یکشنبه, 02ام دی

شما اینجا هستید: رویه نخست هنر هنر دانش و حکمت موسیقی ایرانیان و اشاره‌ به رسالهٔ حکیم عمر خیام نیشابوری

هنر

دانش و حکمت موسیقی ایرانیان و اشاره‌ به رسالهٔ حکیم عمر خیام نیشابوری

برگرفته از مجله افراز (نامه درونی انجمن فرهنگی ایران‌زمین)، شمارهٔ هشتم، از تابستان 1384 تا بهار 1385 خورشیدی، صفحه 43 تا 44


رضاقلی سالور قاجار (شهرام)

طرح: حجت حسن ناظر نیشابوری
طرح: حجت حسن ناظر نیشابوری


موسیقی به اعتبار حکمت و فلسفه، یک اصطلاح حکمت و فلسفه و به اعتبار ریاضیات، یک اصطلاح علم ریاضی است و چون با صداشناسی (دانش آکوستیک) سروکار دارد در دایرهٔ دانش فیزیک آمده و چون با آلات و ادوات همراه است با صنعت در پیوند است و به اعتبار هنر، در حوزه و دایرهٔ هنر قرار می‌گیرد.

حکیمان و فیلسوفان قدیم ایران، موسیقی را یکی از بخش‌های چهارگانهٔ دانش‌های ریاضی می‌شمردند که آنها  عبارتند از: حساب، هندسه، «هیأت و اخترشناسی» و موسیقی. در بخش‌بندی‌های گذشته، دانش‌های جبر و مقابله و مثلثات مسطحه و مثلثات کروی و مناظر و مرایا (پرسپکتیو) و علم‌الحیل و جراثقال و علم احکام نجوم و تنجیم و فن اسطرلاب را از فروع دانش‌های ریاضی می‌دانستند. فیلسوفان یونان و اندیش‌مندان دیگر کشورها هم آرا و نظریه‌های قابل‌توجهی دارند که به راستی آنها را باید مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد.

اعتقاد بسیاری از حکیمان و فیلسوفان بر این است که موسیقی چون با عالم روحانی روان جهان و فراطبیعت (ماوراء‌الطبیعه) و عقل شهودی یا علم حضوری و به قولی با Nuesis یا Intellectus در ارتباط است و به Eidos یا Idea یا دیدار که منظور همان جهان ماورا و برتر است می‌رسد، شایسته نیست که از جهان دیدار و شهود آن‌را تنزل داده و به مقام عالم طبع و جهان ناسوت ببریم. دانشمند ایرانی، حکیم ابونصر فارابی در کتاب احصاء‌العلوم در طبقه‌بندی علوم ریاضی علم موسیقی را جزو دانش‌های ریاضی طبقه‌بندی کرده است و می‌گوید که:

«علم موسیقی به‌طور کلی از شناختن انواع‌ الحان بحث می‌کند که بر دو قسم است.

1- موسیقی نظری که شامل است بر اول، مبادی آن‌چه در این علم است؛ دوم در اصول و استخراج نغمه‌ها و شمار و انواع آنها؛ سوم تطبیق چیزهایی که در اصول یا گفتارها و براهین ثابت شده است و از آلاتی که برای کار آماده شده است و شیوه‌های ایجاد همه‌ الحان در این آلات بحث می‌کند؛ چهارم گفتار در انواع وزن‌ها؛ پنجم گفتار در ترکیب الحان و نغمه‌ها.
2- موسیقی علمی آن است که الحان را در آلات طبیعی و یا مصنوعی به‌صورت محسوس ایجاد می‌کند».

فارابی شاهکاری دارد به‌نام «موسیقی کبیر» که شایسته است نام این کتاب را یادآور شوم.
گروه دانشمند ایرانی اخوان‌الصفا و خلان‌الوفا که در سده‌ی چهارم هجری زندگی می‌کردند در رساله‌های خود علم فلسفه‌ی حقیقی را به ریاضیات و منطقیات و طبیعیات و علوم نفسانی و عقلانی و علوم الهی بخش‌بندی کرده‌اند. آنها دانش‌های ریاضی را به علم هندسه (علم عدد) علم نجوم و علم موسیقی تقسیم‌بندی کرده‌اند. در رساله‌های اخوان‌الصفا درباره‌ی ریشه‌ی موسیقی آمده است:

«اصحاب شرایع و نوامیس الهی به‌منظور استفاده و اعمال در هیاکل و عبادت‌خانه‌ها و در هنگام خواندن نماز و هنگام قربانی‌ها و دعاها و رازها و نیازها و گریه‌ها، الحان و اصوات موسیقی را به‌کار برده‌اند چنان‌که حضرت داوود در هنگام خواندن مزامیر خود، الحان خوش‌اوزان معینی اعمال می‌کرد. و هم‌چنان‌که نصرانیان در عبادت‌گاه و مسلمین در مساجد خود در قرائت نماز و کتاب‌های آسمانی، الحانی رقیق به‌کار برند تا دل‌ها رقیق و عواطف، لطیف شود و قلب‌ها خاضع و نفوس، خاشع و منقاد اوامر خداوند شوند و از گناهان خود بازگشت کنند و به‌سوی خدای روی آورند. باز گویند یکی از اسباب وضع قواعد و قوانین موسیقی این بود که چون حوادث و وقایعی‌ که از ناحیه‌ی موجبات نجومی و تأثیرات کواکب و احترام سماوی پدید می‌آمد مانند قحط غلات و خشک‌سالی و جز آنها، خواستند راهی پیدا کنند که از این‌گونه بلیات و حوادث ناگوار نجات یابند و به این جهت، سنن و نوامیس الهی را  وضع کردند».

ابوعبدالله محمد فرزند یوسف خوارزمی کاتب، نویسنده‌ی دانشمند ایرانی سده‌ی چهارم هجری در کتاب ارجمند خود موسوم به مفاتیح‌العلوم در مورد علم تعلیمی و ریاضی آورده است که: «علمی است که بحث از خود ماده نکند ولی وارد است در اشیایی که داخل در ماده است» و موسیقی را در باب ششم از این علم آورده است و آن را شامل آلات، کلیات، پرده‌ها و اوزان می‌داند.

دانشمند و حکیم بزرگ، بوعلی سینا که موسیقی‌دانی برجسته نیز بوده است در اکثر کتاب‌های خود از جمله در شفا و در رساله‌های دیگر، بحث‌های فراوانی درباره‌ی موسیقی دارد و موسیقی را جزو اقسام حکمت ریاضی آورده است. کوتاه سخن، کلام بوعلی‌ سینا در تعریف موسیقی علمی آن است که: «علم موسیقی، علمی است که احوال نغمات و کیفیت تألیف الحان به‌ آن شناخته شود و از فروع علم موسیقی، تهیه‌ی آلات مختلف موسیقی دانسته است».

حکیم اشراقی، شهاب‌الدین سهروردی معتقد است که: «مبصرات و علم قوه‌ی باصره، اشرف از سایر قوا است لکن مسموعات، لطیف‌تر از مبصرات است از جهتی – زیرا خاصیت قوه‌ی سامعه این است که آوازها و صداهای موسیقی را که لذت‌بخش و طرب‌انگیز است، درک کرده و نفوس آدمی را متوجه به موطن اصلی خود می‌کند و آن را از عالم شهادت و عالم پست دنیاوی به امور برتر و جهان روحانی نورانی رهبری می‌کند. از کمالات حسیه او را متوجه به کمالات عقلیه می‌گرداند و در جهت عمل و علم، او را به کمال می‌رساند و از همین جهت است که حکیمان و فیلسوفان را عنایتی خاص به موسیقی بوده است و مسأله‌ی موسیقی نزد آنها از امور عظیم و مهم محسوب می‌شده است».

از فرزانگان ایران، رساله‌های بسیاری درباره‌ی موسیقی به‌ یادگار مانده است که یکی از آنها رساله‌ای ا‌‌ست از خواجه حکیم عمر خیام نیشابوری به نام «شرح‌المشکل من کتاب‌الموسیقی» که آن را باید جزو آثار علوم ریاضی حکیم خیام به‌شمار آورد. در کتاب‌خانهٔ فاتح استانبول نسخه‌ای خطی از آن است که عکس‌اش جزو مجموعه‌ای که مشتمل بر چند متن از متون ریاضی است به شماره‌ی 509 در کتاب‌خانه‌ی مرکزی دانشگاه تهران نگه‌داری می‌شود. این کار به اهتمام پژوهش‌گر و اندیشمند بلندپایه شادروان استاد مجتبا مینوی صورت گرفته و ایشان عکس‌های  بسیاری از متون را از کشورهای مختلف گرد آورده که در کتاب‌خانه‌ها نگه‌داری می‌شود.
این رساله را که پیشینیان هیچ‌یک به معرفی آن نپرداخته‌اند و جزو آثار حکیم خیام ذکر نکرده‌اند، برای نخستین‌بار دانشمند بزرگوار شادروان استاد جلال‌الدین همایی در کتاب‌ «خیامی‌نامه» معرفی و متن آن را از روی نسخه‌ی عکسی به‌چاپ رسانیده‌اند. حکیم عمر خیام در مقاله‌ی سوم از رساله‌ی «شرح‌المشکل من مصادرات کتاب اقلیدس» که تاریخ تألیف این رساله اواخر جمادی‌الاولی سال 470 هجری قمری است سخن از نسبت تألیفیه‌ی موسیقی و فرق آن با نسبت تألیفیه‌ی هندسی به میان آورده و می‌گوید: «وقد ذکرنا شطراً من هذا لمعنی فی شرح‌ المشکل من کتاب‌ الموسیقی» که معلوم می‌شود این رساله پیش از رساله‌ی «شرح‌المشکل من ‌مصادرات اقلیدس» نوشته شده است.

ابن‌ندیم در کتاب الفهرست جزو کتاب‌های اقلیدس کتاب «النغم و یعرف بالموسیقی» را برمی‌شمارد و رساله‌ی حکیم خیام به احتمال بسیار زیاد در موضوع مصادراتش کتاب «شرح‌المشکل من کتاب‌الموسیقی» را تألیف کرده است، همان‌طور که قبلاً او اصول حساب و هندسه‌ی اقلیدس را مورد بررسی قرار داده بود. از این رساله چند صفحه‌ای بیش‌تر باقی نیست و برگه‌های آن باید چند برابر آن‌چه که به‌دست آمده، باشد که هنوز پیدا نشده است.

پژوهشگر گرامی این نوشتار را به روان پدر و مادر خود پیشکش کرده است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید