یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست زبان و ادب فارسی خط فارسی کاربرد یای اضافه (ی) در واژگان فارسی

خط فارسی

کاربرد یای اضافه (ی) در واژگان فارسی

مهرداد ایرانمهر*

در دنبالۀ نوشتار «"یای اضافه" در واژگان منتهی به "ه"» که در تارنمای «ایران‌بوم» آمد، و پاسخی که دوست خوبمان علیرضا افشاری بران نگاشت، چند نکته را در اینجا بازمی‌گوییم.

ایشان به ناگزیریِ کاربرد «یای اضافه» در فضای مجازی پرداخته و آورده‌اند که (برگرفته)، "ناچاریم تا برای هماهنگی با آن –فضای مجازی-، از «ی» به جای «ء» بهره بگیریم". اما خوبست بدانیم، امروزه کاربرد «ء، ی (یای کوچک شدۀ فارسی)» بر روی «ه» در فضای مجازی پیش‌بینی شده؛ همانگونه که کاربرد «همزۀ عربی» در آن پیش‌بینی شده است. برای اینکار، تنها باید کلید shift را به همراه کلید «ل (G)» فشار دهیم تا نمایۀ «ء» بر روی «ه» به دست آید (ۀ).

اما چنانچه هم این دستیابی (امکان) پیش‌بینی نشده بود، این گردانندگانِ این فضاها بودند که باید فناوری‌های خود را با خط و زبان چندین هزار سالۀ ما هماهنگ می‌کردند، نه اینکه ما بیاییم و داشته‌های کهن خویش را با فناوری چند دهه‌ای ایشان هماهنگ نماییم.

شگفتا که با بودن چنین دستیابی‌ای، باز هم پیشینۀ کاربرد فراگیرِ «یای اضافه (ی)» در نوشتار ما، بازمی‌گردد به زمان پیدایش و گسترش همین فضاهای مجازی، که فراگیر شدنِ کاربرد «ی» در فضای مجازی را بر پایۀ لغزشی روشنفکرانه(!)، و نیز در فضاهای غیرمجازی همانند کتاب و روزنامه و ...، به گونه‌ای ناخودآگاهانه در پی داشت.
گروهی از هم‌میهنان به بهانۀ نوشتن در فضای مجازی، یای اضافه را به کار برده و از آنجا که «نیم‌فاصله» در آن پیش‌بینی نشده، بنابراین برای نمونه نوشتار ایشان چنین می‌شود:

مگر کسانی که شیفتۀ معرب‌نویسی بوده و در پایان نوشتارشان می‌نویسند، "ادامۀ مطلب ..."؛ ما که دلبستۀ خط و زبان نیاکانی بوده و هستیم، همین نویسه را به گونۀ "دنبالۀ نوشتار ..." می‌نویسیم. اما این نویسه امروزه از سوی کسانی که سَری با «یای اضافه (ی)» از هم سَوا دارند(!)، به گونۀ "دنباله‌ی نوشتار ..." نوشته می‌شود، و اما از آنجا که «نیم‌فاصله»گذاری در فضای مجازی پیش‌بینی نشده، این نویسه چنین نوشته می‌شود، «دنباله ی نوشتار ...». و بدین گونه، این «ی» که مانند "خروس بی‌محل!" میان واژگان سرگردان است، روی دست نگارندگانش بر جای می‌ماند.

به هر روی، چنانچه درین‌باره نویسندگانِ حرفه‌ای برایشان جا بیفتد که این -ء- همان یای کوچک شده است، نه «همزه!» و کاربردش در روان‌خوانیِ خوانندگان، بسیار نیز کارساز است؛ این نمایه (ء) را در نوشتارشان به کار خواهند برد. و چنانچه این نمایه را به کار نبرند، همانند به کار نبردنِ نشانه‌های زبَر (فتحه)، زیر (کسره) و پُشت (ضمه) در جاهایی که برای روان‌خوانی نیاز است، نخستین آسیب به خودشان خواهد رسید.
همانگونه که دوست خوبمان (علیرضا افشاری ) نیز آورده‌اند، «ساده‌نویسی» تا جایی که ما را از بنیان‌هایمان دور نکند، پسندیده و بجاست. اما معنای اینکه، "نمایۀ «ء» در خط و زبان خویشاوند ما(!) -عربی- کاربرد دارد" را در نیافتیم که چیست!! زیرا خطی که امروزه به نادرست «عربی» نامیده می‌شود، خطی است ایرانی به نام «پیرآموز»؛ که چارچوبه‌های کنونی‌اش به دست دبیران ایرانی نهاده شد. و زبان ایشان نیز از خانوادۀ زبان‌های سامی بوده، و دستور زبان و روش «صرف و نحو» آن نیز به دست «سیبویۀ ایرانی» بنیان گذارده شده است.

به هر روی، این یای اضافۀ کوچک شده و جای گرفته بر روی «ه»، به هیچ روی همزۀ به شمار نیامده و تنها یای اضافه‌ای است که کوچک شده (ی، ء) و بر روی «ه» جا گرفته است. نکتۀ دیگر نیز آنکه، کوچک شدن «ی» و جای گرفتن آن بر روی «ه»، بر پایۀ فراگشت زمانیِ خط فارسی انجام یافته است، نه به فرنودِ (دلیلِ) آمیزش زبان ما با عربی. اگرچه که آن آمیختگیِ به ناچار، آسیب‌های گریزناپذیری نیز به زبان ما زد، اما این را باید بدانیم که این کوچک شدن «ی»، خود روندی جداگانه و گامی به پیش به شمار می‌آمد، که هیچ گونه پیوندی هم با آن کاهیدگیِ رخ نموده از اندر شدن واژگان بیگانه (عربی، ترکی و انگلیسی) به زبان ما ندارد.

و اما دربارۀ خوشنویسیِ خط فارسی نیز همانگونه که آمد، کاربرد نمایۀ «ء»، به زیبانویسیِ خط کمک شایانی نموده، و باز هم می‌گوییم که این -ء-، همزۀ پیش‌بینی شده برای خطِ به کار رفته از سوی اعراب نیست؛ و همان یای کوچک شده در نگارش خط فارسیِ خودمان می‌باشد. زیرا همزه در واژگانی هم‌چون سؤال، مسئله و ... به کار می‌رود، نه بر روی «ه - ۀ-». اما چنانچه این گرامیان سراغی از این نمایه -ء- بر روی «ه»، در کتاب‌ها و یا نوشتارهای به زبان عربی دارند؛ به ما نیز نشانیِ آن را بدهند، تا ما هم با دیدن آن، به عربی بودن نمایۀ «ء، ی» بر روی «ه» -ۀ-، باور آوریم!!

دربارۀ پیشنهاد استاد احمد بهمن‌یار نیز می‌افزاییم که، ایشان برای ما بسیار گرامی‌اند. اما خط و زبان کهن ایرانی، هیچ پیمانی به کسی نداده که هر پیشنهادی را پذیرفته و دربارۀ خودش به کار بندد. زیرا همان گونه که می‌دانیم، برای نمونه امروزه پیشنهاد «جدانویسی» در فرهنگستان ادب فارسی از سوی برخی بزرگان، برایمان دردسرساز شده و ما را برای خواندن نوشته‌هایی که بر پایۀ این فرمان نگاشته می‌شوند، با دشواری‌های فراوانی روبرو ساخته است. زیرا در خط و زبان امروزین فارسی، به جز خوانشِ آوایی، خط ما ویژگی‌‌های دیگری نیز دارد. و از آن گونه اینکه، چشم ما ساختار واژگان را نیز دیده و معنای آن را در مغزمان پردازش می‌کند. بنابراین نیازی نیست که برای خواندن یک واژه، همۀ واژ(حرف)های آن واژه را تک‌تک ببینیم و بخوانیم، چرا که با نخستین نگاه به آن، نما و ساختار آن در مغزمان پردازش شده و معنای آن برایمان روشن می‌گردد. ازین رو، بر هم زدن ساختار واژگانی که به گونۀ روزمره در نوشتار ما به کار می‌روند، این ویژگیِ بی‌مانند در خط و زبانمان را به چالش خواهد کشید. برای نمونه، خواندن واژگان جدانوشته شده‌ای به مانند ره‌رو (رهرو)، بی‌هوده (بیهوده)، به‌تر (بهتر)، پای‌تخت (پایتخت)، بازی‌کن (بازیکن)، گه‌واره (گهواره)، جوان‌مردانه (جوانمردانه) و ...، رفته‌رفته آن ویژگیِ زیبا را در خط و زبان ما از میان خواهند برد. هم‌چنین، هنگامی که می‌خواهیم بنویسیم «آن رفتار جوانمردانه نبود»، چنانچه این نوشتار با شیوۀ جدانویسی و به ویژه در فضای مجازی باشد، این نویسه اینگونه خواهد شد، «آن رفتار جوان مردانه نبود». بنابراین می‌بینیم که در همین یک نمونه، چند معنا در اندیشۀ خواننده پدید خواهد آمد.

به هر روی، بهتر است در تلاشِ برای دگرگون ساختن بنیان‌های فرهنگی‌مان که شاید نیازی هم به دگرگون ساختن آن‌ها نباشد، کمی بیشتر بیندیشیم.

*پژوهشگر در فرهنگ ایران

دیدگاه‌ها   

0 #3 Guest 1389-10-07 10:09
براي نمونه همان‌طور كه واژ‌هايي را مثال آوردي كه از آن سر طيف بود - هر چند در مواردي تنها اين به خاطر عادت است كه ما فكر مي‌كنين جدانويسي زشت‌شان مي‌كند (مانند آنهايي كه جمع بستن شكسته يا مكسر عربي برخي واژگان را به جمع بستن فارسي آنها فقط با هم دليل ترجيح مي‌دهند) - مي‌توان نمونه‌هايي از اين سر طيف هم آورد و گفت كه آيا اين واژگان را سر هم مي‌نويسيد: پيش‌بيني‌پذير (پيشبينيپذير)، شتاب‌دهنده (شتابدهنده)، خوب‌آلوده (خوابالوده)، ...
نقل قول کردن
0 #2 Guest 1389-09-28 18:31
درباره جدانويسي هم استاد خالقي مطلق نوشتاري در كتاب گل رنج‌هاي كهن دارند كه نشان مي‌دهد نخستين نسخه‌هاي شاهنامه از اين روش بهره برده‌اند. از اين‌رو، جدانويسي مساوي دگرگون كردن بنيان‌هاي فرهنگي‌مان نيست. اگر فرصتي بود در نوشتاري ديگر دليل‌هايي را كه بر لزوم انجام دادن اين كار وجود دارد خواهم آورد.
در ضمن خواهشمندم به كساني كه مانند خودت نمي‌انديشند - به‌ويژه در بحث‌هاي علمي - نيش و كنايه نزن :)
نقل قول کردن
0 #1 Guest 1389-09-28 18:30
سپاس از توجهت مهردادجان. خوشحالم كه نمايه ء را مي‌توان جداگانه نوشت. اميدوارم در جست‌وجوي رايانه‌اي هم مشكلي ايجاد نشود. اما گويا در خوانش نوشتار من دچار سوءبرداشت‌هايي شدي. از جمله اين كه من اشاره كردم اگر رايانه‌اي توان نيم‌فاصله‌گذاري نداشت بهتر است از آن بهره نبرد؛ هم‌چنين اين كه نوشته‌هاي فارسي آغازين (سده‌هاي چهارم و پنجم)از ي بهره برده‌اند و نه ء ؛ و پس از آغاز بهره بردن از واژگان عربي و آميزش آن با فارسي بود كه آن حرف به اين نمايه دگرگون شد؛ من هم درباره خط عربي با تو موافقم - و در اين‌باره نوشته‌ام و باز خواهم نوشت - ولي چه كنم كه جهاني آن را به اين نام مي‌شناسد و نمايه ء را از آنش مي‌داند و همگان هم ء را همزه مي‌خوانند، و صد البته زبان و خط عربي خويشاوند زبان و خط ماست و - به همان دليلي كه آوردي - در سپهر فرهنگي ايران جاي دارد و بيگانه نيست.
و باز نظرم بر اين است كه نبايد با تبديل كردن ي به ء ، آن را در حد نشانه‌هاي آوايي - كه در واژگان آشنا، به‌درستي، به كارشان نمي‌بريم - پايين آورد.
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه