توهم توطئه
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 66 - رویه 20 تا 21
شاید بتوان آن را خیالبافی منفی دربارهی دسیسهای که در پشت پرده در حال شکلگیری است، تعریف کرد. این واژهی دوبخشی، مدافعان و مخالفان پر و پاقرصی دارد. مدافعان میگویند بسیاری از عقبماندگیها و مشکلات کشور ما، به خاطر دستهای خارجی است و مخالفان میگویند، این بهانهایست برای اینکه، کمکاریها و کاستیهای خود را بینیم و...
آیا توهم توطئه یک نتیجهگیری آسان و تند از پیشآمدهای کشور است و یا یک پاسخ آسان و پیچیده، به پرسشهای ژرف؟
شاید بتوان گفت در ادبیات نزدیک کشورمان یکی از کتابهایی که بسیار شیرین و زیبا به اندیشههای مردم کوچه و خیابان دربارهی توهم توطئه پرداخته، کتاب داییجان ناپلئون نوشتهی ایرج پزشکزاد است. قهرمان داستان همه پیشآمدها را فرآیند توطئه از سوی دولت انگلستان برای خود میداند. این موضوع حتی به فرهنگ کلامی بسیاری از مردم هم راه یافت. هرگاه رخداد پیچیدهای پیش میآمد که به وجود آورنده آن پیدا نبود، میگفتند: کار، کار انگلیس است.
پرسشهایی چون فلان سیاستمدار را چه کشوری حمایت میکند؟ و یا برکناری به خواست سفارت چه کشوری بود؟ یا فلان جنگ را چه کشوری به راه انداخته است؟ و... کار، کار استعمار است پاسخی بود که پرده از بیشتر ابهامها برمیداشت.
ولی آیا بهواقع توطئهای در کار هست یا نه؟
در ادامه، نگاهی میاندازم گذرا به برخی راهبردها و قراردادها که به ایران مربوط میشود، ولی بازیگران آن کشورها و شخصیتهای بیگانهاند. منظورم این است که نقش دستهای دولتمردان ایرانی درآنها کمرنگ است یا وجود ندارد. همکاری و هماهنگی کشورهای استعماری را در جهت ویرانی و عقب نگهداشتن ایران آشکارا میتوان در این موارد مشاهده کرد.
1- در سال 1089 خورشیدی 1710 م 300 سال پیش پتر خونریز امپراتور روسیه راهبرد سیاستهای آینده روسیه را تنظیم کرد. دربند نهم آن میخوانیم: کسی که اسلامبول را در دست داشته باشد خداوند جهان است... برای رسیدن به این منظور میان ایران و عثمانی نفاق افکنید تا همیشه در جنگ باشند... و نگذارید با هم هماهنگ شوند... و برای این کار اختلاف مذهبی شیعه و سنی از هر سلاحی کارگرتر است... باید چارهجویی فراوان کرد. ایران روز به روز تهیدستتر شود و بازرگانیاش تنزل یابد... در پی آن باشید که ایران روبه ویرانی رود... گرجستان و قفقاز رگ حساس ایران است همین که نوک نیشتر استیلای روس به آن رگ برسد فورا خون ضعف از دل ایران برون خواهد رفت... هر اندازه ممکن است خود را به خلیج فارس برسانید...
2- فراماسونری بزرگترین ابزار استعمار در غارت ملتها از سدهی هژدهم به بعد، مهمترین، هدف خود در ایران را ضعیف و کمرنگ کردن «ملیگرایی» با شعار جهانیگرایی و جایگزینی بیگانهپرستی به جای میهنپرستی قرار میدهد و تا امروز پیگیر آن است.
3- گوراوزلی در 18 جولای 1810 م با فرمان تاسیس لژ فراماسونری در ایران، تلاش برای ضعیف کردن و تجزیهی ایران و ایجاد دستگاههای جاسوسی، به عنوان سفیر بریتانیا به ایران میاید.
4- تلاش بریتانیا برای تجزیه هرات، با تحریک و کمک به حاکمان محلی برای شورش بر علیه حکومت مرکزی و سپس به رسمیت شناختن شورشیان و در ادامه، حمله و اشغال خرمشهر، اهواز، بوشهر، بندرعباس در سال 1253 خ 1857 برای فشار به ایران و گرفتن استقلال و تجزیهی افغانستان وسیلهی در عهدنامه پاریس.
5- تحمیل قرارداد گلد اسمیت در سال 1251 خورشیدی در 1872 م به ایران و جدا کردن مکران و سیستان
6- تقسیم ایران میان بریتانیا و روسیه در قرارداد سنپترزبورگ در سال 1907 میلادی.
7- قرارداد پتسدام در 1911 م 1290 م میان آلمان و روسیه که در آن آلمان قرارداد 1907 و حاکمیت روسیه بر شمال ایران را به رسمیت شناخت و روسیه نیز، متعهد شد با اجرای راهآهن خانقین خرمشهر توسط آلمان مخالفت نکند.
8- به توپ بستن مجلس شورای ملی در 1287 خورشیدی (1908) به وسیلهی کلنل لیاخوف روسی در تهران و اعدام رهبران جنبش مشروطیت ایران در باغشاه که سکوت انگلیسهای در این مورد، نشانگر توافق آنان میباشد.
9- اشغال ایران از سوی روس و انگلیس در جنگ جهانی نخست با وجود اعلام بیطرفی ایران
10- جلوگیری انگلستان (به عنوان فاتح جنگ جهانی نخست) از مطرح شدن خواستههای نمایندگان نخجوان، اران، خوارزم،... (که از سرزمینهای جداشده ایران در شمال هستند) برای وحدت و بازگشت به سرزمین مادری در کنفرانس و رسالی در 1919 میلادی
11- اشغال ایران توسط روس و انگلیس در شهریور 1320 در جنگ دوم جهانی با وجود اعلام بیطرفی ایران
12- تخلیه نکردن ایران پس از جنگ دوم جهانی توسط روسیه و تلاش برای تجزیه آذربایجان و بخشهایی از کردستان
13- کودتای 28 مرداد سال 1332 بر ضد دکتر مصدق و جنبش ملی شدن نفت در ایران توسط آمریکا و انگلیس
14- با آگاهی و همراهی توام با سکوت اتحاد شوروی توطئهی استعمار بریتانیا – امپریالیسم آمریکا توام با خیانت و حمایت هیات حاکمه در سال 1349 خورشیدی برای تجزیهی بحرین
15- تجاوز عراق به ایران که در آن مانند بسیاری از موارد بال، شرق و غرب در کنار یکدیگر براش کست ایران به عراق یاری رساندند.
16- تحریم، تهدید، دروغپراکنی... که تا همین لحظه توسط رسانههای استعمار در جریان است.
شما بزرگواران بهتر از من میدانید که قراردادهای تحمیلی مانند گلستان، آخال، ترکمنچای... و بسیار واگذاری امتیازهایی چون دارسی، تالبوت و... نیز در یکی – دو سدهی اخیر که به زیان ما بوده است، اماتفاوتشان در این است که دست خیانت داخلی در این موارد بسیار پررنگ است.
من بر این باورم، همهی مشکلات ایران به خاطر توطئهی خارجی است. کمآشنایی با تاریخ، بیخبری از رخدادهای جهان، کم کتابخوانی، خیانت، خودباختگی فرهنگی، موارد دیگر عواملی است که باعث بروز بسیاری از رخدادهای ناگوار برای ایران عزیز شده و شاید ربطی هم به توطئه خارجی ندارد.
به هر حال فکر میکنم ایران سرفراز ارزش این را داشته باشد که یکبار دیگر موارد بالا را بخوانیم و سپس سری به کتابهایی که خواندهایم بزنیم و نگاهی دوباره به تاریخ دستکم 300 سال اخیرمان بیفکنیم.
در پایان، دو نقلقول از مقامهای انگلیسی میآورم که در هنگام مرور کتابهایم به آنها برخوردم و فکر میکنم به موضوع مقاله ارتباط تنگاتنگی دارد.
1- «فریزر« لرد اول وزارت دریاداری انگلستان دربارهی مقاومت ایرانیان در ماجرای ملی کردن نفت میگوید: انگلستان فشارهای توهینآمیز جوجه ایرانیان تازه سر از تخم درآورده را تحمل نخواهد کرد.
2- دنیس رایت سفیر انگلستان در ایران روز چهارم تیر 1342 میگوید: نفت، خون حیات انگلستان است و در این میان ایران مهمترین کشور نفتی است.
رقابت روس و انگلیس در ایران: منشور گرگانی،
منابع:
تاریخ تجزیه ایران 6 دفتر دکتر هوشنگ طالع
همه مردان شاه: استیفن کینزر،
اسرار کودتا ترجمه دکتر حمید احمدی،
تاریخ مشروطیت احمد کسروی
قرارداد الجزایر و پیآمدهای آن دکتر هوشنگ طالع