زبان پژوهی
فارسی بنویسیم
- زبان پژوهي
- نمایش از سه شنبه, 10 تیر 1393 08:49
- بازدید: 6003
برگرفته از مجله نشردانش، سال چهاردهم، شمارههای چهارم و ششم، خرداد و تیر - مهر و آبان 1373
احمد سمیعی (گیلانی)
(1)
زبان فارسی دچار عوارضی شده است. این عوارض از دو راه عمده به زبان ما راه یافته و آن را سقیم و علیل ساخته است: یکی از راه ترجمههای ناشیانه و دیگری از راه نوآوری کاذب و نوخامَگی.
در همهٔ مراتب زبانی، از آوایی گرفته تا بلاغی و هنری، ناهنجاریهایی دلآزار به چشم میخورد که برخی از آنها حتی الگوهای بیان عواطف و افکار ما را دگرگون ساخته است یا به الگوهای بیگانه بدل کرده است. عناصر بیانی بیگانه چندان کاربرد پردامنه و شایع یافته است که در نوشتههای تألیفی و حتی در گفتار و محاوره، بیآن که به غریبه بودن آنها توجه شود، به کار میرود. کار به جایی رسیده که نزدیک است میان نسل گذشته ونسل امروز از حیث شمّ زبانی جدایی افتد: آنچه را که پدران بیگانه یابند فرزندان آشنا بینند و آنچه برای پیران معهود و مأنوس است برای جوانان غریب و مهجور جلوه کند.
الگوهای بیانی بیگانه از راه رسانههای گروهی، بویژه صدا وسیما، به زبان مردم نیز راه یافته و آن را از صفا و سادگی و پاکی انداخته است. چیزی نمانده است که نسلهای تازه از شنیدن سخنان شیرین و جذاب و زنده و با روح و پرمایه و رنگین مادربزرگها محروم بمانند و ناگزیر شوند که با زبانی رنگ باخته، بینمک و بیرمق سر کنند.
برای آن که شمّ زبانی نسل جوان در جهت مطلوب پرورده شود و جوانان بتوانند، با سلامت ذوق، سقیم و صحیح و عیب و هنر را باز شناسند، نشر دانش درصدد آن برآمده است که در هر شماره از مجله نمونههایی از عبارات معیوب و ناسالم را با پیشنهاد صورت اصلاحی آنها عرضه بدارد. این عبارات از کتابها و مقالههای تألیفی و ترجمهای و گفتارها و برنامههای صدا و سیما استخراج میشود و اثر قلم ارباب مطبوعات و مؤلفان و مترجمان هم سرشناس و باسابقه و هم تازهکار و نوچه است.
کوشش خواهد شد که شواهد مسطورهای از زبان امروزیِ شایع در نوشتهها باشد و بیشتر عیبها و نارساییهای همهگیر را باز نماید.
در عرضهٔ مواد، ابتدا نمونه را میآوریم و درآن موارداشکال را با حروف سیاه متمایز میسازیم و نوع اشکال را درون پرانتز ذکر میکنیم؛ سپس صورت اصلاحی را پیشنهاد میکنیم.
* سید را بیشتر از پیش در التهاب و نگرانی به خاطر ایران درگیر میکرد. (تکلف و درازگویی؛ الگوی بیانی بیگانه)
□ سید را بیش از پیش نگران سرنوشت ایران میساخت.
* اولین اقدامی که مینماید این است که شروع به نوشتن شبنامهها و نامههایی به علما و طلاب مدارس میکند. (درازگویی)
□ اولین اقدام و نوشتن شبنامه و ارسال نامههایی به علما و طلاب است.
* اکنون میرفت تا نتیجه دهد. (الگوی بیانی بیگانه)
□ داشت به نتیجه میرسید. / نزدیک بود به نتیجه برسد.
* تنها راه ممکنه (الگوی دستوری عربی)
□ یگانه راه ممکن
* با انجام شش دیدار (حشو)
□ با شش دیدار
* این بازی را به سود خود پایان داد. (درازگویی)
□ این بازی را بُرد. / در این بازی برنده شد./ در این بازی پیروز شد.
* در راستای جاودان سازی خاطره شهیدان. (نوآوری کاذب)
□ برای حفظ خاطره شهیدان.
* مسئلهٔ همسرآزاری تاریخچهای دراز در طول تاریخ دارد. (تعبیر پرتکلف)
□ همسرآزاری سابقه تاریخی ممتدی دارد.
* تا آنجا که اطلاعات نگارنده اجازه میدهد… (الگوی بیانی بیگانه)
□ تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد…
* سه چهارم فیلمها زیر مخارج خودشان در اکران اول تهران فروش داشتهاند. (الگوی بیگانه؛ زبان زرگری)
□ رقم فروش سه چهارم فیلمها در دور اول نمایش در تهران کمتر از رقم هزینه تولید آنها بود.
* جلد دوم توسط همین ناشر در سال 1369 منتشر شده است.
□ جلد دوم به همت همین ناشر درسال 1369 منتشر شده است. [ناشر عامل نشر بوده است نه واسطه آن]
* توضیحی به دست نمیدهد. (الگوی بیگانه)
□ توضیحی نمیدهد. / چیزی را روشن نمیکند.
* میدید که اقوام ترک و مغول و بربر آشکارا درصدد به باد دادن دولتهای اسلامی هستند.
□ میدید که اقوام ترک و مغول و بربر آشکارا درصدد امحای/ نابود ساختن دولتهای اسلامیاند. [از آن خود را بر باد میدهند نه از آن دیگران را]
* آن شعله خاموش شد، اما پنج قرن بعد در لباس سید جمالالدین از نو فروزان شد. (تعبیر نامناسب)
□ آن شعله خاموش شد، اما پنج قرن بعد با ظهورِ سید جمالالدین از نو فروزان گشت.
* کاهش پیشرفت. (تعبیر نامناسب)
□ کند شدن پیشرفت./ کاهش آهنگ پیشرفت.
* نیروهای سه گانهٔ ارتش بالاترین منزلت را در دفاع از میهن اسلامی به ثبوت رساندند. (فعل نامناسب)
□ نیروهای سه گانهٔ ارتش در دفاع از میهن اسلامی بالاترین منزلت را احراز کردند./ به بالاترین منزلت دست یافتند.
* مواد زاید و زباله از طیف وسیعی برخوردارند. (الگوی بیگانه؛ تعبیر قالبی که از کثرت استعمال بار معنایی خود از دست داده و ملالآور شده است)
□ مواد زاید و زباله انواع بسیار دارد.
* موج جدیدی از مهاجران روسی به سوی فلسطین آمدند. (فعل نامناسب؛ رعایت نکردن مطابقت فعل و فاعل)
□ موج تازهای از مهاجران روسی به جانب فلسطین روی آورد./ هجوم آورد.
* از… رنج بردن [الگوی بیانی بیگانه ـ souffrir (فرانسه)، suffer (انگلیسی)].
□ دچار… بودن./ مبتلا به… بودن.
* خواستند برنامهای را دنبال کنند. (تأثیر ترجمه)
□ درصدد اجرای برنامهای برآمدند.
* روند فزاینده و پرشتاب تورم اقتصادی. (تکلف علمی کاذب)
□ تورم روزافزون اقتصادی.
* جرأت ریسک کردن. (واژه بیگانه)
□ جرأت دل به دریا زدن./ خطر کردن.
* مردم و سیاستمداران، بطور مساوی، از به کارگیری تغییرهایی که برای تضمین مزایای کلی درازمدت، هزینههای فردی کوتاه مدت به بار میآورد، اکراه دارند. (ترجمهٔ غلطِ equally یا egalement که در این بافت افادهٔ معنی برابری و تساوی نمیکند؛ تعبیر پرتکلف و نارسا؛ رعایت نکردن ترتیب مناسب اجرای جمله؛ کاربرد نادرست ویرگول آخر)
□ مردم وسیاستمداران، هر دو، از بالا بردن میزان هزینههای فردی در کوتاه مدت برای تضمین مزایای کمی درازمدت اکراه دارند.
* به راستی میگفت که کار کردن بر روی مزرعهاش به کلی بیهوده بود (ترجمه نارسا؛ مطابقت زمانی افعال به قاعده نحو زبان مبدأ و خلاف قاعده زبان مقصد)
□ میگفت، و حق هم با او بود، که کار در این مزرعه به زحمتش نمیارزد.
* اخبار شروع به نشت کردن کرد. (الگوی بیانی بیگانه ـ شروع به… کردن ـ معادل نامناسب)
□ اخبار رفته رفته به بیرون درز کرد.
(2)
قصه تلخ و شیرین و دنبالهدار فارسی نویسی را با شواهدی تازه ادامه میدهیم. این شواهد بیشتر مربوط میشود به خطاها و کج سلیقگیهای ناشی از عادت و مسامحه و تأثر از الگوهای بیگانه و احیاناً تکلف و هنرفروشی. شواهد ذیل عنوانهایی دستهبندی و اگر نکته یا نکتههایی بیرون ازعنوان هم داشته افزوده شده است.
1) «انجام» را به جای «انجام دادن» به کار میبرند که در مواردی اصولاً آوردنش یا درست نیست یا ضرورت ندارد.
* از انجام بسیاری هزینههای بیمورد و تکراری جلوگیری شود.
□ از بسیاری هزینههای زاید جلوگیری شود (تعبیر «زاید» سادهتر از «بیمورد و تکراری» است).
* در این طرح حیف و میل زیادی انجام شده است.
□ در هزینه اجرای این طرح حیف و میل زیادی شده است. (در طرح حیف و میل نمیشود در هزینه اجرای آن حیف و میل میشود).
2) « برخوردار بودن از…» را، که تکیه کلام و کلیشه شده است، بر تعبیرهای سادهای چون «داشتن» یا «دارا بودن» ترجیح میدهند و گاهی آن را در مواردی به کار میبرند که سخن از امری نامطلوب است نه مطلوب و مرغوب.
* با وجود طرحهای گوناگون عمرانی و اقتصادی و تلاشهای صورت گرفته، اما هنوز شبکه ترابری بین شهری کشور از توسعه کافی برخوردار نیست.
□ با آن که طرحهای عمرانی گوناگونی اجرا شده است هنوز شبکه ترابری بین شهری وسعت کافی ندارد/ جوابگوی نیازها نیست. (اما زاید است).
* بلندترین راهها میتوانند برخلاف بعد مسافت کوتاهترین راهها باشند به شرط اینکه از کشش ترافیکی برخوردار باشند.
□ طویلترین راه، اگر کشش کافی داشته باشد، به رغم بعد مسافت، چه بسا کوتاهترین راه باشد.
(در اینجا، علاوه بر مسئلهٔ برخوردار بودن، چند نکته زبانی وبیانی دیگر وجود دارد: صفت بلند، برای راه به کار نمیرود؛ مقصود از برخلاف بعد مسافت، به رغم یا با وجود بعد مسافت است؛ ترافیکی حشو و زاید است؛ جمع بستن راه لزومی ندارد چون نوع آن مراد است نه تعدّد آن).
* به راحتی میشد جادهای احداث کرد که از امنیت کافی برخوردار باشد.
□ به راحتی میشد جادهای دارای امنیت کافی احداث کرد.
3) به این معنی توجه نمیشود که هر فعلی با«حرف اضافه» یا گاهی «حرف اضافههای» معیّنی متمم میگیرد و این غفلت بخصوص در عطف دو فعل خطای دستوری پدید میآورد.
* نظارت و افزایش ضریب امنیت جابهجایی کالا.
□ نظارت بر امنیت جابهجایی کالا و افزایش ضریب آن.
4) فعل را بیقرینه لفظی حذف میکنند.
* با امپراتور… دیدار و با وی به گفتگو نشست.
□ با امپراتور… دیدار کرد و به گفتگو نشست ( با وی زاید است).
یا سادهتر: با امپراتور… ملاقات و مذاکره کرد.
* لایحهٔ… در جلسهٔ امروز شورای نگهبان مطرح و مغایر با شرع و قانون اساسی شناخته نشد.
□ لایحهٔ … در جلسهٔ امروز شورای نگهبان مطرح شد ومغایر با شرع و قانون اساسی شناخته نشد.
(در واقع، حذفْ اگر به قرینه گرفته شود «مطرح» به معنی «مطرح نشد» خواهد بود نه «مطرح شد»).
5) از ضیمر برای پرهیز از تکرار استفاده نمیشود.
* نویسندهای که موفقیتی به دست آورده گمان میبرد با این موفقیت وضع زندگیش عوض میشود.
□ نویسندهای که موفقیتی به دست آورده است میپندارد که بر اثر آن وضع زندگیش عوض میشود.
* داستان ایوب پیامبر مربوط به مصیبتهای زندگی حضرت ایوب است و آزمایشی که این پیامبر درآن شرکت میکند.
□ داستان ایوب پیامبر مربوط است به مصایب و محنتهای آن حضرت.
یا : داستان ایوب پیامبر مربوط است به مصایب آن حضرت و آزمایشهایی که از سر گذرانده است.
(از ضمیر برای پرهیز از تکرار اسم ظاهر استفاده نشده است؛ آزمایشی اعلام نشده بود که حضرت ایوب پیامبر در آن شرکت کند، مقصود محنتهایی است که آن حضرت دیده است و آزمایشهایی که از سر گذرانده است).
6) صفتهایی میآورند که مناسب موصوف نیست یا ساختگی است.
* در کشورهای توسعه یافته احداث جادههای سریع امری طبیعی است.
□ در کشورهای توسعه یافته احداث شاهراههای پرکشش طبیعی است.
(سریع صفت مناسب جاده نیست؛ امر حشو و زاید است).
