یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست تازه‌ها خبر پزشکی اجتماعی چیست؟ - بخش نخست

خبر

پزشکی اجتماعی چیست؟ - بخش نخست

برگرفته از تارنمای ایرانچهر

 

دکتر محمد مهدی بهشتی

در نخستین سال های سده نوزده میلادی، گسترش فقر ، بیکاری و بیماری های زاییده از انقلاب صنعتی  در کشورهای اروپایی  ، زمینه ساز پدیدآمدن یک رشته علمی در دانش پزشکی شد . کوشندگان این رشته علمی که « پزشکی اجتماعی » ( community medicine ) نامیده شد ، تلاش می کردند تا اثر عامل ها و نارسایی های اقتصادی و اجتماعی بر تندرستی و بیماری را نشان دهند و شرایطی را برای زندگی شهروندان پیشنهاد کنند که به دسترسی به « جامعه تندرست » بیانجامد .

    در این رشته نوپدید علمی ، مفهوم های اساسی مانند علم پزشکی ، پزشکی اجتماعی ، بهداشت عمومی ، پزشکی پیشگیری ، بهداشت اجتماعی ، بیمار، درمان سلامت فردی ، تندرستی اجتماعی ، سلامت روح و جسم ، همه وهمه ، از نو تعریف شدند. دامنه خدمات پزشکی اجتماعی از پیشگیری از بیماری آغاز می شود و گسترش سلامت ، شفابخشی و بازسازی در پهنه اجتماع را در بر می گیرد و چتر حمایت خود را بر سر همه لایه های اجتماع ،  چه در زمان بیماری و چه در زمان سلامت ، می گیرد .

در واقع « پزشکی اجتماعی » در رفتار و کردار پزشکان دوران باستان در ایران و مصر و یونان ، بزرگانی همچون تریتا [ ۱ ] ، پزشک ایرانی ؛ ایمهوتپ ، پزشک مصری ؛ و بقراط ، پزشک یونانی زاده شد . گسترش و ژرف ترشدن مفهوم « اخلاق در  پزشکی » در دوره های گوناگون ، و حتا در دوران خفقان آمیز حاکمان اموی و عباسی ، در ایران با پدیدارشدن پزشک – فیلسوفانی همچون  پور سینا  و کتاب او « قانون » که از مهمترین کتاب های پزشکی در تاریخ این دانش بشری است ، ادامه یافت .

 

تندیسی از ایمهوتپ ، پزشک مصر باستان
تندیسی از ایمهوتپ ، پزشک مصر باستان

بقراط ، پزشک یونان باستان
بقراط ، پزشک یونان باستان

یک نقاشی اروپایی از « پور سینا » ، پزشک ایرانی  که در آن جمله  « پور سینا ، شهریار پزشکان » دیده می شود .
یک نقاشی اروپایی از « پور سینا » ، پزشک ایرانی که در آن جمله « پور سینا ، شهریار پزشکان » دیده می شود .

 

«پزشکی اجتماعی  » به گونه خاص و با تعریف امروزی آن  ، برای نخستین  بار در سال ۱۸۴۸، از سوی دو پزشک اروپایی به نام های کارل ویرشو و جورج  نیومن  به کار برده شد. در سالهای سده  نوزدهم که انقلاب صنعتی و فرهنگی اروپا آغاز شده بود وساختارهای کهن در حال فروپاشی بودند و فرهنگ ، علم و هنر جامعه اروپایی در حال بازسازی ، دگرگونی ، بحران و انقلاب بود . در این زمان  « دانش »  پزشکی در کنار خرافه و دیدگاه های پزشکی سنتی و زیر نظارت  دانشمندان و پزشکان متعصب اروپا و مقامات  بود .  مقامات کلیسا ، هر آرمان و اندیشه تازه پزشکی  را مورد تفتیش  قرار می دادند . در چنین اوضاع و احوال خفقان آمیزی بود که دکتر کارل  ویرشو و دکتر نیومن ، آسیب شناس مفهوم « پزشکی اجتماعی » را با اندیشه « بهداشت همگانی » ، پزشکی جامعه نگر را  با  طرح « سلامت اجتماعی »  و « سلامت روحی » در کنار سلامت اقتصاد خانواده برای نخستین  بار تعریف کردند و آن را به عنوان « ضامن سلامت کامل جامعه » به جهانیان شناساندند .

 

نقاشی ای  از چهره  دکتر  کارل رودلف  ویرشو ، از پیشنهادکنندگان مفهوم « پزشکی اجتماعی »
نقاشی ای از چهره دکتر کارل رودلف ویرشو ، از پیشنهادکنندگان مفهوم « پزشکی اجتماعی »

 

این طرح مخالفت  و خشم سیاستمدارانی همچون بیسمارک را برانگیخت ؛ چرا که « خواسته های اجتماعی » را ژرف تر می کرد  و سبب دگرگونی بیشتر جامعه می شد. . از قضا همزمان با این تفکر، بینش دیگری در حال رشد بود : تئوری پاستور و کشف میکرب که جهان پزشکی را دگرگون کرد . در گیر و دار تحولات اجتماعی دوره رنسانس و انقلاب صنعتی ، پیداشدن تنها یک مجرم که سبب بیماری ها  می شد و علت بیماری های همه گیر همچون وبا و طاعون و … بود ، بزرگترین شادمانی را برای سیاستمداران وقت به ارمغان آورد . پاستور با کشف بزرگ خود عامل بیماری ها را معرفی کرد و بدین ترتیب ، میکرب ها  تنها دلیل همه مشکلات بهداشت و تندرستی دانسته شدند . با این کشف اساس دانش پزشکی دگرگون شد . از آنجا که روشن شد گونه های  میکرب ها ، انسان و جانداران دیگر را به  بیماری های جورواجوری دچار می کنند ، و برای هر یک خصوصیتی متفاوت تعریف شد و داروئی خاص برای درمان هر بیماری ساخته شد ، جهان پزشکی دستخوش انقلابی شگرف شد . دانشکده های بسیار برای آموزش پزشک در سراسر جهان تاسیس شد و دانشکده های داروسازی برای ساخت انواع داروها آغاز به کار کردند . چنین بود که چرخه ای بزرگ از هزینه و پول و اعتبار برای گرداندن این ماشین بزرگ مبارزه با میکرب ها و درمان بیماری ها پدید آمد  . با این روند ، دانش پزشکی تنها به خدمت بیماران درآمد و همه کوشش آن در راه شناخت انواع بیماری ها به کار گرفته شد . این چنین شد که « پزشکی جامعه نگر» بیش از پنجاه سال ، به دور از هیاهوی جهان پزشکی ، در گوشه ای به زندگی خود ادامه داد.

پی نوشت :

۱. تریتا نخستین پزشک آریایی بوده است‌ . چنان که در وندیداد ، فرگرد ۲۰  ، بند ۱-۲ آمده است : « زرتشت از اهورامزدا پرسید :  کیست در میان پرهیزگاران‌، دانایان‌، کامکاران‌، توانگران‌، رایومندان‌، تهمتنان‌، پیشدادیان‌، نخستین کسی که ناخوشی را باز داشت‌، مرگ را باز داشت‌ ، زخم نیزه پران را باز داشت‌، گرمای تب را از تن مردم باز داشت ؟

   اهورا مزدا در پاسخ فرمود‌ : ای اسپیتمان زرتشت  ! تریتا در میان پرهیزگاران‌، دانایان‌، کامکاران‌، توانگران‌، رایومندان‌، تهمتنان‌، پیشدادیان نخستین کسی است که ناخوشی را باز داشت‌ ، مرگ را باز داشت‌ ، زخم نیزه پران را باز داشت‌ ، گرمای تب را از تن مردم باز داشت‌ ».
از نوشته‌های کتاب های گوناگون به زبان پهلوی چنین برمی‌‌آید که تریتا در جراحی نیز دست داشته است‌، به نوشته بندهش : «اهورامزدا کاردی جواهرنشان به تریتا بخشید تا با  آن عمل جراحی را انجام دهد».
تریتا در هندوستان نیز نخستین پزشک آریایی شناخته می‌‌شود. پس می‌‌توان گفت تریتا  درهنگامی زندگی می‌‌کرده است که آریاییان هند و ایران از هم جدا نبوده‌اند و پزشکی این دو گروه وابسته به یکدیگر بوده است‌.
واژه‌ی انگلیسی  « treatment » از ریشه‌ی  واژه « تریتا  » سرچشمه گرفته است .

۲. ایمهوتپ ( ۲۶۵۰ – ۲۶۰۰ پیش از میلاد ) ، نخستین پزشک مصری ،  فیلسوف ، معمار ، مهندس  ، شاعر  و صدر اعظم  فرعون جوزر .

۳. بقراط ، بزرگ‌ترین حکیم یونانی ( ۴۶۰- ۳۷۵ پیش از میلاد )  همزمان با افلاطون و روزگار پادشاهی بهمن درازدست  در ایران . سوگندنامه او در دانش پزشکی از منابع مهم اخلاق پزشکی  است .

      ادامه  دارد

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید