جهان ایرانی
در دیار یاران - تاجیکستان
- جهان ايراني
- نمایش از چهارشنبه, 05 خرداد 1389 12:42
- بازدید: 5824
برگرفته از ماهنامه خواندنی شمارههای 61 (رویهی 28) و 64 (سال نهم، آذر و دی 1389، رویه 44)
مهندس فضلالله امینی
دوشنبه شهری است جدید، در قیاس با خجند و سمرقند و بخارا. هیچ بزرگراه، از آن دست که در تهران فراوان است، ندارد. به جای آن بیشتر خیابانها چهارباغ است، پهن و آباد (این را هم بگویم که آنچه را ما خیابان مینامیم آنها کوچه میگویند). آمد و شد خودروها آسان است و کمتر گره یا راهبندان دیده میشود. پدیدهای که آن را پلیس راهنمایی میگوئیم ندیدم به جز گاه در میدان صدبرگ که رفت و آمد مردم و خودروها زیاد است و اینجا رانندگان کمطاقت تاجیکستان طاقت از دست میدهند و برای متوقف کردن گذر مردم از عرض خیابان به بوق متوسل میشوند، صدایی ناهنجار و گوشخراش و این عمل مثل لکهای ناجور، چهرهی زیبای دوشنبه را آبلهگون میکند. لباس این پلیس و راهنمایی هم مثل بقیهی پلیسها است، از روی لباس، تشخیص آنها دشوار است. نام خیابانها، تا آنجا که به یاد دارم، رودکی، بهزاد، حافظ شیرازی، سعدی، ناصرخسرو و فردوسی بود، همه شاعران کهن. نام شاعران معاصر که بر خیابانها است، منحصر به تاجیکستان است. لایق شیرعلی، گلنظر، تورسون زاده، یا عینی. البته لاهوتی استثناء است. تاجیکها او را بسیار دوست میدارند و تالار نمایشی به نام و یادش ساختهاند و در باغ جلوی آن تالار تندیس نشستهی او را نصب کردهاند. نقش او در تاریخ اخیر تاجیکستان پربها و ارزشمند است.
در کمرکش خیابان رودکی، نزدیک به کاخ کنونی ریاستجمهوری، پارک بزرگی به نام رودکی احداث شده که تندیسی از اباعبداله رودکی در آن دیده میشود. همچنین در ضلع دیگری از همین پارک بنای یادبود و تندیسی از امیراسماعیل سامانی چشم را نوازش میدهد. کار پارک هنوز تمام نشده اما چیزی هم به پایان آن نمانده است. سامانیان نزد تاجیکان قدر و منزلتی دارند و شاید از همینرو واحد پول خود را سامانی مینامند. ارزش هر سامانی، یا در تداول «صوم»، در پایان سال 2009 میلادی برابر با یکچهارم دلار بود، حدود 225 تومان. کار جابهجا کردن مردم را اتوبوسها و ونها به عهده داشتند. بر ونها که همه از چین آمده بودند، شمارهی خطسیر ثبت شده است، برجسته و قابل دید، رانندگان حق ندارند مسیر مقرر را عوض کنند و به مسیرهای دیگر بروند. کرایهی هر مسافر یک سامانی است. در نتیجهی این روش مسافر معطل نمیماند. رانندگی رانندگان آنها مثل رانندگی همکاران ایرانی ایشان است، با یک تفاوت: دستگاه پخش صوت آن، به صدای بلند ترانهها و موسیقیهای ایرانی را پخش میکنند. در دوشنبه تالاری بزرگ، بزرگتر از تالار رودکی تهران، به نام تالار باربد در خدمت برگزاری کنسرتهای این خوانندگان است. اگر بزرگان و سیاستمداران ما هنوز نتوانستهاند پس از فروپاشی نظام ستمگر پیشین روابط دو ملت برادر را تقویت کنند باید به فرزندان فرهنگسٍاز این ملت در زمینههای گوناگون فرهنگی درود فرستاد که وظیفهی برجای ماندهی آن حضرات را بهطور اثربخش دنبال میکنند! در فروشگاهها، مغازهها و در تاکسیها آهنگهای ساخته شدهی آنان با صدای بلند پخش میشوند و جوانها ترانهها را زمزمه میکنند. در دوشنبه ساختمانها و مراکز دیگری نیز هست که باید در مطلب جداگانه آنها را معرفی کنیم.
***
تاجیکستان آب فروان دارد، رودهای پرخروش و کوههای سر به فلک کشیدهی پربرف، با ارتفاعاتی بیش از هفت هزار متر. یخچالهای این کوهها شهرت جهانی دارند.
فراوانی آب به حدی است که باید برای آن فرهنگ و برنامهی مصرف تهیه کرد. حالا در خانهها کنتور آب نیست. اصلا آب رایگان است (شاید در تاسیسات صنعتی چنین نباشد، نمیدانم). در خانهای که ما کرایه کرده بودیم آب از آبریز فرنگی واحدهای بالاسر یکسره میرفت، روزها، و لابدعادی مینمود. در این سرزمین دو رود بزرگ آمودریا و سیردریا، یا همان جیحون و سیحون کتابهای فارسی، جریان دارند، رودخانههای دیگر عمدتاً به این دو میریزند، یکی از شمال به جنوب و دیگری از شرق به غرب. این آب میتواند منبع درآمد تاجیکان باشد، اما ابتدا باید آن را در سدها مهار کنند و با استفاده از انرژی پتانسیل آن توربینها را به چرخش درآورند و انرژی آب را به انرژی برق تبدیل کنند. در این صورت هم آب را خواهند داشت و هم برق را، و همسایگان هر دو را میخواهند. در این صورت به جای استفاده از انرژیهای فسیلی، مثلا در گرم کردن خانهها و به حرکت درآوردن چرخهای صنعت، انرژی پاکیزهی الکتریکی در شبکههای برق تاجیکستان جریان خواهد یافت. البته هم اینک هم انرژی برق در تاجیکستان، به نسبت همسایگان و میانگینهای جهانی، ارزان است. این دو رشته یعنی آب و برق اتفاقا رشتههایی است که ایران در آنها کارشناسان ورزیده دارد. کارهایی از قبیل حفر تونل – یا به قول تاجیکها نقب، طراحی و ساختن سد، انتقال آب، طراحی و ساختن نیروگاههای برقابی، احداث شبکههای انتقال نیرو، و در کنار اینها احداث صنایع پایین دستی، همگی اشتغالزا و به شدت موردنیاز است. هماکنون دولت و مردم تاجیکستان به شدت در حال بسیج منابع مالی برای سرمایهگذاری در احداث سد عظیم راقون هستند. باید به یاران تاجیک خود لبیک بگوییم و در این کارها با آنها مشارکت کنیم. چیزی که در این کار اهمیت مضاعف دارد تعیین نصاب و پابند ماندن به آن است. در این مرحله از روابط همه، و از جمله دوستان تاجیک ما انتظار دارند اگر وعدهای میدهیم به آن عمل کنیم. آن مردم ممکن است تحمل وعدهی سر خرمن را نداشته باشند. یادمان باشد دادن کمکهای مالی به این مردم همتبار و همزمان، اگر پسندیدهتر از کمک به مردم غزه و لبنان نباشد ناپسند هم نیست. آنها هم مسلمانند و با ما پیوندهای قدیم دارند، و مهمتر از همه، هیچوقت نمکدانی را که ما در آن نمک ریختهایم یا نریختهایم نشکستهاند. هیچگاه در صف دشمنان با ما مواضعه نکردهاند.