حکومت ترکیه به دستور واشنگتن، ایران را نشانه گرفته است
دکتر هوشنگ طالع
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 71، اردیبهشت و خرداد 1391، ص 16-17
هر روز که میگذرد، چهرهی دژخوی حکومت ترکیه، بهتر آشکار میگردد. حکومت ترکیه به عنوان عضوی از سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و نیز وابستگی ویژه به آمریکا، پس از آن که توانست با تظاهر به «اسلام خواهی»، سران بسیاری از کشورهای منطقه را بفریبد، در موقعیت آرمانی برای اجرای طرحهای امپریالیستی ـ استعماری آمریکا قرار گرفت.
نخستوزیر ترکیه در این فراگشت موفق شد که به عنوان یک «اسلامگرا» و فریب دستگاه دیپلماسی ایران، از انزوا بیرون آید و یکباره «مرد اول منطقه» شود. بیهیچ دودلی، بدون نظر مساعد دستگاه دیپلماسی ایران، حکومت ترکیه نمیتوانست اختلافهای خود را با ارمنستان، سوریه و عراق برطرف کند و برای اجرای مراحل بعدی طرحهای آمریکا ـ ناتو، آمادگی بهتری به دست آورد. نزدیکی با حزبالله و حماس نیز نیازمند یاریرسانی دستگاه دیپلماسی ایران بود. همهی این کارها که برای اجرای موفقیت «نقشهی راه» طراحی شده برای حکومت ترکیه، حیاتی بود. با اجرای موفقیتآمیز طرح «فریب بزرگ»، حکومت ترکیه در چند حرکت، نقاب از چهره برداشت و در یک ائتلاف شوم طراحی شده، از سوی امپریالیسم آمریکا ـ استعمار بریتانیا با سران قطر و عربستان سعودی، سوریه متحد نزدیک ایران رامورد یورش آشکار تبلیغاتی ـ نظامی قرار داد. به دنبال حرکت آشکار ضدسوری ترکیه که از پشتیبانی غرب (آمریکا ـ ناتو) و یاور مالی قطر ـ عربستان سعودی برخوردار بود، دستگاه دیپلماسی ایران که با خوشباوری هنوز در پی ارتقای سطح مبادلات اقتصادی میان دو کشور تا مرز سالانه 30 میلیارد دلار بود، نتوانست واکنش لازم و به موقع را انجام دهد.
واکنش درست ایران به مواضع چاکرانهی غرب در سفر اخیر اردوغان نخستوزیر ترکیه به تهران، بسیار دیر بود؛ گرچه گامی بود درست و کاری بود که ماهها پیش میبایست انجام میگرفت.
حکومت ترکیه از غفلت دستگاه دیپلماسی ایران، به بهترین وجه ممکن بهره گرفت: با نزدیک شدن به حزبالله لبنان، توانست اطلاعات گرانبهایی جمعآوری کند.
از سوی دیگر با نفوذ در درون جنبش حماس، موفق شد که یکی از مهرههای اصلی این جنبش را به گونهای از کار بیاندازد که در این موقعیت حساس نهضت فلسطین، ضربهای کاری بر جنبش حماس بود.
حکومت ترکیه موفق گردید از این امکان ایجاد شده بهره گیرد و با نزدیک شدن به دولت سوریه و به اصطلاح حل اختلافهای میان دو کشور، به درون این کشور نفوذ کند و با جلب اعتماد دولت سوریه، نقشهی تکرار فاجعهی لیبی را در این کشور به مورد اجرا گذارد.
همچنین با راهگشاییهایی که انجام گرفت، حکومت ترکیه توانست خود را به دولت عراق نزدیک سازد و در نتیجه با اعتمادسازی در دولت این کشور، فرصت و امکان لازم برای ضربه زدن به عراق را به دست آورد. به دنبال ناآرامسازی سوریه، حکومت ترکیه به امربری از سوی امپریالیسم آمریکا، پرده از روی نیات پلید خود دربارهی عراق برداشت.
پیشپردهی این نمایش، فرار طارق الهاشمی معاون نخست وزیر عراق به اقلیم کردستان و پناهنده شدن به مسعود بارزانی بود. طارقالهاشمی از سوی دستگاه دادگستری عراق، متهم به بمبگذاری، خرابکاری، آدمربایی و جنایتهای سازمانیافته در کشور است.
از سوی دیگر، مسعود بارزانی که در رقابت نفسگیری با جلال طالبانی رییسجمهور عراق و رهبر حزب اتحادیه میهنی قرار دارد، بازی زیانآوری را برای هممیهنان کرد ما در آن سوی مرز آغاز کرده است. مسعود بارزانی برای حذف رقیب در اقلیم کردستان، حتا حاضر شده است که با حکومت «کردکش» ترکیه کنار بیاید و علیه همتباران و هممیهنان کرد ما در ترکیه، توطئه کند.
شادروان ملامصطفی بارزانی رهبر پارت دموکرات کردستان آنسوی مرز، ادریس فرزند ارشدش را جانشین خود قرار داده بود. ادریس چونان ملامصطفی، به فارسی نیکو سخن میگفت و بسیار موردتوجه پدر بود. ملامصطفی بر این باور بود که ادریس با برخورداری از توانایی ویژه و آرمانخواهی و آرمانگرایی، کسی است که میتواند رسالتهای او را پیگرفته و در صورت موقعیت مناسب، آنها را به فرجام رساند؛ اما همانگونه که حکومت آمریکا یک روز پیش از بازگشت ملامصطفی بارزانی از آمریکا به تهران وی را به قتل رساندند، بعدها ادریس را نیز از میان برداشتند تا راه برای «مسعود» هموار گردد. چنانکه گفته شد، متاسفانه مسعود در اجرای طرح بیثبات کردن عراق، با حکومت «کردکش» ترکیه همراستا شده است.
گرچه غرب به کارگزاری ترکیه ـ عربستان سعودی ـ قطر، نتوانستند دولت سوریه را سرنگون کنند؛ اما توانستند این کشور را با مشکلهای بسیاری روبهرو سازند و «جای نفس» برای حکومت اسرائیل که در اثر رخدادهای مصر سخت به تنگنا افتاده است، ایجاد کنند.
در راستای بیثبات کردن عراق، نخستوزیر ترکیه، نوری مالکی همتای عراقی خود را متهم کرد که باعث بالاگرفتن اختلافهای قبیلهای و مذهبی میان شیعیان، سنیها و کردها در عراق میگردد.
اردوغان با گفتن این جمله که نخستوزیر عراق با همپیمانان خود در ائتلاف حاکم بر این کشور به درستی رفتار نمیکند، مدعی شد که روشی که نخستوزیر عراق در برابر هممیهنان خود در ائتلاف حاکم در عراق در پیش گرفته است، درست نیست.
نخستوزیر ترکیه، پس از دیدار با مسعود بارزانی که در یک گفتوگوی خبری سخن میگفت، افزود:
شیوهای که مالکی در پیش گرفته است، باعث نگرانی شدید گروههای شیعه، کرد و دیگر گروهها و احزاب موجود در عراق شده است.
باید دانست که این تحرکات حکومت ترکیه که در آن در کنار مسعود بارزانی، طارق هاشمی نیز شرکت دارد، پیش درآمد سفر اردوغان به قطر و همآهنگی با عربستان سعودی با راهبری آمریکا برای بیثباتکردن عراق به سبک لیبی و سوریه است.
پیش درآمد این تلاش، بمبگذاری گسترده در شهرهای بغداد، بعقوبه، سامره، رمادی، کاظمین، موصل و تکریت بود که دستکم 37 کشته و 150تن زخمی برجای گذاشت. در این بمبگذاریها، آشکارا دست دشمنان درونی و بیرونی عراق دیده میشود. این عملیات افزون بر آنکه میتواند، پیشدرآمد عملیات همانندی در آینده باشد، برای آن است که اثر برگزاری آرام اتحادیهی عرب در بغداد را مخدوش کند و نشان دهد که این شهر برای برگزاری دور دوم گفتوگوهای 1+5 با ایران جای مناسبی نیست که بیش از همه، خواستهی حکومت ترکیه است.