سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست ایران پژوهی جستار درآمدی بر کبیسه و کبیسه‌گیری در گاهشماری خورشیدی - 2

جستار

درآمدی بر کبیسه و کبیسه‌گیری در گاهشماری خورشیدی - 2

 ضیاء‌الدین ترابی

همان طور که گفته شد بدون در دست داشتن یک مبدا گاهشماری یکسان و نیز یک روش کبیسه‌گیری هماهنگ، رسیدن به یک کبیسه گیری هماهنگ امکان پذیر نیست. برای روشن شدن موضوع کافی است نگاهی بیندازیم به فهرست استخراجی فرید قاسملو در مقاله «مقایسه روش‌ها ومعادلات مختلف برای اعمال کبیسه‌های گاهشماری هجری در منابع مختلف» (1385)، که درآن کبیسه گیری پنج نفر از کارشناسان و صاحبنظران یعنی آقایان بیرشک، صیاد، عبدالهی، ریاحی و لوایی (نرم افزارنجوم اسلامی)، از سال اول تا سال 1500هجری خورشیدی، همراه با فهرست پانصد ساله کبیسه گیری آقای سید حسن تقی زاده و سال‌های کبیسه در تقویم رسمی کشوراز سال 1304، را یک جا مورد بررسی قرار داده است، تا به آسانی متوجه شویم که به دلیل همین نبود یک مبدا یکسان و نیز یک روش همسان است که، سالی که به نظر یکی سال کبیسه است به نظر دیگری یک سال عادی است و برعکس سالی که به نظر یکی، یک سال عادی است به نظر دیگری یک سال کبیسه است. افزون بر این به دلیل همین اختلاف‌هاست که حتی اگر دو نفری در کبیسه بودن سالی توافق داشته باشند باز در چهار ساله و پنج ساله بودن آن اختلاف خواهند داشت.

 بدین ترتیب گرچه از این پنج نفر فوق الذکر جز آقای ریاحی بقیه سال چهارم ه.ش. را کبیسه گرفته‌اند، با این وجود چهار سال بعد نخستین اختلاف بین همین چهار نفر در تعین سال کبیسه بعدی پیش می‌آید، درنتیجه آقایان بیرشک و عبدالهی و محمد لوای، سال هشتم هجری شمسی را کبیسه می‌گیرند (یک کبیسه 4ساله) درصورتی که آقای صیاد سال نهم ه.ش. را کبیسه می‌گیرد ( یک کبیسه 5ساله) در عین حال آقای ریاحی هم این سال را کبیسه می‌داند (البته به عنوان  یک کبیسه 4ساله) و باز در کبیسه‌گیری سال های دوازدهم و سیزدهم ه.ش. آقایان بیرشک و عبدالهی سال دوازدهم را کبیسه می‌گیرند (یک کبیسه 4ساله) ولی کبیسه 4ساله آقای صیاد سال سیزدهم ه.ش. است، در حالی که این سال در نظرآقای لوایی (نرم افزار نجوم اسلامی) یک کبیسه 5 ساله است.

 چنین است که در سال‌های بعدی نیز اختلاف‌های فراوانی بین آنان پدید می‌آید، که در این جا فقط به اشاره به اختلاف‌های موجود در کبیسه‌گیری دوره‌های پنج ساله از سال اول هجری شمسی تا سال دویست ه.ش. (به شرح جدول زیر) بسنده می‌کنیم

 

 

سال

سال

سال

سال

سال

سال

سال

نام  /  سال

199

170

137

104

71

38

9

صیاد

***

174

141

108

75

46

13

لوایی

***

186

153

120

91

58

25

بیرشک

***

190

157

124

95

62

29

عبدالهی

***

199

166

133

100

67

34

ریاحی

 

 


به طوری که مشاهده می‌شود، هر کدام از این پنج نفر در طول دویست سال، شش کبیسه 5 ساله دارند، که تنها در یک مورد یعنی در سال 199 آن هم تنها بین دو نفر در کبیسه گیری توافق وجود دارد. گرچه یکی از این دو کبیسه 5 ساله بعد از یک دوره 29 سال قرار دارد و دیگری بعد از 33ساله همین وضعیت با کم و بیش اختلافی ادامه دارد تا سال 1247 هجری خورشیدی، که ناگهان همه با هم هماهنگ می‌شوند، یعنی از این سال تا سال 1399 یعنی152 سال همه این پنج نفر به همراه نفر ششم یعنی آقای سید حسن تقی زاده در کبیسه گیری 5 ساله و 4 ساله و نیز دوره های 29 ساله و 33 ساله به یک نحو عمل می‌کنند.   
با  وجود این روش دو نفر اول با اختلاف بسیار جزیی از نظم و هماهنگی بر خوردارند، نظمی که اساس آن دوره 128سالهٔ منظمی است که در آن زیر دوره‌های 29 و 33 ساله با فاصلهٔ زمانی معینی تکرار می‌شوند، درصورتی که در کبیسه گیری شش نفر بقیه چنین نظمی وجود ندارد و تکرار زیر دوره های 29 و33 ساله در کبیسه گیری آنان بسیار درهم و مغشوش می نماید، که برای روشن شدن موضوع به جدول بندی روش آنان در محدوده زمانی 1181 تا 1948 ه.ش. در  دو جدول جداگانه می‌پردازیم:

جدول شماره یک

 

 

5ساله

4ساله

4ساله

4ساله

4ساله

4ساله

4ساله

4ساله

1181

1185

1189

1193

1197

1201

1205

***

1210

1214

1218

1222

1226

1230

1234

1238

1243

1247

1251

1255

1259

1263

1267

1271

1276

1280

1284

1288

1292

1296

1300

1304

1309

1313

1317

1321

1325

1329

1333

1337

1342

1346

1350

1354

1358

1362

1366

1370

1375

1379

1383

1387

1391

1395

1399

1403

1408

1412

1416

1420

1424

1428

1432

1436

1441

1445

1449

1453

1457

1461

1465

1469

1474

1478

1482

1486

1490

1494

1498

؟

 

 

جدول شماره دو 

1181

1185

1189

1193

1197

1201

1205

1209

1214

1218

1222

1226

1230

1234

1238

1242

1247

1251

1255

1259

1263

1267

1271

***

1276

1280

1284

1288

1292

1296

1300

1304

1309

1313

1317

1321

1325

1329

1333

1337

1342

1346

1350

1354

1358

1362

1366

1370

1375

1379

1383

1387

1391

1395

1399

***

1403

1408

1412

1416

1420

1424

1428

1432

1437

1441

1445

1449

1453

1457

1461

1465

1470

1474

1478

1482

1486

1490

1494

1498

 

 

از این دو جدول، جدول شماره یک در بر گیرنده سال‌های کبیسه 5 ساله و چهار ساله در روش کبیسه گیری آقایان تقی زاده، عبدالهی، ریاحی، صیاح ولوایی ( نجوم اسلامی) در محدودهٔ زمانی 317 ساله از سال 1181 تا 1498ه.ش. است و جدول شماره دو در برگیرندهٔ سال‌های کبیسه 5 ساله و 4 ساله در روش کبیسه‌گیری آقایان بیرشک و عبدالهی در همان دورهٔ زمانی است.
گرچه بر اساس فهرست تطبیقی تنظیمی آقای فرید قاسملو، وضعیت خانهٔ آخر جدول شماره یک معلوم نیست. و اگر فرض را بر این بگذاریم که در این جدول این خانه پایان یک زیردورهٔ 29 ساله است دراین صورت مطابق این دو جدول از سال 1181 تا 1498ه.ش.  8 زیر دورهٔ 33 ساله و 2 دو دوره 29 ساله داریم، و ظاهرا هیچ اختلافی بین این دو در بین نیست. در صورتی که با اندکی دقت متوجه  خواهیم شد که بین این دو جدول شش اختلاف عمده آن هم در دریک دورهٔ 317 ساله وجود دارد یعنی در جدول شماره دو، سال 1209 یک سال کبیسه 4 ساله است و سال 1214 یک کبیسه 5 ساله درصورتی که در جدول شماره ی یک، سال 1209 یک سال عادی است و درعوض سال 1210 یک سال کبیسهٔ 5 ساله است و سال 1214 یک سال کبیسهٔ 5 ساله. همین طور در جدول شمارهٔ 2 سال 1242 یک سال کبیسه ی 4 ساله است و سال 1247 یک سال، کبیسه ی 5 ساله  است، در صورتی که در جدول شماره ی یک، سال 1242 یک سال عادی است و درعوض سال 1243 یک سال کبیسه ی 5 ساله است و سال 1247 یک سال کبیسه ی 4ساله است. هم چنین باز در جدول شماره ی دو سال 1404 یک سال کبیسه ی5 ساله است و سال 1408 یک سال کبیسه ی4ساله. در صورتی که این سال 1404 در جدول شماره یک، یک سال عادی است و به جای آن سال 1403 سال کبیسه ی 4ساله است و سال 1408 یک سال کبیسه ی 5 ساله است.
    با توجه به موارد فوق و دلایلی که ممکن است هر یک از این دو گروه برای کبیسه بودن یا نبودی سال های 1403 و1404ه.ش. داشته باشند به نظر می رسد بدون در دست داشتن یک مبدا واحد و یک روش کبیسه گیری همه شمول و همه پسند ،این اختلاف ها قابل رفع نیست.
با این حال از آن جایی که آغاز گاهشماری جدید خورشیدی اعتدالی یا هجری خورشیدی جدید کاملا معین و مشخص است که در آن سال1304ه.ش. یا سال آغازین گاهشماری خورشیدی جدید ایران یک سال کبیسه ی 4 ساله است و سال 1309 نخستین سال کبیسه ی 5 ساله بعد از آن ، بنابراین با پذیرش آن به عنوان سال مبدا و بر اساس دوره های 128 ساله و 673 ساله به  راحتی می توان به کبیسه گیری پرداخت ، به گونه ای که دیگر هیچ اختلافی پیش نیاید.
بدین گونه که این سال 1304 یک سال کبیسه ی 4 ساله است که جایگاه آن در جدول کبیسه های 128 سال در خانه 29 است، که بدین ترتیب سال پایانی دوره 128 ساله پیش از آن سال 1275 خواهد بود ، که باید بتواند به عنوان سال پایه برای کبیسه گیری یکنواخت و هماهنگ مورد توجه قرار گیرد.
اما پیش از آن برای تعیین جایگاه واقعی سال 1304 در جدول کبیسه های 128 ساله،با توجه به چهار مبدا محاسباتی (38ساله، 71ساله، 1128ساله، و 2346 ساله) برای تعیین جایگاه سال 1304 در جدول کبیسه‌های 128 ساله می توان بر پایه ی دوره های 673 ساله و128ساله به شرح زیر عمل کرد:

 

(1

1342 = 38 + 1304

(2

 1342 = 673+ (5*128) + 29 

(3

1375 = 71 + 1304

(4

 1375 = (2*673)  + 29 

(5

2432 = 1304 + 1128 

(6

2432 = ( 3*673) + (3*128) + 29 

(7

3650 = 1304 + 2346 

(8

3650 = (5*673) + (2*128) + 29 

  

 

بدین ترتیب جایگاه واقعی سال1304 ه.ش.یا سال آغازین گاهشماری جدید ایران در خانه 29 جدول کبیسه های 128 ساله ، دقیقا مشخص و معلوم می شود. حال با در دست داشتن این رقم29 و کسرآن ازسال 1304 خواهیم داشت سال1275 (1275=29-1304). و این سال 1275 سال پایه ای است که می توان برای محاسبه ی کبیسه بودن هرسال بعد از سال1304 بر اساس دوره های 673 ساله و 128ساله، در هنگام کبیسه گیری استفاده کرد.
بدین گونه که اگر برای مثال بخواهیم بدانیم که سال 1391ه.ش. کبیسه است یا نه کافی است با توجه بر پایه 1275 چنیین عمل کنیم:

    116 = 1275 - 1391

و چون رقم116 در جدول کبیسه های 128 موجود است پس سال 1391 یک سال کبیسه 4ساله است و جایگاه آن نیز در جدول کبیسه هل در خانه 116 قرار دارد.
همین طور اگر بخواهیم کبیسه یا کبیسه نبودن سال 1605 ه.ش. را محاسبه کنیم خواهیم داشت:

330 = 1275 - 1605
74 = (128*2) -  330

و چون رقم 74 در جدول نبیسه های 128 ساله موجود نیست بنابراین سال1605 ه.ش.نمی تواند کبیسه باشد.  به همین گونه می توان در باره ی سال1948 ه.ش.عمل کرد، که در این صورت خواهیم داشت:

673 = 1275 - 1948

که چون رقم باقیمانده خود رقم 673 است پس این سال حتما کبیسه است و نیر پایان یک دوره ی کامل 673 ساله است.

 در اینجا برای نمونه جدول کبیسه های 673 ساله آغازین گاهشماری جدید هجری شمسی را بر اساس دوره های 128 ساله و 673 ساله می آوریم:

 

 

1280

1284

1288

1292

1296

1300

1304

***

1309

1313

1317

1321

1325

1329

1333

1337

1342

1346

1350

1354

1358

1362

1366

1370

1375

1379

1383

1387

1391

1395

1399

1403

1408

1412

1416

1420

1424

1428

1432

***

1437

1441

1445

1449

1453

1457

1461

1465

1470

1474

1478

1482

1486

1490

1494

1498

1503

1507

1511

1515

1519

1523

1527

1531

1536

1540

1544

1548

1552

1556

1560

***

1565

1569

1573

1577

1581

1585

1589

1593

1598

1602

1606

1610

1614

1618

1622

1626

1631

1635

1639

1643

1647

1651

1655

1659

1664

1668

1672

1676

1680

1684

1688

***

1693

1697

1701

1705

1709

1713

1717

1721

1716

1730

1734

1738

1742

1746

1750

1754

1759

1763

1767

1771

1775

1779

1783

1787

1792

1796

1800

1804

1808

1812

1816

***

1821

1825

1829

1833

1837

1841

1845

1849

1854

1858

1862

1866

1870

1874

1878

1882

1887

1891

1895

1899

1903

1907

1911

1915

1920

1924

1928

1932

1936

1940

1944

1948

**

**

**

**

**

**

**

***

 

 

همین طور اگر بخواهیم ببینیم سال 2444 ه.ش. یک سال عادی است یا کبیسه، خواهیم داشت:

1169= 1275 - 2444
112 + (128*3) + (673*1) = 1169

و از آنجایی که رقم 112 در جدول کبیسه های 128 ساله وجود دارد،بنابراین سال2444ه.ش.یک سال کبیسه است و جایگاه آن هم در خانه 112 جدول قرار دارد.
گفتنی است تنها پذیرش یک مبدا واحد یا تنها پذیرش یک روش هماهنگ ، به تنهایی کافی نیست و همان طورکه همگان می دانند برای کبیسه گیری در یک گاهشماری، در درجه نخست نیاز به یک مبدا دقیق و معین می باشد وهم چنین برای رسیدن به یک هدف درست و یگانه ،پذیرش یک روش کبیسه گیری یگانه و هماهنگ امری کاملا لازم و اجتناب ناپذیر است.
به امید آنکه مسوولان ،دست اندرکاران ،کارشناسان، ومتخصصان گاهشماری و تقویم نگاران طرح پیشنهادی مذکوررا با سعه ی صدر مورد توجه قرار دهند و اگر خطا و اشتباه یا ایرادی در آن می بینند در اعلام و ابلاغ آن کوتاهی نکنند.

ضیاالدین ترابی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید