تاریخ كهن و باستان
ایران و ترکان در روزگار ساسانیان
- تاريخ كهن و باستان
- نمایش از یکشنبه, 25 اسفند 1392 05:45
- بازدید: 4626
برگرفته از مجله افراز (نامه درونی انجمن فرهنگی ایرانزمین)، شماره ششم، بهار و تابستان 1383 خورشیدی، صفحه 34 تا 35 به نقل از بخشی از پیشگفتار کتاب «ایران و ترکان در روزگار ساسانیان»
شادروان دکتر عنایتالله رضا
در روزگار ساسانیان رقابت میان دو دولت بزرگ ایران و روم شرقی (بیزانس) به اوج خود رسید و دگرگونیهایی بس بزرگ به همراه آورد که به انقراض هر دو دولت انجامید. مسایل اقتصادی، از جمله پیکار بر سر ابریشم چین موجب بروز جنگهایی شد که حاصل آن چیزی جز ضعف این دو دولت باستانی و قومها و تیرههای نوخاسته نبود.
دولت روم شرقی میخواست بی هرگونه واسطهای به ابریشم چین دست یابد و ثروت خویش را در اختیار واسطهها نگذارد. دولت ایران که وجود واسطهای میان خود و چین و روم را تحمل نمیکرد، قصد داشت با افزایش بهای ابریشم، طلای رومیان را از چنگشان بیرون کند و مانع اجیر کردن لژیونرها و سپاهیان رومی شود. به این ملاحظه دولت کوشان را که به حایلی میان چین و ایران بدل شده بود، از میان برداشت. حاصل این کار چیزی جز کینه و دشمنی بازرگانان سغدی با شاهنشاهی ساسانی نبود.
امپراتوری چین نیز از موانعی که دولت ایران بر سر راه ابریشم پدید آورده و به تنها خریدار کالاهای چینی بدل گشته بود، ناخرسند مینمود. زیرا دولت ساسانی بهای خرید و فروش ابریشم را به میل خود معین میکرد. پارچههای ابریشمین زربفت ایرانی بسیار گران و تنها در دسترس اشراف و بزرگان رومی و پوشش جسد قدیسان بود.
بدین روال دو دولت بزرگ جهانی – چین و روم – از دو سو با ایران به رقابت و دشمنی برخاستند.
در این میان گروهی بزرگ و انبوه از «تورکیوتها» - ترکان – که در شرق کوههای اورال و شمال چین در سیبری میزیستند، سر برآوردند و در جستوجوی نعمتهای زندگی به چین و پس آنگاه به غرب و آسیای مرکزی روان شدند. گذر از دیوار چین و پیکار با جمعیت انبوه آن سرزمین آسان نمینمود. راه غرب نیز مستلزم تحمل دشواری و گذر از صحراهای بیآب و علف بود. اما تکیهگاهی نیز وجود داشت و آن سغدیان بودند که بهخاطر کسب سود بیشتر و به منظور در هم شکستن قدرت شاهنشاهی ساسانی، مقدم هر بیگانهای را پذیرا میشدند.
دولت امپراتوری روم شرق نیز که از پیکار میان ایران و قومهای شرقی سود میجست، با شعفی وصفناپذیر ورود ترکان را به آسیای مرکزی درود گفت.
ترکان در مدتی کوتاه سرزمین وسیعی را به تصرف آوردند و تا مرزهای ایران پیش تاختند اما به سبب عادت به کوچنشینی، نتوانستند در آغاز دولتی متحد و نیرومند پدید آورند. رفتهرفته ترکان به دو خاقانات شرقی و غربی بخش شدند.
خاقانات شرقی با امپراتوری چین سر جنگ داشت و خاقانات غربی راه پیکار با شاهنشاهی ایران را در پیش گرفت. دولت امپراتوری روم شرقی نیز با ترکان پیمان اتحاد بست تا مشترکاً به سرزمین ایران حمله برند.
اندکی بعد رقابت و دشمنی میان دو خاقانات شرقی و غربی پدید آمد. امپراتوری چین که خاقات شرقی را دشمنی خطرناک میشمرد، راه اتحاد با خاقانات غربی را درپیش گرفت. به این روال از کرانههای اقیانوس کبیر تا دریای مدیترانه اتحاد سهگانهی بزرگی شامل امپراتوری چین، خاقانات غربی و امپراتوری روم شرقی برضد ایران پدید آمد. چندی بعد خزران ساکن کرانههای ولگا و شمال دریای مازندران نیز به سه دولت نامبرده پیوستند و اتحادی چهارگانه برضد شاهنشاهی ساسانی ترتیب دادند.
دولت ساسانی که موقعیت خویش را سخت در مخاطره دید، کوشید تا با پدید آوردن اتحادی دیگر به مقابله با دشمنان برخیزد. نخستین گام در این راه برداشته شد و آن اتحاد با خاقانات شرقی بود که راه دشمنی با چین و خاقانات غربی را میپیمود. دولت ساسانی به منظور جلوگیری از پیوستن اردوی ترکان و خزران به لشکریان روم شرقی، کوشید تا متحدی در قفقاز جستوجو کند. این متحد، آوارها بودند که در شمال قفقاز میزیستند و نیرویی بزرگ برابر هجوم ترکان و خزران بهشمار میآمدند.
به این روال در سدهی هفتم میلادی، دو اتحاد بزرگ جهانی پدید آمد و شکل گرفت. در یکسو امپراتوری چین، خاقانات غربی، خزران و امپراتوری روم شرقی متحد شدند و در سوی دیگر ایران، آوارها و خاقانات شرقی متحد گشتند.
گرچه لشکریان امپراتور چین هیچگاه با سپاهیان ایران روبهرو نشدند، ولی پیکار با خاقانات شرقی که سرگرم نبرد با خاقانات غربی بود، موقعیت دولت ساسانی را به مخاطره میافکند. پس از پیروزی امپراتور چین بر خاقانات شرقی وضع دگرگون شد و سپاه چین راه انهدام خاقانات غربی را درپیش گرفت. این وضع بیگمان به سود دولت ساسانی بود ولی دیگر دیر شده و کار از کار گذشته بود…
پیکارهای متمادی ایران با ترکان و رومیان سبب گردید که دولت ساسانی از مرزهای جنوبغربی غافل ماند و عربها را نادیده انگارد. همین غفلت موجب شد که اندکی بعد تازیان از صحرای عربستان سر برآورند و قدرت و عظمت شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری روم شرقی را پایان بخشند.
امپراتوری چین تنها کشوری بود که از این ماجرا پیروز بهدر آمد. بعدها با تأسیس دولت بزرگ عباسیان، آرزوی دیرینهی چینیان تحقق پذیرفت و کالاهای چینی نه تنها از طریق آسیای مرکزی، بلکه از راه مالایا، سنگاپور و هند به وسیلهی دریانوردان ایرانی و عرب به محدودهی خلافت که از کوههای پامیر و رود سند و شمال آفریقا تا اسپانیا گسترش یافته بود صادر میشد. این نیز جوش و خروشی در بازرگانی آن روزگار پدید آورد. بعدها دو نیروی جدید برضد خلافت عباسیان شکل گرفت و اندکاندک سر برافراشت که یکی از اروپا و دیگری از سرزمین مغولستان و آن سوی سیحون در آسیای مرکزی منشاء یافت و به جنگهای صلیبی و یورش مغولان و ترکان انجامید. سرانجام با حملهی هلاکو و کوشش ایرانیان که در آرزوی تجدید عظمت خویش بودند، خلافت بنیعباس منقرض شد.