زیست بوم
«شاخ کنار» آخرین سازه سنگی در مسیر زندهرود
- زيست بوم
- نمایش از دوشنبه, 06 مهر 1394 07:46
بند شاخ کنار آخرین سازه سنگ و ساروجی در مسیر رودخانه تمدنساز زایندهرود است که فاصله زیادی با دلتای ورودی تالاب بینالمللی گاوخونی ندارد و بر اساس گفته مردمان ورزنه حدود یکصد سال قبل در راستای جمعآوری آب و زهابها ساخته شد و کشاورزان نیز با حفر دو مادی در نزدیکی این بند مزارع "شاخکنار" و "شاخمیان" در دو طرف رودخانه را آبیاری میکردند.
new nike football boots 2012 2017 - 002 - Nike Air Max 270 ESS Ανδρικά Παπούτσια Γκρι / Λευκό DM2462 | Asics Gel-Lyte XXX Shoe Palace Japan - 1201A209-400به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) رسیدن آب به مزارع بخش بنرود پایان ماجرای کشت و زرع زنده رود شرق اصفهان نبود بلکه در قسمتهای بسیار حاصلخیز در اطراف تالاب نیز روزگاری پنبه مرغوب کشت میشد. قلعه، منازل و شکارگاهی وجود داشت اما با آبگیری سد زایندهرود در اواخر دهه 1340 و کاهش حقآبه تالاب، نخست زمینهای "شاخ میان" و "شاخ کنار" خشکید و سپس در سالهای گذشته با بروز خشکسالی، نابودی گاوخونی زیبا رقم خورد.
روستاهای متروک "شاخکنار" و "شاخمیان"
در این باره علی بِنویدی کشاورز 70 ساله که حدود 30 سال در مزارع روستای شاخ کنار به کار مشغول بوده است، میگوید: مرحوم پدرم بیش از 100 سال عمر کرد و آنطور که میگفت بند شاخکنار بیش از 90 سال قبل توسط مردم ورزنه با سنگهای کوه سیاه و ساروج برای جمعآوری آب و هرز آبهای روان احداث و سپس دو مادی از کنار زایندهرود به سمت مزارع شاخ میان و شاخ کنار، حفر شد.
وی با اشاره به فاصله این مزارع با شهر ورزنه، ادامه میدهد: در مزارع شاخکنار قلعهای وجود داشت که فقط مردان در آن سکونت میکردند و خانوادههایشان در ورزنه بودند و پس از چند ماه برای دیدن اهل و عیال به شهر باز میگشتند.
بنویدی میافزاید: هندوانه، گندم، پنبه از کشتهای عمده و هر ساله اطراف زمینهای تالاب گاوخونی بود و البته در مزارع شاخمیان و شاخکنار از "گاو چاه"(یعنی استفاده از نیروی گاو برای آب کشیدن) و هدایت آن به زمینها استفاده میشد.
به گفته این کشاورز مردم دام زیادی در اطراف علفزارهای وسیع حاشیه گاوخونی پرورش میدادند به طوری که در مواقعی از سال گاوها را در اطراف تالاب به حال خود رها میشد. گرگ، کفتار و گراز هم زیاد در اطراف تالاب و دیده میشد و تماشای زندگی و پرواز لکلک و مرغابیها برای مردم این مناطق بسیار لذتبخش بود.
بندی سنگی برای 16 مزرعه
به گزارش ایسنا، بند سنگی و تاریخی مروان در حوالی شرق زیار به دلیل تغییر مسیر رودخانه رو به تخریب است و جای آن را بند بتونی رودشت در نزدیکی بخش جلگه گرفته است؛ در ادامه مسیر زنده رود در شرق نیز در همین بخش دو بند سنگی گلی و گندیج وجود داشته که امروزه صورت به سازههای بزرگ سیمانی درآمده است. در ابتدای بخش بن رود سازهای سنگی به نام بند "16 دِه" برای جمعآوری و هدایت بهتر آب رودخانه به مادی بزرگی به همین نام و به طول 40 کیلومتر که از زمانهای گذشته احداث شده و هنوز هم کاملا سالم است، منتهی میشود.
رئیس کمیسیون کشاورزی و عمرانی شورای اسلامی شهرستان اصفهان، میگوید: بخش بن رود به مرکزیت شهر تاریخی ورزنه داری صحراهای زراعی مختلفی به نامهای "دیزی"، "یَسنا"، "جِبِش"، "هِنجیگرد" و ... است که سهم آب آن از مادی معروف "16 دِه" تأمین میشد.
مجید جابر میافزاید: در نزدیکی روستای فارفان یعنی حدود 15 کیلومتر قبل از شهر ورزنه، بندی سنگی به نام "16 دِه" برای جلوگیری از طغیان و نیز جمعآوری آب و هدایت به سمت مادی یاد شده احداث کرده بودند که بارها مرمت شده و هنوز کاملا سالم است.
این عضو شورای شهر ورزنه، خاطرنشان میکند: این مادی به طول تقریبی 40 کیلومتر پس از آبرسانی به روستاها و مزارع بخش بنرود به صحرای معروف "دیزی" ختم میشود که این صحرای زراعی با هشت سهم جزئی آخرین نطقه کشاورزی ثبت در طومار منسوب به شیخ بهایی است.
جابر تاکید میکند: هیچ سهم آبی برای روستاها و یا همان دو مزرعه بزرگ معروف "شاخ میان و شاخ کنار" در طومار تقسیم نامه زنده رود از" مادهی 16 دِه" ذکر نشده است، چرا که حقآبه این زمینها با تالاب گاوخونی است و دارای دو مادی جداگانه بودهاند.
وی ادامه میدهد: سهم آب تالاب بینالمللی گاوخونی سالانه 176 میلیون مترمکعب است که از قدیم در طومار تقسیمان نیز دو سهم بری آن تعیین کرده بودند. ورزنه با تالاب گاوخونی 35 کیلومتر فاصله دارد، مسافت این شهر با بند سنگی شاخ کنار حدود 20 کیلومتر است، این بند طول حدودی 60 و ارتفاع تقریبی دو متر دارد و تاریخ ساخت آن را به حدود بیش از یکصد سال قبل میرسد که هدف از احداث آن در فاصله 10 کیلومتر با دلتای ورودی گاوخونی جمعآوری آب برای کشتزارهای حوالی تالاب بوده است.
کشتزارهای گاوخونی، حاصلخیزترین مزارع شرق
جابر با بیان اینکه احتمالاً این بند در زمانهای قبل هم وجود داشته اما به مرور زمان تخریب شده باشد، یادآوری میکند: هر صحرای زراعی با هر هکتار زمین که باشد شش دانگ یا 72 "حَبّه" است اما اراضی زراعی اطراف گاوخونی هفت دانگ و "84 حَبِّه" حساب شده است.
وی با بیان اینکه واژه "شاخ" به دلیل جدا شدن دو مادی از رودخانه و هدایت آن به سمت زمینهای آن دو منطقه بیان شده است، میگوید: طول تقریبی مادیها نیز به هفت کیلومتر میرسید که البته سالهاست دهانه ورودی آن از سمت زنده رود مسدود و خشک شده اما صحرای شاخ کنار سمت شمال و شاخ میان سمت جنوب رودخانه و کل وسعت زمینهای زراعی هر دو مزرعه حدود 2800 هکتار است.
رئیس کمیسیون کشاورزی و عمرانی شورای اسلامی شهرستان، تصریح میکند: زمینهای قابل کشت اطراف گاوخونی خاک حاصلخیزتری به نسبت مزارع ورزنه و بخش بنرود دارد چرا که به دلیل همجواری با تالاب آب سطحی زیادی داشته و انتهای آبرفت روخانه واقع شده است، کشاورزان نیز با حفر مادیهای بزرگ، جویهای آب، چاههای سطحی و ...آب مورد نیاز زراعت را تأمین میکردند.
