یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست نام‌آوران ایرانی بزرگان چرا قدسیان شعر حافظ از بر می کنند؟

نام‌آوران ایرانی

چرا قدسیان شعر حافظ از بر می کنند؟

برگرفته از تبیان

بررسی علل عظمت حافظ در ادبیات فارسی

گفتن اینکه حافظ شاعر بزرگی است و یکی از دو غزل‌سرای بزرگ تاریخ شعر فارسی است (آن دیگری سعدی) و بلکه علی الاطلاق بهترین غزلیات عاشقانه- عارفانه را در زبان فارسی پدید آورده است، دشوار نیست، بلکه شاید درباره آن در میان صاحبدلان و صاحب‌نظران اجماع و اتفاق‌نظر برقرارست. اما پاسخ دادن به این پرسش که سرّ عظمت هنری حافظ در چیست و وجوه و پایه‌های آن کدام است دشوارست.

ادب‌شناسان در بیان عظمت نبوغ‌آسای حافظ داد سخن داده‌اند و با شور و شیدائی هر چه تمامتر هیچ نکته‌ای فروگذار نکرده‌اند، مگر همین یک نکته را که وجوه امتیاز و عظمت حافظ چیست. آنچه در میان انبوه نوشته‌های حافظ‌‌شناسان و سخن سنجان خالی است بیان خونسردانه و حساب شده این وجوه است.

حافظ بیش از هر شاعری، حتی بیش از سعدی، از شعر پیشینیان خود بهره برده و اخذ و اقتباس کرده است.

این نکته تاریخ ادبی نیز مسلم است که کمال‌الدین اسماعیل اصفهانی (متوفای 635ق) مشهور به خلّاق المعانی، که از معنی شکافترین و مضمون بردارترین شاعران ایران است، استاد حافظ در شیوه سخن سرائی است. پس از او هنر سعدی نیز تأثیر مشابهی بر شعر حافظ  داشته است. و پس از او خواجو سومین استاد و مقتدای حافظ در غزل‌سرایی شمرده شده است. صورت ظاهر غزل‌های آبدار و ایهام پر ورد خواجو و آب و رنگ آنها همانند غزل حافظ است. اما قطع نظر از بعضی مورخان ادب و ادب‌شناسان، قاطبه شعر دوستان کمال‌الدین اسماعیل و خواجو را شاعر طراز اول نمی‌شمارند. به راستی فقط سعدی است که با حافظ قابل مقایسه است.

از این بزرگان گذشته، اوحدی مراغه‌ای، نزاری قهستانی و سلمان ساوجی هم غزل‌سرایان شیرین سخن هستند و حافظ به شعر هر سه با عنایت و علاقه می‌نگریسته و به بسیاری از غزل‌هایشان به صورت استقبال پاسخ می‌داده است. چرا شعرشناسان و شعر دوستان ایرانی برای حافظ مقام یگانه‌ای قائلند. چرا امیرخسرو، همام، اوحدی، خواجو، سلمان و کمال خجندی را که به صورت ظاهر با او قابل مقایسه‌اند، با او قابل مقایسه نمی‌دانند؟

شاید فهرستی از این دست حافظ را تبدیل به درخشان ترین چهره ادبی ایران کرده باشد:

1- اسطوره‌سازی حافظ.

2- رند و رندی حافظ.

3- فضل و فرهنگ و مقام علمی حافظ.

4- عرفان و اخلاق حافظ.

5- حافظ اندیشه‌مند است و در شعرش فلسفه می‌ورزد.

6- حافظ مصلح اجتماعی است.

7- سخنوری و صنعتگری حافظ.

8- انقلاب حافظ در غزل.

9- حافظ و موسیقی.

10- تأویل‌پذیری شعر حافظ.

11- طنز و طربناکی حافظ.

12- حافظ هم مضمون‌گر است هم معنی‌گرا.

منبع این نوشتار و مطالب مرتبط با آن کتاب "حافظ نامه" تالیف قرآن پژوه و حافظ پژوه معاصر ، بهاء الدین خرمشاهی است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید