روزهای پایانی ماه عسل ترکیه
اشکان رضوی
عملکردهای نادرست حزب «عدالت و توسعه» و رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در زمینه سیاستهای داخلی و خارجی، سیاستمداران آن را عملا دچار یک نوع سرخوردگی و شکست دچار نموده و اینک ترکیه که تلاش داشت تا به عنوان الگوی اداره دموکراتیک! کشورهای اسلامی مطرح شود خود در یک بن بست سیاسی و اجتماعی گرفتار شده است.
معمار سیاست خارجی ترکیه و تئوری پرداز احیای ترکیه نوین (امپراتوری عثمانی) داوود احمد اغلو وزیر خارجه فناتیک و تندرو این کشور نیز دیگر کاری این روزها از دستش بر نمیآید. دخالتهای نابجای ترکیه در سوریه و تحرکات ژئوپلتیک این کشور در منطقه خاورمیانه و مصر که خارج از توان و ظرفیت ترکیه بود هزینههای بسیار زیادی را بر این کشور تحمیل کرد. در این شرایط اعتراضات خیابانی مردم ترکیه که در ابتدا رنگ و بوی مدنی و اجتماعی داشت این روزها فارغ از همۀ موضعگیریهای کاربدستان ترکیه مبنی بر دخالت بیگانگان در این اعتراضات رنگ و بویی قومی و مذهبی گرفته است.
ترکیه هنوز از بحران هویت رنج میبرد، چندین دهه تلاش سیاستمداران و روشنفکران سکولار و حال اسلامگرایان پیرو اندیشههای اخوان المسلمین برای ساختن یک هویت ملی واحد با توجه به تحولات کنونی این کشور نشان داد که نتوانسته برای میراث خواران امپراتوری عثمانی یک هویت ملی واحد بر اساس مولفههای ملت – دولت بوجود بیاورد. ساختار اجتماعی و قومی ناهمگون این کشور نوپا اینک با اقتصاد شکنندهاش که تلاش میشد تا با چسب دیکتاتوری لائتیسه ژنرالهای ارتش به هم چسبانده شود با چسب اسلامگرایی و تکیه بر تفکر افراطی پان ترکی نیز به هم نمیچسبد. این کشور روزهای سختی را در پیش دارد، بیش ازبیست ملیون کرد در این کشور زندگی میکنند و تقریبا به همین میزان نیز علویان (البته مقامات ترکیه هیچگاه آمار درستی از میزان اکراد و علویان در این کشور منتشر نمیکنند) که حالا مانند بشکه باروت در انتظار جرقهای برای انفجار مهیبی میباشند. سالها تلاش برای سرکوب و نادیده گرفتن هویت و حقوق علویان و اکراد، حال در آنها مبدل به یک خشم و نفرت عمومی نسبت به حاکمان ترکیه شده است.
مردها سالهاست که از مرحله اعتراضات اجتماعی وارد فاز مبارزه مسلحانه شده اند و با توجه به شرایط نابسامان این کشور هر گونه توافقی درآینده نزدیک از سوی "پ پ ک" با دولت دور از انتظار است و در ثانی آنها اوضاع کنونی را بهترین فرصت برای امتیاز گیری و عدم خروج نیروهای خود از خاک ترکیه میدانند. علوی ها نیز سالهاست که عملا تحت فشار و ظلم دولت ترکیه بوده و برای اجرای مناسک های آیینی و مذهبی خود (درجمع خانهها) به شدت تحت فشار و سرکوب بودهاند و زمزمههای دست به سلاح بردن آنان بر علیه دولت مرکزی نیز اینک به گوش میرسد. محاسبات نادرست دخالت در منازعه سوریه و مبدل شدن به عنوان سرپل ترانزیت تروریستهای تکفیری و القاعده شرایط پیچیدهای را برای ترکیه رقم زده است و معترضان این کشور در صورت اراده به راحتی میتوانند به انواع سلاحها برای رویارویی با دولت دست یابند.
