کدهای ژئوپلتیک در روابط ایران و جمهوری آذربایجان
برگرفته از تارنمای آذریها
عطاءالله عبدی
اصولا" یکی از متغیرهای اصلی در شکل گیری روابط میان کشورها بر پایه عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی استوار است، امری که در یک بستر زمانی متغیرهای تاریخی و حتی فرهنگی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. ویژگی مهم نقش متغیرهای ژئوپلیتیک در شکل گیری روابط میان کشورها دیر پا بودن و ثبات آن در طول زمان است، این امر برخلاف نقش متغیرهای سیاسی است که در طول زمان دچار تغییر و دگرگونی میشوند.
در واقع روابط مبتنی بر متغیرهای ژئوپلیتیک بر پایه جغرافیا و روابط مبتنی بر سیاست مبتنی بر عوامل ایدئولوژیک، حزبی، جناحی و گاه حتی بر پایه عناصر و اندیشههای سیاسی شکل می گیرند، لذا تفاوت عمده آنها دیرپایی اولی در برابر گذرا بودن دومی است. با توجه به این ویژگیهاست که تنظیم روابط خارجی و برقراری روابط دوستانه میان کشورها بر مبنای مؤلفههای ژئوپلیتیک میتواند موجب صلح و ثبات پایدار در میان کشورهای همسایه شود.
همچنین تنظیم روابط خارجی بر مبنای شاخصههای سیاسی گرچه ممکن است در کوتاه مدت فصلی از روابط خوب را میان کشورها ایجاد کند، اما با توجه به ویژگی گذرا بودن این وضعیت نمیتواند تأمین کنندهی منافع کشورها در بلند مدت باشد. با وجود چنین واقعیتهای ژئوپلیتیک، طی سالهای اخیر شاهد آن بوده ایم که کشور همسایه ایران در شمال رود ارس در تنظیم روابط خارجی خود با ایران به صورت مستقیم و غیر مستقیم به الزامات و واقعیتهای ژئوپلیتیک توجه کافی نداشته است.
رهبران باکو برای ادارهی کشور خود در کنار ژئوپلیتیک به واقعیتهای تاریخی و جغرافیایی نیز بی توجه بوده اند. نمود بارز آن تغییر نام آران به آذربایجان در اوایل قرن بیستم بود که جعل آشکار در زمینه تاریخ و جغرافیای منطقه بوده از سوی رهبران آن منطقه از اوایل قرن بیستم تا کنون بوده است. درکنار این امر که خود زمینهی سوءتفاهمات زیادی را میان صاحبنظران ایرانی برانگیخته است دولتهای متعددی که در باکو بر سر کار بودهاند در بیشتر مواقع روند ملتسازی و تحکیم همبستگی میان مردم خود را به گونهای در تقابل با تاریخ و همبستگی ملی ایرانی قرار دادهاند.
آنها در نظام آموزشی خود که به نظر می رسد بخش مهمی از فرایند ملت سازی این کشور را پوشش می دهد به گونهای مستقیم و غیرمستقیم به شمال غرب ایران نگاه الحاقگرایانه دارند، این امر چه در قالب جعل واقعیتهای تاریخی و جغرافیایی در نظام آموزشی این کشور ادامه دارد.
همچنین این کشور به گونهای ناروا شکستها و ناکارآمدیهای خود در جنگ با ارمنستان را متوجه ایران می نماید و از این امر به ایجاد احساس نفرت و بدبینی در میان مردم این کشور با ایران دامن می زنند، بدون آنکه به ریشههای واقعی شکست خود از ارمنستان اشاره ای داشته باشند و از اینکه چرا گروه آمونلار به آن روز گرفتار شد و اقداماتش به دلیل همکاریهایش با ایران ناکام ماند و نیز پشت پردهی وقایع خوجالی چه امری نهفته بود سکوت اختیار می کند.
مسئله بارز دیگر در این میان خبرهای مبتنی بر استقرار بخشهایی از منافقین در این کشور می باشد. منافقین که در ایران به عنوان گروه تروریستی و وطن فروشی شناخته می شوند که در کارنامهاش جز سیاهی رنگ دیگری وجود ندارد. در کنار این امر گسترش همکاریهای این کشور با اسرائیل است. امری که به نظر می رسد هدف اسرائیل از آن به گونهای مدل سازی از روابط ایران و لبنان است. اقدامات خصمانه اسرائیل در این کشور علیه ایران در قالب فعالیتهای تروریستی و شایعاتی مبنی بر در اختیار گرفتن پایگاههایی نظامی در کنار مرزهای ایران جوی از بدبینی در روابط دو کشور را دامن زده است.
مجموعه چنین اقداماتی بدون توجه به وزن ژئوپلیتیک بالای ایران در معادلات منطقه و پیوندهای گوناگون ژئوپلیتیک این کشور با ایران اینگونه به ذهن متباتر میسازد که رهبران باکو از درک درست ژئوپلیتیک در تنظیم روابط با ایران عاجز بوده و بعضا" در دامی که از سوی دیگران برای آنها گسترده شده گرفتار آمدهاند فارغ از اینکه روابط دوستانه با اسرائیل و منافقین با آنها امری سیاسی و گذرا است، در حالی که ایران و جمهوری آذربایجان به عنوان دو همسایه باید سالیان دراز در کنار هم زندگی کنند. امری که در شرایط کنونی به نظر می رسد در اقدامات باکو کاملا" فراموش شده است و این به نفع روابط دو کشور در بلند مدت نخواهد بود.
* عطاء الله عبدی، دکتری جغرافیای سیاسی از دانشگاه تربیت مدرس، استاد دانشگاه خوارزمی، پژوهشگر مسائل هویتی