پشت پردهی تهاجم « ناتو» به لیبی - نفت در برابر زر
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 66 - رویه 14
دکتر یزدگرد
از دلایل مهم یورش نظامی سازمان آتلانتیک شمالی به لیبی با پیشگامی استعمارگران دیرین (فرانسه و انگلیس)، تصمیم معمر قذافی به فروش نفت، برابر « زر» بود
معمر قذافی با پرداخت 2 میلیارد دلار بابت بمبگذاری در هواپیمایی که بر فراز شهر « لاکربی» در اسکاتلند سرنگونگردید، توانست دوباره، جای پای خود را در « غــرب» مستحکم کنــد. وی با خیل جـــانداران( محافظان) دختر و شترسواران و خیمه و خرگاه، به فرانسه و ایتالیا سفر کرد. شترسوارانش در برابر رییس جمهور فرانسه و نخستوزیر ایتــالیا، هنر نمایی کــردند. قــذافی به گرمــی از سوی « سارکوزی» ( کوتوله سیاسی غرب) و نیز « برلوسکونی» نخست وزیر ایتالیا که دست کمی از رییس جمهور فرانسه ندارد، مورد پذیرش قرار گرفت و حتا نخست وزیر ایتالیا، بر دست قذافی، بوسه زد. سپس قذافی در کاخ سفید، با احترام ویژه از سوی رییس جمهوری ایالات متحدهی آمریکا نیز مورد پذیرایی قرار گرفت.
اما ناگهان ورق برگشت و سارکوزی همراه با نخست وزیر انگلیس، فریاد برآوردند که « قذافی، باید برود» . دستآویــز آنها ، تـظاهرات مردم در « بن غازی» بود که بر پایهی دانستهها ، از سوی ماموران مخفی فرانسوی و انگلیسی، بر پا شده بود.
دلیل این دگرگونی ناگهانی و دگردیسی در سیاست خارجی غرب در برابر لیبی، این بود که معمر قذافی، در پی آن بود که دینار زر ( طلا) را واحد پول این کشور اعلام کند و در نتیچه، نفت این کشور را به جای دلار،یورو، پوند و ...، به « زر» بفروشد.
بدینسان، انتقال دایمی « زر» از سوی خریداران نفت لیبی (کشورهای غربی)، به سوی « تریپولی»، بر قرار میگردید. از این رو دیگر غرب با چاپ اسکناس نمیتوانست ارزشمندترین مادهی این جهان را که به گونه سرراست( مستقیم) و ناسرراست( غیر مستقیم)، در تولید همهی کالاهای این جهان موثر است، به دست آورد.
در صورتی که لیبی با تهاجم غرب روبرو نمیشد و موفق به ارایهی این الگو میگردید، در آن صورت میتوانست از سوی بسیاری از کشورهای نفت خیز جهان مورد پذیرش قرار گیرد و این امر « غرب» را در تهیهی نفت برای گرداندن چرخهای اقتصاد خود با مشکل پایهای روبرو میکرد. در نتیجه، کشورهای غربی و در بالای همه آنها آمریکا، ناچار میشدند که برای به دست آوردن « نفت» بهای واقعی آن را بپردازند.
الگویی که قذافی می خواست به کار گیرد و بر اثر یورش همه جانبهی غرب، موفق به اجرای آن نشد، میتواند الگوی مناسبی برای دیگر کشورهای نفت خیز باشد.
هرگاه این الگو از سوی ایران، ونزوئلا و ... ، مورد پذیرش قرار گیرد؛ در آن صورت ، چاکران صاحب نفت آمریکا، مانند حکومت پارینه سنگی عربستان سعودی ، بادیه گردهای امارات، حاکمان دست نشاندهی بادکوبه نیز، ناچار به پیروی از این الگو خواهند بود.
البته از یاد نبریم که یکی از ریاستهای خود مختار مالزی که زیر حــکومت حـزب اسلامگــرا قرار دارد، چندی پیش، دینار زر را جانشین « رینگت» پول ملی مالزی کرد.
هرگاه قذافی موفق گردیده بود که دینار زر را، پول ملی لیبی اعلام کند و خواستار فروش نفت برابر طلا میشد، در آن صورت، امروز به طور قطع، بهای هر اونس زر ، از مرز 2هزاردلار نیز فراتر رفته بود. چیزی که پیآمدهای آن برروی اقتصاد غرب، قابل پیشبینی نمیتوانست باشد.
بدون هرگونه دو دلی، دست نشاندگان غرب در « بنغازی» که قرار است با پول و زور امپریالیسم آمریکا ـ استعمار اروپا، جانشین حکومت معمر قذافی شوند، از پیش تضمینهای لازم برای به فراموشی سپردن، نفت برابر زر را به اربابان دادهاند.