نامآوران ایرانی
یک چهارم گونههای گیاهی دنیا در ایران میرویند - گفتگو با شادروان دکتر احمد قهرمان
- بزرگان
- نمایش از سه شنبه, 28 آذر 1391 08:14
- بازدید: 4294
برگرفته از روزنامه اطلاعات
دکتر احمد قهرمان، گیاه شناس و گردآورنده فلور ایران
دکتر احمد قهرمان، پژوهشگر و دانشمند در زمینه گیاه شناسی است که به خاطر پژوهشهای گسترده خود درباره فلور ایران و گردآوری آن در 26 جلد شهرت جهانی به دست آورد. او در سال 1307 در شهرستان بابل چشم به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در همان شهرستان به پایان رساند. در سال 1333 لیسانس گرفت و به تدریس در چندین دبیرستان و مدرسه در تهران پرداخت. در سال 1342 فوق لیسانس خود را در رشته گیاه شناسی گرفت و در پایان همان سال برای ادامه تحصیل رهسپار فرانسه شد و در سال 1345 از مرکز گیاه شناسی «مونت پولیه» دکترا گرفت. سپس به ایران برگشت و به تدریج به مرحله استادیاری، دانشیاری و بالاخره استادی رسید. دکتر قهرمان 50 سال از عمر خود را به تعلیم و تربیت و تدریس پرداخت. او 16 عنوان درسی را تدریس کرد و بیشتر این دروس و عنوانها را یا به صورت کتاب درآورد یا عنوانهای تازهای از دوره کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا بودند که خود تنظیم کرده بود. حاصل خدمت آموزشی او 54 رساله کارشناسی ارشد و 14 راهنمای دکترا بود.
از دیگر موفقیتهای علمی او میتوان به نگارش 10 و 12 جلد کتاب در زمینه آموزش اشاره کرد که جزو کتابهای سال وزارت ارشاد و کتابهای بین المللی هستند. او در دوره دهم جشنواره خوارزمی رتبه نخست پژوهشهای بنیادی را گرفت که تا آن زمان کسی موفق به گرفتن آن نشده بود. هم زمان با آن مدال طلای انیشتن را از یونسکو از آن خود کرد. به خاطر همان پژوهشها همچنین جایزه ملی محیط زیست و نشان درجه یک را دریافت کرد. شوربختانه دکتر قهرمان در 19 آبان 1387 درگذشت و جامعه علمی را از وجود پرثمر خود محروم کرد. متن زیر حاصل مصاحبهای است که در زمان حیات او و در اسفند ماه 1385 در دانشکده علوم دانشگاه تهران انجام شد که بخشی از آن در مجله "اطلاعات علمی، شماره 319" انتشار یافت؛ ولی به دلیل طولانی بودن مصاحبه، بخشی دیگری از آن تاکنون چاپ و انتشار نیافته بود. این بخش از گفتگوی انتشار نیافته را بدون هیچ کم و کاستی و عین گفتههای ارزشمند ایشان، در ادامه خواهیم خواند.
- چگونه به گیاه شناسی علاقه مند شدید؟
- من در یک خطه سرسبز و در کنار دریای مازندران زندگی میکردم که به طبیعت علاقهمند شدم. وقتی به تهران آمدم و به دانشگاه راه یافتم به این رشته بیشتر علاقهمند شدم، به خصوص با وجود استادانی چون پرفسور پارسا و مبین.
- در زمان تحصیل به تدریس هم علاقه داشتید؟
- بله، بسیار علاقه داشتم که تدریس کنم. در آن زمان 12 جلد کتاب آموزشی نوشتم. من همیشه سعی کردم آموزش را سرلوحه کارم قرار دهم.
- درباره کارتان با دکتر مبین بگویید.
