نامآوران ایرانی
درباب دکتر محمدعلی اسلامیندوشن به انگیزه بیش از نیم قرن فعالیت فرهنگی - سرو فرهنگ
- بزرگان
- نمایش از پنج شنبه, 04 خرداد 1391 20:56
- بازدید: 5624
برگرفته از روزنامه اطلاعات
مرتضی یاوریان
تاریخ، فرهنگ و تمدن هر ملت برآمده از افکار و رفتار جمیع آن ملت و بهویژه بزرگان و نخبگان است. برای شناخت بهتر سرزمین مادری و آگاهی از چند و چون داشتههای آن، نخستین گام شناخت بزرگان و تأسّی به آنهاست. در این میان جوان و نوجوانی که وارث فردای کشور است و فراز و نشیبهای فراوانی در پیش دارد، بیش از دیگران به این شناخت و شعور محتاج است.
افکار و تجارب بزرگان، مانند چراغی فروزان هدایتگر نسلها و عصرهاست و برای آنها میتواند «راه» را از «بیراه» بازشناساند و به سرمنزل مقصود برساند. شاخه آنگاه میتواند ببالد و ثمر دهد که از ریشهای استوار برخوردار باشد و از غذایی بیگزند تغذیه کند. فرهیختگان ریشههای استوارند و مایههای امید، پشتگرمی به این داشتهها و بهرهجویی از آرا و تجربیات آنها، نکتهای اساسی و ضرورتی ناگزیر است. دوری از این مهم و نادیده گرفتن آن خطایی بزرگ است و زیانهای فراوان به دنبال میآورد. یکی از این ریشههای استوار که بیش از نیم قرن است در گستره فرهنگ تلاشهای پیگیرانه دارد و سایر ثمر خود را سخاوتمندانه نثار مردم کرده، آقای دکتر محمدعلی اسلامیندوشن است.
این نویسنده چیرهدست که با قلم سحرانگیز خود آثاری ماندگار خلق کرده و به حق نیز سلطان نثر معاصر لقب گرفته، حرفهای زیادی برای گفتن دارد و درسهای فراوانی برای آموزاندن. دامنه این حرفها و درسها نه تنها کشور عزیزمان که گاه دیگر کشورها را هم در بر میگیرد و از او شخصیتی فراملی ساخته است. دعوتهای پرشمار مجامع و مراکز فرهنگی معتبر دنیا از ایشان ـ که در جای خود به آن پرداخته خواهد شد ـ مؤید این مدعاست.
خوشبختانه هممیهنان نیز این چهره ارزشمند را فراموش نکرده و به شیوههای گوناگون، از جمله خواندن آثار و همچنین درج برخی نوشتههایش در کتابهای درسی (دانشگاهی و غیر دانشگاهی) قدر او را دانسته و حرمتش را پاس داشتهاند. آنچه در پی میآید، در راستای سپاسمندی و بازنمودن گوشههایی از ابعاد گوناگون این نویسنده روشنبین است. پیداست که شناساندن چنین شخصیت برجستهای، در حد این چکیده نیست و مجالی فراختر میخواهد. این نوشتار در پنج موضوع و به شرح زیر است:
1ـ زندگی
محمدعلی اسلامیندوشن در سال 1304 در روستای کویری ندوشن که در صد و ده کیلومتری یزد قرار دارد، دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و دوران دبیرستان را تا سال چهارم در همین روستا سپری کرد. سپس به تهران رفت و در مدرسه معروف «البرز» به تحصیل خود ادامه داد.
سال 1325 در رشته حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد و سه سال بعد با ترجمه «پیروزی آینده دموکراسی»، اثر توماس، دانشنامه دریافت کرد. در سال 1329 به شیراز رفت و در دادگستری مشغول به کار شد. شش ماه بعد برای ادامه تحصیل به فرانسه عزیمت کرد و در سال 1334 از دانشگاه سوربن پاریس به اخذ دکتری حقوق بینالملل نایل آمد. تز وی در این مقطع، «کشور هند و حقوق عمومی» نام داشت.
دکتر اسلامی ندوشن در آغاز 1334 به ایران بازگشت و در شهریور 1335 مجدداً در دادگستری مشغول شد. نکته مهمی که باید گفته شود، تعلق خاطر اسلامی ندوشن به ادبیات بود که در ادوار مختلف زندگی او به لونهای گوناگون تجلی داشته است. وی در کودکی با شاهکارهایی مانند: شاهنامه، مثنوی، بوستان و گلستان آشنا و به آنها علاقهمند میشود. انس با این کتابها استعداد و توانهای ادبی او را شکوفا میکند و ذهن و زبانش را بیش از پیش در وادی ادبیات قرار میدهد. در سالهای دبستان نثرهایی مسجع و اشعاری ساده میسراید. با گذشت زمان و تعمق در آثار فاخر ادبی، بر زیبایی و استحکام نوشتههای خود میافزاید. در پانزده سالگی اولین شعرش در مجله «گلهای رنگارنگ»، چاپ یزد منتشر میشود.
دسترسی به کتابهای بیشتر، دیدار با شخصیتهای بزرگ ادبی و آشنایی با ادبیات جهان دریچههای دیگری است برای پیگیری جدیتر ادبیات. با اینکه در دانشگاه، حقوق میخواند، در محافل ادبی رفتوآمد داشت؛ رفت و آمدی که با دغدغه همراه بود و حتی با رفتن به سوربن و اخذ دکتری حقوق، چیزی از این دغدغه کاهش نیافت و سرانجام این دریای بیکران و پرنگار او را ربود و برای همیشه با خود برد.
به طور حتم اگر اسلامی ندوشن به ادبیات گام نمینهاد و در آن پیش نمیرفت، کتابهایش که هر یک جلوه و جوهره ویژهای دارد، ظهور نمیکرد و ادب و فرهنگ از آنها محروم میماند. او که هیچگاه رضایت درونی از کار دادگستری نداشت، در سال 1343 برای همیشه آن را ترک میکند و به استخدام وزارت فرهنگ و آموزش عالی در میآید. در این هنگام وی در کنار ترجمه و تألیف که پیشتر به آنها مشغول بود، به تدریس هم میپرداخت. سالهای تدریس او در دانشگاه تهران و آموختن درسهایی همچون: نقد ادبی، ادبیات تطبیقی و شاهنامه فردوسی، بیگمان یکی از درخشانترین دورههای تدریس در این دانشگاه بوده است. اسلامی ندوشن پس از بازنشستگی، خستگیناپذیر به تالیف و نگارش ادامه میدهد و همچنان بر کارنامه پربار خود میافزاید.
2 ـ کتابها
بدون تردید یکی از پرکارترین و چیرهدستترین نویسندگان روزگار ما، دکتر محمد علی اسلامی ندوشن است. کتابهای وی سرشار از مفاهیم متعالی و زیباییهای زبانی است. در نوشتههای این نویسنده شهیر مضامین و موضوعات فراوانی دیده میشود؛ از جمله: ایران، شاهنامه، فردوسی، مولوی، حافظ، انسان، عشق، آزادی،فرهنگ، تمدن، سنت، مدرنیته، شرق، غرب و ... . وی این موضوعات را با شاخصههایی چون: تیزبینی، بیطرفی، تواضع، دقت، صداقت، ایجاز، تطبیق و مقایسه، وسعت اندیشه، سلامت زبان، اطلاعات فراوان، شیوایی بیان و زیورهای ادبی میآراید و از تلفیق آنها نثری ماندگار میآفریند.
چنین نثری در دوره معاصر همتایی ندارد و بیسبب نیست که آفرینندهاش را «سلطان نثر معاصر» نامیدهاند. همان طور که آمد، اسلامی ندوشن در دوران جوانی و پیش از ورود به نثر، شعر میسرود. مجموعه شعرهای «گناه» و «چشمه» یادگار آن دوران است. او در آن سالها با اینکه شاعری توانا و شناخته میشد، شعر را کنار مینهد و به نثر میگراید. ذوق، عواطف و تخیلات شاعرانه در اینجا نیز با اوست و آنها را به سود نثر به کار میگیرد. آنچه تاکنون از این نویسنده صاحب سبک، به ظهور رسیده، به قرار زیر است:
الف) مسائل فرهنگی و اجتماعی
1 ـ ایران را از یاد نبریم
2 ـ به دنبال سایه همای
3 ـ گفتهها و ناگفتهها
4ـ فرهنگ و شبهفرهنگ (همگی از انتشارات یزدان)
5 ـ سخنها را بشنویم
6 ـ ایران و تنهاییاش
7 ـ ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟
8 ـ هشدار روزگار(همگی از شرکت سهامی انتشار)
9 ـ کارنامه چهل ساله
10 ـ مرزهای ناپیدا(هر دو از انتشارات یزدان)
11 ـ باران، نه رگبار (انتشارات نغمه زندگی)
12 ـ دیروز، امروز، فردا (شرکت سهامی انتشار)
ب) نقد ادبی و ادبیات تطبیقی
1 ـ جام جهانبین (نشر قطره)
2 ـ آواها و ایماها (انتشارات یزدان)
3 ـ نوشتههای بیسرنوشت
4 ـ یگانگی در چندگانگی (هر دو از انتشارات آرمان)
5 ـ چهار سخنگوی وجدان ایران (نشر قطره)
6 ـ از رودکی تا بهار (انتشارات نغمه زندگی)
7 ـ دیدن دگرآموز، شنیدن دگرآموز (انتشارات امیرکبیر)
8 ـ باغ سبز عشق (انتشارات یزدان)
9 ـ نار دانهها (انتشارات نغمه زندگی)
10 ـ ایران و یونان در بستر باستان (شرکت سهامی انتشار)
پ) فردوسی و شاهنامه
1 ـ زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه
2 ـ داستان داستانها (هر دو از شرکت سهامی انتشار)
3 ـ سرو سایهفکن (انتشارات یزدان)
4 ـ نامه نامور (نشر قطره)
5 ـ ایران و جهان از نگاه شاهنامه (انتشارات امیرکبیر)
ت) حافظ
1 ـ ماجرای پایانناپذیر حافظ
2 ـ تأمل در حافظ (هر دو از انتشارات یزدان)
ث) سفرنامه
1 ـ صفیر سیمرغ
2 ـ آزادی مجسمه
3 ـ در کشور شوراها (همگی از انتشارات یزدان)
4 ـ کارنامه سفرچین (شرکت سهامی انتشار)
5 ـ بازتابها (انتشارات آرمان)
ج) داستان، نمایشنامه، سرگذشت
1ـ پنجرههای بسته (انتشارات توس)
2ـ ابر زمانه و ابر زلف (انتشارات یزدان)
3ـ افسانه و افسون (انتشارات جاویدان)
4ـ روزها، 3 جلد (انتشارات یزدان)
5 ـ بهار در پاییز (انتشارات یزدان و انجمن خوشنویسان)
چ) ترجمه
1ـ ملال پاریس و گلهای بدی (انتشارات یزدان)
2ـ بهترین اشعار لانگ فلو (انتشارات مروارید)
3ـ آنتونیوس و کلئوپاترا (انتشارات یزدان)
4ـ نمایشنامه ایرانیان (پیوست ایران و یونان در بستر باستان، شرکت سهامی انتشار)
5ـ پیروزی آینده دموکراسی (انتشارات امیرکبیر)
6ـ ارمغان ایرانی (فارسی ـ انگلیسی، انتشارات نغمه زندگی)
7ـ ارمغان ایرانی (فارسی ـ فرانسه، انتشارات نغمه زندگی)
یادآوری: اسلامی ندوشن افزون بر این کتابها، فصلنامهای نیز با عنوان «هستی» منتشر ساخت که در دو دوره، از سال 1372 تا 1374 و همچنین از سال 1379 تا 1384 فعالیت داشت.
خوشبختانه نشر و نگاشتهای استاد همچنان ادامه دارد و از او علاوه بر مقالاتی که در برخی جراید منتشر میشود، کتابهای دیگری هم در آستانه چاپ شدن قرار دارد که جلد چهارم «روزها» و «ساسانیان از نگاه شاهنامه» از آن جمله است.
3ـ سفرهای فرهنگی
منظور از سفرهای فرهنگی، همایشها، بزرگداشتها و دیگر برنامههای مشابهی است که دکتر اسلامی ندوشن در آنها حضور یافته است. ایشان از آنجا که در عرصه فرهنگ (با تمام ابعاد آن) نه تنها در ایران که در جهان نیز شخصیتی نامور است، همواره مورد نظر بسیاری از دانشگاهها و دیگر مراکز علمی ـ فرهنگی بوده و برای دیدار و ایراد سخن دعوت شده است. سفر و گذار، بخشی از فعالیتهای فرهنگی اوست و اگر در کارنامهاش سفرهای پرشماری دیده میشود، شگفتآور نیست. تعدادی از سفرهای خارجی استاد عبارتند از:
1ـ آمریکا: تابستان 1346، به دعوت دانشگاه هاروارد، موضوع سخنرانی «انسان مدرن و انسان مرتجع»
2ـ ترکیه: آذر 1351، به دعوت سازمان همکاری منطقهای و دیدار از شهرهای آنکارا، قونیه، بورسا، استانبول و سخنرانی در دانشکده ادبیات دانشگاه آنکارا.
3ـ افغانستان: فروردین 1352، به دعوت دانشگاه کابل و سخنرانی در دانشکده ادبیات کابل.
4ـ هند: اردیبهشت 1353، به دعوت وزارت آموزش هند و دیدار از: دهلی، بنگلور، میسور، بمبئی، پونه، کلکته، بنارس، لکنهو، ایراد سخن در انجمن پارسیان هند، مرز بین المللی دهلی، دانشگاه جواهر لعل نهرو و دانشکده حقوق دهلی.
5 ـ پاکستان: اسفند 1353، برای شرکت در کنگره «سند در طی قرون»، موضوع خطابه: «سند در شاهنامه».
6ـ چین: فروردین 1354، به دعوت دانشگاه پکن و دیدار از شهرهای پکن، سوچو، نانکینک، شانگهای، سیان و لویان.
7ـ بلغارستان: خرداد 1354، برای شرکت در سمینار «فرهنگ»، سخنرانی تحت عنوان: «فرهنگ، سرچشمه هماهنگی».
8 ـ اردن: آذر 1354، به دعوت دانشگاه اردن، سخنرانی در دانشگاه اردن با موضوع «مسئله مدرن بودن».
9ـ مصر: بهمن 1354، به دعوت وزارت آموزش مصر، دیدار از اسوان، قاهره، اقصر، اسکندریه، پرت سعید و سخنرانی در دانشگاه قاهره و دانشگاه عین شمس.
10ـ عراق: فروردین 1355، به دعوت دانشگاه بغداد، بازدید از شهرهای بغداد، موصل، تکریت، بابل، کوفه، کاظمیه، کربلا، نجف و ایراد سخن در دانشگاه بغداد.
11ـ ژاپن: اسفند 1355، به دعوت «بنیاد ژاپن»، دیدار از شهرهای توکیو، کیوتو، هیروشیما، ناکازاکی، هوکایدو، سخنرانی در مرکز فرهنگی ژاپن با عنوان «نگاهی گذرا بر چشمانداز فرهنگ ایرانی».
12ـ فرانسه: شهریور 1356، برای شرکت در کنگره شرقشناسی پاریس، موضوع سخنرانی: «وجوهی از ادبیات معاصر ایران».
13ـ تونس: شهریور 1356، به دعوت وزارت آموزش تونس و دیدار از شهرهای کارتاژ، قیروان، موناس تیروتونس، سخنرانی در دانشکده الهیات.
14ـ دانمارک: اردیبهشت 1362، به دعوت دانشگاه کپنهاک و سخنرانی در دانشگاه کپنهاک با عنوان «عشق از دیدگاه حافظ».
15ـ ایتالیا: شهریور 1368، شرکت در کنگره ایرانشناسان اروپا در شهر تورنیو، عنوان سخنرانی: «گفتاری چند در باب ادبیات مدرن ایران».
16ـ آلمان: تیر 1372، حضور در کنگره ایرانشناسی اروپا در شهر بامبرگ، عنوان سخنرانی: «آیا حافظ یک معماست؟»
17ـ استرالیا: آبان 1373، به دعوت «انجمن ایرانشناسان استرالیا»، سخنرانی تحت عنوان «شاهنامه پس از هزار سال».
18ـ آمریکا: تیر 1377، برای شرکت در همایش «فردوسی و شاهنامه» به دعوت «مرکز گسترش زبان فارسی» و دانشگاه کلمبیا، موضوع سخنرانی: «یونانیان و ایرانیان از دیدگاه ایلیاد و شاهنامه».
19ـ انگلستان: بهمن 1381 به دعوت «سازمان گسترش زبان فارسی» و سخنرانی در دانشگاه لندن با عنوان «زبان فارسی افزونتر از یک زبان».
20ـ کانادا: بهمن 1387، به دعوت از دانشگاه «کارلتون» و سخنرانی تحت عنوان «مبادی پنج گانه شعر حافظ» و...
گفتنی است که دکتر اسلامی ندوشن به زبانهای فرانسه و انگلیسی تسلط دارد و سخنرانیهای خود را در سمینارهای بینالمللی، به یکی از این دو زبان ایراد میکند.
4ـ هشدارها:
اسلامی ندوشن با توجه به نگاه ژرف و روشنبینی خاصی که دارد، متوجه بسیاری از دردها و خطرها شده و هشدار میدهد. تعدادی از این هشدارها عبارتند از:
4ـ1 دکتر اسلامی ندوشن در گفتاری با عنوان «اگر نان زبان میداشت» که در فصلنامه هستی به چاپ رسید، ضمن اشاره به تقدیس و تکریم نان درگذشتههای نه چندان دور، جایگاه امروزی آن را به دلایلی، از جمله کیفیت پخت بد، فقدان بهداشت، استفاده فراوان از نمک و اسراف در مصرف رقّتبار میداند.
4ـ2ـ دکتر اسلامی درباره ترافیک و هوای آلوده تهران، در مقالهای با نام «آیا کسی به فکر تهران هست؟» این دو معضل را با آوردن آمارهای رسمی تحلیل کرده و عواقب ناگوار آنها را برمیشمرد.
او در این باره نه تنها تهران که شهرهای اصفهان، شیراز و مشهد را هم در معرض خطر دیده و تحذیر میکند جالب است که استاد در این مقاله، صرفهجویی در مصرف بنزین را در کاهش آلودگی هوا بسیار مؤثر میداند؛ نکتهای که چند سال بعد به میان آمد و اجرا گردید.
4ـ3ـ از دید اسلامی ندوشن افزایش کمّی دانشگاهها و دیگر کانونهای آموزشی، گذشته از کاهش کیفیت محتوا، انتظارات را افزایش میدهد و سرانجام هرج و مرج به بار میآورد: «هر تحصیلکننده امروزی یک طلبکار فرداست و به حق از جامعه انتظار دارد که شغل و موقعیتی که شایسته باشد به او ارزانی دارد، اما اگر نتوانست و نکرد، چه1»
4ـ4ـ در مقاله «زبان فارسی» ضمن اینکه زبان فارسی را راز ماندگاری هویت ایرانی و همچنین عامل گسترش فرهنگ ایران زمین در دیگر سرزمینها میداند، کم توجهی به آن را موجب تحلیل رفتنش میبیند. وی در همین مقاله با آوردن چکیدهای از تاریخ زبان فارسی، علت تضعیف این زبان را در دویست ساله اخیر، علاوه بر عوامل بیگانه، غفلتهای خودمان میداند.
4ـ5ـ از منظر وی دنیای کنونی چهار مشکل دارد که عبارتند از: افزایش بیرویه جمعیت، آلودگی محیطزیست، عدم توازن اجتماعی و رعایتنکردن حقوق انسانی. او معتقد است که اگر جهانیان از هم اکنون نتوانند این مشکلات را حل کنند، آینده نگرانکنندهای خواهند داشت.2
5ـ پیشنهادها
دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن فقط هشدار نمیدهد و برحذر نمیدارد، آنجا که چارهای بیابد، پیشنهاد هم میکند. برخی از پیشنهادهای وی به قرار زیر است:
5ـ1ـ نظر به نقشی که فردوسی توسی در پاسداری از زبان فارسی و نگاهبانی فرهنگ ایران زمین بر عهده داشته، ایجاد بنایی درخور شأن و شکوه او، همواره یکی از دغدغهها و آرزوهای اسلامی ندوشن بوده است؛ بنابراین به پیشنهاد وی، در یکم اسفند 1370 «ایرانسرای فردوسی» بنیان نهاده شد. دیگر پایهگذاران این بنیاد فرهنگی عبارت بودند از: استاد احمد آرام، استاد غلامحسین امیرخانی، دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و فریدون مشیری. «ایرانسرای فردوسی» که مورد استقبال بسیاری قرار گرفت، توانست نظر مقامات رسمی را به اهمیت این موضوع جلب کند. این بود که چند سال بعد ایجاد «ستاد احیای توس» از جانب دولت اعلام گردید و آییننامه آن در شهریور 1378 انتشار یافت.
5ـ2ـ دکتر ندوشن درباره ایجاد فرهنگستان در ایران بر این باور است که: «وظیفهای سنگینتر از وضع چند لغت دارد. اگر بخواهد با اسم خود تطابق داشته باشد، باید آن را بالاترین مرجع فرهنگی کشور بخوانیم.»3 به نظر ایشان، فرهنگستان در زمینههای پژوهشی میتواند کارهای بسیاری انجام دهد از جمله:
الف ـ پرداختن به ادب مردمی؛ یعنی گردآوری قصهها، مثلها، ترانهها و لغات و اصطلاحات محلی.
ب ـ گردآوری کلمات زندهای که بنا به علتی در زبان کنونی متروک ماندهاند؛ اما در کشورهایی مانند پاکستان، هندوستان و... استفاده میشوند.
ج ـ ایجاد همکاری زبانی با دو کشور تاجیکستان و افغانستان که این امکان را فراهم میکند که تعدادی از لغات فراموش شده در زبان فارسی از نو باز گردانده شوند.
د ـ بازیافت کلماتی که در متون گذشته جای داشتند، ولی از فارسی کنونی مهجور ماندهاند و توانایی تجدید حیات را دارند.4
5ـ3ـ اسلامی ندوشن معتقد است که اگر «شرق» میخواهد به زندگی فکری و فرهنگی خود ادامه دهد، از نکتههای زیرنباید غفلت کند:
1ـ جریان زاد ورود در سطح قابل تحملی که بحرانزا نباشد، مهار شود.
2ـ آموزش به نوعی باشد که افراد کارآمد تربیت کند.
3ـ از اسراف و بیهودهکاری پرهیز گردد.
4ـ پیشرفت تنها در بعد صنعت و اقتصاد دیده نشود، بلکه همهجانبه باشد.
5ـ موازنهای میان اندیشیدن شرقی و فکر منطقی پدید آید.
6ـ هرچه در فرهنگ ملی سد راه پیشرفت باشد، به کنار نهاده شود.
5-4- دکتر اسلامی برای سامان دادن به اوضاع اجتماعی، فرهنگی و حتی محیطزیستی دنیا راههای زیر را پیشنهاد میکند:
1ـ نگاهداری جمعیت جهان در حد اعتدال
2ـ کاهش تراکم جمعیت در شهرهای بزرگ
3ـ بازیافت پیوستگی با طبیعت
4ـ نظارت بر وسایل ارتباط جمعی
5ـ تولید محصولات صنعتی مورد نیاز
6ـ پرهیز از آلودگی محیطزیست
7ـ بهرهبرداری قاعدهمند از منابع زمین
8ـ نگاهداری سرعت در حد معقول
9ـ برقراری نظمی تازه در امر تولید و مصرف دارو
10ـ سوق دادن آموزش به سوی بسط تفاهم جهانی
11ـ ایجاد نظم عادلانه در تقسیم مواهب و ثروتهای جهان5
5-5- دکتر اسلامی ندوشن در مورد صنعت نیز اندیشههای قابل توجهی دارد. وی در کتاب «سخنها را بشنویم» آورده است: «کشوری چون ایران برای صنعتی شدن باید سه اصل را درنظر بگیرد:
1ـ صنعت را در خدمت کشاورزی بگذارد.
2ـ در مرحله فعلی کالای صنعتی را در حد احتیاج خود تولید کند.
3ـ اولویت به صنعتی داده شود که مواد خامش در کشور موجود است.»6
* * *
آنچه آمد، قطرهای بود از دریا؛ دریایی که هیچگاه به تیرگی نگراییده و پیوسته روشن و زلال جاری بوده است. سروی پایدار در پهنه فرهنگ، اما نه سروی بیثمر؛ سروی که در عین سبزی و راستی، از خامهاش برگ و بار رنگرنگ تراویده است.
افق فکری او فراتر از سخنگوی شرق یا غرب شدن بوده و گوهر پاک انسانی را بیش از هر چیز ستوده است. همیشه از ایران سخن گفته و مردمش را با همه تفاوتها، یکپارچه دیده و همگام آرزو کرده است. از جوانربایی و عوامفریبی بری بوده و خود را به هیچ شاخهای نیاویخته است. امید که این نوشته کوتاه توانسته باشد تصویری هرچند کلی از وجوه این نویسنده بزرگ را نشان داده و اندکی از وسعت تلاشهای بیشائبه او را سپاس گفته باشد. سایهاش پایدار و نامش ماندگار!
پینوشتها:
1. ایران و تنهاییاش، ص88.
2. ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟، ص89 ـ93.
3. هشدار روزگار، ص134.
4. همان، ص134 و 135.
5. دیروز، امروز، فردا، ص 172ـ180.
6. سخنها را بشنویم، ص163.