نامآوران ایرانی
ادای احترامی به استاد ایرج افشار و آرزوی بهبودیش
- بزرگان
- نمایش از پنج شنبه, 19 اسفند 1389 07:48
- بازدید: 5860
مهشب تاجیک
مردی به ارزش یک سرزمین
ایرج افشار مردی که شاید به قدمت تاریخ ما به گردن همه ما واین سرزمین حق دارد و در شناساندن آب و خاک ما زحمات زیادی کشیده است، در بستر بیماری است.
پیری که از راه میرسد، با خود گاهی بیماریها را هم میآورد و رحم نمیکند بر بزرگ مردان و زنانی که ارزش یک سرزمیناند، نباید بروند، باید باشند تا با دانش و هنر بیکران خود هرروز برگی به دفتر این سرزمین بیافزایند.
«ایرج افشار» در سال 1304 شمسی در تهران به دنیا آمد. او درسال 1312 آموزش دبستانی را در دبستان زرتشتیان آغاز کرد. پس از آن درمدرسهٔ «شاهپور» تجریش و در دبیرستان «فیروز بهرام» تحصیلات متوسطه خود را به پایان رساند و با اتمام این دروه درسال 1325 وارد دانشکده «حقوق» دانشگاه تهران شد و درسال 1328 تحصیلات خود را را با گرایش قضایی در مقطع دکترا به پایان برد. وی فرزند دکتر «محمود افشار» است .
ایرج افشار از ذخایر ادبی و علمی کشور شمرده میشود. او در فن کتابشناسی و کتابداری بیمانند است. او تدریس در دانشکدهٔ علوم اجتماعى را نیز از سال ۴۵ آغاز کرد و از سال ۴۸ تا ۵۲ به تدریس در رشتهٔ تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانى دانشگاه تهران و رشته کتابدارى دانشکده علوم تربیتى مشغول بود. سال ۱۳۴۸ نخستین کنگرهٔ تحقیقات ایرانى دایر شد و افشار تا سال ۵۷ در نه دوره سالانه، دبیر دایمى کنگره بود. در سال نهم، سازمان کتاب را تاسیس کرد و دورهٔ دوم مجله آینده را نیز انتشار داد. «آینده» تا سال ۷۲ در فواصل نامنظم منتشر مىشد و حاوى مقالات ارزشمندى در حوزهٔ فرهنگ پژوهى و ایرانشناسى بود.
در کنار تمامى این فعالیتهاى اجرایى و تدریس، از سال ۱۳۳۰ تاکنون، بیش از دویست و پنجاه عنوان کتاب و رساله و کتابچه، به قلم یا تحشىه یا تصحیح و گردآورى ایرج افشار، منتشر شده که در نوع خود بىنظیر و در یک نظر گذرا، از توان و عهده یک فرد خارج است. یا شاید به قول مهدى آستانهاى در مقالهاى که در وصف ایرج افشار نوشته بیشتر به افسانه مىماند، او میگوید «جناب افشار از تهران با ماشین خودش مىرود تا هرجا که باشد. مگر چیز تازه بیابد و بر ثروت فرهنگى کشور بیافزاید. در این راه نه اندیشه هزینه دارد و نه پرواى خطر که به قول استاد پاریزى، مزاربان تاریخ شده و به قول من، مرغ بوتیمار سیر تاریخ و تمدن ایران گردیده است و مانند سیمرغ وجودى افسانهاى و تا امروز که همچنان حکمت پیرى را با شوق جوانى توام دارد، عاشق کتاب و کتابخانه، و مشوق و خادم فرهنگ و پرتحرک و دوستدار سفرهاى علمى و فرهنگى باقى مانده است»
وی زبان انگلیسی و فرانسه را خوب میداند. ده سال کتابدار دانشکدهٔ حقوق بود و سپس رییس کتابخانه دانشسرای عالی شد. یک سال نیز ریاست کتابخانهٔ ملی را بر عهده داشت و چهار سال هم رییس اداره کل انتشارات دانشگاه بود .افشار مدتی بهعنوان کتابدار وارد کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و با کسب تجربیات این دوره ریاست کتابخانه ملی را به عهده گرفت. وی عضو انجمن ایرانشناسی، عضو هیات انتخاب کتاب، عضو کمیته جایزه کتابسال، عضو انجمن کتابداران ایران، عضو هیت اجرایی انجمن تاریخ نیز است.
او کتابخانهٔ شخصی خود را وقف کرد. خودش اینچنین میگوید: «به موجب این مشروحه، کتابخانه شخصى اینجانب که حاوى مجموعههاى مذکور در همین مشروحه و مخصوص و مناسب براى پژوهشهاى ایرانشناسى است، بنا به مذاکرات موافقتآمیزى که با مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامى شده است، بهمنظور برکنار ماندن از پراکندگى که خود ناظر پراکندهشدن بسیارى از کتابخانههاى ارزشمند بودهام به مرکز مذکور سپرده مىشود تا در ساختمان تازهساز واقع در آجودانیه شمیران استقرار یابد و با نگاهبانى دلسوزانه که نسبت به همهٔ متعلقات آن مجرى خواهند داشت، همیشه و بىهیچ مضایقه و به دور از ایجاد هرگونه مشکلى وسایل استفاده علمى و پژوهشى از آن، براى هر ایرانشناسى اعم از ایرانى و خارجى و محققان رشتههاى مرتبط فراهم باشد.
سنت وقف و موقوفات در خاندان افشار یزدى، دیرپا و دیرین است. مرحوم دکتر «محمود افشار» ادیب فرزانه و صاحب امتیاز نشریهٔ بلند آوازهٔ «آینده» موقوفات بسیار از خود به یادگار گذاشت و فرزند او، ایرج افشار محقق و ایران شناس نامدار، در مشروحهاى که مقدمه آن نقل شد، کتابخانه شخصىاش را که گنجینهاى کم مانند ازمنابع ایرانشناسى است و در مدت ۵۰ سال ، دانه دانه و برگ برگ از چهارسوى جهان گرد آمده است، را وقف ایران وایرانشناسان کرد. ایرج افشار براى هر دوستدار ایران هرکجاى این جهان که باشد و هرآنکه سرى در کنکاش و پژوهش ایرانشناسى دارد، نه تنها نامى آشناست که چهرهاى جاودانه و الگویى یگانه است.
او بنیانگذار مجلهٔ فرهنگ ایران زمین است، و نشریهٔ نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نیز از جمله توسط ایرج افشار بنیاد نهاده شد. فعالیتهای مهم ایرج افشار عبارتند بودند از همکاری با مجله جهان نو، مدیریت داخلی مجله آینده، سردبیر مجله «مهر»، سردبیر مجلهٔ «سخن»، مدیر مجله کتابهای «ماه»، همکاری در تاسیس «کلوب کتاب»، مدیر و سردبیر مجله «راهنمای کتاب»، فهرستنگاری مجموعهٔ کتابهای فارسی چاپی دانشگاه «هاروارد»، مدیر مجله ایرانشناسی و انتشار مجله آینده.
وی همچنین در دانشگاه «برن» سوییس به تدریس مشغول است. افشار عضو انجمن ایرانشناسی، عضو هیت انتخاب کتاب، عضو کمیته جایزه کتاب سال، عضو انجمن کتابداران ایران، عضو هیئت اجرایی انجمن تاریخ نیز هست. کتاب «فهرست دستنویسهای فارسی در کتابخانهٔ ملی اتریش و آرشیو دولتی اتریش در وین« تالیف ایرج افشار، در دورهٔ بیست و دوم انتخاب کتاب سال ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد، بهعنوان کتاب سال برگزیده شد.
امید است این فرزانه یگانه به زودی بهبود یابد، تا فرهنگ ما بازهم با همت او پربارتر شود
برگرفته از رایانامههای دریافتی
ای دریغ و حسرت!
استاد ایرج افشار پدر کتابشناسی ایران درگذشت
آنگاه که سخن از اندوه است بلندترین واژهها حقیر میشوند ؛ چه بنویسیم؟ که استاد ایرج افشار درگذشت؟
زبان خامه ندارد سر بیان فراق وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق
امروز آسمان هم میگرید و به راستی جای گریستن است. اگر بیهقی قلم را به سوگ استادش گریاند ، امروز قلم ما را میگریاند که بزرگی از بزرگان اهل قلم از میان ما رفته است. دلی که برای ایران میتپید از حرکت بازایستاده است.
آنگاه که سخن از اندوه است بلندترین واژهها حقیر میشوند ؛ چه بنویسیم؟ که استاد ایرج افشار درگذشت؟