گردشگری
بَرم دلک با آثار تاریخی زخم خورده و همچنان در معرض خطر
- گردشگری
- نمایش از جمعه, 04 مرداد 1392 16:09
- دکتر محمد جعفر ملکزاده
- بازدید: 9894
دکتر محمد جعفر ملکزاده
واژه «بَرم»
واژه برم barm که صورت نوینی از واژه warm در زبان پهلوی است، به معنی استخر، چشمه یا تالاب است. البته معانی دیگری هم دارد. در فارس بیشتر به گودالی پر از آب میگویند که حاصل جوشیدن چشمهای باشد، مانند همین برم دلک، یا دریاچهای کوچک که از جمع شدن آب باران و آب شدن برف باشد مانند برم شش پیر و برم فیروز در شهرستان سپیدان فارس، یا بخشی از یک جوی آب که پهن شده و به صورت استخری درآمده باشد. واژهای دیگر با معنیای نزدیک به معنی برم که آن هم در فارس به کار میرود، قمپ ghomp یا غمپ یا گمپ است. مانند غمپ آتشکده فسا و غمپ آتشکده فیروزآباد که غمپهایی هستند در کنار آتشکدههای فسا و فیروزآباد.
واژه برم به صورت ترکیب هم در نامهای برخی جاها در فارس به کار رفته است. مانند برم شور پایین و بالا که روستاهایی هستند پیرامون دریاچه ماهلو در خاور شیراز و هفت برم که منطقهایست در نزدیکی دشت ارژن و آن شامل هفت برم دائمی و فصلی است. واژه برم در گفتار عامیانه مردم فارس در موارد بسیاری از جمله در اصطلاحات کشاورزی (ملکزاده 1380) و مثلها (ملکزاده 1383) به کار میرود.
برم دلک به چه معنی است
با روشن بودن معنی واژه برم و دل، معنی برم دلک barm e delak، که دیگر نه برمی دارد نه دل انگیز است تقریبا روشن است. حرف کاف که در آخر این نام دیده میشود شاید کاف کوچکی یا دوست داشتنی باشد. در همه جای فارس و به ویژه در دشت شیراز از این نوع کاف در دنباله نام روستاها فراوان دیده میشود. مانند قندیلک، بابونک، کوشکک، پدنک، نیلگونک، پالونک، باغک، بیدک، چاهک، رزک، دشتک، پرگانک، زرغونک، رودک، دهک و کفترک. سبب نامگذاریهایی که مردم در مورد برم دلک میگویند و حتی در کتابها هم مینویسند اغلب وجه اشتقاقهای عامیانه است و بر اساسی نیست.
برم دلک کجا و چگونه جایی است
برم دلک تفرجگاهی است در یازده کیلومتری خاور شیراز در دامنه کوه بمو bamu. برم دلک چشمهای است که از ریشه کوه میجوشد و برکه بزرگی را تشکیل میدهد. روی صخرههای مشرف به این چشمه سه اثر تاریخی از دوران ساسانیان قرار دارد. این موضوع به اهمیت برم دلک و دل نگرانی ایران دوستان افزوده است. سرریز آب این برکه از طریق جویی به روستاهای پایین دست میرسد و به کار کشاورزی میآید.
در سالهای دور کوه برم دلک، چشمه و تالاب برم دلک، چمنزارها، درختستانها و نیزارهای برم دلک و آثار تاریخی برم دلک و آب و هوای مطبوع آن فرح انگیز بود. از این رو برم دلک از دیرباز یکی از مکانهای تفریحی مردم شیراز به حساب میآمد. این وضع ادامه داشت تا در دو سه دهه گذشته دگرگونیهایی باعث شد تا چشمه برم دلک کاملاً خشک شود. این دگرگونیها عبارتند از:
1- برداشت بیش از اندازه از سفرههای آب زیرزمینی پیرامون چشمه از طریق چاههای فراوان مجاز و غیرمجاز.
2- احداث باغ دشت یا باغ شهر روی کوه و بالادست چشمه.
3- احداث معدن استخراج سنگ روی کوهی که منبع تأمین آب چشمه بوده است.
4- خشکسالیهای پی در پی.
خشک شدن چشمه برم دلک، خشک شدن جویهای منشعب از آن و نیزارها و چمنزارها و درختستانهای اطراف آن را به دنبال داشت. در پی این خشک شدن، کشاورزان با بیل مکانیکی به دنبال گودتر کردن برم و لایروبی بیفایده جویها و به هم ریختن محوطه و زیر و رو کردن راههای رسیدن به چشمه و حتی سنگبرداری در ریشه کوه برآمدند و منظر طبیعی و زیبای برم دلک را به طور کلی نابود کردند. با خشک شدن برم امکان دستیابی افراد ناآگاه به نقش برجستههای برم دلک آسان شد و هر کس با قلم و چکش به دنبال کندن نام خود روی این آثار تاریخی بی دفاع افتاد و صدمات فراوانی به آن وارد کرد. البته پیش از این ماجراها کسانی زمینهای پیرامون برم را هم تصاحب کرده و در آن کارگاه و کارخانه احداث کرده و چاه کنده بودند. این تأسیسات هر چند مخروبه اما همچنان پا بر جاست. به سبب نزدیکی برم دلک به شهر شیراز که حالا دیگر فقط 4 کیلومتر از خاوریترین میدان شهر فاصله دارد، جای مناسبی برای تخلیه آشغال و آوار ساختمانی شده و امروز به جرات میتوان نام آنجا را آشغالدانی برم دلک نامید. آثار تاریخی دوران ساسانیان و تابلو سازمان محترم میراث فرهنگی هم در مرکز این زبالهدانی قرار دارد.
آثار تاریخی برم دلک چیست
در بالای تالاب برم دلک سه نقش برجسته نزدیک به هم اما جدا از یکدیگر روی کوه کنده شده است. این نقشها همگی مربوط به دوران ساسانیان است. ارتفاع تقریبی این نقشها از سطح زمین حدود 6 متر است. هنگامی که رو به کوه و رو به روی نقشها بایستیم سه قاب یا تاقچه میبینیم که از راست به چپ در قاب اولی و دومی هر یک تصویر یک مرد و در قاب سوم تصویر یک مرد و یک زن تراشیده شده است. در این قاب مرد گلی را در دست راستش گرفته و به زن میدهد. زن یک دستش را دراز کرده تا گل را بگیرد و دست دیگرش را که در آستین پنهان است پیش دهانش گرفته است. یک متن به خط و زبان پهلوی زیر بازوی زن کنده شده ولی آنچنان تخریب شده که دیگر خوانا نیست. شناخت افراد نشان داده شده در این نقش برجسته همیشه مورد بحث پژوهشگران بوده است. این چهار تن همگی سرهاشان با چهار تاج یا کلاه متفاوت پوشیده است. مرد شماره یک کلاهی پارچهای یا نمدی به سر دارد که بالای آن تیغهای است. مرد شماره دو تاجی بزرگ و کروی بر سر دارد. مرد شماره سه کلاه یا تاجی نسبتا بزرگ که بخش پیشین آن مقداری پیش آمده بر سر دارد. و زن که شخص شماره چهار است موهای بافته شده خود با نیم تاجی در بالا و نوارهای و رشتههای پارچهای که در پشت سر گره خورده و دنباله آن افشان است در پایین پوشانده است.
نقشها در قابهای تقریبا قائم قرار دارند و مقیاس نقشهای کندهکاری شده تقریبا یک به یک است. یعنی قد و قامت نقشها به اندازه بلندی انسان معمولی است. بردار خروجی و عمود بر صفحه نقشها تقریبا به سمت خاور است. از آنجا که سنگتراش ناچار بوده نقشها را بالای استخر و چشمه موجود بتراشد و در آنجا کوه لایه لایه و سخت خرد شده بوده، قاب نقشها دستخوش بینظمیهایی به شرح زیر شده است:
1- مقیاس انسانهای چهارگانه یکسان نیست. مرد شماره یک از همه کوچکتر و مرد شماره 2 از همه بزرگتر تراشیده شده است.
2- تراز پایین صفحههای سهگانه یا به اصطلاح تاقچهها یکی نیست. تاقچه دست چپ از همه پایینتر و تاقچه میانی از همه بالاتر است. بالای تاقچهها هم به همین وضع است.
3- قابها یا تاقچهها کمتر یک چهار پهلوی راست گوشه با پهلوهای دقیق افقی و قائم است.
4- مرد شماره یک یا دست راست با مرد رو به روی خود یعنی مرد شماره 2 در یک قاب قرار داده نشده است. به عبارت دیگر به نظر میرسد هدف سنگتراش گذاشتن شخص اول و دوم در دو قاب جداگانه نبوده است بلکه این شکاف کوه بوده که او را مجبور به چنین کاری کرده زیرا این دو شخص رو به روی هم ایستاده و دست به سوی هم دراز کرده و با هم در گفت و شنود هستند. البته بینظمیهای دیگری هم دیده میشود که شاید دو هزار سال پیش معمول بوده است. ابعاد تقریبی قابها به شرح زیر است:
1- قاب اول از دست راست به پهنای 90 و بلندی 200 سانتی متر،
2- قاب دوم به فاصله 130 سانتی متر از قاب اول و به پهنای 120 و بلندی 250 سانتی متر،
3- قاب سوم به فاصله 220 سانتی متر از قاب میانی و به پهنای 270 و بلندی 200 در یک پهلو و 220 سانتی متر در پهلوی دیگر.
با خشک شدن تالاب برم دلک دسترسی به این آثار آسان شده و تخریب آنها سرعت گرفته است. به ویژه این که هیچ نگهبانی یا حصاری از آنها محافظت نمیکند.
مورخان و پژوهشگران در باره برم دلک چه گفتهاند
نویسنده کتاب آثار عجم، محمد نصیر فرصت شیرازی (فرصت شیرازی، 1354 هجری قمری) روز 22 مهر سال 1268 هجری خورشیدی از آثار تاریخی تخت ابونصر و در ادامه آن از برم دلک در خاور شیراز بازدید کرد و حاصل بازدید خود را که دو تابلو نقاشی از آثار تاریخی و شرح چشمه برم دلک همراه با توضیحاتی در باره نقش برجستههای برم دلک است در کتاب آثار عجم به ثبت رساند و از خود به یادگار گذاشت. به نظر میرسد آنچه او نوشته نخستین گزارش ایرانی باشد که از برم دلک در اختیار داریم. از این رو آن گزارش را به طور کامل در اینجا میآوریم.
«دیگر از جمله آثار قدیمه فارس برم (1) دلک است و این یکی از جمله جاهایی است که مامورم به برداشتن نقشه آن. از شهر شیراز تا این مکان تقریباً دو فرسنگ است و آن در سمت شرقی شیراز واقع شده و راهش از قصر ابونصر است که مذکور شد و این مکان در پایه کوهی است که آب و اشجار در دامنه آن کوه بسیار است و در آنجا نیزاریست بیشه مانند. اهالی آنجا میگفتند بسا که گراز در آن نیزار دیده میشود و در آن حوالی درختهای بید بسیار قوی سایه افکن نیز بسیار است. خیلی خوش آب و هواست و در آن نزدیکی بقعه بسیار کوچکی است و در آن بقعه قبری است و آن را امامزاده ابراهیم میخوانند. بالجمله محاذی آن اشجار و بیشهزار در آن کوه چند دره وسیع است و در یکی از آن درّهها تصویر چهار آدم را بر سنگ نقش نمودهاند و آن صور اگر چه از دور پیدا و نمایان است ولی چون تا دامنه کوه آب گرفته و رفتن سواره و پیاده با پا افزار به نزدیک آن صورتها بسی دشوار میبود با پای برهنه در آن آب داخل گشتم آن گاه به وسیله اثناء (2) و رخنههای کوه از دامنه بالا رفتم تا دقایق آن صور را درست ملاحظه کنم.
تفصیل آن صورتها از این قرار است: سه طاقچه مانند در آنجاست که آنها را مسطح نمودهاند در دو طاقچه هر کدام یک صورتست رو به روی یکدیگر که با دست راست به یکدیگر اشاره میکنند در دست شخص اوّل حربهایست کتاره (3) مانند با غلاف که قبضه آن را گرفته است و در دست چپ شخص دوم حربهایست چون خنجر و کلاهی مکلل (4) به جواهر که پری بر آن نصب است بر سر دارد و کمربندی مرصع بر کمر بسته است. امّا در طاقچه سیم دو نفر است نیز رو به روی یکدیگر شخص سیم گلی به شخص چهارم تعارف مینماید و شخص چهارم که ریش ندارد دو دستی گل را میخواهد بگیرد و در دست چپ شخصی که گل دارد نیز کتارهایست و کلاه و کمر شخص چهارم نیز مرصع به جواهر است. و کفشهای آنها همه مانند ارسیهای تکمهدار (5) این زمانست و شخص دوم که خنجر به کف گرفته گریبان لباسش مانند لباسهای لب برگردان این عصر است. همانا که این وضع لباس و کفش و کمر و غیر ذلک که این زمان رواجی دارد اقتباس از این قبیل صورتها و آثاری است که از قدیم باقیست. بسیاری از صنایع در این ازمنه هست که منشأ آن را در تخت جمشید و جاهای دیگر فقیر دیدهام که ذکر آن بعد از این در این کتاب خواهد آمد.
امّا تفصیل ارتفاع طاقچههای مذکوره از زمین و صورتهای آن: ارتفاع از زمین تا پای آن صورتها تقریباً چهار ذرع میشود و بلندی قامت صورت اول دو ذرع الّا یکچار یک است. صورت دوّم دو ذرع و یکچار یک و صورت سیم دو ذرع و صورت چهارم نیز دو ذرع الّا یکچار یک. و در نزدیکی این مکان آبادی چندانی نیست مگر گاهی بعضی از صحرانشینان در آنجا سکنی دارند و زراعت مینمایند و اهالی آن سرزمین آن نقشها را نقش رستم مینامند و این رسم اهل دهات و مردمان صحرائیست که هر کجا صورتی بر سنگ از آثار قدیمه بینند نامی از خود اختراع کرده استعمال مینمایند. و آنچه به نظر فقیر رسید از قراین که صورتهای سلاطین عجم را در بعض از نقشهای یروپ (6) دیدهام و سکه آنها را ملاحظه نمودهام میشاید که صورت دوّم از آن صور گشتاسب (7) باشد الله اعلم.
بالجمله نقشه قطعهای از آن کوه و اشجار و آن صور را برداشتم به نمره (2) و در حاشیه آن ورقه نیز نقشه آن چهار صورت را بزرگتر از جهت وضوح ضم نمودم و در جنب آن صور عدد یک و دو و سه و چهار به خط هندسه نهادم».
حاشیهنویسیهای فرصت شیرازی
1- برم بر وزن نرم به معنی آبگیر و تالاب است و به معنی سبزه و مرغزار نیز آمده. هر دو معنی مناسب آنجاست.
2- اثناء بالفتح جمع ثنی بالکسر است و ثنی یک تاه از تاههاست و به معنی نور و در نامه و غیر آن و به معنی میان آمده ایضا.
3- کتاره بشد تاء قرشت و تخفیف هر دو درست است و آن حربهای مانند شمشیر راست است که در هندوستان متداولست. و این لفظ را در ایران غداره گویند یعنی کاف را بدل به غین و تا را بدل به دال نمودهاند و کتاله یعنی به جای را لام استعمال کردن نیز صحیح است.
4- مکلل به ضم اوّل و فتح کاف و شد ّلام اول به صیغه مفعول یعنی درخشان.
5- تکمه به ضم اول گوی گریبان است و معروفست. اینکه به جای تا دال استعمال کنند غلط است.
