نمایش کاهش ارزش پول ملی در سه پرده
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 75، فروردین و اردیبهشت 1392، صفحه 30
علی فرهمندی
پردهٔ اول:
دکتر م.س پزشک عمومی خوششانسی است که بر خلاف هزاران پزشک بیکار دیگر، توانسته است در دو درمانگاه شاغل شود. روزی 16 ساعت کار میکند، اما دلخوش است که میتواند مبلغی از حقوق خود را پسانداز کند.
او در یک بانک حساب پسانداز یک ساله مبلغ 5 میلیون تومان داشت و امیدوار بود با پساندازهای جدید، بتواند قبل از پایان سال 91 یک خودروی پراید بخرد.
دکتر م.س یک روز صبح که از خواب چشم گشود خبردار شد بهای پراید مورد نظر او از 8/6 میلیون تومان رسیده است به 18 میلیون تومان. از این رو با آرزویش برای خرید ارزانترین خودروی وطنی بدرود گفت!
پردهٔ دوم:
احمد آقا کارمند یک شرکت خصوصی سالها برای خرید جهیزیهٔ تنها دخترش در یک بانک پسانداز میکرد و هرگاه مبلغ پساندازها به بالای پانصد هزار تومان میرسید، آن را به حساب سپرده ثابت خود میافزود.
این اواخر که تاریخ عروسی دخترش نزدیک میشد، جمع پساندازهای او به حدود 12 میلیون رسیده بود.
احمد آقا برای اولین بار احساس سبکی میکرد، زیرا دیگر باورمند بود میتواند دخترش را با جهیزیهای که موجب سرشکستگی نباشد، به خانهٔ شوهر بفرستد.
اما یک روز صبح احمد آقا که نمیدانست در میدان فردوسی، چهارراه اسلامبول، خیابان منوچهری ، بانک مرکزی و بانکهای غیر مرکزی چه میگذرد، متوجه شد ارزش پساندازش یک سوم شده است. یعنی امروز با 12 میلیون تومان میتواند معادل 4 میلیون تومان چند ماه قبل برای دخترش جهیزیه بخرد.
برخی خبرها حاکی است احمد آقا اکنون به دلیل افسردگی شدید در شرایط بحرانی قرار دارد .
پردهٔ سوم:
دکتر م .س و احمد آقا ( و بسیار کسان دیگر) بازنده بازی کاهش ناگهانی و مشکوک ارزش پول هستند، اما این بازی برندگانی داشته است . یک گروه از این برندگان همان بانکهایی هستند که امثال دکتر م.س و احمد آقا پساندازهای خود را با سود 18 درصد نزد آنها سپردهگذاری کرده بودند.
خوشبختانه در این مورد دیدارگاه ( سایت ) شفاف که از دیدارگاههای خبری مورد وثوق نظام است ، مطلبی نوشت که زحمت مرا کم کرد . گرچه این مطلب فقط به بانکها مربوط است و اشخاص حقیقی و حقوقی گردن کلفت را در بر نمیگیرد ، اما باز برای نشان دان ابعاد این ویران گری اقتصادی ، که تهی دستان را به خاک سیاه نشاند و سبب کسب در آمدهای نجومینامشروع برای بانکها ونور چشمیها شد ، تا حدودی گویا است . بخشهائی از این نوشتار دیدارگاه شفاف را در زیر نقل میکنم و باور دارم خودتان میتوانید حدیث مفصل را از همین مجمل در یابید و متوجه شوید بانکها با سپردههای مردم ارز تهیه کردند ، سود نجومی بردند، بی آن که دیناری به سپرده گذاران امتیاز بدهند :
«یکی از مهمترین اتفاقاتی که سال گذشته در زمینه اقتصاد کشور رخ داد خبر کسب سود بانکها از نوسانات ارزی بود. چندی پس از اینکه نوسانات ارزی اوج گرفت برخی نمایندگان مجلس از سودجویی 18بانک دولتی و خصوصی از این نوسانات خبر دادند. موضوع این بود که گفته میشد برخی بانکها با دریافت ارز مرجع 1226 تومانی از بانک مرکزی و فروش آن با قیمت بازار آزاد به صرافیها و دیگر مشتریها از این مسیر سودهای کلانی را به دست آوردند. در آن زمان گفته شد این موضوع از سوی نمایندگان مجلس پی گیری خواهد شد. حتی برخی نمایندگان مجلس پا را فراتر گذاشته و سودی که بانکها از این راه کسب کردند را 46 میلیارد تومان عنوان کردند».
از همینرو میتوان گفت یکی از اصلیترین دلایلی که در سال گذشته موجب برهم خوردن بازار ارز شد بینظمی و اختلال بانکها بود. بانک مرکزی و دولت هم در این میان یا دست به بی عملی زدند و یا معضل نوسان ارز را به گردن افرادی نظیر جمشید بسم ال... انداختند. این موضوع زمانی لو رفت که بانکها از ارایه لیست هزینههای ارزی خود خودداری کردند و بسیاری از زوایای دخل و خرجهای خود را پنهان نگه داشتند.
به هر روی اما بانک مرکزی در گزارشی که به برخی نمایندگان مجلس داد جزئیات بیشتری از این بانکها و عملکردشان را رو کرد.
گزارشهایی از بانک مرکزی که صراحتا دست روی این موضوع گذاشته بود مشخص کرد که 18 بانک در این کار دست داشتهاند. قرار بود بانکها ارزهای مرجع خود را صرف اموری از قبیل ارز مسافری، وامهای ارزی و ریالی و دیگر امور رایج و ضروری کنند و در نهایت باید حساب هزینهکرد این پولها به بانک مرکزی تحویل میدادند. البته پیگیری رسانهها برای اطلاع از نام این 18 بانک هیچ گاه به نتیجه نرسید و نمایندگان مجلس هم نتیجه تحقیقات خود را ارائه ندادند.