغالیدر هرمزگان، تنها تلی از خاک و خشت است که به تازگی مرمتی از سیمان آنها را به هم وصل کرده است.
قلعههای پرتغالیها تقریباً در بیشتر مناطق حاشیه خلیج فارس وجود دارد، در بندر قشم، کنگ، در عمان، در رأس الخیمه، در قشم، در جزیره هرمز و چند جای دیگر. این قلعهها با پلان چهار ضلعی نامنظم، دارای دیوارهای به قطر حدود5.3 متر و برجهایی به ارتفاع حدود 12 متر در چهار گوشه قلعهاست. قلعه چابهار در بلندای صخرهای در میدان تیس یکی از قلعههای مهم پرتغالیها به شمار میرود.
بر اساس گفته کارشناسان میراث، شیوه ساخت اتاقها و طاقهای این بنا شبیه به کاروانسرای شاهعباسی بیستون است که در زمان شاه سلیمان صفوی ساخته شدهاست که به نظر میرسد پرتغالیها از معماری ایرانی برای ساخت قلعهها استفاده کردهاند اما با این حال ایرانیها تلاشی برای سامان دادن به این معماری نداشتند. در سه طرف حیاط حجرهها و اتاقهایی حجرهها و اتاقهای گوش شمالی وجود دارند که همه در حال ویرانیاست.
خیابان لالهزار در فهرست میراث ملی ایران جای ندارد!
طرح بهسازی و ساماندهی خیابان لالهزار درحالی از سوی شهرداری تهران تصویب میشود که هنوز این محور مهم فرهنگی – تاریخی در زمره میراث ملی ایران جای نگرفته است. کارشناسان میراث فرهنگی، ثبت نشدن این خیابان را یکی از دلایل مهم تغییر شکل پیدا کردن و از بین رفتن یادمانهای آن عنوان میکنند. ایندر حالی است که زمانی شهرت لاله زار با شانزه لیزه پاریس پهلو میزد و در شکلگیری خاطرات جمعی مردم ایران نقش مهمی داشته است.
با اینکه آخرین خبرها حاکی از آن است که طرح ساماندهی و بهسازی خیابان لاله زار از سوی شهرداری تهران تصویب شده است و مدیر بافت تاریخی شهرداری تهران هم بهCHN ، میگوید که به زودی این طرح اجرایی میشود اما تنها اجرایی شدن این طرح نمیتواند، مرهمی بر دردهای لاله زار باشد و بسیاری از دوستداران میراث فرهنگی و فعالان این حوزه از ساماندهی بدون حضور کارشناسان اظهار نگرانی میکنند.
«احمد محیط طباطبایی»، معاون سابق سازمان میراث فرهنگی و رییس ایکوم هم معتقد است که تخریب تاریخی بهتر از دروغ تاریخی است برای اینکه امروز ما در بازار تهران شاهد سقفهایی هستیم که جزو بافت تاریخی آن نبوده یا اینکه بازار تجریش را میبینیم که به سبک بازارهای یزد و نایین مرمت شده است.
به گفته او، این دیگر تخریب تاریخی نیست، دروغ تاریخی است و این آسیبهای بسیاری به خاطرات و هویت ملی ما میزند.
درختان موزه پارس مسئول نگهداری سفالینههای ساسانی!
درحالی مهمترین اشیا تاریخی بیشاپور بدون سرپناه در سایت موزه بیشاپور در حال فرسایش هستند که درختان موزه پارس سایهبان و سرپناهی برای سفالینهها و خمرههای دوره ساسانی شدهاند. موزه پارس که کمتر از 300 متر مساحت دارد بخشی از آثار ساسانی و اوایل دوره اسلامی را بدون هیچگونه امنیت واستانداری درحیاط خود جای داده است.
برخی موزههای استان فارس شرایط مناسبی ندارند و از حداقل استانداردهای موزهداری فاصله دارند. موزه پارس که پیش از این عمارت کلاه فرنگی بوده هماکنون وظیفه نگهداری بخشی از مهمترین آثار تاریخی را بهعهده دارد. مسئولان این موزه بهدلیل حجم بالای آثار و البته مساحت 300 متری آن بخشی از اشیاء را درحیاط و زیر درختان نگهداری میکنند. این تصمیم به روند فرسایش و تخریب آثار سرعت بیشتری بخشیدهاست.
«مهدی پارسایی» مدیر کانون معماری قوامالدین شیراز، با انتقاد از وضعیت فعلی اشیاء در خانههای تاریخی به CHN گفت: «هنوز یک موزه در استان فارس احداث نشده که از طرح محتوایی و قابلیتهای موزهای برخوردار باشد. درحالحاضر خانههای تاریخی با نداشتن حداقل استانداردهای موزهداری این وظیفه را بهدوش میکشند.»
بهگفته وی، متولیان میراث فرهنگی استان فارس بهطور اجتناب ناپذیر با استفاده از بناهای تاریخی به عنوان موزه از آثار تاریخی نگهداری میکنند. این درحالی است که ضوابط نگهداری از آثار تاریخی دراین خانه رعایت نشده و فضا و کاربری آنها موزه نبوده است. ضمن اینکه تامین امنیت و شرایط نگهداری از آثار تاریخی امر سادهای نیست. حفاظت از یک اثر تاریخی ضرورتهای بیشماری دارد.
بافت تاریخی بلادشاپور، یکگام تا تحریف
سال 85 و در اولین سفر استان هیات دولت به استان کهکیلویه و بویراحمد، 2 میلیارد تومان اعتبار برای ساماندهی بافت تاریخی بلادشاپور اختصاص پیدا کرد که نیمی از آن پرداخت شد. قرار است با بودجه پرداخت شده، دور بافت تاریخی فنس کشی شود که به گفته یک باستانشناس، این کار بدون تعیین حریم بافت منجر به تخریب و تحریف عامدانه تاریخ میشود.
مسئولان میراث فرهنگی استان کهگیلویه و بویراحمد بخشی از اعتبار 2 میلیارد تومانی سفر اول هیئت دولت برای حفاظت از بافت تاریخی بلادشاپور در شهر دهدشت را به احداث فنس کشی سیمی در اطراف این محوطه اختصاص دادهاند. حال آنکه به اعتقاد کارشناسان میراث فرهنگی این اقدام به معنای تحریف و تغییر عامدانه بافت تاریخی قلمداد می شود و اصالت اثر را دستخوش آسیب و تغییرات اساسی می کند.
این درحالی است که "محمد رستادی"، باستانشناس و کارشناس میراث فرهنگی در واکنش به تفکر حصارکشی به دور بافت تاریخی گفت: «معاون اداره میراث فرهنگی استان از حصارکشی پیرامون بافت تاریخی دهدشت سخن به میان آورده است. به اعتقاد من این کار میتواند خطرناک باشد.»
این باستان شناس میافزاید: «رقم دو میلیارد تومان، بوجهای نیست که به هر استانی تعلق گیرد. بافتهای تاریخی معمولا از چنین اقبالی بهرهمند نمیشوند به همین علت هزینه کردن آن باید حسابشده باشد. برای مثال تا کنون چه مقدار از این پول صرف پژوهش، نوشتن مقاله و چاپ کتاب شدهاست؟»
رستادی همچنین با طرح این پرش که چرا با وجود چنین بودجه هایی از پژوهشگران جدی برای مطالعات در بافت دهدشت دعوتی به عمل نیامده میگوید: «باید از مسئولان میراث فرهنگی این استان پرسید آیا بعد از "هانس گوبه" کس دیگری به این مناطق آمدهاست؟ البته ناگفته پیداست که با توجه به این بودجه گذر خیلی ها به این محوطه و بافت تاریخی افتاده اما نتیجه کار چه بود ه و آیا آنطور که انتظار میرفت برای حفاظت علمی و کارشناسی این بافت تاریخی کاری انجام شده است؟»