ادبیات
کار در آینهٔ ادب پارسی
- ادبيات
- نمایش از سه شنبه, 16 آبان 1391 10:54
- بازدید: 5641
برگرفته از روزنامه اطلاعات
کامران شرفشاهی
مقدمه:
برو کار میکن، مگو چیست کار
که سرمایة جاودانی است کار
«ملکالشعراء بهار»
بشر از دیرباز به جایگاه و منزلت «کار» در پیشبرد و رونق زندگانی خویش بصیرت داشته است و واژة کار همواره در ذهن او با بهبود اوضاع و بسیاری از محسّنات دیگر همراه و مترادف بوده است.
در زبان فارسی، واژة «کار»، از معانی بسیار گستردهای برخوردار است که با عنایت به اهمیت فوقالعادة این واژه، ترکیبهای فراوان دیگری با آن ساخته شده است. ترکیبهایی مانند: کارآمد، کارستان، کارآزما، کارآفرین، کارآشوب، کارآزموده، کارآموز، کارآگاه، کارآور، کارافزا، کاربر، کارافتاده، کارپرداز، کارپیرا، کارخانه و... که نشانگر ارزش این واژه و به تبع آن مفهوم گسترده و مؤثر آن است.
کار در نگاه ایرانیان، در طول تاریخ نیز از مرتبهای بس رفیع و والا برخوردار بوده؛ چنانکه در ایران باستان، «کردار نیک» و کار نیکوکردن، فضیلتی محسوب میشده است و آنچنان که مورخان بزرگی همچون «هردوت» و «گزننون» در آثار خویش ذکر کردهاند، ایرانیان مردمی سختکوش و تلاشگر بودهاند که به مدد همین خصیصة ارجمند توانستهاند بنیان یکی از بزرگترین تمدنهای تاریخ بشری را پیریزی کنند و بارها به عنوان یک امپراتوری بزرگ و مقتدر در عرصه تاریخ تأثیرگذار باشند.
کار در آیینة زلال ادب پارسی
از آنجا که بخش اعظمی از فرهنگ این مرز و بوم به صورت مکتوب در قالب آثار منظوم سخن سرایان نامدار ادب پارسی شکل گرفته است، بیتردید برای شناخت هر نکتهای ضرورت دارد که به این گنجینة ارزنده و ناشناخته مراجعه نماییم.
راهکارهای مسائلی از قبیل تقویت وجدان کاری، اخلاق کار و راهکارهای اعتلای آن، علل فرهنگی فقر و راههای خارج شده از آن، افزایش بهرهوری، علل گوناگون رشدنیافتگی و بسیاری از مسائل دیگر را میتوان در آیینة زلال ادب اندیشمند این دیار راهجویی و پاسخهای بسیاری را میتوان از کلام حکیمان دوراندیش و خردمند استخراج کرد و با استنتاج آراء و نظریات ارزشمند آنان، بنای حرکت نوینی را پیریزی کرد.
تبلیغ وجدان کاری و تلاش برای گسترش اشتیاق به کار در بین اقشار جامعه، نیازمند زبانی دیگر غیر از زبان خشک علم اقتصاد و سایر علوم است. ارائة آمار و ارقام اگرچه ممکن است برای خواص جامعه قابل توجه باشد، اما برای عموم مردم خستهکننده و کسالتآور است. حتی خواص نیز تمایل دارند که بسیاری از مفاهیم را از زبان سحرانگیز و جذاب هنر بخوانند و بشنوند.
در روایات آمده است که رسول گرامی اسلام (ص) سخنان موزون را بیش از سخنانی که از کفة وزن خارج بوده میپسندیدهاند و به آن توجه افزونتری مبذول میداشتهاند. این نکته میتواند راهگشای کارشناسان امروز باشد که برای درمیان گذاشتن بسیاری از مسائل با مردم به سراغ زبان و بیان تازهتری باشند و تنها به زبان علمی اکتفا نکنند. همچنین رهیافت بسیاری از معضلات را فقط و فقط در کتابهای علمای اقتصاد و جامعهشناسی غرب جستجو نکنند.
برای ایجاد تحول تازهای در زندگانی مردم، گشودن افقهای تازه الزامی است. همانطور که سمینارها و میزگردهای تخصصی برای توسعة فرهنگ کار و بررسی عوامل رویگردانی برخی از افراد از کار و تلاش لازم است؛ به همان نسبت نیز میتوان از طریق آموزههای هنری، مردم را تحت تأثیر قرار داد و شوق و رغبت آنان را نسبت به تلاش بیشتر، افزایش داد.شعر بسیاری از ترانهها و کلیپها (نمآهنگها) میتواند دارای مضمون کار باشد. و به جای بسیاری از شعارها میتوان از اشعاری استفاده کرد که قابلیت بر سر زبان مردم افتادن را داشته باشند.
در این مجال، گلگشتی خواهیم داشت در گلستان هماره سبز و خرم ادب پارسی و از هر شاعری به بیتی اکتفا میکنیم:
* سنایی غزنوی:
علم با کار سودمند بود
علم بیکار پایبند بود
* حکیم فردوسی توسی:
دگر مرد بیکار و بسیار گوی
نماند به نزدیکیش آبروی
* حکیم ناصرخسرو قبادیانی:
منشین بیکار از آنکه بیگاری
به ز آنکه کنی به خیره بیکاری
* حکیم نظامی گنجوی:
گفتن ز من از تو کار بستن
بیکار نمیتوان نشستن
* شیخ فریدالدین عطار:
گر تو بنشینی به بیکاری مدام
کارت ای غافل کجا زیبا شود
* صائب تبریزی:
بیکاری و توکل دور است از مروت
بر دوش خلق مفکن زنهار بار خود را
* ادیب صابر:
کار امروز تو چون ساخته نیست
کار فردا چگونه خواهی ساخت؟
* مولانا محمد مولوی بلخی:
کار تقوا دارد و دین و صلاح
که از او باشد به دو عالم فلاح
* کمالالدین اسماعیل:
کار دنیا که تو دشوار گرفتی بر خود
گر تو بر خویشتن آسان کنی، آسان گردد
* قاآنی شیرازی:
کار مشکل شود آنگاه که مشکل گیری
گرش از اول شمری آسان، آسان گذرد
* وحشی بافتی:
به ذوق کارفرما پیش نه پای
که خیزد ذوق کار از کارفرمای
* سلیمی تهرانی:
چو بر کار گیتی نکو بنگری
جهان را به جز جنبش و کار نیست
* پروین اعتصامی:
نشاید که بیکار مانیم ما
چو یک قطره و ذره بیکار نیست
* محمدعلی افراشته (طنزپرداز):
تن آدمی شریف است به شرط کارکردن
نه به این لباس رسمی و یراق دور گردن!
* ایرج میرزا:
گفت سروشش به تقاضای کار
کار زتو، یاوری از کردگار
* ادیب برومند:
بدیدم یکی قصة دلپسند
ببر داشت آن قصه پندی بلند
که اندر جهان بهتر از کار چیست؟
کژ اختر تر از مرد بیکار نیست
* جعفر نوابخش:
مردان هنرمند نپیچند سر از کار
گرد آمده سرمایة اهل هنر از کار
* صغیر اصفهانی:
خواریات از علت بیکاری است
حاصل بیکاریات این خواری است
* ابوالقاسم لاهوتی:
کارگرهاییم ما، انشای دنیا کار ماست
و آنچه هم در جمله عالم هست بر پا، کار ماست
*علامه محمد اقبال لاهوری:
نه بینی که از قسمت کار زیست
سراپا چمن میشود خار زیست
*اوحدی مراغهای:
مرد را کار به ز بیکاری است
کاربد، خبث و مردم آزاری است
*عبدالرّحمن جامی:
چو دیدی کار، رو در کارگر آر
قیاس کارگر از کار بردار
*شیخاجل مصلحالدین سعدی شیرازی:
نابرده رنج، گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
*ابوحنیفه اسکانی:
فلک به چشم بزرگی کند نگاه در آنک
بهانه هیچ نیارد ز بهر خردی کار
*فرخی یزدی:
زبون شدیم زبس وقت کار، حرف زدیم
زبان ببسته و باز و گشاده باید کرد
*رشید یاسمی:
به هرکار و حرفت که پیش آیدت
دل و دستت اندر عمل گرم باد
*علیجعفری مرندی:
دل نقره و زر چو بشکافتند
نشان از تو و کار تو یافتند
*غلامرضا جولایی:
مایه.عزوشرف در زندگی کار است و بس
آدم بیکار در هر گوشه، سربار است و بس
جامعه از کار یا بد قدرت و تاب و توان
اجتماع تنبل و بیکار، بیمار است و بس
*تیمور گورگین:
ای کعبه کار و کوشش و رنج
نیروی تو مصدر همه گنج
*و .....
سخن از کار در ادبیات پارسی بسیار فراوان است و چه تعبیرات، تشبیهات، استعارهها و ...
که بر همین اساس استوار است و نشانگر بینش، جایگاه و اهمیت کار در نگاه سخنسرایان نامور این سامان است. در نگاه شاعران ایرانی، بیکاری الفساد و مایه کفر و سرچشمه تمام بدیهاست و کار جوهره آدمی و راه رسیدن به بزرگی و حشمت و جاه و جلال است .
