سیاست خارجی، عرضه واقعیت هاست، نه رویاها
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 66 - رویه 11
اکنون چندی است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی، با یک چرخش تند، به سوی «ترکیه» چرخیده است و در این روزها، با وجود ژاژخوایی و پرخاشگریهای جمهوری نوزاد آذربایجان، تنور روابط با این کشور را نیز گرم کردهاند. از یاد نبریم که در همهٔ نقشههای منتشره از سوی این واحد سیاسی نوزاد، در کتابهای از دبستان گرفته تا دانشگاه و در نقشههای نصب شده در ادارهها، بر روی استان آذربایجانشرقی، غربی، اردبیل، زنجان و...، نام مجعول آذربایجان جنوبی را به کار میبرند و...
دولت ترکیه، عضو اتحادیهٔ آتلانتیک شمالی (ناتو) میباشد و در برابر این اتحادیه، دارای تعهدهای آشکار و پنهانی است. تعهدهای آشکار این دولت، در منشور این اتحادیه منعکس است و تعهــدهای پــنهان دولـت ترکیه برابر « ناتو»، عبارت است از:
قراردادهای محرمانهای که میان اتحادیه آتلانتیکشمالی و این دولت، بسته شده است و ما از درونمایهٔ آن، آگاهی نداریم. با وجود دگرگونیهای ظاهری که ترکیه در سیاست خارجی خود (البته با نظر موافق آمریکا و دیگر متحدان غربی آن کشور) به وجود آورده است، در مسالهٔ « لیبی» معلوم شد که تعهدهای این کشور برابر « ناتو»، فراتر از « ظاهرسازی»های دولتمردان ترکیه است.
گرچه به ظاهر ترکیه به عنوان یک کشور مسلمان، میخواست پای خود را از درگیری در لیبی کنار بکشد؛ اما خیلی زود آشکار شد که چارهای جز همراهی با امپریالیسم آمریکاـ استعمار اروپا، ندارد.
ترکیه به امید پیدا کردن جا پایی در افغانستان، فعالانه در یورش به این کشور، به بهانهٔ نبرد با « تروریسم»، با تروریسم بینالمللی یعنی ناتو همکاری کرد. نیروهای نظامی برای کشتار به این کشور گسیل داشت و حتا فرمانده نیروهای ترک در افغانستان، از سوی مردم این کشور به قتل رسید.
فردا نیز، اگر «ناتو» تصمیم به دخالت در ایران بگیرد (که البته از توان نظامی ناتو با توجه به پیآمدهای آن، بسیار بعید است)، در آن صورت، دولت ترکیه نیز خواسته یا ناخواسته، با این تهاجم همآهنگ و همراه خواهد شد و پایگاه هوایی « ناتو» در انجیر لیک (انجیر لاک/ انجیر لاخ)، پایگاه مقدم، یورش خواهد بود. در سیاست خارجی، با « رویا» سر و کار نداریم؛ بلکه آنچه هست، واقعیتهای عریان و برهنه است. برای دیدن این واقعیتها، نیاز به چشمان تیزبین نیست؛ بلکه هر انسانی با عقل سلیم متوسط، میتواند آنها را تشخیص دهد.
البته، من میپذیرم که دولت ترکیه (البته با اجازهٔ غرب)، پارهای از مواضع خود را اصلاح کرده است؛ اما این بدان معنا نیست که ما بدون هرگونه کرانمندی (محدودیت)، بدون قید و شرط، بدون درنظرگرفتن وابستگیهای انکارناپذیر این کشور به غرب و ناتو، یکباره درهای دولتی را هر چه گشادهتر به روی این کشور بگشاییم، بدون اینکه تضمینهای لازم را از ترکیه، گرفته باشیم. البته باید توجه داشته باشیم که در «بزنگاه»های تاریخ، تضمینها، قرار و مدارها، عهدنامهها و...، ارزش خود را از دست میدهند.
از سوی دیگر، زندگی مردم ترکیه وابسته به ادامهٔ روند سرمایهگذاری غرب در ترکیه است. ایستایی سرمایهگذاری خارجی در ترکیه و یا روند نزولی آن، برای اقتصاد این کشور فاجعهبار است.
بخش بزرگی از تولید ناویژهٔ داخلی ترکیه و نیز صادرات این کشور، بستگی به تداوم سرمایهگذاری خارجی (اروپا ـ آمریکا) دارد. این وابستگی، دست دولت ترکیه را در تصمیمگیریها، سخت میبندد و این کشور را ناچار به پیروی از غرب مینماید.
به هوش باشیم و بیهوده، آب بر آسیابهایی نریزیم که روزی ممکن است، حتا نان ما را آجر کنند.