* او همسایهای مهربان وشوهری سر به فرمان دارد.
□ او همسایهای مهربان وشوهری گوش به فرمان دارد.
7) به جای صیغههای گوناگون فعل، وجه وصفی به کار میبرند و گاهی این وجه وصفی را در جایی میآورند که میتوان فعل را به قرینهٔ لفظی حذف کرد.
* برای آن که بتوانیم مشکلات آنها را درک کرده و به درستی قضاوت کنیم.
□ برای آن که بتوانیم مشکلات آنها را درک و به درستی قضاوت کنیم.
8) قواعد مربوط به مطابقت فعل با فاعل یا هماهنگی افعال را رعایت نمیکنند.
* در زمانهای که اقتصاد کشورها رشد جهشآسا به خود گرفتهاند، آشفتگی در شبکه ترابری کشور رخدادی است غیرقابل بخشش.
□ در زمانهای که اقتصاد کشورها رشد جهشی یافته، آشفتگی در شبکه ترابری کشور نابخشودنی است. (رخداد زاید و غیرقابل بخشش ترکیب ناخوشی است).
9) جمعهای غیردستوری به کار میبرند.
* سعی میکنند که در اکثر موارد مخالفت کرده و نظراتشان در مقابل نظرات بزرگترها باشد.
□ سعی میکنند که در بیشتر موارد مخالفت کنند و نظرشان درمقابل نظر بزرگترها قرار گیرد.
(نظرات جمعِ نظره است نه جمع نظر، به علاوه، جمع آوردن لزومی ندارد. چون نظرنوع خود را میرساند و یک یا چند در آن مستتر است؛ کرده وجه وصفی است ـ بیزمان، بیوجه، بیشخص ـ و نباید به جای کنند ـ مضارع التزامی، سوم شخص جمع ـ به کار رود).
10) رای زاید میآورند. (این رای زاید آفت روزافزون شده است).
* زیر پیمان صلحی را امضا کردند.
□ پیمان صلحی امضا کردند.
( زیر و را زاید و حشو است).
* تلاش او حاصلی را نداشت.
□ تلاش او حاصلی نداشت.
11) دربیان مطالب ساده و در نوشتههایی که مخاطب آنها عامهٔ مردماند، بیضرورتی، تعبیرهای «علمی» میآورند.
* شبکه حمل و نقل نیز، در خدمت همین فرایند ، رشدی ناهمگون و یک وجهی را در پهنه کشور داشته است.
□ شبکه حمل و نقل کشور نیز به مقتضای همین جریان رشدی ناموزون داشته است.
(در بیان این مطلب ساده برای عامهٔ مردم نیازی به آوردن تعبیر فرایند نیست؛ ناهمگون صفت مناسب مقام نیست، ناموزون بهتر ودقیقتر مراد را میرساند و بر «یک وجهی» بودن رشد نیز دلالت دارد).
12) با تکلفهای نابجا بیان را از سادگی دور و ناخوشگوار میکنند.
* گروه دیگری که اکثریت مطبوعات معروف را تشکیل میدادند از محاکمهٔ آنها حمایت کردند.
□ بیشتر مطبوعات معروف طرفدار محاکمهٔ آنها بودند.
(تشکیل دادن ـ ترجمهٔ constitute ـ الگوی بیگانه است که عموماً به جای بودن به کار میرود).
* عکاس هنرمند ایرانی جایزهٔ … را به خود اختصاص داد.
□ عکاس هنرمند ایرانی برندهٔ جایزهٔ… شد.
* انطباق مصنوعی بین صهیونیسم سیاسی با یهودیت را نیز به کار گرفتند.
□ برای سوءِ استفاده، صهیونیسم سیاسی را به تصنّع با یهودیت یکی شمردند.
(انطباق لازم است نه متعدّی و تازه منطبق شدن بر چیزی میگوییم نه با چیزی؛ به کار گرفتنِ «به کار گرفتن»هم صورت خوشی ندارد).
13) به عبارتی بیان مطلب میکنند که خلل منطقی در آن دیده میشود یا ابهام دارد.
* خانوادهٔ من، با این که افرادی تحصیلکرده هستند، اما موقعیت سنی من را در نظر نمیگیرند و مثل یک کودک با من برخورد میکنند.
□ خانوادهٔ من، با آن که افرادش تحصیل کردهاند، موقعیت سنّی مرا در نظر نمیگیرند و با من چنان رفتار میکنند که انگار کودکم.
(خانواده افراد نمیشود؛ من را نمیگوییم مرا میگوییم؛ مثل یک کودک به که برمیگردد، به سخنگو یا به خانواده؟).
به کوشش: مجید شمس