جستار
جغرافیای تاریخی - به یاد روانشاد دکتر منوچهر ستوده
- جستار
- نمایش از چهارشنبه, 08 ارديبهشت 1395 09:52
رضا آقازاده
روانشاد دکتر ستوده از معدود دانایان به امور جغرافیای تاریخی ایران بودند. به پاس کوشش های ایشان در بزرگداشت این بخش از فرهنگ ایران، مختصری برای آشنایی درباره «جغرافیای تاریخی شهرهای ایران» و اهمیت آن نزد مردمان میانه جهان (ایرانیان) بیان می کنیم:
آگاهی از جغرافیای شهرها در گذشته های دور، شناخت مساحت و فواصل میان شهرها با یکدیگر، دانستن بناهای شهرها، کوه ها و رودهایی که درون یک شهر جاری بوده، و...، بخش هایی است که دانش «جغرافیای تاریخی» به ما می نمایاند.
جغرافیای تاریخی را دانشی جداگانه می نامیم که با وجود ارتباطات تنگاتنگ با تاریخ و جغرافیا، به عنوان دانشی جداگانه خود را نمایانده است، و این موضوع تازه ای نیست. یعنی این استقلال را نمی توانیم به دوره معاصر و یا چند سده پیش نسبت دهیم، بلکه دانش «جغرافیای تاریخی» این استقلال را از هزاره ها پیش به دست آورده است. نخستین مردمانی که در این باره اندیشیده و درباره اش کتاب ها نوشته اند و این موضوعیت را بدان داده اند همانا مردمان میانه جهان(ایرانیان) بوده اند. پس این دانش از آن جهت که مردمان میانه جهان درباره اش اندیشیده وکتاب ها نگاشته اند، و در دوره های تاریخی تا به امروز این دانش را پاس داشته اند و به ما رسانده اند، برای ما اهمیت دارد. کم کم باید در این باره بیاندیشیم و چرایی این انتقال مهم را بدانیم.
نخستین آگاهی ها درباره این دانش را «وندیداد اوستا» به ما می دهد آنگاه که از شهرهای ایران نام می برد:
«ایران ویچ، سغد، مرو، بلخ، نساء، هرات، وکرت، اوروای، خنن(گرگان)، هرحیتی، هتومنت، ری، چخرم، گیلان، هفت رود در هندوستان.»(وندیداد، داعی الاسلام، سیدمحمدعلی: 1391)»
دوره هخامنشیان سپری شده، سلوکیان با مردانگی پارتیان از میهن بیرون شده اند، خط میخی جای خود را به خط پهلوی داده، انبوه کتاب های ما را اسکندر به یونان فرستاده،... کوشش های مردمان میانه جهان اما؛ آغاز می شود و دوباره این آگاهی به جغرافیای تاریخی را متون پسین دنبال کرده و از فراموشی اش می رهانند. «بن دهش» متنی پارسی میانه(پهلوی) است که این دانش را در خود محفوظ داشته است:
«ایران ویچ، دشت سوری، مرو، بلخ، نسای میان مرو و بلخ، هرا، کابل، مهنه(بهار: 134)، خنَن اقامت¬گاه گرگانیان، ارمن، هیت¬اومند(بهار: 134: هیرمند)، ری سه تخمه، چخر، ور چهارگوش که همان دماوند است.»(شهرهای نامبردار از ایران¬شهر، نشست کیان TD1: 175).
متن دیگر پارسی میانه کتاب معروف «شهرستان های ایران» می باشد که به وضع شهرها و نخستین بناکنندگان آن می پردازد.
1.šatrīhā ī andar damīk ī ērānšatr kart ēstēt yuīt yuīt ēn kū katām sarxvatāy kart pat gōkān apar ēn adyātkār nipišt ēstēyt.
1. شهرهایی که اندر زمینِ ایرانشهر کرده است، جدا جدا، این که کدام سَرخُوَتای کرد، به تفصیل برین یادگار نوشته است.
پس از این دوران جغرافی دانان و تاریخ دانان ایرانی در دوران پس از حمله اعراب به ایران، از جمله نخستین کارهای علمی شان پرداختن به همین موضوع «جغرافیای تاریخی ایران» بوده است. انبوه کتاب های نگاشته شده در این حوزه مهم دوباره باید توجه ما را به خود جلب کند. «ابن خرداد» از نخستین کسانی است که با نوشتن کتاب «المسالک و الممالک» به تعیین مختصات شهرهای ایران و دیگر مطالب وابسته به این دانش، می پردازد.
پس از آن در این حوزه مهم کتاب های فراوانی نوشته می شود که به اختصار می توان به کتاب «یعقوبی» و یا کتاب «مسالک و ممالک» استخری اشاره کرد.
اما این دانش گرانبها از جهات سیاسی در زمانه پرآشوب ما دارای اهمیت فراوانی است. منابع و اسناد مهمی که می توانند دست هر متجاوز و مدعی مرزهای ایرانی را کوتاه کند.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا