کتاب
دشواریهای فرهنگ آسان (نقد کتاب فرهنگ آسان)
- كتاب
- نمایش از یکشنبه, 06 مرداد 1392 15:04
- بازدید: 4172
برگرفته از تارنمای فرهنگستان زبان و ادب فارسی
دکترحسن ذوالفقاری
گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی
یکی از مفاهیم مشترک زبانی و تربیتی در آموزشهای اولیۀ کودکان، واژگان پایه است. واژگان پایه یکی از اضلاع اصلی سادهنویسی است که بهمثابۀ ابزار مهمی برای نویسندگان کتابهای آموزشی و درسی و داستان و شعر است. واژگان پایه به مجموعهای از واژههای هر زبان اطلاق میشود که دارای بالاترین بسامد رخداد در گونههای گفتاری و نوشتاری خاص آن زبان هستند. ممکن است از واژگان پایۀ سطوح سنی خاص (مثلاً کودکان) یا واژگان پایۀ زبانی برای مقاصد خاص (مثلاً آموزش زبان به غیر اهل زبان) یا در محدوده یا ژانری خاص (مثلاً واژگان پایۀ ادبیات نوجوانان) نیز سخن به میان آید که در این صورت با پربسامدترین واژههای متون مربوط به آن سطوح خاص سنی، آن مقاصد ویژه و یا آن ژانرها و محدودههای خاص، سروکار خواهیم داشت.
توجه به این نکته ضروری است که اگرچه لفظ واژگان، در معنای تخصصی خود در ساحت روانشناسی زبان و زبانشناسی به مجموعه واژههای ذهنی یا، به عبارت بهتر، به فرهنگ لغت انتزاعی ذهنی اهل زبان دلالت دارد، اما در زبان فارسی برای اشاره به کلمات عینی مورد استفادۀ اهل زبان اطلاق میشود. این واژگان شامل واژگان تولیدی (واژههایی که فرد به هنگام سخن گفتن یا نوشتن، یعنی به هنگام تولید زبان از آنها استفاده میکند) و واژگان ادراکی (واژههایی که فرد به هنگام شنیدن یا خواندن آنها در یک متن معنایشان را درک میکند) میشود (نعمتزاده و همکاران، 1384: 34).
در دهههای اخیر توجه مربیان و پژوهشگران به واژگان پایه چنان بوده که چندین اثر مستقل و رسالۀ دانشجویی تألیف شده است. این آثار به ترتیب تاریخ انجام تحقیق عبارتاند از:
1. واژگان نوشتاری کودکان: نوشتۀ فریدون بدرهای. این کتاب حاصل اولین پژوهش دربارۀ واژگان نوشتاری کودکان ایران است که فرهنگستان زبان ایران در سال 1352 آن را چاپ کرد.در این پژوهش، از مجموع 1085 نامه در سالهای منتهی به سال 1352که کودکان دبستانی از908دبستان و 160 شهر در سراسر ایران برای «مرکز ملی آموزش بزرگسالان»ارسال کرده بودند، 98769 واژه استخراج شد. از این تعداد 8712 صورتزبانی و 4598 واژۀ مختلفبهثبت رسیده است. سپس بر اساس پراکندگی و بسامد واژهها، تعداد775 واژه بهعنوان «واژگان نوشتاری» کودکان انتخاب شد.
2. فهرست پرتکرارترین واژههای خردسالان: نوشتۀ لیلی ایمن (1357) که از سوی مرکز ملی آموزش بزرگسالان چاپ شد. واژههای این پژوهش از نوشتههای خردسالان، کتابهای پرفروش کودکان و گفتار آنها به دست آمده است.
3. واژگان پایههای اول تا پنجم ابتدایی: گردآوردۀ عبدالرحمان صفارپور (1370) شامل 25000 واژه است که نویسنده برطبق طرحی بر اساس کتابهای درسی پایههای اول تا پنجم ابتدایی و نیز کتابهای نهضت سوادآموزی، جمعآوری کرده و چاپ نشده است.
4. واژگان خوانداری کودکان دبستانی ایران: پایاننامۀ کارشناسی ارشد مهدی ضرغامیان در رشتۀ زبانشناسی است که در سال 1371 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دفاع کرده است. در این پایاننامه مجموعهای از واژگان خوانداری کودکان دبستانی ایران در دهۀ شصت (1360-1369) بررسی شده است. ضرغامیان در این کار، 13039 مدخل واژگانی با کاربرد 80629 را در دو فهرست الفبایی و بسامدی آورده است.
5. فرهنگ دبستانی: نوشتۀ گیتی شکری که در سال 1374 ذیل انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به چاپ رسید. کتاب شامل حدود پانزدههزار واژه است. پیکرۀ آن طی طرحی پژوهشی، براساس واژههای کتابهای درسی پنجسالۀ دورۀ ابتدایی و پنجاه کتاب غیردرسی کودکان همین گروه سنی، مجلههای کیهان بچهها، پیک و مجلات رشد و نیز مواد گفتاری ده برنامۀ کودک و نوجوان صدا و سیما به دست آمده است. در تهیۀ این پیکره، واژههای دو منبع مهم مربوط به واژگان کودک، یعنی «واژگان نوشتاری کودکان دبستانی ایرانی»، اثر فریدون بدرهای و «فهرست پرتکرارترین واژههای خردسالان»، اثر لیلی ایمن نیز لحاظ گردیده است. این فرهنگ معنای واژهها را به زبانی ساده توضیح داده و برای برخی از واژهها مثال هم آورده است.
6. واژگان پایۀ ادراکیدانشآموزان کلاسهای سوم، چهارم و پنجم ابتدایی: علیمحمد شبیری (1376)، رسالۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبانهای خارجی.
7. واژگان گفتاری کودکان دبستانی: فرامرز صفرزاده (1376)، رسالۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبانهای خارجی.
8. شناسایی و تحلیل واژگان نوشتاری کودکان دبستانی ایران: نادیا فکری (1382)، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، رشتۀ علوم کتابداری و اطلاعرسانی، به راهنمایی دکتر مرتضی کوکبی، دانشگاه شهید چمران اهواز. مبنای این پژوهش، نامههای ارسالی کودکان دبستانی سراسر کشور به دفتر مجلات «رشد نوآموز» و «رشد دانشآموز» در سالهای 1380-1381 است. از 367 نامۀ بررسیشده در این پژوهش 56086 واژه و 4754 واژۀ غیرتکراری استخراج شده است. معیار تفکیک واژه، نظریۀ ساختاری است، بهاینترتیب که کلیۀ ترکیبات اضافی و وصفی، به واژگان سازندۀ خود تفکیک شدهاند؛ مثلاً «لباس فضانوردی» به دو واژۀ «لباس» و «فضانوردی» تفکیک شده است. واژگان در چهار گروه اصلی فعلی، غیرفعلی، اصطلاحات، و مصدر، بررسی و طبقهبندی شدهاند. گروه غیرفعلی خود به هجده زیرگروه فرعی تقسیم شده است. حاصل این پژوهش جدولی الفبایی شامل 56086 واژه (صورت زبانی)، جدول بسامدی شامل 4754 واژه و جدول واژگان پایه شامل 761 واژه پایه است.
9. فرهنگ کودکان سخن اثر حسن انوری و منیژه گازرانی در سال 1383 از سوی انتشارات سخن به چاپ رسید. اساس این فرهنگ ارائۀ معنای واژهها با مثال، جمله و تصویر است، اما توضیحی دربارۀ پیکرۀ مورد استفاده، چگونگی انتخاب مدخلها و اصولاً روش کار نمیدهد. تعداد واژههای این فرهنگ حدوداً 2752 است که در خود اثر ذکر نشده است.
10. طرح شناسایی واژگان پایۀ فارسی دانشآموزان ایرانی در دورۀ ابتدایی: مجری شهین نعمتزاده و همکاران (1384). در این پژوهش واژههای تولیدی و ادراکی هریک از پنج پایۀ ابتدایی، در سه مقولۀ واژگانی اسم، صفت و فعل، بهصورت بسامدی ارائه شده است. در این طرح «سه نوع آزمون واژگانی تولیدی و ادراکی و معلمان، ساخته و اجرا گردید و حدود بیستهزار دانشآموز به دو آزمون واژگانی تولیدی و ادراکی و هفتصدوپنجاه معلم مقطع ابتدایی همان مدارس هم به آزمون واژگانی معلمان پاسخ دادند». معیار مجری طرح در انتخاب واژگان پایه، بسامد بالای واژهها بوده است (نعمتزاده و همکاران، 1390: 43). این طرح که در سطح ملی و بر مبنای جامعۀ آماریای به وسعت جغرافیای تمام ایران انجام پذیرفته، جامعترین، بنیادیترین و روشمندترین کاری است که تا کنون در حوزۀ مطالعات واژگان پایۀ کودکان انجام شده است. برای استخراج واژگان تولیدی و ادراکی 29 استان، 19349 دانشآموز ابتدایی، 750 معلم و 175 مدرسه در آزمونهای این طرح شرکت کردهاند. دادهها و مبانی نظری بعدها (1390) با عنوان واژگان پایۀ فارسی از زبان کودکان ایرانی ذیل انتشارات مدرسه چاپ شد.
11. فرهنگ آسان: آخرین اثر در این حوزه فرهنگ آسان به سرپرستی مصطفی رحماندست در سه جلد است که انتشارات کانون فکری کودکان و نوجوانان آن را برای گروه سنی «ج» و «د» (چهارم و پنجم دبستان و دورۀ راهنمایی) در سال 1390 منتشر کرده است. «فرهنگ آسان» دربردارندۀ هجدههزار لغت است و قصد دارد کلمههای دشوار را با استفاده از کلمههای ساده برای نوجوانان معنا کند. از امتیازات کتاب مصور بودن آن است. در بخشی از مقدمۀ کتاب چنین آمده است: فرهنگ آسان با این امید تألیف شده است که بچهها و بزرگترها را برای کشف معنی واژه و لذت جستجو کنار هم بنشاند. حتی اگر بزرگترها حوصلۀ شرکت در چنین فعالیت مهرآفرین و سازندهای را هم نداشته باشند خود بچهها بتوانند با جستجو در این کتاب، روی پای خود ایستادن را تمرین کنند (مقدمه، ص 2). به گفتۀ نویسنده، این لغتنامه با انتخاب زبانی آسان در بیان معنی واژهها، میتواند به نیازهای کودکان و نوجوانان بالای 10 سال پاسخ دهد.
اکنون این فرهنگ را از چند جنبه نقد و بررسی میکنیم:
1. مسائل مربوط به روش تحقیق
ــ پیکره به طور دقیق معلوم نیست. فقط خیلی کلی گفته شده این فرهنگ بر اساس پیکرهای متشکل از کتابهای مختلف کودکان، فرهنگهای بزرگسالان ، برنامههای تلویزیونی و مجلات کودک و نوجوان تهیه و تدوین شده و بنابراین چون پیکرۀ مشخص و تعریفشدهای ندارد، بسیاری از واژگان را مییابیم که معلوم نیست در کدام برنامۀ تلویزیونی یا مجله و کتاب استفاده میشود؛ واژگانی چون طایع، رفلکتور، رقاع، عاکف، عاهه (سختی) و... .