جابر میافزاید: یک دلیل نامگذاری شاخ میان قرار داشتن آن منطقه بین رودخانه و تپههای ماسهای است و علت دیگر هم واقع بودن بین جنگل بوته گز و نیزارها ذکر شده است.
وی محدوده زمینهای مزارع شاخ کنار را از بند یاد شده تا حد "خَمِ چَمِه چِه "، "گولیهای گود" و " کوهسیاه" بیان کرده و میگوید: خاندانهای کوهستانی، نائینی، میرمیران و ...مالکان شاخ میان و شاخ کنار بودند.
خشکی زمینهای کشاورزی پس از احداث سد زایندهرود
این عضو شورای شهر ورزنه تصریح میکند: این افراد در اطراف ورزنه نیز زمینهای زیادی داشتند اما طبق برنامه اصلاحات ارضی سال 42 و به دنبال آن پس از انقلاب بیشتر این اراضی بین کشاورزان تقسیم شد و بخشی نیز جز اراضی ملی شد.
به گفته جابر هندوانه و پنبه مرغوب زمینهای این دو مزرعه بزرگ شهرت زیادی داشت و کشاورزان آن دو صحرا به اضافه سایر مردم بخش بن رود دامهای بزرگی همچون گاو را در اطراف گاوخونی برای چرانیدن رها کرده و سپس چند ماه به سراغ آنها میرفتند.
وی ادامه میدهد: اما مشکل متروکه شدن و خشک شدن این دو صحرای زراعی از زمان ساخت سد زایندهرود در اواخر دهه 1340 در جهت آبگیری صنایع بزرگ آغاز شد چرا که موجب کاهش ورود آب به سمت تالاب گاوخونی و این دو مزرعه شد و خشک شدن اراضی و متروکه شدن قلعه شاخ کنار از جمعیت را رقم زد.
این عضو شورای شهر ورزنه خاطرنشان میکند: مردم بندهای سنگی را برای مقابله با طغیان آب و استفاده کشاورزی میساختند اما سدهای بتونی بزرگ دستکاری در رژیم طبیعی رودخانه محسوب میشود چرا که با احداث آنها پایین دستترین نواحی رودخانه دیگر توان گرفتن آب را نخواهند داشت.
جابر میگوید: پس از احداث سد زایندهرود به تدریج مزارع دیزی و سایر صحراهای زراعی بخش بن رود خشک شد و به دنبال خشکسالیهای اخیر و تمام شرق اصفهان نیز شد که شرح حال آن بر همگان مشخص است.
قلعه شاخ کنار بنایی صفوی است
وی در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: در مزارع شاخ کنار قلعه و مجموعهای خانه خشتیای که احتمال میدهیم از عصر صفویه احداث شده باشد وجود دارد اما هنوز به ثبت ملی نرسیده اما در مزرعه شاخ میان قلعهای ساخته نشده بود.
جابر با بیان اینکه با توجه به نزدیکی قلعه شاخ کنار به گاوخونی این مکان حکم یک مرکز تفریح و شکار را داشته است، تصریح میکند: در صحرای "دیزی"، "جبش" و "تِچویز" نیز قلعههایی برای استراحت کشاورزان و نیز مقابله به دزدان و ...ساخته بودند که هنوز آثار آن وجود دارد. به نظر میرسد ساخت قلعه، بند شاخ کنار و حفر مادیها در یک دوره تاریخی یعنی عهد صفویه با هم صورت گرفته است.
وی ادامه میدهد: در حال حاضر علیرغم غیرقابل کشت بودن این مزارع به دلیل مرغوبیت خاک، پوشش گیاهی و علفی قابل توجهی در برخی از قسمتهای این دو مزرعه بزرگ مشاهده میشود.
جابر در خاتمه با ابراز امیدواری از طرح اعطاء پسابها برای تالاب بینالمللی گاوخونی، تاکید میکند: احیاء تالاب به معنای زنده کردن کشاورزی شاخ میان و شاخ کنار است چرا که این دو مزرعه حقآبه دار گاوخونی هستند.