شاهنامه
به بهانه 25 اردیبهشت، روز بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی / کتابِ سرشت و سرنوشت ایران
- شاهنامه
- نمایش از جمعه, 03 خرداد 1398 20:05
برگرفته از ایران آنلاین
کامیار عابدی
پژوهشگر و منتقد حوزه شعر
در میان شاعران و نویسندگان پُرتوان جهان کمتر شاعر و نویسندهای یافت میشود که همه زندگی خود را بر سر سرودن و تألیف یک کتاب صرف کرده باشد: ذوق انسانی اغلب از اینکه سراسر حیات را متمرکز بر یک موضوع و کتاب کند، گریزان است. اما شاعر برجسته و حکیم بزرگی بهنام ابوالقاسم فردوسی بخش اعظم عمر خود را بر سر سرودن «شاهنامه» گذاشته است.
کتابی که فردوسی پدید آورده، از حد طاقت انسان به معنای متعارفی که بشر تاکنون شناخته فراتر رفته است. او در کتاب خود کوشیده است تا سرگذشت یک قوم و سرزمین را از ابتدا تا زمان نزدیک به خود، بر اساس منابعی که در اختیارش بوده، بهصورتی منظوم و منتظم در دسترس دیگران قرار دهد. نام این قوم، قوم ایرانی است و نام این سرزمین، سرزمین ایران. او برای این کار از جهان اسطورهای به عصر قهرمانی و از عصر قهرمانی به دوران تاریخی قدم گذاشته است. البته، منابع او در بخش نخست در میانه حد لازم و کافی در نوسان است و در بخش سوم، نه. اما آن چه اهمیت بیشتری دارد این است که او در کار خود چنان ظرافت و مهارتی نشان داده که پس از گذشت بیش از یک هزاره، خواننده کتابش هنوز در روایتی ادبی، اسطورهها و قهرمانان این قوم و سرزمین را در ذهن خود به صورتی مجموع و ملموس حس و با آنها زندگی میکند. روایت فردوسی از زایش و شکلگیری جهان ایرانی دلپذیر و استوار است: نوع توانایی و کار او در حوزه شعر داستانی به مرحله نبوغ رسیده است.
با این همه، «شاهنامه» فردوسی در حوزه زبان هم اهمیت خاصی دارد. این کتاب بازآفرینی و تثبیت زبانی بهنام زبان فارسی دری است که در سدههای چهارم و پنجم ه.ق، یعنی زمانه فردوسی، هنوز دوره جوانی خود را از لحاظ ادبیات طی میکرد. فردوسی با کنش خلاقانه، به فارسی دانان بخشی از طعم و لذت این زبان را با مَجاز و تشبیه و استعاره و کنایه خاص خویش چشانده است. کاربرد سهل و ممتنع زبان در بیان سرگذشت جهان ایرانی - که در مواردی درخور توجه اوجی حماسی پیدا میکند- به این کتاب عظیم تشخص میبخشد. علاوه براین، نباید از یک ویژگی بسیارعمده «شاهنامه» به غفلت گذشت: این کتاب علاوه بر اینکه به تعبیر محمدعلی اسلامی ندوشن «کتاب سرنوشت ایران است»، باید کتاب سرشت انسان هم شمرده شود. اهمیت آن یک نباید «منِ ایرانی» ما را از توجه به «منِ انسانی»مان- مشترک با همه جهان- دور کند. داستانهای مختلفی که در«شاهنامه» روایت میشود، از لحاظ تنوع واقعهها و رابطههای انسانی واجتماعی و ویژگی روحی شخصیتهای اصلی و فرعی در جهان ادب و هنر بسیار ممتاز و متمایز است. شاید در ادبیات جهان فقط مجموعه آثار نمایشی ویلیام شکسپیر درخور مقایسه با آن باشد.
«شاهنامه» کتابی است که از همان آغاز تألیف، با آنکه به هیچ نیروی رسمی آشکار و پنهانی متکی نبود، به سرعت جای خود را در میان ایرانیان و همسایگانشان باز کرد. دامنه این توجه بتدریج در سدههای بعد به کشورها، فرهنگها و زبانهای مختلفی در شرق و غرب کشیده شده است. قسمتی از بازتابهای درونی و بیرونی این کتاب را میتوان در دو تألیف «سرچشمههای فردوسی شناسی» (محمدامین ریاحی) و «کتابشناسی فردوسی» (ایرج افشار) یافت. البته، شمار قلمزنان و محققانی که به «شاهنامه» پرداختهاند، بسیار است و یادکردن از همه آنان در یک نوشته کوتاه، ناممکن. از این رو، اجازه میخواهم از میان همه فرهیختگان درخور احترامی که در دوره متأخر، یعنی دهه های1390-1340 در این زمینه آثاری پدید آوردهاند، محض نمونه فقط به پنج نفر اشاره کنم.
1. شاهرخ مسکوب(1384-1304) تحلیلگر و جستارنویس ادبی توانمندی که با گرایشی اسطورهای و مدرن در چند کتاب خود پیشگامانه به واکاوی داستانها و بخشها و موضوعهایی از «شاهنامه» پرداخته است.
2. اسلامی ندوشن(متولد1304)ادیب نکتهپردازی که با نگاهی نو، روان شناختی و تاریخی در شناخت«شاهنامه» چندین کتاب خواندنی و راهگشا تألیف کرده است.در آثار او جهان نگری ایرانی- انسانی نمودی خوشایند، سنجیده و تأثیرگذار دارد.
3.جلال خالقی مطلق (متولد 1316)استاد سابق دانشگاه هامبورگ آلمان که پراهمیتترین تصحیح «شاهنامه» در این دوره با کوشش علمی و پیگیرانه او فراهم آمده است(البته، وی در کار تصحیح دو دفتر از یاری دو پژوهشگر ادبی: محمود امید سالار و ابوالفضل خطیبی بهرهمند بوده است).
4.میرجلالالدین کزازی(متولد1327) استاد دانشگاه علامه طباطبایی که علاوه بر تشریح و تدریس استادانه «شاهنامه» در نوع سخنوری گرم و پُرشور خود نیز متأثر از زبان کهن فارسی بویژه زبان فردوسی است.
5. سجاد آیدِنلو (متولد1359) استاد دانشگاه پیام نور ارومیه که با تألیف مقالهها و کتابهای متعدد بویژه در حوزه متن پژوهی «شاهنامه»، بهعنوان پژوهشگری متخصص، پُراطلاع و بسیار زُبده در این رشته شناخته شده است.