2. مسائل مربوط به روش فرهنگنگاری
ــ ذیل هر مدخل، متنی کلاسیک یا جدید برای شاهد مثال آورده شده، اما بیارجاع به نام کتاب و قرن و مؤلف آن، مثل رقیمه (814). گاه شاهد مثال از متون دشوار ادبیات کلاسیک انتخاب شده، مثل این شعر خاقانی ذیل «چشمزخم» که فهم و خواندن آن برای کودکان ناممکن است:
این چشم شور، بخت تو را دید یک نظر
چندین هزار فتنه از آن یک نظر رسید
ــ نایکدستی در روش مدخلنگاری که معلوم نیست از کدام روش استفاده شده است؛ مثلاً ساخت دستوری برخی مدخلها بهغلط داخل کمانک رفته است. مثل ماراسپند (1394) که اسم مرکّب از مار + اسپند است، اما بهغلط مرکّب از مار + ا + سپند دانسته شده است.
ــ در شکل ارائۀ تعریفها ناهمگونی است. تعاریف گاه شکل مصدری دارند و گاه جملهای. ذیل شرفیاب، یک معنی جملهای است، معنی دیگر مصدری (935).
ــ ترکیبات مربوط به واژه را بهصورت مدخل اصلی آورده است، درحالیکه اساساً در فرهنگنگاری این ترکیبات ذیل مدخل اصلی میآیند و استقلال ندارند. برای نمونه رگزن (816) جدا از رگ مدخل شده است. مالمردمخور کنایه است نه واژه و اگر بیاید باید ذیل مال یا خوردن باشد. مدخلهای ناخنخشک، ناخن پریدن، ناخن زدن (1590) و ... باید ذیل ناخن باشد نه جدا. برخی ترکیبات اضافی، اصطلاح اداری یا علمی هستند نه واژۀ پایه، مثل سال نوری، سال مالی، سال کبیسه (84) که جای آنها در این فرهنگ نیست. ترکیبهای عجیب هم دیده میشود: ماستکش (کسی که ماست میکشد!).
ــ با نگاهی بسیار گذرا و غیرتخصصی درمییابیم که مدخلهای این فرهنگ نه ازنظر شکل ساختاری کلمات و نه بهلحاظ تعلق به سبکهای زبانی مختلف، همگونی ندارند. حتی به نظر نمیرسد این کلمات با تکیه بر شم زبانی مؤلف سامان یافته باشد. تعداد واژگان غیرپایه به قدری در این اثر زیاد است (90 درصد) که شاید بهتر میبود نام آن را بهجای فرهنگ آسان، فرهنگ واژگان مهجور زبان فارسی میگذاشتند. چنین فرهنگهایی باید به کودکان و نوجوان اعتمادبهنفس دهد تا آموزش را سهل کند نه آن که اعتماد را از آنان بگیرد.تنها با درشت کردن فونت حروف و افزودن چند تصویر نمیتوان ادعا کرد این کتاب برای کودک است. در مقدمه ادعا شده است که این فرهنگ «مال خودشان (بچهها) است و برای آنها نوشته شده» (ص 4)، اما واژگان آن شامل انواع کلمات عربی، مهجور و قدیمی، ادبی و نیز واژگان تخصصی رشتههای گوناگون علوم از زیستشناسی و پزشکی تا فیزیک و شیمی است و ما نمیدانیم این بچهها چه کسانی هستند که با واژگان فوق تخصصی چون عرقوب: رگ عصبی ضخیمی در بالای پاشنۀ پا» (ص 1036)، اگزوفتالمی: برجستهتر شدن و پیشآمدگی کرۀ چشم» (ص191)، شراعالحنک: (بخش عضلانی سقف دهان) سروکار دارند. گویا اشتباهی رخ داده است. جای این کلمات در فرهنگهای تخصصی پزشکی است نه فرهنگ کودک.