6- یروپ به ضم یاء حطی و واو و باء سه نقطه راء قرشت و واو و پاء سه نقطه هر دو ساکن لفظ انگریزی است به معنی فرنگستان میباشد و صورت رقم آن در خط انگریزی به این طور است: EUROPE.
7- گشتاسب و گشاسب و گشسب همه در استعمال صحیح است و آن پادشاهی بوده پسر لهراسب. گویند دین زردشت را اختیار نموده بوده.
فرصت در جایی دیگر از کتاب آثار عجم مینویسد: «صورتهایی که در برم دلک است، و تفصیلش در اوّل کتاب مسطور گردید، به نمره 2، و گفتیم مکانی است قریب به شیراز، یکی از سیاحان انگریز در مسافرت نامه خود نوشته که آن که ریش ندارد زن است، لباس مردانه پوشیده و گوید معلوم ما نیست که شبیه که باشد.
حاج میرزا حسن حسینی فسایی (حسینی فسایی، 1314 هجری قمری) صاحب فارسنامه ناصری در این کتاب در ذکر برم دلک مینویسد: دو فرسخ مشرقی شیراز در سینه کوهی چهار صورت بر سنگ نقش کردهاند. دو صورت در طاقچهای، دو صورت دیگر هم در طاقچهای دیگر و در دامنه این کوه نیزار و چشمه آب و چندین درخت بید است و تمثال آن چهار صورت در برگ آینده این کتاب نوشته شود.
توضیحات نگارنده
منظور فرصت از عباراتی که رایج زمان او بوده به شرح زیر است:
انگریزی = انگلیسی،
چار یک = چارک، چهار یک، یک چهارم. منظور یک چهارم ذرع یا گز است،
ذرع = گز. در زمان فرصت ذرع یا گز در شیراز تقریبا معادل 110 سانتی متر بوده است،
الا = منهای. بنا بر این، دو ذرع الا یک چار یک یعنی یک و سه چهارم ذرع،
خط هندسه = شماره به عدد و رقم نه به حرف.
منابع
ملکزاده، م. ج.: «فرهنگ زرقان»، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران، 1380.
ملکزاده، م. ج.: «فرهنگ مثلها، اصطلاحات و کنایات عامیانه زرقانی»، نشر نیک آیین، تهران، 1383.
حسینی فسایی، حاج میرزا حسن: «فارسنامه ناصری»، کتابخانه سنایی، تهران، 1314 هجری قمری.
فرصت شیرازی، محمد نصیر: «آثار عجم»، چاپخانه نادری، بمبئی، 1354 هجری قمری.
دائرةالمعارف ایرانیکا 1988.
عکس شماره1: تصویر ماهوارهای برم دلک. چشمه خشکیده، تالابی دیده نمیشود، نیزار و چمنزار به کارخانه تبدیل شده، کارخانهای که آن هم از بی آبی و عوامل دیگر تعطیل و مخروبه شده است. آثار ساسانی هم زخم خورده و کسی مسئول نیست.
عکس شماره2: تصویر برم دلک در زمان ناصرالدین شاه آن گونه که فرصت شیرازی دیده و کشیده. ترکیب برم و مرغابیهای آن، درختها و مردم و نقشهای ساسانی دلانگیز بوده است. فرصت در کشیدن این تصویر مقیاس را رعایت نکرده است.
عکس شماره3: جزییات تصویر اشخاص چهارگانه نقش برجسته برم دلک آن چنان که فرصت دیده و کشیده. فرصت ندانسته این افراد کیستند. او فقط گفته که شخص چهارم ریش ندارد و شخص دوم گشتاسب است. فرصت نقش شماره یک و شماره 3 را بسیار شبیه یکدیگر کشیده در حالی که سنگتراش آنها را مانند هم نتراشیده است. برای مثال فرصت کلاه شخص شماره یک و کلاه شخص شماره 3 را نوکدار ترسیم کرده در حالی که در سنگتراشیها فقط کلاه شخص شماره 3 چنین است. فرصت همچنین بخش کروی تاج شخص شماره 2 را کوچکتر از آنچه سنگتراشی شده نقاشی کرده است.
عکس شماره 4: تصویری از برم دلک که در کتاب فارسنامه ناصری آمده است. کشیدن این تصویر و تصویر بعدی کار نویسنده فارسنامه نیست بلکه شخصی به نام مسعود برای نویسنده کتاب فارسنامه ناصری آن را کشیده. به نظر میرسد نقاشیهای فرصت هم پیش روی نقاش حاج میرزا حسن بوده است.
عکس شماره 5: جزییات نه چندان دقیق اشخاص چهارگانه ساسانی برم دلک آن چنان که در کتاب فارسنامه ناصری آمده است.
عکس شماره 6: به نظر میرسد این دو عکس نخستین عکسهایی باشد که با دوربین عکاسی از آثار تاریخی برم دلک گرفته شده باشد. عکس مربوط به اواخر سده نوزده فرنگی است و F. Sarre گرفته است. همو که نخستین مقاله علمی مربوط به برم دلک را منتشر کرد (دائرةالمعارف ایرانیکا 1988).
عکس شماره 7: این هم تابلو سازمان محترم میراث فرهنگی.
1- دخل و تصرف را چه کسی کنترل میکند؟ هرگز آنجا مامور یا نگهبانی دیده نشده است.
2- دخل و تصرفی صورت گرفته است یا نه؟ فراوان. با بیل مکانیکی، با قلم و چکش، با کامیون زباله.
3- تا کنون چند نفر به جرم دخل و تصرف بازداشت یا مجازات اسلامی شدهاند؟
4- کسی که نام خود را سرا صبری روی یک اثر تاریخی میکند، از کدام مجازات میترسد؟
5- منظور از نقش اول کدام است؟ از چپ یا از راست؟
6- حالا که بازدید کننده فهمید که یکی از نقشها یک شهریار ساسانی، دیگری بهرام دوم و سدیگر شاهپور اول است. تکلیف نقش چهارم چه میشود؟
7- خوب است. بازدید کننده دست کم از نخستین واژههای این تابلو در خواهد یافت که نقش برجسته برم دلک حجاری شده است و نه چیزی دیگر.
عکس شماره 8: نقش شماره یک. با انگشت اشاره و خمیده خود با مرد رو به روی خود گفت گو دارد.
تاریخ عکسبرداری: خرداد 1389. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده
عکس شماره 9: نقش شماره دو. خوشبختانه تا امروز نقش این مرد سالم مانده است. آرایش ریش و سبیل و موها، بند کفشها، شلوار و دامن روی آن، گوش و گوشواره، تاج و پیشانی بند او دقیقا تشخیص داده میشود.
تاریخ عکسبرداری: خرداد 1389. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده
عکس شماره 10: نقش برجسته شماره یک و دو در دو قاب یا تاقچه. شکاف کوه میان آن دو فاصله انداخته است. تفاوت در شکل کلاه و آرایش موها کاملا مشخص و جالب است.
تاریخ عکسبرداری: خرداد 1389. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده.
عکس شماره 11: نقش شماره سه و چهار در یک قاب. شاه ساسانی ساقه یک گل را با دو انگشت گرفته و به زنی میدهد. او یا همسرش است یا خدایبانوی آب.
تاریخ عکسبرداری: خرداد 1389. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده.
عکس شماره 12: نقش برجستههای تاریخی دو هزار ساله برم دلک در بالای عکس، تابلو سازمان محترم میراث فرهنگی در دست راست آن، تودههای سنگ و خاکی که از پایین نقشها با بیل مکانیکی کنده شده و روی هم انباشته شده در دست چپ آثار، و آشغالهای پیرامون برم خشکیده در پایین و دست چپ عکس. تاریخ عکسبرداری: تیر ماه 1392. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده
عکس شماره 13: راه منتهی به برم دلک. تاریخ عکسبرداری: تیر ماه 1392.
عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده
عکس شماره 14: جویی که هزاران سال از برم دلک آب به روستاهای پایین دست میبرد.
تاریخ عکسبرداری: تیر ماه 1392. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده
دیدگاهها
البته در انتها درد آور
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا