تاریخ معاصر
نفت شمال
- تاريخ معاصر
- نمایش از جمعه, 20 خرداد 1390 18:29
- بازدید: 5237
برگرفته از تارنمای آذرپادگان
دکتر هوشنگ طالع
در دی ماه 1322، نمایندگانی از سوی شرکت شل (انگلستان) و در اسفند ماه همان سال، نمایندگان شرکت نفتی استاندارد واکیوم (آمریکا) به تهران آمدند تا درباره امتیاز نفت با دولت ایران گفتگو کنند. حضور آمریکاییها برای کسب امتیاز نفت، مشکلات و سختیهای ایران را که در باتلاقی از مصایب ناشی از اشغال کشور دست و پا میزد، بیشتر کرد. زمان برای تقاصای امتیاز نفت از سوی آمریکاییها چنان ناشیانه برگزیده شده بود که حتا عناصر برجستهی آمریکا در تهران را نیز شگفت زده کرد:
نفت در هدفهای ملی آمریکا در خاور میانه جای ویژهای داشت ولی در ایران سال 1944 (1322) این بخش از برنامههای ما، بیش از آن که مادهای حیات بخش باشد، آتش افروز بود. شگفت آور است که دولت ما در بحبوحهی جنگ و در یک منطقهی بیثبات برای کسب امتیاز نفت اقدام کرد و نیز شگفتآور است که با وجود صمیمیتی که در هم کاری میان سه قدرت بزرگ و دسترسی مادی به مواد خام وجود داشت، تقاضای امتیاز را بدون مشورت قبلی با اتحاد شوروی و در نظر گرفتن اصول مورد قبول سه دولت به عمل آورده باشد، مگر آن که بگوییم یک بند و بست پنهانی با انگلستان کرده بود(1)....
در ژانویه 1944 (دی ماه 1322)، ارتش سرخ محاصرهی استالین گراد را در هم شکست و فیلدمارشال پاولوس فرمانده ارتش ششم آلمان تسلیم شد. ارتش سرخ در ماه فوریه (اسفند 1322) نیز به پیروزیهای خود ادامه داد. بدینسان در پایان زمستان، بخش بزرگ پیروزیهای آلمان در خاک روسیه از دست رفت.
در تیرماه 1323، نمایندگان شرکت نفتی سینکلر (آمریکا) نیز با پیشنهاد هایی به تهران آمدند. حضور نمایندگان دومین شرکت بزرگ نفتی آمریکا در تهران برای کسب امتیاز نفت، به پیچیدگی وضع افزود.
رقابت در صنعت نفت ممکن است در آمریکا امری عادی محسوب شود ولی وقتی دو کمپانی آمریکایی در ایران با هم میجنگند، تاثیر آن آشفته ساختن فکر ایرانیان است.(2)
برای رسیدگی به پیشنهادهای رسیده، به دستور محمد ساعد مراغهای نخست وزیر، کمیسیون ویژهای تشکیل شد. کمیسیون مزبور دو کارشناس آمریکایی را به عنوان مشاور استخدام کرد.(3)
روز پنجم شهریور ماه 1323، سفیر کبیر دولت ایران در مسکو، طی تلگرافی اطلاع داد که نمایندهی وزارت امور خارجهی شوروی به مستشار سفارت گفته است که دولت متبوع وی در نظر دارد برای بررسی و گفتگودربارهی نفت خوریان ]در اطراف شهر سمنان[،هیاتی را به ایران گسیل دارد.(4)
بدینسان، روسها که در اثر پیروزی علیه ارتش آلمان، اعتماد به نفس خود را باز یافته بودند، در پی گرفتن سهم برابر با انگلیسها، از منابع نفتی ایران برآمدند. چند روز بعد (سیزدهم شهریور ماه)، سفیر کبیر ایران در مسکو به اطلاع دولت ایران رسانید که “کافتارادزه”، معاون وزیر خارجه در ملاقات با وی گفته است که تا چند روز دیگر در راس هیاتی برای بررسی و گفتگو دربارهی نفت خوریان به ایران خواهد آمد.(5)
در روزهای پایانی شهریور ماه 1323، هیات مزبور به ریاست کافتارادزه وارد ایران شد و ضمن مسافرت به مناطق شمالی کشور، از نواحی نفت خیز و به ویژه منطقهی خوریان باز دید کرد.
پیشنهادهای شرکتهای غربی و نیز پیشنهاد شوروی، به ویژه حضور هیات شوروی در تهران، سوءظن بسیاری از ناظران سیاسی و نیز نمایندگان مجلس را برانگیخته بود. در سرسراهای مجلس شورای ملی و نیز در نطقهای پیش از دستور، آشکار و پنهان، سخن از این بود که دولت (دولت ساعد)، در پشت پرده با شرکتهای خارجی وارد داد و ستد شده است.
برابر پرسش برخی از نمایندگان، محمد ساعد در جلسهی علنی مجلس شورای ملی حضور یافت و توضیحات لازم را به عرض مجلس شورای ملی رسانید. وی خاطرنشان کرد که به دلیل حساس بودن مساله، کمیسیون ویژهای در حال بررسی پیشنهادهای گوناگون است.
اما با وجود گفتههای روشن نخست وزیر، بسیاری از نمایندگان مجلس، جراید ملی و میهن پرستان، از آن بیم داشتند که در اثر فشار نیروهای اشغالگر، تعهداتی به دولت تحمیل شود که به زیان کشور باشد. البته همین سوءظن نسبت به دولت پیشین یعنی دولت سهیلی نیز وجود داشت.
دولت پیشنهاد شرکتهای نفت شل، استاندارد واکیوم و سینکلر را به کمیسیون ویژه برای مطالعه فرستاد. اما این امر، نتوانست از سوءظنها در جامعه بکاهد. امروز آشکار است که دولت ایران در پی آن بود تا با تشکیل کمیسیونها، رایزنیها و...، به دفع الوقت پرداخته و گفتگو دربارهی نفت را به بعد از خروج نیروهای خارجی از ایران موکول کند. اما در آن دوران سخت، هیچ دولتی نمیتوانست این مساله را آشکارا بیان نماید.
در نخستین نشست هیات دولت ساعد (شنبه 11 شهریور 1323)، مساله امتیاز نفت و تقاضای شرکتهای خارجی مطرح شد. هیات دولت تصمیم گرفت که “قبل از روشن شدن اوضاع اقتصادی و مالی دنیا و استقرار صلح عمومی، اعطای هیچ گونه امتیاز خارجی برای منابع نفت، مقتضی و ضروری نمیباشد”.(6)
شورویها خواستار آن بودند که امتیاز نفت استانهای آذربایجان (غربی و شرقی)، گیلان، مازندران و بخش هایی از سمنان و چند ناحیه از شمال خراسان و از جمله قوچان، به آنان واگذار شود. تا پس از انجام اکتشافهای زمینشناسی، ناحیه امتیاز به صورت قطعی تعیین گردد.
کافتارادزه، چندین بار با نخست وزیر دیدار کرد و هر بار برای دستیابی به امتیاز نفت، لحن قاطعتری را به کار گرفت. بدین سان، ایران از سوی هر سه قدرت نظامی اشغالگر برای اعطای امتیاز نفت زیر فشار قرار گرفته بود. ایدن، وزیر امور خارجه بریتانیا در کنفرانس یالتا به مولوتف گفته بود: دولت انگلستان بر این نکته که دولت شوروی به نفت ایران نیازمند است، کوچکترین اعتراضی ندارد و سیاست دولت من این نیست که شوروی را از به دست آوردن امتیاز نفت شمال ]ایران[ باز دارد. زیرا ما به این نکته معترفیم که شوروی بازار طبیعی نفت ایران است”. (7) از سوی دیگر، دولت آمریکا از قبل نشان داده بود که هیچ مخالفتی با اعطای نفت شمال به روسها ندارد.(8)
کافتارادزه، با توجه به اشغال بخش بزرگی از کشور و نیز پیروزی های چشم گیر بر ارتش آلمان و نیز امکان به کار گیری حزب توده و سازمان های وابسته به آن، به عنوان اهرم فشار بر دولت، در موضع بسیاری نیرومندی قرار داشت. ساعد با وجودی که قصد دادن امتیاز به روس ها را نداشت، کوشید تا با طولانی کردن گفت و گوها، شاید، مفری پیدا شود.
من با آن که از نظر مجلس و دولت مطلع بودم که نباید هیچ امتیاز خارجی تا پایان جنگ داده شود، معذالک، چون آقای کافتارادزه نماینده ی یک دولت ؟ دوست بودند، تمام اظهارات ایشان را با کمال دقت به خاطر سپرده و به ایشان وعده دادم، به طور تفصیل آن را در هیات دولت مطرح کنم. همین کار را کردم. به علاوه با نمایندگان فراکسیون های مجلس نیز در این باب ملاقات و ایشان را از تمام جریان های امر مطلع ساختم. ولی با تمام حسن نیتی که در اظهار نظریات جناب آقای کافتارادزه به کار بردم، هم فراکسیون های موتلف مجلس و هم هیات دولت تاکید کردند که تا پایان جنگ نباید هیچ مذاکره امتیاز خارجی بشود...(9)
ساعد برای این که از طوفان خشم روس ها بکاهد و از واکنش شدید احتمالی آن ها بکاهد، به دیدن کافتارادزه در سفارت شوروی می رود:
بعد این جانب برای این که جناب آقای کافتارادزه را از جریان امر و رای دولت و مجلس مستحضر سازم، خودم به سفارت کبرای شوروی رفته و ایشان را ملاقات کردم و از جریان منفی در دولت و مجلس نسبت به امتیاز نفت خاطر ایشان را مطلع ساختم و مدتی میان من و ایشان صحبت و مذاکره شد و در نتیجه من اظهار داشتم که دوباره با دولت و مجلش و نمایندگان مجلس مذاکره خواهم کرد بلکه تلفیقی بین نظر دولت و مجلس و میسیون ]هیات[ حاصل شود. همین کار را هم کردم، ولی دولت و نمایندگان به همان رای سابق خود باقی ماندند...(10)
اما روس ها، احساس می کردند که نباید این موقعیت را از دست بدهند، به ویژه این که انگلیس ها و آمریکایی ها نیز در پی دست یابی به امتیاز نفت اند. اما مشخص ساعد، دولت ایران و مجلس شورای ملی، آماده بود که از دادن هر گونه امتیاز نفت تا پایان جنگ، به روس ها، آمریکایی ها و انگلیس ها، خودداری کند. از این رو، ساعد در دیدار با سادچیکف، این مساله را خیلی صریح به وی بازگو می کند:
چون کوشش بنده راجع به پیدا کردن راه حلی به نتیجه نرسید، مجبور شدم پس از دو جلسه، نظر دولت را به طور صریح به ایشان اظهار نمایم که با حسن نیت و میل به هم کاری و حسن روابطی که در میان هست، چون تصمیم دولت و مجلس بر این است که تا پایان جنگ، هیچ امتیاز خارجی داده نشود، بهتر است دولت دوست ما نیز این مذاکرات را به بعد از جنگ موکول نمایند.
جناب آقای کافتارادزه اظهار داشتند که این جواب به منزله ی رد پیشنهاد دولت شوروی است و موجب تیرگی روابط طرفین خواهد گردید.
بنده اظهار داشتم که این قضیه موجب نهایت تاسف و تاثر است و بنده حاضرم یک قدم عدول کرده، قبول نمایم که شما پیشنهادهای خودتان را بدهید تا ما مطالعه کنیم. ولی نتیجه را به بعد از جنگ موکول می داریم. لیکن ایشان قبول نفرموده و جواب دادند که در این صورت دادن پیشنهادات موردی ندارد... (11)
اما، شورویها که نتوانسته بودند از این راه به مقصود خود برسند، بر فشار افزودند. روسها با توجه به این که سرتاسر شمال کشور را در اشغال داشتند و حتا نیروهایی نیز در تهران مستقر کرده بودند، دست به قدرت نمایی زدند:
روز دوم آبان ماه 1323 (24 اکتبر 1944) ، کافتارادزه معاون کمیساریای امور خارجه شوروی، در محل سفارت آن کشور در تهران، یک کنفرانس مطبوعاتی برپا کرد. وی در برابر خبرنگاران و نمایندگان خبرگزاریهای خارجی و داخلی، دولت ایران را زیر حملات سخت قرارداد. در مصاحبهی مطبوعاتی مزبور، کافتارادزه اعلام کرد:
مناسبات میان ایران و شوروی کماکان دوستانه میباشد.در عین حال، رویهی غیر صمیمانه و غیردوستانهای که از طرف دولت ایران نسبت به دولت شوروی اتخاذ گردیده است، همکاری نمایندگان دولت شوروی را با دولت ساعد در آتیه امکانناپذیر ساخته است... دولت ایران از بهره برداری از منابع نفت خیز خود، منافع زیادی به دست خواهد آورد. هیات دولت شوروی انتظار دارد که پیشنهاد دولت شوروی پذیرفته شده و دولت ایران نمایندگان خود را برای عقد قرارداد، بدون این که کار به تاخیر افتد، تعیین نماید(12)...
سه روز بعد از مصاحبه ی مطبوعاتی کافتارادزه در سفارت شوروی، نخست وزیر، روز پنجم آبان 1323، یک جلسه ی مطبوعاتی برگزار کرد. در این جلسه، ساعد در پاسخ به سخنان درشت و تهدیدهای ضمنی کافتارادزه گفت: دولت و ملت ایران بی اندازه به دوستی و حسن روابط سیاسی و اقتصادی با همسایه ی بزرگ خود علاقه مند است. بنده خودم مکرر این علاقه مندی را اظهار و مجلس و دولت نیز تایید کرده اند که اگر این ماده ی تیره رنگ موجب تیرگی خاطر نمایندگان دولت دوست ما گردد، اسباب نهایت تاسف ما خواهد بود. زیرا در تمام دوره های دوستی ایران با اتحاد جماهیر شوروی و در هنگام بستن پیمان و حتی ورود ما به جنگ در صف ایشان، هیچ وقت نام نفت در میان نبوده است و بنابراین، هیچ جهت ندارد که مساله ی نفت موجب رنجش خاطر آقای کافتارادزه گشته اظهار دارند که نمایندگان دولت اتحاد جماهیر شوروی نمی توانند با شخص من هیچ گونه همکاری بنمایند... معهذا من که یکی از موثرترین عوامل حسن تفاهم سه ساله اخیر بین دو کشور همجوار بوده ام، با دوستی و روابط دیرینه ای که با دولت اتحاد جماهیر شوروی دارم، همواره خواهم کوشید که دوستی و روابط حسنه و هم کاری اقتصادی بین دولت ایران و دولت اتحاد جماهیر شوروی پیوسته برقرار و مستحکم گردد و در این راه از هیچ گونه مساعی دریغ نخواهم نمود... در ضمن ناگفته نماند که تصمیم دولت به شرکت های انگلیسی و آمریکایی هم که برای موضوع نفت به ایران آمده بودند در موقع خود ابلاغ گردیده و آنها بدون هیچ گونه رنجشی تصمیم دولت را محترم شمرده اند(13)...
پس از آن که این گونه اعمال و فشارها مستقیم شوروی و غیرمستقیم آمریکا و انگلیس نتوانست بر روی دولت ایران اثر گذارد، روز پنجم آبان ماه 1323، حزب توده به عنوان مجری سیاستهای شوروی در ایران، اقدام به برگزاری میتینگ و دمونستراسیون گستردهای در تهران کرد. چندین کامیون پراز سربازان ارتش سرخ و نیز دژبانهای موتورسیکلتسوار ارتش مزبور، شرکت کنندگان در میتینگ و دمونستراسیون را حمایت میکردند.(14)
حزب توده را کارکنان حزب بلشویک و دستگاه امنیت روس در تهران در شهریور ماه 1320 از کمونیست های سازمان پنجاه و سه تن و پاره یی کمونیست های قدیمی که از زندان آزاد شده و یا آزاد بودند بنیان نهادند و همواره زیر نظر و رهبری آنها بود و هست.(15)
روز 19 آبان 1323، یعنی درست دو هفته بعد از میتینگ کذایی حزب توده، دولت ساعد استعفا کرد. بر اثر استعفای دولت ساعد، نمایندگان مجلس شورای ملی به نخست وزیری مرتضی قلی بیات (سهام السطان)، وزیر مشاور در دولت ساعد، ابراز تمایل کرد.
در شرایطی که ایران نمیتوانست از عامل رقابت شرق و غرب، بهره جوید و هر سه اشغالگر، دولت را زیر فشار سخت قرار داده بودند، نمایندگان مجلس شورای ملی و دولتمردان ایران، کاری کردند کارستان:
نمایندگان ملت در آن شرایط سخت و با وجود اشغال کشور و حضور سربازان بیگانه، نشان دادند که به خوبی میتوانند از منافع و مصالح ملی ایران دفاع کنند. روز هفتم آذر ماه 1323 خورشیدی، یعنی هژده روز پس از استعفای دولت ساعد و چند روز بعد از روی کار آمدن دولت بیات، دکتر محمد مصدق به همراه تنی چند از نمایندگان، یک طرح قانونی، تقدیم مجلس کرد.
طرح مزبور، در جلسه ی علنی روز یازدهم آذر ماه 1323 مجلس شورای ملی، مورد بررسی قرار گرفت و به دنبال گفت و گوهای زیاد، با اصلاحاتی به تصویب رسید که به «قانون ممنوعیت دولت از مذاکره و عقد قرارداد راجع به امتیاز نفت به خارجی ها»، معروف گشت. متن قانون، به شرح زیر است:
ماده اول ـ هیچ نخست وزیر و وزیر و اشخاصی که کفالت از مقام آنها و یا معاونت میکنند، نمیتوانند راجع به امتیاز نفت با هیچ یک از نمایندگان رسمی و غیر رسمی دول مجاور و غیر مجاور و یا نمایندگان شرکت نفت و هر کس غیر از اینها، مذاکراتی که صورت رسمی و اثر قانونی دارد بکند و یا این که قراردادی امضاء نماید.
ماده دوم ـ نخست وزیر و وزیران میتوانند برای فروش نفت و طرزی که دولت ایران معادن خود را استخراج و اداره کند مذاکره نمایند و از جریان مذاکرات باید مجلس شورای ملی را مستحضر نمایند.
ماده سوم ـ متخلفین از مواد فوق به حبس مجرد از سه تا هشت سال و انفصال دایم از خدمات دولتی محکوم خواهند شد.
درست هفت روز پس از تصویب طرح مزبور، کافتارادزه ایران را ترک کرد. وی هنگام ترک ایران به خبرنگاران جراید گفت: ایران روزی از تصمیم خود مبنی بر عدم گفتگو ]دربارهی نفت[، پشیمان خواهد شد.(16)
روس ها، چند ماه پس از تهدید کافتارادزه، از آن جا که نتوانسته بودند با زیر فشار قرار دادن دولت ایران، به مقاصد نفتی خود برسند، خودسرانه دست اندرکار عملیات اکتشافی و اقدام های حفاری نفت در مناطق اشغالی خود در شمال ایران شدند.
روز 21 ژوئن 1945 (31 خرداد 1324)، کمیته ی دفاع دولتی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، طی فرمانی به کلی سری، اجرای «انجام عملیات اکتشافی زمین شناسی برای نفت در شمال ایران با هدف بررسی های زمین شناختی و اقدام های حفاری برای نفت در شمال» را صادر کرد.
پینوشتها
1 ـ آمریکاییها در ایران _ ص 309
دکتر آرتور س.میلسپو، در سال 1301 خورشیدی (1922 میلادی) از سوی دولت ایران به عنوان رییس کل مالیه (دارایی) کشور استخدام شد و تا سال 1306 (1927) در این سمت باقی ماند. بار دیگر او در دی ماه 1321 (ژانویه 1943)،در اوج جنگ جهانی دوم و اشغال ایران از سوی متفقین، به عنوان رییس کل دارایی به استخدام دولت ایران در آمد. روز 23 آذر 1323(14 دسامبر1944) مجلس شورای ملی قرارداد وی را زودهنگام فسخ و اختیارات وی را ملغی کرد.
2 ـ همان ـ ص 310
3ـ مشاوران مزبور عبارت بودند از: هوور، فرزند رییس جمهور پیشین آمریکا و کریستی که به مدت شش ماه از طرف دولت ایران استخدام شدند.آنان پس از تصویب طرح پیشنهادی نمایندگان در مجلس شورای ملی و در نتیجه موکول شدن گفتگوهای نفت به بعد از خروج نیروهای بیگانه از ایران، کشور را ترک کردند.
4 ـ ساعد مراغهی، محمد ـ کافتارادزه در ایران ـ بیست و نهمین سالنامه دنیا ـ 1353 ـ ص 26 ـ 22
5 ـ همان
6 ـ همان
7 ـ غائله آذربایجان ـ ص 9 (نقل ازکتاب: روزولت و روسها - ادوارد. آر. استیتینوس ]وزیر وقت امور خارجهی آمریکا[)
8 ـ آمریکاییها در ایران ـ ص 315
9 ـ گفته های ساعد نخست وزیر در جلسه ی مطبوعاتی پنجم آبان 1323 _ نقل از کتاب نفت و حوادث آذربایجان _ گردآورنده محمد حسین آموزگار
10 ـ همان
11 ـ همان
12 ـ کافتارادزه در ایران _ ص 26-22
13- گفته های ساعت نخست وزیر در جلسه ی مطبوعاتی پنجم آبان 1323
14 ـ حزب توده، گروههایی را با استفاده از خودروهای ارتش سرخ از اطراف تهران که در اشغال ارتش مزبور قرار داشت، به تهران آورده بود. جمعیت مزبور که با نام ساعد نخست وزیر آشنا نبودند، فریاد میزدند مرگ بر ساعت. به ویژه در میدان مخبرالدوله، جمعیت با دیدن برج ساعت میدان مزبور، سخت به هیجان آمد و در حالی که مشتهای گره کردهی خود را به سوی برج مزبور گرفته بودند، رساتر فریاد میزدند: “مرگ بر ساعت”
15- سرگذشت ما و بیگانگان _ ج 2 _ ص 495
16- The Inanian ease,PZO