- من شاگرد ایشان بودم. بعد از دبیری هم همکار ایشان شدم. احترام خاصی برای ایشان قائل هستم. عبدالله شیبانی هم در علم الگوی خوبی بودند. همین طور دکتر ملکی و مرحوم دکتر فاطمی. دانشگاه واقعاً رسالت خودش را خوب انجام داد. در زمان ما وسایل پژوهشی نبود و الآن همه چیز برای تحقیقات فراهم است. جوانانی که در دانشگاه درس میدهند و درس میخوانند هوش بسیار خوبی دارند. اگر کوشش کنند خیلی موفق خواهند بود.
- ارتباط بین گیاهشناسی با رشتههای مرتبط با آن چگونه است؟
- گیاه شناسی، ریاضی و خاک شناسی مجموعهای از علوم هستند که هر چه زمان میگذرد با دستگاههای جدید و سنجشها، اطلاعات ما را گسترش میدهند. اکولوژی امروز گسترش بیشتری پیدا کرده و خوبی علم در این است که قبلیها را نقض نمیکند. انتشار نور نیوتون که خطی بود و بعد موجی شد قبلی را نقض نکرد، چون نتیجه هر دو یکی بود، منتها مسیر تغییر کرد. یا وقتی داروین نظریه تکامل را کامل کرد درست است که مکانیزم تکامل را طبیعت انتخاب میکند، ولی اول جهش انجام میشود بعد طبیعت انتخاب میکند نه این که طبیعت تکامل را کامل میکند. من در این رشته هر چه را که میبینم خلقت در آن وجود دارد و عظمتی در این خلقت وجود دارد. به خصوص این که ما از نظر گیاه شناسی وقتی که نگاه میکنیم میفهمیم که گیاه چه نقشی در طبیعت دارد و خلقت چطور شروع شده است. در قرآن در مورد آدم و حوا نوشته شده و از درخت سیب صحبت شده است. در خیلی از آیات هم از گیاهان صحبت شده. پس درمییابیم که گیاه قبل از انسان وجود داشته. خیلیها گفتهاند که جنگل و بیابان قبل از انسان وجود داشته است، ولی انسان فقط کویر را درست کرده است. وقتی شما مسیری را میگیرید، میبینید که علم خود یکی از بهترین عبادتها است، به خصوص وقتی قوانین و نظام را در نجوم میبینید. ما آن زمان نجوم هم میخواندیم. آدمهای متخصص امروزی یک بُعدی هستند، یعنی تخصص خودشان را میدانند؛ از یک چیز کم خیلی اطلاع دارند و از چیزهای زیاد اطلاعی ندارند یا اطلاع اندکی دارند.
- شما ایران را از نظر غنی بودن گونههای گیاهی چگونه ارزیابی میکنید؟
- از 8000 گونه گیاهی در دنیا تقریباً 2000 گونه متعلق به ایران است. ایران سرزمین وسیعی با گونههای مختلف گیاهی است. از نظر تنوع زیستی و داروهای گیاهی نیز بسیار غنی است. هر جا که گیاه زیاد باشد، جانور نیز زیاد است و از نظر تنوع جانوری نیز کشور غنی است. گیاهان منشأ زندگی هستند. ما باید قدر طبیعت را بدانیم، مراقب آن باشیم و آن را از بین نبریم.
- هرباریوم به چه معنا است؟ درباره تأسیس آن برایمان بگویید.
- «هرب» به معنی گیاه و هرباریوم جایی است که گیاهان خشک شده را در آن نگهداری میکنند؛ مجموعهای از گیاهان خشک شده. یکی از کارهایی که من با همکاری دکتر «پارسا» انجام دادهام، تأسیس هرباریوم مرکزی دانشگاه تهران در سال 1312 بود که در اندکس جهانی قرار گرفته است. سال 1363 شروع کردیم و در 1367 افتتاح شد. افراد بسیاری از دانشجویان دانشگاه و همکاران به من کمک کردند. به نظر من نباید فقط از بودجه دانشگاه کمک گرفت، بنابراین من سعی کردم از سازمان برنامه و از جاهای دیگر برای هرباریوم پول تهیه کنم. وقتی شروع کردم نه این ساختمان بود و نه این تشکیلات. فقط 5 جلد کتاب فلور مرحوم دکتر پارسا بود و حالا هفت، هشت هزار جلد از خارج داریم و بیشتر مجلات معتبر دنیا را با معاوضههایی که با دانشگاههای «میشیگان»، «برکلی» و «میسوری» داشتیم دریافت کردیم. در حال حاضر ما هرباریوم خوبی داریم که با وجود آن دانشجوهای دوره کارشناسی ارشد، دکترا و پژوهشگرها کمتر نیاز به خارج پیدا میکنند. چون خود من وقتی که روی دکترا کار میکردم ناچار بودم برای گیاهان ایران به پاریس، وین و موزه بریتانیا بروم، اما الآن تمامی گیاهان ایران وجود دارد و این کاری است که من از پایه شروع کردم.
- چه رابطهای بین آموزش و پژوهش وجود دارد؟
- تا آموزش خوبی نباشد پژوهش خوبی هم وجود نخواهد داشت. من خیلی به آموزش اهمیت میدهم و همیشه سعی کرده ام این بخش را تقویت کنم. محور اصلی دانشگاه تهران هنگام ورود ما آموزش بود که بسیار هم خوب بود. بسیاری از پژوهشگران و دانشمندان را که اکنون میبینید مربوط به همان دوره هستند. پس از سال 1340 آموزش با پرورش همراه شد که ما هم به طبع به پژوهش رو آوردیم.
- کار پژوهشی را چگونه آغاز کردید؟
- من پژوهش را در سال 1338 با کار روی تالابهای ایران، با تالاب انزلی شروع کردم. آن موقع برای کارهای پژوهشی باید از بودجه آموزشی استفاده میکردیم. ما یک گروه 20 نفره بودیم که شروع به کارپژوهشی کردیم. جانور شناس دانشکده خودمان آقای دکتر بلوچ، خانم دکتر حبیبی، آقای دکتر راعی، مرحوم آقای دکتر یزدان دوست، خانم بهرامی و آقای دکتر اسماعیلی که جانورشناس، پرنده شناس و خزنده شناس بودند از جمله اعضا گروه بودند. به علاوه از میان گیاه شناسها و بیولوژیستها که همکاری میکردند آقای دکتر «مستشفی»، خانم دکتر «رحمانی»، آقای «دکتر مبین» و مرحوم دکتر «سعیدآبادی» بودند.
آن زمان ایجاد گروه پژوهشی مد نبود. به هر حال این دورهها را گذراندیم تا زمان انقلاب. در سال 1354 من طرحی، سه طرح پژوهشی با هزینه سنگین، را به مرکز مطالعات محیط زیست ارائه دادم. یکی از آنها طرح تالاب امیرکلایه (تالاب بندرانزلی) بود که نتیجه آن چاپ مقالات بسیار از جمله یک مجموعه 200 صفحهای در موزه بریتانیا بود. پس از آن فلور ایران را در سال 1359 شروع کردم. جلد نخست را انجمن ملی منابع طبیعی محیط انسانی و جلد دوم را محیط زیست با سازمان نشر اسلامی منتشر کرد. از جلد سوم به بعد طرح به طور کلی به موسسه گیاه شناسی داده شد که هنوز با آنها همکاری میکنیم. چندی پیش جلد 25 چاپ شد و جلد 26 هم آماده چاپ است. هدف نگارش مجموعه 80 جلدی فلور ایران است که اگر بتوانیم انجام دهیم یکی از کارهای نیک برای دنیا است. در خارج از کشور مرا با کار در زمینه فلور ایران میشناسند، چون به سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسه است و طرفداران زیادی در دنیا داشته است.
- نقش پیش کسوتها در پیشبرد کار علمی نسلهای بعدی چیست؟
- هر بنایی با خشت اول شروع میشود، به همین دلیل من همیشه برای پیشکسوتها احترام میگذارم، مثل دکتر پارسا که در سال 1312 شروع به پژوهش کرد، آن زمان که هیچ چیز نبود اینها ره گشایان بودند و راه را باز کردند و به قول معروف با قلم راه را باز کردند که بعدیها بتوانند این مسیر را بروند و ما هم وظیفه خود دانستیم که این مسیر را آمادهتر کنیم برای آنهایی که جدید میآیند.
- البته نباید وجود امکانات را نادیده گرفت. سختی کار برای پیش کسوتها بیشتر است، این طور نیست؟
- زمان ما پژوهش مشکل بود. شما یک مقاله را میخواستید، نمیدانستید کجای دنیا به آن پرداختهاند و باید کلی نامه مینوشتیم تا بفهمیم. ولی الآن همه چیز در اختیارتان است و میدانید از کجا آمده. به همین علت من همیشه میگویم بزرگان گذشته را نباید با این زمان مقایسه کرد. من دکتر پارسا را بزرگترین مرد علمی قرن ایران میدانم، برای این که کاری که ایشان انجام داد کم نبود، یک فلور ایران را تنظیم کرد. نوشتن هفت هشت 10 هزار صفحه به زبان فرانسه کار کوچکی نبود، هیچ انتظاری هم نداشت. اینها الگوهای خوبی بودند برای ما، الگوهایی بودند برای تربیت علمی چون علم و دانش یک سرمایه است که باید همیشه جوشان باشد.
- در کار پژوهشی چه چیز اکنون مورد نیاز است؟
- کار ما این است که پژوهشهایمان را ادامه دهیم. ما در یک حالت جنگی در علم هستیم و باید از لحاظ پژوهشی کاری کنیم که عقب نباشیم. از نظر فیزیک و مسائل ژنتیک احتیاج به دستگاههای مطالعاتی داریم. ما روی طبیعت ایران کار میکنیم و خدا طبیعت فراوانی را در اختیار ما قرار داده است. به همین علت هر کاری که میکنیم برای دنیا یک کار قابل قبول و تازه است، حتی در صورتی که امکانات لازم را نداشته باشیم.
- آیا به کسانی که علاقه مند به کارهای پژوهشی در زمینه گیاه شناسی باشند کمک میکنید؟
- بله، ما همیشه هستیم و در خدمت پژوهشگرها بودهایم و از کارهای پژوهشی آنها استقبال میکنیم. همه نوع وسیله و امکانات هم برای پژوهش وجود دارد که همه میتوانند از آنها استفاده کنند. ما از جوانهای اهل مطالعه استقبال خواهیم کرد و در خدمت آنها هستیم.
- چه عواملی در انجام کار علمی مهم هستند؟
- پشتکار خیلی بیشتر از استعداد عامل موفقیت است. اگر انسان پشتکار نداشته باشد، ولی استعداد داشته باشد فایدهای ندارد. وقتی وارد دانشگاه میشوید میپرسند میخواهی چه کاره بشوی؟ ولی نمیگویند میخواهی دانشمند بشوی، چون دانشمند به معنای دانستن تمامی علوم است. اگر کسی رشتهای را دوست داشته باشد از ابتدای تحصیل شروع میکند به یاد گرفتن، نه درس خواندن. وقتی که یاد گرفته باشیم اگر هم کم یاد گرفته باشیم مغز ما زمانی که به آن احتیاج داشته باشیم به ما کمک خواهد کرد. در کشور ما همه دنبال پزشکی هستند، اگر استعداد داشته باشی باید پزشکی بخوانی. از این همه پزشک فقط چند نفر جراح خوب میشوند. بقیه بعد از 10سال بازنشسته میشوند. باید به بقیه یک فضای علمی داده شود تا جهت پیشرفت زمینه مساعد باشد. پایه تکنولوژی علم است. وقتی انسان هدفی را میخواهد دنبال کند، حتی اگر نقص وجود داشته باشد باید تمامی سنجشهای خود را در جهت انتخاب آن مسیر و هدف مشخص و معین کند تا در رسیدن به آن مقصد موفق شود.
همیشه نباید از کمبودها شکایت کرد، زیرا نقصان همیشه وجود دارد. این خود انسان است که مسیر پیشرفت خود را باید بشناسد و دنبال کند. جوانان ما باید با توجه به استعدادهای خود به انتخاب رشته اقدام کنند. استعداد باید همراه پشتکار باشد. برای بالا رفتن از پلههای ترقی باید پشتکار داشت. نباید فراموش کرد که اخلاق علمی خیلی مهم است. برای فردی که روی یک مسأله علمی کار میکند اینجا دیگر مسأله خودخواهی و چیزهای دیگر مطرح نیست، زیرا انسان پا روی پلههای نردبانی میگذارد که بالا رفتن از آن بستگی به همت خودش دارد. مسائل اقتصادی هم خیلی مؤثر هستند؛ آن زمان هم خیلی مؤثر بودند. زمان ما یک حق التدریسی میدادند، در سال 34 دبیر بودم. هنرهای زیبای آن موقع یک اصل در ایران بود به نام اصل چهار که کارهای فرهنگی هم انجام میدادند. از نظر آموزشی هم یک بخش سمعی و بصری داشت (که تشخیص نقش فیلم بر آموزش بود). یک کلاس بود که چهار سال طول کشید، چیزی هم به ما نمیدادند و من بعد از ظهرها به آنجا میرفتم و آن دوره را طی کردم. بعدها که فلور را شروع کردم، عکاسی را هم شروع کردم. آموزش خوبی داشتم. تصویر در آموزش خیلی مؤثر است. من هنوز فکر میکنم که خیلی چیزها را نمیدانم و باید بدانم و چیزهایی که میدانم خیلی اندک است و آن چه که کسب کردیم و آن چه که یاد گرفتیم و چیزهایی که خودمان به آنها اضافه کردیم به مقالات و کتابها افزودیم.
- حال که از عکاسی صحبت شد برایمان بگویید چرا پس از قبولی در رشته هنرهای زیبا به این رشته ادامه ندادید؟
- من به هنر علاقه داشتم، ولی ادامه ندادم. دوره عکاسی را به صورت تمام حرفهای گذرانده ام. عکسهای فلور ایران از کارهای خودم است. صفحه آرایی، گرافیک و تمامی کارهای آن را خودم انجام داده ام. کسانی که در عکاسی حرفهای هستند و کار مرا میبینند تعجب میکنند، چون خیلی کار کردهام. با کامپیوتر کارها خیلی وقت گیر بودند، ولی همه نشأت گرفته از مغز خودم بود و نقاشیهای آن نیز از خودم بود.
- چند جلد کتاب در کتابخانه خصوصی خود دارید؟ چقدر مطالعه میکنید؟
- شش، هفت هزار جلد کتاب دارم. من بین ساعت 7:30 تا 8:00 صبح به محل کارم میروم و بیشتر مواقع ساعت 9 شب شام و ناهار را با هم میخورم. همه وقت من به مطالعه میگذرد. روزهای تعطیل هم برای من زمان مطالعه و کار کردن است. به شعر حافظ و سعدی هم علاقه مند هستم.
- در آینده چه برنامهای دارید؟
- کارم را ادامه میدهم و کتاب مینویسم.
- به چه ورزشهایی علاقه مند هستید؟
- در جوانی به دوومیدانی و کوهنوردی خیلی علاقه داشتم.
- در پایان اگر صحبتی با دانش آموزان و دانشجویان دارید بفرمایید.
آنهایی که مطالعه علمی دارند و درس میخوانند، بدانند چرا این درسها را باید بخوانند و چرا این درسها را برای آنها گذاشته اند؛ فیزیک، زیست، ریاضی و غیره. اگر این درسها را خوب یاد نگیریم، نمیتوانیم خوب زندگی کنیم. اگر درس را فقط برای نمره بخوانند، زندگی خوبی نخواهند داشت، باید برای یادگیری درس بخوانند.
یاد و روان او گرامی و شاد باد!
*گفتگو از فرزانه پورمظاهری