ــ بسیاری از واژگان مدخلشده در این فرهنگ کلمات عربی مهجوری است که نه با دانش واژگانی مخاطبان و نه با همدیگر، ازنظر حوزه و سطح، تناسب دارند. این واژگان را در فرهنگهای فارسی معتبر چون دهخدا و سخن و معین هم نمییابیم و حتی در برخی کتابهای لغت عرب، و نمیدانیم از کجا به این کتاب و ذهن گردآورندگان راه یافته است؛ واژگانی چون بسیم، ثلاث، جرابه، پاتین، اکتوپی، تلواسه، تلمیذ، تلبث، جاثلیق، جاثم، بنو، کیلگان، ماضع، گراهیدن، مشتوک، نارباجه، نوجبه، نهب کردن، نه خراس، نهامی مشتوک (1481) چوب یا فیلتر سیگار و ... . حتی افعال فارسی بسیار مهجور که یا گویشی هستند یا مربوط به متون ادبی نیز در این فرهنگ آسان دیده میشود؛ مثال رمبیدن (817) لابیدن و کلمات عامیانه: لیلاج (1384)، فتفت کردن (1104).
ــ فهرست زیر نمونهگیری تصادفی از 50 مدخل حرف لام (از ص 1344 تا 1348) است:
لئامت، لئیم، لایحه، لائیک، لاابالی، لاادری، لاب، لابد، لابلاتوار، لابرلا، لابس، لابه، لابه کردن، لابهلا، لابیدن، لابیرنت، لاپ، لاپوشانی کردن، لات، لاتاری، لاتو، لاتوپات، لاتولوت، لاج، لاجان، لاجورد، لاچین، لاحد، لاحظ، لاحق، لاحم، لاخ، لاخشه، لاخه، لاخیز، لاد، لادگر، لادن، لاده، لاذب، لاذع، لارغو، لارقس، لارنژیت، لارو، لاروب، لاروبی، لاری، لازک.
با تأمل در این مدخلها درمییابیم هیچیک واژگان پایه نیستند؛ زیرا فرهنگهای مشابه آنها را بهعنوان پایه ضبط نکردهاند. شاید با تسامح فراوان بتوان گفت تنها 10 درصد مدخلهای فرهنگ آسان پایه باشد و بقیه ربطی به کودک ندارد. در عوض جای بسیاری از واژگان کودک در این اثر خالی است؛ مثل سبد، ساک و... .
3. مسائل ویرایشی
ــ غلطهای املایی: مسوده (1478) با تشدید روی د/ گرنگ = گرنگ (بهجای گورنگ)/ مارزار (1396) بهجای مازار (1398)/ نشات به نشات ارجاع شده که درست نشئت است/ راهاکرده (790) بهجای رهاکرده.
ــ نایکدستی رسمالخط: معلوم نیست مبنای ویرایش، رسمالخط فرهنگستان است یا کتب درسی که در هر حال با هیچیک انطباق ندارد؛ مثلاً «ها» گاه چسبیده و گاه جداست. نوشیدنیها در یک جا جدا (986) و درجایی دیگر (1002) سرهم است. هیدروژن (1769)، بمب ئیدروژنی (304).
ــ کلمات مرکّب گاه جداست؛ مثل حیرتناک و گاه پیوسته، مثل برنجزار، دعوتنامه، حیرتزده، دلخوشکنک.
ــ عدم استفاده از واژگان مصوّب فرهنگستان: کامپیوتر بهجای رایانه (597).
ــ نشانهگذاری: بعد از تمام مدخلهای سیاهشده، دونقطۀ بیانی (:) آمده است که نادرست است و اگر دونقطه بیاید تعریف بلافاصله باید بعد از آن باشد.
ــ رعایت نکردن نیمفاصله: «رضایت بخش» (809)/ رضایتبخش؛ «روز کوری» (ص 825)/ روزکوری؛ «چشم سفید» (ص570)/ چشمسفید؛
ــ عدم حذف همزۀ پایانی: بهاء (ص 314) بهجای بها؛ دعاء بهجای دعا.
ــ حرکتگذاری ناقص مدخلها: کلمات ناآشنایی مثل رغیب، رغیف، رفاغ، رقوم، رقبه و رفاق (811) بدون حرکتگذاری است که خواندن را دشوار میکند. یا «رسالتمآب» (ص 804) که میم آن حرکت فتحه ندارد.
