حقوق بشر و جایزۀ صلح برای اتحادیۀ اروپا
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 74، دی و بهمن 1391، سخن نخست، رویه 4
دادن جایزه صلح به اتحادیۀ اروپا، چنان شگفتانگیز بود که حتا شهروندان این اتحادیه نیز در شهرهای گوناگون به تظاهرات مخالف گسترده پرداختند.
اتحادیۀ اروپا (مجموعۀ کشورهای اروپایی) زادگاه استعمار و استثمار سازمان یافته در جهان است. اتحادیۀ اروپا خاستگاه بردهداری سازمانیافته و بازرگانی جهانی برده در دنیاست. حقیرترین و فقیرترین مردمان این اتحادیه در 2500 سال پیش بنای عدالت جهانی یعنی پارسه (تختجمشید) را به آتش کشیدند؛ ساختمانی که با پرداخت مزد عادلانه ساخته شده بود و مزد زنان و مردان برپایۀ کاردانی و بهرهوری بود و نه جنسیت. از همان زمان تاکنون نیاکان مردمان حاضر در این اتحادیه هرگاه زورمند شدند، آن را تنها در راستای تجاوز نظامی، قتل، کشتار و غارت به کار گرفتند. این ادعا نیست؛ بلکه تاریخ آن را به ما میآموزد.
شاید بسیاری بگویند که گذشته، گذشته است و از حال سخن گوییم. کارنامۀ امروزین این اتحادیه نیز مانند گذشته تاریک و خونبار است. اعضای اصلی آن تا همین امروز صاحب مستعمرهاند (سرزمینهای آنسوی دریاهای فرانسه و انگلستان). هنگامی که آنها توانستند تا حدودی خود را از زیر بار مصائب جنگ جهانی دوم که خود آتش آن را افروخته بودند، نجات داده و سروسامانی به اوضاع نابسامان خود بدهند، خوی جنگطلب و طبع خونریز آنان، دوباره تجاوز، قتل، غارت و ویرانی را از سر گرفت؛ اما از آنجا که دیگر توان یورش و قتل و غارت را به تنهایی نداشتند، چاکری آمریکا را زیر نام سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پذیرفتند.
در نخستین یورش گسترده، یوگسلاوی پیشین را مورد هجوم قرار دادند. کشتند، سوختند و ویران کردند، به گونهای که هنوز در گوشه و کنار آن، صدای گلوله به گوش میرسد و خون ریخته میشود. سپس در رکاب آمریکا، افغانستان و سپس عراق را مورد یورش قرار دادند که هنوز در هر دو سرزمین جوی خون از پیکر مردمان آن روان است. اتحادیۀ اروپا برای فرونشاندن عطش خونریزی خود، این بار لیبی را مورد بمباران و کشتار قرار داد، به گونهای که امروز پس از گذشت دو سال، این واحد سیاسی در یک جنگ داخلی به سر میبرد. اکنون نیز کمابیش دو سال است که سوریه را هدف قرار دادهاند تا با ریختن خون زنان و مردان، کودکان و کهنسالان این سرزمین، عطش خونریزی ذاتیشان را فرونشاند.
از همه جالبتر اینکه مدعیان مردمسالاری و حقوق بشر، در آخرین اقدام جنایتکارانۀ خود، سرکردۀ مشتی مزدور را به عنوان «دولت سوریه» به رسمیت شناختند. باید از این مدعیان مردمسالاری و حقوق بشر پرسید که آیا مگر این نیست که دولتها باید برگزیدۀ ملتها باشند، آیا مگر این نیست که میبایست برای گزینش دولت انتخابات (به گونههای مختلف) برگزار شود؟ این آدمکشان را چه کسی به نمایندگی مردم سوریه برگزیده است؟ اتحادیهای که حتا حاضر نیست ظاهر را هم حفظ کند و به دروغ هم شده، خود را پایبند مردمسالاری و حقوق بشر نشان دهد. از دست یکی از مخلوقات خود، جایزۀ صلح میگیرد.
حکومتهایی که تا آرنج دستشان از خون مردمان این روزگار رنگین است، جایزۀ صلح میگیرند. راستی ای «صلح»، چه زشتی.