تمامی آیات، احادیث و روایات پیشوایان عالیقدر اسلام درباره موضوعاتی مانند: افزایش تولید، تلاش در کار، احترام به کارگر، مذمّت بیکاری و کمکاری، تشویق به کار، روابط کارگر و کارفرما، وظایف کارگر، آفات کار و .... در اشعار شاعران ایرانی تبلور یافته است .
برخی از شاعران نامدار ایرانی، اشعار و قصاید فراوانی درباره اهمیّت کار و نقش این عامل در ارتقاء تعالی جامعه سرودهاند و در تمامی دیوان اشعار آنان این توجه کاملاً محسوس و قابل لمس است. از دیگر نکات قابل ذکر در خصوص منزلت و مرتبه والای کار در نگاه شاعران ایرانی، میتوان از صفاتی همانند «کارآفرین» و «کارساز»و «کارگشا» یاد کرد که این صفات درباره پروردگار یکتاست.
*فرهنگ کار در آینه ملل دیگر
اهمیت فرهنگ کار تا بدانجاست که هیچ ملتی را نمی توان یافت که نسبت به تعظیم و تکریم و ترویج و اشاعه این فرهنگ امیدآفرین ورهایی بخش، بیگانه باشد. به عبارت دیگر، در آثار فرهیختگان و هنرمندان جهان، بخش قابل توجهی به پرداختن به این مهم ـ با موضوعات و مضامین گوناگون ـ اختصاص یافته است تا به آنجا که برخی از سخنوران فرزانه این سرزمینها عمر خویش را به طور کلی مصروف پرداختن به این موضوع کرده و از این حیث شهرت یافتهاند.
اصولاً یکی از شاخصههای ادبا و سخنسرایان اندیشور و بزرگ جهان، بهرهمندی آثار آنان از عنصر تفکر و بهرهجستن از قابلیت تماشای ژرف پیرامون خویش است که موجب میشود تا این آثار در زندگی و سرنوشت جوامع تأثیر بنیادین و افزونتری برجا بگذارد.
«کار» با تمام موضوعات مرتبط به آن، سرشار از جلوههای زیبا، دلپذیر و تفکربرانگیزی است که درک و بیان آن تنها از عهده شاعران ، نویسندگان و هنرمندان هوشمند و خلاق بر میآید.
بخش قابل ملاحظهای از شاهکارهای ادبی جهان، آثاری است که روایتگر تلاش مجدّانه و خستگی ناپذیر انسانها برای غلبه بر دشواریها و فراهم آوردن جهانی بهتر و آبادتر برای زندگی است و همین مفهوم دستمایه آفرینش آثاری بوده است که این رسالت انسانساز را به آدمیان یادآوری و آنان را در این طریق به تکاپوی بیشتر ترغیب کرده است.
فرهنگ کار و ما
اشعاری که در مرتبه کار سروده شده است و یا در ستایش کارگران و جلوههای گوناگون تلاش و نحوه زندگانی ثمرآفرین آنان، و دشواری هایی که با اشکال مختلف به آن دست به گریبانند، بیگمان آثار گرانبهایی است که از جهات گوناگونی میتواند مورد استفاده خاص و عام قرار گیرد.
اشعاری که در قلمرو کار آفریده شده، از آنجا که نقش ترغیب کننده و برانگیزانندهای دارد، میبایست از طریق رسانهها بیشتر به سمع و نظر مخاطبان برسد تا شور تلاش و آفرینندگی در جامعه شتاب افزونتری یابد و اشتیاق به کار و کارآفرینی که موجب توسعه و ترقی جامعه است، نمایانتر شود. انتشار آثاری که محتوای آن بیان زندگی پرتلاش کارگران است نیز از یکسو و ارائه تصویری از عظمت کوشش کارگران از دیگر سو، برای آشنایی بیشتر جامعه با سختی ها و مرارتهایی است که این قشر کوشا متحمل میشوند تا جامعه از حاصل سعی آنها زندگی برخوردارتری را شاهد باشند؛ میتواند نگرش اجتماعی تودههای مردم را به این قشر ارتقاء بخشد.
ذکر این نکته نیز ضروری است که نباید تعریف کار و کارگر را محدود و منحصر کرد. زیرا چنین رویکردی در جوامع کمونیستی، پیامدها و نتایج چندان مثبتی نداشته است؛ در حالیکه در کشورهای پیشرفته جهان، کارگر و کار از چنان مفهوم وسیعی برخوردار بودند که تمامی آحاد جامعه را مشمول شدهاند. به عبارت دیگر به هر میزان که بر وسعت دایره. مفهومی کار و کارگر افزوده شود و تقدس و تکریم نسبت به آن افزایش یابد، نتایج مطلوبتر و مؤثرتری حاصل خواهد شد و در این میان نباید از کارکردهای هنر و ادبیات غافل شد.