یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها ورزش ۱۰ چالش بزرگ فوتبال ایران در سال گذشته؛ سرانجام تبانی کردن یک «ف.ک» واقعی در فوتبال بیمار ایرانی

ورزش

۱۰ چالش بزرگ فوتبال ایران در سال گذشته؛ سرانجام تبانی کردن یک «ف.ک» واقعی در فوتبال بیمار ایرانی

سال ۱۳۹۲ به رغم صعود ایران به جام‌جهانی بیشتر به سال فساد در فوتبال ایران معروف شد؛ سالی که در آن پرونده‌های گوناگونی از فساد و تبانی در فوتبال ایران برملا شد و خبر از هیولای بزرگتری می‌دهد که در فوتبال بیمار ایرانی زندگی می کند.

shock drop air force 1 full uv reactive | Jordan 1 Retro High OG University Blue (PS) - 134 - AQ2664 - nike shox pet print pages for kids free dinosaur

گرچه حضور در جام‌جهانی می‌توانست نقطه عطف فوتبال ما باشد اما فوتبال بیمار ایرانی آنقدر در سال گذشته سوژه داشت که سرانجام پرونده‌های فساد در فوتبال به عنوان محور گزارش سال فوتبال ایران خودنمایی کند.


به گزارش «تابناک»، سال پر فراز و نشیب فوتبال ایران با حاشیه های فراوانش به پایان رسید اما سرانجام بسیاری از این حاشیه‌ها در همین سال مشخص نشد و کارشان به سال جدید کشیده شد؛ اما هر چه بود امسال بیش از هر وقت دیگر پرده از فساد در فوتبال ایران برداشته شد. سالی که اندکی پرده از فساد در فوتبال ایران کنار رفت و پلشتی‌های آن نمایان شد.

گزارش زیر نگاهی دارد به ده چالش بزرگ سال فوتبال ایران.


عاقبت «ف.ک» در کوزه افتاد

باشگاه شهرداری تبریز از جمله باشگاه‌های قدیمی فوتبال بود که موج فوتبالی که تراکتورسازی ایجاد کرد قصد بازگشت به سطح اول فوتبال ایران را داشت و می‌خواست دوباره قطب فوتبال ایران در آذربایجانشرقی را احیا کند. آن‌ها که بعد از دوازده سال در سال ۱۳۸۹ به جام خلیج فارس راه یافته بودند نتواستند حضور طولانی در لیگ برتر سال ۹۱-۱۳۹۰ داشته باشند و در پایان فصل در حالی که در میانه راه میثاقیان را اخراج و درخشان را روی نیمکت نشانده بودند نهایتا در جایگاه شانزدهم جدول قرار گرفتند و به لیگ یک سقوط کردند.

آنها اما فصل بعد بار دیگر قهرمان لیگ یک شدند تا با دریافت جواز حضور در لیگ برتر لقب آسانسور فوتبال ایران را به خود بگیرند اما دیری نگذشت که در پی شکایت‌های صورت گرفته از سرمربی این تیم، فراز کمالوند، و رفتار مدیران این تیم کمیته انضباطی فوتبال ایران به دلیل محرز شدن تبانی این تیم را از حضور در لیگ برتر محروم کند و فراز کمالوند هم دو سال از حضور در میدان فوتبال محروم شود. باشگاه شهرداری تبریز در واکنش به این حکم به کمیته استیناف فدراسیون فوتبال اعتراض کرد که در نتیجه، کمیته استیناف نیز این باشگاه را به لیگ دسته ۲ فرستاد. علیرضا نوین، شهردار تبریز نیز در اعتراض به این حکم، تمام فعالیت‌های باشگاه شهرداری را در تمام رشته‌های ورزشی، تعطیل کرد. این شاید از معدود پرونده‌هایی بود که در فوتبال ایران به نتیجه رسید و مجازاتی متناسب با جرم برای متخلفان در نظر گرفته شد.


«قلیان گیت» یا خطایی بزرگتر؟

نیمه‌های دی‌ماه امسال بود که عادل فردوسی‌پور در برنامه نود یکی از چالش‌های بزرگ فوتبال ایران را ایجاد کرد. او با گفت‌وگوی تلفنی با یکی از متصدیان کافی‌شاپ هتلی در کیش که میزبان تیم ملی زیر ۲۲ سال ایران بود از اتفاقی پرده برداشت که به «قلیان گیت» در فوتبال ایران مشهور شد.

گویا در جریان اردوی تیم زیر ۲۲ سال ایران در کیش تعدادی از ملی‌پوشان و اعضای کادر فنی با حضور در کافی‌شاپ هتل قلیان کشیده‌اند و عجیب‌تر اینکه هزینه هتل را هم پرداخت نکرده‌اند و همین مسئله موجب شد تا متصدی کافی‌شاپ روی خط برنامه نود بیاید و از این مسئله پرده‌برداری کند. این ماجرا سرو صدای زیادی در روزنامه‌های کشور کرد و مثل همیشه بعد از جنجالی شدن نهادهای حقوقی فدراسیون به تکاپو افتادند تا با عاملان این ماجرا برخورد کنند. اما بعد از همه این هیاهوها هیچ اتفاقی رخ نداد و سرانجام این پرونده هم مشخص نشد.

تنها این حجت الاسلام علیپور بود که با یک مصاحبه نابجا و زودهنگام از محرومیت پیام صادقیان و محسن مسلمان دو بازیکن جوان تیم پرسپولیس خبر داد. علی‌رغم انتشار فایل صوتی حرف‌های علیپور وی این موضوع را تکذیب کرد اما این تکذیب هم کارگر نیفتاد و این دو بازیکن پرسپولیس در ادامه فصل و در بیشتر ورزشگاه‌ها با واکنش‌های منفی تماشاگران مواجه شدند. در حالی که برخی خبرنگاران از وجود موضوعات دیگر در این پرونده خبر می‌دهند و دامنه آن را تنها به قلیلان محدود نمی‌کنند اما این پرونده هم در میان هیاهوهای فوتبال گم شد و هیچ‌گاه پرده از واقعیت آن برداشته نشد.


پرونده البدر بندر کنگ، نماد پاکدستی فوتبال ایران

گویا تبانی در لیگ یک فوتبال ایران مسئله‌ای عادی و طبیعی است. یکی دیگر از پرونده‌های مربوط به تبانی در فوتبال ایران که امسال سروصدای زیادی به پا کرد پرونده دو تیم البدر بند کنگ و مس سونگون ورزقان بود که در پایان تیمی که تبانی کرده بود با حکم کمیته انضباطی فوتبال ایران به یک دسته بالاتر صعود کرد تا پاداش تبانی خود را به این ترتیب بگیرد. ماجرا به زمانی باز می‌گردد که بعد از شکایت‌های متعدد دو تیم از هم کمیته انضباطی تیم البدر را به تبانی متهم کرد ولی از آنجایی که با تعلل معنادار برخی اعضای فدراسیون زمان اجرای حکم به تعویق افتاد و در آن زمان البدر د ر لیگ یک در حال بازی بود کمیته انضباطی به این مسئله حکم داد که امتیازات در همان لیگ یک از این تیم کسر شود و به این ترتیب تیمی که حتی در حکم کمیته انضباطی هم به تبانی آشکار آن اشاره شده بود با خیال راحت در لیگ یک به حیات ورزشی خود ادامه داد.

نکته جالب‌تر اینجاست که وقتی افکار عمومی نسبت به این مسئله حساس شد رئیس فدراسیون فوتبال اعلام کرد که به دلیل سرمایه گذاری‌هایی که این تیم انجام داده نمی‌توانند آن را به لیگ دو بازگردانند. به آن ترتیب در سالی که به سال فساد در فوتبال ایران مشهور شده پرونده تیم البدر بندر کنگ به نماد پاکدستی فوتبال ایران مشهور شده است.


غش کرد و محروم شد!

قضاوت جنجالی محسن قهرمانی در دیدار پرسپولیس و سپاهان و اتهام «غش کردن» به او که از سوی علی دایی مطرح شد سرآغاز پرونده جنجالی بود که به زعم بسیاری برای برملا نشدن اسرار بیشتر از پشت پرده فوتبال ایران «ماست‌مالی» شد اما با گشوده شدن پای فیفا به این ماجرا هنوز هم نمی‌توان آن را خاتمه یافته دید. حجم اخبار حول این ماجرا چنان زیاد بود که تقریبا همه از ابعاد آن خبر دارند و نیاز به توضیح واضحات نیست فقط اینکه در این پرونده‌ هم با همه تلاشی که برای «ماست‌مالی» آن شد «تبانی» در فوتبال ایران آشکار شد و کمیته انضباطی صراحتا بیان کرد که داوری در سطح اول فوتبال ایران با دریافت پول سعی در تغییر نتیجه یک مسابقه داشت. حکم عجیب کمیته انضباطی موجب شد تا دو ماه بعد از صدور آن و گمان فدراسیون بر فیصله یافتن این پرونده پای فیفا به آن باز شود و ممکن است در سال جدید اخبار مهم‌تری از این پرونده به گوش برسد.


«ممد آقا» آکتور سینما

فوتبال ایران امسال یک چهره جنجالی داشت، البته چندان هم ناآشنا نبود و در سال‌های قبل تا بخواهید جنجال به‌پا کرده بود. اما تکنیک‌های امسال محمد مایلی‌کهن برای جنجال آفرینی موجب شد تا خیلی‌ها لقب «بازیگر» سال را به وی بدهند.

مایلی‌کهن که سال را با هدایت تیم فوتبال صبا در قم آغاز کرده بود بعد از یک نیم‌فصل حضور در این تیم از سوی مدیران باشگاه از کار برکنار شد تا فرصت بیشتری برای خبرسازی داشته باشد. او که یک نیم‌فصل روی نیمکت صبا نشسته بود نیم‌فصل بعدی را روی مصاحبه علیه نیمکت پرسپولیس تمرکز کرد و تا توانست علیه علی دایی یا به قول خودش «آقا قلدره» فوتبال ایران مصاحبه کرد. او در این راستا دست به افشاگری هم زد و با پرده‌برداری از رقم قرارداد علی دایی با پرسپولیس گفت که دایی بازی ایران و ازبکستان را لغو کرد تا خودش برای پیگیری دریافت گرین‌کارتش به آمریکا برود. حضور مایلی‌کهن در ورزشگاه انزلی با لباس رفتگران، بعد از آنکه او حرف‌های دایی در نود را توهین به رفتگران قلمداد کرد پرده دیگری از هنرنمایی‌های وی بود. او سرانجام در یک گفت‌وگوی تلفنی با برنامه نود و با ابراز علاقه به یک خواننده آن‌ور آبی تا مرز ممنوع‌التصویر شدن در صدا و سیما پیش رفت. ماجرای دعواهای رسانه‌ای او دایی هنوز تمام نشده و در سال جدید هم باید شاهد مصاحبه های این‌دو علیه هم باشیم.


هنرنمایی روی دیوار مسی

ماجرای ایرانی‌ها و لیونل مسی هم نماد کامل از دو سوی بام افتادن بود. در حالی که کار اصلی فوتبال ایران و لیونل مسی در تابستان سال ۱۳۹۳ خواهد بود سال ۱۳۹۲ سال رویارویی ایرانی‌ها و مسی بود. اندکی بعد از هم‌گروهی ایران با آرژانتین موج عجیبی در فیسبوک به راه افتاد که کسی از منشاء آن خبری نداشت. ایرانی‌های حاضر در این شبکه اجتماعی با حمله به صفحه رسمی لیونل مسی حسابی از خجالت او و خانواده‌اش درآمدند.
اندکی بعد از این ماجرا و پس از آنکه استاد مشایخی در برنامه نود این عمل را تقبیح کرد بار دیگر ایرانی‌ها به صفحه مسی حمله کردند تا از او دلجویی کنند و فرهنگ بزرگ ایرانی آریایی را به او بشناسانند. همه این‌ها در حالی بود که مسی کمترین واکنشی به این مسئله نشان نداد. کار البته به اینجا هم خاتمه نیافت و باشگاه استقلال پیش‌قدم شد تا استاد مشایخی را به عنوان سفیر فرهنگی ایران عازم سفری به بارسلونا کند تا وی ضمن بوسه زدن به کتف‌های مردانه مسی از او دلجویی کند. سفری که خدا را شکر هیچ‌گاه صورت نگرفت.


لژیونرهای نجات‌بخش

چند سالی است که مفهوم تیم ملی یک کشور از استعدادها و توانایی‌های داخل آن کشور پا فراتر گذاشته و مفهومی جهانی پیدا کرده است. حضور بازیکنان دو یا چند تابعیتی در تیم‌های ملی اتفاقی بوده که چندسال اخیر به کرات رخ داده است. حتی در برهه‌ای قطر، یکی از کشورهای متمول حاشیه خلیج فارس قصد خرید یک تیم ملی از بازیکنان کشورهای مختلف را داشت که بعد از تغییر تابعیت چند بازیکن با مخالفت فیفا مواجه شد.

در این میان اما ایرانی‌ها همواره به استعدادهای بیمشار داخلی خود می‌نازیدند تا اینکه کارلوش کی‌روش بعد از تجربه برانکو پای بازیکنان ایرانی پرورش یافته در خارج از کشور را به تیم ملی باز کرد. بازیکنان ایرانی که کیفیت بالاتری داشتند و از قضا و موثر هم واقع شدند و در صعود ایران به جام‌جهانی نقش موثری داشتند. اما حضور آنها در تیم ملی با انتقاد برخی‌ها مواجه شد. آنها با دادن لقب نژادپرستانه «دو رگه» به این بازیکنان از حضور کسانی که در تیم ملی حتی به فارسی نمی توانند صحبت کنند هم اعتراض کرده بودند. اوج این اعتراض‌ها وقتی بود که دنیل داوری دروازه‌بان تیم ملی در بازی با گینه دو گل آسان دریافت کرد. با همه این‌ها تاثیر بازیکنانی چون دژاگه و گوچی در ترکیب تیم ملی چنان بود که مردم و افکار عمومی بر خلاف گروه منتقدان با آغوش باز از آنها استقبال کردند و در جام‌جهانی هم به آنها دل‌بسته‌اند.


ذوق‌زدگی خارجی

عکس معروفی در تاریخ فوتبال ایران وجود دارد که می‌توان از آن به عنوان بخشی از گذار فوتبال ما به سوی بزرگ و بالغ شدن یاد کرد. آن هم عکس معروف خاویر کلمنته در حین ورود به ایران است که حضور مقامات بلندپایه فوتبال در کنار او چنان است که هر آینه ممکن بود کلمته از پله‌های فرودگاه سقوط کند. امسال هم از این دست ذوق‌زدگی در  برابر مهمان‌های خارجی کم نداشتیم. خصوصا وقتی که هم سپ بلاتر به تهران آمد و هم مالدینی با تیم پیشکسوتان میلان برای بازی با پرسپولیس! این فقط در میدان مسابقه نبود که هدیه گرفتن پیراهن مالدینی حاشیه‌ساز شد، حتی کار به صدا و سیما هم کشیده شد و دو برنامه پرطرفدار تلویزیون برای روی آنتن بردن بازیکنان میلان با هم رقابت جانانه‌ای داشتند.


خداحافظی‌های خاکستری

امسال شاهد خداحافظی دو بازیکن محبوب از فوتبال بودیم. خداحافظی‌هایی که چنان بی‌سروصدا انجام شد که قلب هوادارن این بازیکنان را به درد آورد. نخست این مهدی مهدوی‌کیا، بازیکن محبوب تیم ملی و باشگاه پرسپولیس بود که بعد از جا نداشتن در ترکیب تیم یحیی گل‌محمدی بازی دیدارنهایی جام‌حذفی را بازی خداحافظی خود معرفی کرد. اما شکست پرسپولیس در این بازی موجب شد تا خداحافظی مهدوی‌کیا تحت‌الشعاع قرار گیرد و بسیاری از پیشکسوتان از نحوه برگزاری بازی خداحافظی او انتقاد کنند. اعتقاد نداشتن یحیی به مهدوی‌کیا و فرستادن او در آخرین دقایق بازی به میدان در کنار واگذاری بازی در ضربات پنالتی موجب شد تا مهدوی‌کیا یکی از دردناکترین خداحافظی های فوتبالی را تجربه کند.


اما این تنها خداحافظی سال نبود. استقلالی‌ها هم بعد از پرسپولیسی‌ها امسال ستاره تیم‌شان را از دست دادند. فرهاد مجیدی محبوب‌ترین ستاره باشگاه استقلال به یکباره و بدون اطلاع قبلی در نیم‌فصل و در روزهایی که استقبالی از بازی‌های فوتبال نمی‌شد در ورزشگاه تقریبا خالی آزادی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. خداحافظی او با واکنش هواداران همراه بود و آنها حتی با حضور مقابل منزل مجیدی خواهان بازگشت او شدند. خبر فوت یک هوادار جوان استقلال در پی این خداحافظی ابعاد رفتن مجیدی را دراماتیک‌تر کرد.


مورد عجیب تیم فوتبال بانوان ایران

محرومیت هفت بازیکن از حضور در رقابت‌های فوتبال بانوان تا مشخص شدن جنسیتشان یکی از موضوعاتی بود که علاوه بر ایران ابعاد جهانی پیدا کرد و روزنامه‌های بسیاری در دنیا به آن پرداختند. حضور دوجنسه ها برای نخستین بار نیست که در تیم ایران حاشیه‌ساز می‌شود و همیشه از آن صحبت‌های در میان بوده اما این برای نخستین‌بار است که به صورت رسمی اعلام می‌شود که این هفت بازیکن تا زمان مشخص شدن جنسیتشان از حضور در میادین فوتبال محرومند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه