گزارش نشست رونمایی از کتاب «داستان ایران» - درد بزرگ من این است که ایرانیان شاهنامه نمیخوانند
برگرفته از روزنامه قانون، شماره ۲۳۸، يکشنبه ۱۷ شهريور ۱۳۹۲
کمیل انتظاری
«فریدون جنیدی» در کتاب جدیدش، با نگاهی تازه سراغ روایتی نو از تاریخ ایران رفتهاست؛ روایتی که تحت عنوان «داستان ایران» به چاپ رسیده و با نثر فارسی سره نگارش شده است. جلد اول کتاب «داستان ایران بر پایه گفتارهای ایرانی» که به تازگی از سوی نشر بلخ منتشر شده، تاریخی است متفاوت با آنچه که تاکنون درباره سرزمین کهن ایران روایت شده است. این مجموعه شامل 11 فرگرد (بخش اصلی) است. فرگرد یک با نام «آفرینش» ابتدا به دیدگاه ایرانیان درباره آفرینش میپردازد. در فرگرد دوم با نام «زمین» نشان داده میشود که ایرانیان هزاران سال پیش از اروپاییان به کروی بوده زمین پی برده بودند. فرگرد سه با نام «پیدایی کوهها و دریاها در گیتی» است. فرگرد چهار «سرزمینها» نام دارد. فرگرد پنجم «کیومرثِ شاهنامه» نام داردکه به دگردیسی جانوران تا رسیدن به انسان میپردازد. فرگرد 6 با عنوان «هوشنگ» که به معنای «خانه خوب» است نشانگر دورهای است که ایرانیان شروع به خانه سازی کردند. فرگرد هفتم «تهمورث» نام دارد. «جمشید، هنگام درخشندگی زندگی آریاییان» نام فرگرد هشتم است. در فرگرد 9 به «کوچهای بزرگ» پرداخته میشود. فرگرد 10 «اژدها» و فرگرد 11 «ضحاک» نام دارد که روزگار خوش جمشید با ظهور ضحاک درهم میشکند. داستان ایران در پایان دفتر نخست خود با خاموشی دماوند به پایان میرسد.
استاد فریدون جنیدی در نشستی به معرفی دفتر نخست از مجموعه دو جلدی «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی» با عنوان «از آغاز تا خاموشی دماوند» پرداخت که صبح دیروز 16 شهریورماه 1392 در دفتر نشر بلخ (وابسته به بنیاد نیشابور) برگزار شد. این کتاب، پژوهشی ژرف با نگاهی تازه و دیگرگون در راستای شناخت فرهنگ و تمدن ایرانزمین است که نگارنده آن با نگاهی موشکافانه و روشنگرانه، بر پایه نوشتههای ایرانی، آن را به نگارش در آورده است. بنیاد نظری این کتاب بر شاهنامه فردوسی، اوستا، متون پهلوی و دیگر نوشتههای برجای مانده از نویسندگان پس از اسلام و ... استوار است. جنیدی معتقد است که با گسیل دانشجویان ایرانی به فرنگ در زمان امیرکبیر، این دانشجویان با الهام از نگاه غربی، به خوانش تاریخ ایران بر اساس منابع غربی پرداختند که این خوانش همچنان در جامعه ما مسلط است. او بر آن است که غربیها فرهنگ و تاریخ ایران را به خوبی نمیشناسند و داوری آنها از تاریخ ما بسیار سطحی است. جنیدی به شاهنامه فردوسی اشاره میکند و با انتقاد از این دیدگاه که شاهنامه و روایت تاریخی آن را غیرواقعی و افسانهگونه میدانند، میگوید: « همه کسانی که در اروپا بر شاهنامه فردوسی کار کردهاند، تأکید دارند که این اثر سندیت تاریخی چندانی ندارد؛ چراکه از مهمترین دوره تاریخ ایران، یعنی دوران هخامنشی در آن خبری نیست. این ادعا به دلیل ناآگاهی از شاهنامه است.» او با ارائه نمونههایی از متن شاهنامه، که به تفصیل هر یک از آنها را در کتاب خود مورد بررسی قرارداده است، میگوید: « واقعیت این است که این دوره در شاهنامه آمده است، اما نه با عنوان هخامنشیان. در شاهنامه از این دوره با نام «داراب» یاد شده است. لقب هخامنشیان را اروپاییان به این دوره از تاریخ ایران دادهاند.»
به نظر میرسد تفاوت جنیدی، که بر زبانهای باستانی همچون اوستایی و پهلوی تسلط دارد، با دیگر نویسندگان و پژوهشگران در این زمینه، نوع نگاه او به این نوشتارهای ایرانی و برجای مانده از دل هزارههاست. او شاهنامه را آینه تمامنمای فرهنگ ایرانی میداند و متنهای اوستایی و پهلوی را نه اسطوره و داستان و نه آموزشهای دینی،که آنها را نیز نوشتههایی دانشی و فرهنگی میداند و همین تفاوت در نگرش او، موجب تمایز کارهایش با دیگران شده است. او بیان میکند: «درد بزرگ من برای ایرانیان این است که شاهنامه را نخواندهاند. متأسفانه ما از اندیشههای نیاکان خود غافلیم.»
جنیدی که برای این کتاب، قریب 35 سال پژوهش کرده است، خود میگوید: «در این اثر کوشیدهام از تمام اشاراتی که در متون ایرانی آمده، استفاده کنم. ستون اصلی این اثر شاهنامه است، اما از سایر کتابهای اوستایی و پهلوی نیز استفاده کرده و مسائل را فهمیده و زمانسنجی کردهام. »
دفتر نخست مجموعه «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی» در 581 صفحه، دربرگیرنده یازده فرگرد و هر فرگرد دارای چندین بخش است که آفرینش از دیدگاه ایرانی، پیدایی کوهها و دریاها در گیتی، آغاز سخنگویی در میان مردمان، پیدایی اندازه میان مردمان، خانههای زمان جمشید، پیدایی پره، درجه و پرگار، کره زمین، آگاهی ایرانیان از آن سوی کره، دگردیسی جانوران تا مردمان... از آن جمله است. این دفتر با آفرینش از دیدگاه ایرانی آغاز میشود و با خاموشی دماوند (پیرامون 6000 سال پیش) پایان مییابد؛ که این دوره به روایت شاهنامه فردوسی برابر با رویداد به بند کشیدن ضحاک به دست فریدون در دماوند کوه است.
این اثر در واقع دوجلدی است؛ اما فعلا دفتر نخست آن منتشر شده است. او به بازخورد این کتاب اشاره میکند و میگوید: «پنج روز بعد از انتشار این کتاب رایانامهای از انگلستان دریافت کردیم که در آن آقایی از انگلستان برای من نوشته بود که دکترای زبانشناسی از لندن دارد و پیشنهاد ترجمه این کتاب را به من داد.»
او درباره دفتر دوم این مجموعه که «از سه بهره شدن آریاییان تا هخامنشیان» نام دارد و به دورهای میپردازد که باستانشناسان با آن روبهرو شدهاند، میافزاید: «اینها تاریخ و زندگی ماست که تاریخنویسان پیشین نیاوردهاند. اگر انسانی بیهوش است، باید او را با دارو به هوش آورد. ما باید بیهوشی و ناآگاهی مردمان را از تاریخمان برطرف کنیم و آنها را به هوش بیاوریم. کار ما بیدار کردن است.» جنیدی به فرهنگ و تاریخ ایرانزمین اشاره و اضافه میکند: «تمام موزههای جهان را با دزدی از ما پر کردهاند. اگر ایران نبود، جهان موزه نداشت. ما برای دیگران جنگ و کتابسوزی راه نینداختهایم. اگر در تاریخمان چند بار از مرز خود بیرون رفتهایم، در دوران دو پادشاه غیرایرانی بوده است؛ یکی محمود و دیگری نادر، یک بار هم در دوران هخامنشیان لشکرکشی صورت گرفته است و آن هم برای کشورگشایی نبوده است. ما جنگطلب نیستیم.»
او در پایان از انتشار کتاب دیگری در انتشارات بلخ خبر داد و گفت: این کتاب «فرهنگ نامهای جغرافیایی باستانی در ایران و سرزمینهای همسایه» نوشته حسین شهیدی مازندرانی (بیژن) است که به تازگی منتشر شده است.