شیخ قطر هم، نقاب از چهره برداشت
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 69، دی؛ بهمن 1390، رویه 9
عبدالله مرادعلی بیگی
چندسال پیش، گروهی به اصطلاح ناراضیان شبکهی جهانی «بی بی سی»، اقدام به گشایش شبکهی انگلیسیزبان الجزیره در شیخنشین کویت کردند. بهانهی این کار، چنان بیپر و پایه بود که به اصطلاح مرغ پخته را هم به خنده وامیداشت. این گروه، مدعی بودند که چون در بیبیسی، اصل سانسور برقرار است، آنان اقدام به این کار کردهاند و برای فرار از سانسور حاضر شدهاند که با پیمودن چندین هزار کیلومتر، شبکهی الجزیره را در قطر برپا کنند.
با توجه به گفتههای سخنگویان شبکهی الجزیره، بسیاری از ناظران مسایل جهان و خاورمیانه، به این نتیجه رسیدند که دستگاههای اطلاعاتی بریتانیا، شیخنشین قطر را برای اجرای یک نقش حساس در منطقه آماده میکنند. در حالی که بسیاری از کشورها و همچنین دستگاه دیپلماسی ایران، این مساله را درنیافتند. در نتیجه، دستگاه دیپلماسی ایران به جایِ گزیدن مواضع لازم، هر روز بر سطح روابط با شیخ قطر افزود. به گونهای که وی در هر موقعیتی به ایران میآمد و دولتمردان ایران نیز پیاپی از این شیخنشین دیدن میکردند.
شیخ دستنشاندهی قطر، چنان نقش خود را خوب بازی کرده بود که پارهای از مقامات از «روابط راهبردی» سخن میگفتند؟! همین خوشباوری باعث شد، با وجودی که کشور ما دارای دومین ذخیرهی شناخته شدهی گاز در جهان است، ریاست اتحادیهی تازه سازمان یافتهی صادرکنندگان گاز به این شیخنشین واگذار گردد.
با آماده شدن ترکیه برای بازی نقش تازهی خود به عنوان «اسلامگرا»، شیخ قطر نیز آمادهی کامل برای انجام وظایف محوله شد.
با آغاز خیزش مردم در بحرین، شیخ دستنشاندهی قطر، نقاب از چهره برداشت. وی با گسیل نیروهای نظامی برای یاری به انسان نمایان سعودی و نیروهای شیخ غاصب بحرین برای قتل و کشتار مردم بحرین، نخستین گام را در ضدیت با مردم و ملت ایران برداشت. البته همزمان با این رویداد، تلویزیون الجزیره نیز با آشکاری بیشتر، به نقشآفرینی پرداخت.
در توطئهی غرب برای سرنگونی دولت سوریه، نقش ترکیه و قطر آشکارتر گردید. ترکها برپایهی برنامهی تهیه شده، قلمرو خود را در اختیار مخالفان دولت سوریه قرار دادند و با برپایی نشستهای بسیار برای آنان، گسیل جنگ افزار، وسایل مخابراتی پیشرفته و مزدور را به درون سوریه برای خرابکاری به عهده گرفتند.
همزمان، قطر نیز آتشبیار معرکه در اتحادیه به اصطلاح عرب شد که پس از کنارهگیری، به طور کامل تبدیل به آلت سلطهی امپریالیسم آمریکا و ناتو گردیده است. این اتحادیه با سردمداری نمایندهی شیخ قطر، عضویت سوریه را در این اتحادیه معلق کرد. در حالی که رایدهندگان و محکومکنندگان سوریه در اتحادیهی عرب، خود در حال کشتار مردمان در درون و برون مرزها، استمرار حکومت مطلقه و امربری از غرب میباشند.
حکومت عهد حجر سعودی، افزون بر سرکوب و کشتار مردمان این کشور در منطقهی قطیف و...، مزدوران خود را برای کشتار به بحرین فرستاده است. شیخنشین امارات نیز دستاندرکار کشتار مردم بحرین است. حکومت ظالمانهی یمن ماههاست که با تانک و توپ و تیربار، مردمی را که خواهان حقوق اولیه خود هستند و جنگ افزاری ندارند، میکشد. حاکمان نظامی مصر که با فریب مردم به جای حسنی مبارک نشستهاند، همچنان با ادامهی حکومت استبدادی، دستاندرکار کشتار مردم هستند. در اردن، حکومت مطلقه همچنان ادامه دارد و تظاهرات مردمی به سختی سرکوب میشود و...
راستی این گروه جنایتکار، در مقامی هستند که بتوانند دربارهی دیگران، به داوری بنشینند؟!