بحران ترکیه اینک بهترین فرصت است برای علویها تا مطالبات گذشته خویش را پیگیری نمایند. تهدیدهای لفظی و عملی رجب طیب اردوغان نیز در پشت تریبون دیگر تکراریتر و تو خالی تر از گذشته برای معترضان گشته و کسی پذیرای توجیهات نخست وزیر مبنی بر دخالت بیگانگان در این اعتراضات نیست. امریکا هم پیمان ترکیه نیز خود به اندازه کافی گرفتاریهای پیچیده در منازعات بین المللی دارد که نمیتواند در منقاشه داخلی ترکیه وارد شود. فراموش نباید کرد که با همه روابط مثبت ظاهری بین ترکیه و آمریکا، سیاستهای توسعهطلبانه ترکیه در بلند مدت نیز برای آمریکا یک چالش امنیتی محسوب شده و دولتمردان کاخ سفید به خوبی به این مسئله آگاه هستند. مانور کردن امریکا و انگشت گذاشتن اتحادیه اروپا به عنوان متحد استراتژیک امریکا بر مقوله نقض حقوق بشر و نپذیرفتن این کشور به عنوان عضو اتحادیه اروپا نشانههای بارز عمق اختلافات آنها با ترکیه است.
رویاهای سردمداران ترکیه مبدل به سراب شده است و با آنچه که امروز در خاورمیانه روی داده بعید است که در آینده نزدیک حاکمان ترکیه بتوانند این کشور را به یک آرامش سیاسی و اجتماعی نزدیک هدایت نمایند.
نکته اینکه هم علوی ها و هم کردها به لحاظ تاریخی به کشور همسایه ترکیه یعنی ایران نزدیک هستند و در این شرایط شاید تحت تاثیر ایران نباشند اما پتانسیل همگام و همراه شدن با سیاستها و منافع بلند مدت ایران را دارند.
ترکیه بیش از سه دهه است که از کنار تحریمهای اعمال شده و جنگ هشت ساله بر علیه ایران سودبرده است اما هیچگاه آنگونه که باید پاسخ شایستهای به این سود جستنها نداده است. این کشورشوربختانه اینک با توجه به سیاستهای در پیش گرفته حاکمانش مبدل به چالش امنیتی بلند مدت برای ایران شده و تند روی های غیر معقول و تکیه بر مولفههای پان ترکی و حمایت از تجزیه طلبان ایران و تلاش برای احیای امپراتوری عثمانی به نوعی آغاز ورود این کشور به حوزه های امنیتی و منافع ملی ایران است. انزوای منطقهای و اعتراضات داخلی ترکیه میرود که ماه عسل کوتاه مدت این کشور را به پایان خود نزدیک سازد. سیاست خارجی ایران بعد از به قدرت رسیدن دولت یازدهم دچار تحوالات مثبتی شده است و پالس هایی مبنی بر گسترش روابط با اروپا و غرب و حتا امریکا مشاهده می شود. بیگمان ترکیه از بهبود روابط ایران با غرب و بوِیژه امریکا خرسند نخواهد بود چون میداند که منجر به انزوای بیشتر و از اهمیت افتادن این کشور خواهد شد.
به یاد داشته باشیم ادامه حیات جغرافیای ترکیه کنونی یک چالش امنیتی بلند مدت برای ایران خواهد بود. علویها و اکراد و همچنین بخش های یونانی نشین تحت اشغال ترکیه و منازعات سرزمینیاش با قبرس و یونان میتوانند تضمین منافع و امنیت ملی ایران باشند. این گزینهها اینک بیش از گذشته ارزش سرمایه گذاری دارند. با کمرنگ شدن سایه حمله نظامی غرب به سوریه و همچنین شرایط مساعد روابط ایران با جهان غرب معادلات منطقه خاورمیانه دچار یک تحول اساسی خواهد شد و قطعا کاربدستان عرصه دیپلماسی ایران می توانند با یک دیپلماسی مبتنی برتنش زدایی درعرصه بین الملل منافغ بلند مدت کشور را تضمین نمایند.