گزارش
از بوئین زهرا تا رودبار و منجیل، از بم تا ورزقان؛ درسهایی که فرا نگرفتیم - حیف که یادمان نمیآید وگرنه گریه سر میدادیم!
- گزارش
- نمایش از جمعه, 06 دی 1392 18:02
- بازدید: 4777
مگر کسی باور میکند بگوییم از دانشگاه زلزله بم برای خودمان قبولی گرفتیم اما در اهر و ورزقان باز همان آش و همان کاسه جاهای قبل حاکم شد؟ مگر میشود ستاد حوادث غیر مترقبه داشت، کلی نهاد امدادی داشت، سازمان داشت، بودجه و پرسنل داشت و به ظاهر تدارک دیده نشان داد ولی حتی بررسی نکرد آیا شهرهای مختلف زیرساختی ضد زلزله دارند یا خیر؟
نمشي , adidas bold age leggings girls dance studio - تسوق تشكيلة اديداس اوريجينالز للأطفال مع تخفيضات 25 - 75% أونلاين في السعودية | Release , khaki black purple jordans , LafarledeShops , Air Force 1 Lucky Charms White
در این فاصله ده ساله اینقدر اتفاقات تلخ ریز و درشت روی داده و اینقدر فراموش کاری ما تقویت شده که ممکن است یادمان نیاید چه بر سر بم آمد که اگر یادمان میآمد، ساخت و سازمان متحول شده بود اما نه تنها این نشد، بلکه حتی روزی که به یادبود زلزله بم، روز ملی «ایمنی در برابر زلزله» نامگذاری شده بود نیز حذف شد!
به گزارش «تابناک»، ده سال پیش، حوالی اذان صبح زلزلهای با بزرگی 6.6 ریشتر، شهر تاریخی بم را لرزاند و در زمانی کوتاه آنچنان ویرانی برجای ماند که کمتر کسی باور میکرد؛ نود درصد شهر در دوازده ثانیه با خاک یکسان شده بود و اوضاع اینقدر وخیم بود که حتی کمتر کسی از بازماندگان را میشد یافت که در حال گریستن و ضجه زدن باشد چراکه اینقدر آوار برای کنار زدن وجود داشت که فرصتی برای امور دیگر نمانده بود.
شهری که تا ساعاتی قبل حیات در آن جریان داشت، آنچنان دیگرگون شده بود که بعدها شنیده شد برخی مسئولان پیشنهاد ساخت جایگزین در مجاورت آن را مطرح کرده و این اقدام را به صرفه تر ارزیابی کرده بودند، چراکه شدت ویرانی به حدی بود که از مجموع ساکنان سابق چند محله، به سختی میشد یک محله تشکیل داد؛ بماند که تقریبا چندان معلوم نبود مرزبندیها کجا بوده و از کجا باید شروع کرد.
بم پس از قرنها هیاهوی مردمان، به سکوتی تلخ و ماتم زده رسیده بود که در اثر یک اتفاق طبیعی بروز میکرد اما برای بمی ها غیر مترقبه بود؛ هم برای آنها و هم برای مایی که به سادگی از یاد بردهایم کشورمان روی نوار جهانی زلزله واقع شده و اگر زلزله بوئین زهرا را دهشتناک توصیف کنیم، ناگزیر باید بگوییم زلزله رودبار و منجیل دهشتناکتر بود و در بم دهشتناکترین زلزله کشورمان به وقوع پیوست و هنوز دهشتناکترینی هم میتواند در راه باشد.
اما چه میشود کرد وقتی حتی جزئیات کاربردی حادثه دردناک بم را به یاد نمیآوریم؟ رویدادی سیاه که هرچند مربوط به ده سال قبل است، اما آنچنان گرد و غبار فراموش فرایش گرفته که میبایست برای یادآوری حقایق آن، کتاب فرمانده امدادی بم را به روایت خبری بازخوانی کنیم تا شاید درسهای گران قیمت زلزله بم را یادآوری کرده و برای مسئولان یادآوری کنیم.