4. مسائل فنی
ــ قطع بزرگ کتاب و سهجلدی بودن آن و وزن سنگین هم از دشواریهای این فرهنگ آسان است و بهآسانی میتوان دریافت همین امر فنی و بدیهی، کتاب را بهآسانی از دسترس مخاطبان خارج میکند.
ــ تصاویر حُسن کار است، بهخصوص که طنزآمیز است، اما توازن تصویری رعایت نشده است. در یک صفحه (172) سه تصویر دارد و ناگاه تا سی صفحه (از 1625 تا 1646) حتی یک تصویر هم دیده نمیشود.
سخن آخر
نکتۀ قابل تأمل و از همه بدتر اینکه فرهنگ آسان را کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. فرهنگی که مخاطبان آن بهراستی نمیتوانند کودکان باشند؛ زیرا دامنۀ متنوع واژگان موجود در آن از سطح دانش واژگانی کودکان که بماند، دانشگاهیان نیز فراتر است. آیا کتاب قبل از چاپ به رؤیت و تأیید متخصصان نرسیده است؟ اگر طرح پژوهشی بوده ناظر نداشته است؟ آیا مسئولان یک بار کتاب را ازنظر کارشناسی خود گذرانیدهاند؟ آیا این کار اعتبار سالیان دراز کانون را زیر سؤال جدّی نمیبرد؟
اگر شاعر نامدار و نویسندۀ چیرهدست کودکان و خاطرهساز دوران کودکی تمام کودکان ایران، جناب مصطفی رحماندوست گرامی، تنها واژگان اشعار و نوشتههای خود را مدخل میکرد بسیار سودمندتر از این فرهنگ و آسانتر و آسانپذیرتر نمیبود، یا اساساً این کار را به اهل زبان و زبانشناسان وامیگذارد.
منابع
ابراهیمی، نادر (1363)، مقدمهای بر مراحل خلق و تولید ادبیات کودکان، تهران: آگاه؛
انوری، حسن و منیژه گازرانی (1383)، فرهنگ کودکان سخن، تهران: سخن؛
ایمن، لیلی (1357)، واژگان نوشتاری و گفتاری کودکان 6-12سالۀ ایرانی، تهران: مرکز ملی آموزش بزرگسالان؛
بدرهای، فریدون (1350)، واژگان نوشتاری کودکان دبستانی ایران، تهران: فرهنگستان زبان ایران؛
رحماندوست، مصطفی (1390)، فرهنگ آسان، تهران: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان؛
شبیری، علیمحمد (1376)، واژگان پایۀ ادراکی دانشآموزان کلاسهای سوم، چهارم و پنجم ابتدایی، رسالۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبانهای خارجی؛
شکری، گیتی (1374)، فرهنگ دبستانی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛
صفارپور، عبدالرحمن (1370)، واژگان پایۀ کلاسهای اول تا پنجم دبستان، تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، دفتر انتشارات کمک آموزشی؛
صفرزاده، فرامرز (1376)، واژگان گفتاری کودکان دبستانی، رسالۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبانهای خارجی؛
ضرغامیان، مهدی (1371)، واژگان خوانداری کودکان دبستانی ایران، رسالۀ کارشناسی ارشد، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛
فکری، نادیا (1382)، شناسایی و تحلیل واژگان نوشتاری کودکان دبستانی ایران، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، رشتۀ علوم کتابداری و اطلاعرسانی، به راهنمایی دکتر مرتضی کوکبی، دانشگاه شهید چمران اهواز؛
نعمتزاده، شهین و همکاران (1384)، طرح شناسایی واژگان پایۀ فارسی دانش آموزان ایرانی در دورۀ ابتدایی، تهران/ (1390)، واژگان پایۀ فارسی از زبان کودکان ایرانی، تهران: انتشارات مدرسه
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا