ناهار فلهای مجلس
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 76، تیر و امرداد 1392، صفحه 13
روزنامه ایران در شماره شش خرداد امسال خود از قول آقای محمد سلیمانی نماینده مجلس نوشته است:
چهارشنبه اول خردادماه 1392 ساعت 13:45 برای صرف ناهار به رستوران مخصوص نمایندگان در مجلس شورای اسلامی رفتم. غذای چهارشنبهها چلوکباب یا جوجهکباب است. شیوه ارائه غذا به صورت فلهای است، طوری که هرکس هر مقدار که خواست برمیدارد. جوجهکباب و ماست و سوپ و دلستر به اندازه خودم برداشتم و طبق معمول به انتهای سمت چپ رستوران رفتم و روی میزی تنها در کنار پنجره بزرگ شیشهای نشستم. فضای سبز پشت شیشه و روشنی گرفته شده از آفتاب عالمتاب صفایی به این محل میدهد. ولی از آنجا که مجلس همه چیزش عجیب است این محل معمولا خلوت و آرامبخش است. لقمه چهارم یا پنجم را داشتم میگذاشتم در دهان که کارگری برای تمیزکردن میز آمد. میز خیلی بزرگ است و در وسط میز شیشههای روغنزیتون، سرکه، آبلیمو، نمک، سماق، فلفل، دستمال کاغذی، نان و تعدادی لیوان قرار دارد. کارگر خدوم با آرامی ظرف باقیمانده غذایی را برداشت و نشان داد که پر از کباب و برنج بود و حداقل یک نفر گرسنه را سیر میکرد. آهی کشید و گفت: «اسراف را ببینید». با حالت نارضایتی ظرف را در سطل آشغال تکانید و گفت: «من بیش از پنج روز است نتوانستهام برای زن و بچهام گوشت بخرم. ولی اینجا در این رستوران اینگونه به نعمت خدا بیحرمتی میشود» . گفتم آیا اینچنین موردی که غذا این همه اضافه در ظرف بماند شایع است. گفت: «فراوان»
....
پرسش اینجاست، هنگامی که یک ایرانی «بیش از پنج روز» نتوانسته است برای «زن و بچه»اش گوشت بخرد، چگونه است که کسانی که ادعای نمایندگی این ایرانی و هزاران مانند آن را دارند، اینگونه اسراف میکنند، حقوقهای کلان میگیرند، از مزایای بیشمار بهرهمند میگردند؛ اما نگران نمیشوند؟! چگونه است که با هزاران «بامبول» و «دوز و کلک» با مشتهای گرهکرده، چینهای بر ابرو افکنده و رگهای متورم گردن اجازه نمیدهند که مرحلهٔ دوم هدفمندی یارانهها اجرا شود تا شاید مستخدم مجلس هم بتواند دستکم هر 5 روز یکبار برای زن و بچهاش گوشت تهیه کند. راستی مردم برای این انقلاب کردند که گروهی از فرط سیری گوشتهای اضافی بشقابشان را به ظرفهای زباله سرازیر کنند و کسی که این کار چندشآور و شرمآور را به عهده دارد نتواند حتا 5 روز یکبار برای زن و بچهاش گوشت بخرد؟!
راستی مردم برای ایجاد یک چنین معادلات خفتآور، انقلاب کردند؟ به طور یقین پاسخ منفی است.
از آنجا که همهی اسناد دورههای مشروطیت در اختیار نمایندگان حاضر است، بد نیست به آنها مراجعه کنند و ببینند که نمایندگان در آن دورهها، حقوقشان چقدر بود؟ مزایا هم داشتند، غذا را هم در رستوران مجلس به گفتهٔ آقای محمد سلیمانی «فلهای» میل کردند. دفتر در تهران و شهرستان داشتند و حق داشتند که چند نفر را به طور معمول از بستگان و نزدیکان را به عنوان راننده، محافظ، منشی و... استخدام کنند؟!