یادآوری کنیم تا همه بدانند اول شرط ایمنی در برابر زلزله، فارغ از آنکه پیشگیری از این رویداد طبیعی –که بخشی از فرایند تکوینی کره خاکیمان است،- تدارک مناسب برای مدیریت شرایط پس از رویداد است نه آنکه وقتی امثال زلزله ورزقان روی داد، وقتی بوشهر لرزید و یا خبر زمین لرزه جای دیگری مخابره شد، بند دلمان بگسلد که بازماندگانِ خانه خراب قرار است در سرما چه کنند؟ درمان مجروحان در کدام بیمارستان صحرایی تدارک دیده شده از قبل قرار است انجام شود؟ اسکان موقت اهالی تا ساخت دوباره خانههایشان در کدام خانههای پیش ساخته خواهد بود و...؟
وقتی میبینیم که هربار زلزله جایی را لرزانده و سازههای نا ایمن را به چلش میکشد، درخواهیم یافت که شاید اقدام دولت قبل در حذف روز ملی ایمنی در برابر زلزله ایرادی نداشته و به منظور یکدست کردن همه چیز صورت گرفته است چراکه مگر میشود در زمان ساخت یاد زلزله نباشیم، پس از آن به فکر ایمن سازی نیافتیم و در هیچ مرحلهای اصلا به روی خودمان نیاوریم که ممکن است بلایای غیر مترقبه (اگر از اشتباه تاریخی این نام گذاری برای سیل و زلزله و... بگذریم!) از راه برسند و بعد روز ایمنی در برابر زلزله، آن هم با پسوند ملی در تقویم مان گنجانده شده باشد؟
مگر میشود زلزله رودبار و منجیل و مشقتهایش یادمان بیاید و بعد بگوییم روزهای اول پس از زلزله در بم، بی نظمی و هزار فقدان دیگر حاکم بود؟ مگر کسی باور میکند بگوییم از دانشگاه زلزله بم برای خودمان قبولی گرفتیم اما در اهر و ورزقان باز همان آش و همان کاسه جاهای قبل حاکم شد؟ مگر میشود ستاد حوادث غیر مترقبه داشت، کلی نهاد امدادی داشت، سازمان داشت، بودجه و پرسنل داشت و به ظاهر تدارک دیده نشان داد ولی حتی بررسی نکرد آیا شهرهای مختلف زیرساختی ضد زلزله دارند یا خیر؟
کافی است به یاد بیاوریم که در زلزله رودبار و منجیل و در زلزله بم، بیمارستان شهر هم آسیب دید و تخریب شد تا شنیدن از ترکهای بزرگی که بر دیوار بیمارستان تازه ساز و افتتاح نشده (متاسفانه درست خواندهاید!) ورزقان نشسته بود و آن را برای هرگونه استفاده نا امن جلوه میداد، عجیب نباشد؛ عجیب که بود اما یادمان رفت میتوان بر این نکات عجیب گریه سر داد.
هم آن ماجرا یادمان رفت و هم درسهایی که میبایست از این زلزله ها یاد میگرفتیم تا تنها واکنش علمی ما به مقوله مهم و حیاتی مانند زلزله، آن هم در کشوری که روز نوار جهانی این رویداد قرار دارد، مانور زلزله نیم بندی باشد که در مدارس برگزار میشود و حتی یادمان برود که حتی اگر همین مدارس را در برابر لرزش زمین ایمن کنیم، با وقوع زلزله پایگاه امدادی در اختیار داریم که میتوان با استفاده از آن، تلخی های پس از رویداد را کاهش داد.
بی شک اگر مسائلی از این دست یادمان بود، شرایط فرق میکرد!
چند نوشتار دربارۀ زلزلۀ بم
ویژه بم؛ ارگ از 2 هزار سال قبل تا زلزله
ویژه بم: ارگ بم، بام فرو ریخته کرمان
گزارشی از ارگ بم و گردشگری در استان کرمان
سفر به تاریخ از کوچه های بزرگترین بنای خشتی جهان- ارگ بم؛ الماس کویر
ارگ راین؛ دومین بنای خشتی بزرگ جهان - نگینی درخشان در قلب تاریخ کرمان
گسل بم رمز حیات تمدن 2500 ساله - از زمین لرزه بم تا سد زیر زمینی
شهریار عدل در آستانۀ سالگرد زلزلۀ بم خبر داد: کشف پرستشگاههای جدید و نخستین دیوار دفاعی در بم
پس از 9 سال ارگ هنوز مغموم است و بم محزون
خودنمایی آوارها در ارگ بم - احیاء قلعه تاریخی؛ شاید وقتی دیگر
به مناسبت نهمین سالگرد زلزله بم که فراموش کردنش ناممکن است - عبرتهای آموزنده از پدیده طبیعی زلزله
در گذر از سالگرد زلزله دلخراش بم، 5 دی 82
ارگ بم و داستانهای شگفت تاریخی - از اردشیر درازدست تا لطفعلی خان زند