گردشگری
گزارشی از ارگ بم و گردشگری در استان کرمان
- گردشگری
- نمایش از یکشنبه, 30 بهمن 1390 10:14
- بازدید: 7626
برگرفته از تارنمای ایران نامه
دکتر محمود دهقانی
استان کرمان در جنوب شرقی کشور قرار گرفته و مرکز آن شهر کرمان است. شهرهای سیرجان، بردسیر، فهرج، بافت، رفسنجان، شهر بابک، جیرفت، زرند و بم آوازهای دیرینه دارند. اما این استان بر اساس تقسیمات پس از انقلاب دارای نزدیک به ۸۰ شهرستان و شهر و شهرک شده که برخی از آن ها در امور بازرگانی و تولیدات در روزگار ریاست جمهوری رفسنجانی و پس از او پیشرفت کرده است. کاوشهای علمی ارزشمند باستانی نشانه تمدن را از هزارهها پیش در کرمان آشکار میسازد. آثار درخشان معماری باستانی روزگار کهن، همراه با طبیعت بسیار زیبا و متنوع گردشگرپذیر بوده که این خود آیینه نمایش فرهنگ و تمدن کرمانیهاست. این استان با بهرهمندی از کوهها و رودها و حتا کویر، آمادگی برای پیشرفت کشاورزی دارد. توانمندیهای استان کرمان با ارتباطات بهتر از گذشته و با پیشرفت در صنعت امروزین و همچنین صنایع دستی که از روزگاران گذشته تا به امروز آوازهدار است به همراه مردمی که گویش شیرین دارند، گردشگری در استان کرمان را دلپذیر کرده است. استان کرمان از شمال به خراسان و یزد، از شرق به سیستان و بلوچستان، از غرب به فارس و از جنوب به استان هرمزگان چسبیده است. این استان که خود دارای جمعیت قابل ملاحظهای است و گذرگاهی بر سر راه چند استان مهم کشور است اگر با برنامهای درست و سنجیده با آن برخورد شود در صنعت گردشگری میتواند گوی سبقت را از همه استانها برباید. چرا که آب و هوای آن دارای تنوع بوده و با آن که گرم و کویری است اما در شب دما به شدت تغییر میکند. با این وجود در جنوب غربی و مرکز، سرد کوهستانی و در ناحیه جنوب شرقی گرم و مرطوب است. تنوع آب و هوا باعث شادابی و وفور برخی میوهها و سبزیهای کمیاب در این استان است. از دیر باز پسته، خرما، قالی و صنایع دستی کرمان به سراسر کشور و خارج از کشور صادر میشد. عطر کرمان نمونه دیگری از سوغاتیهای تاریخی بود اما از مرغوبیت شال و پته و ترمه و جاجیم استان کرمان در بسیاری از متون و گزارشهای پیشینهنگاران یاد شده است. از سویی مرغوبیت و آوازه زیره کرمان آن چنان بالا گرفت که پایش به مثلهای فارسی نیز کشیده شد.
پاریز کرمان
باغ پسته در کرمان
در درازنای چند هزار ساله فرمانروایی دودمانهای گوناگون بر ایران، کرمان از اهمیت به سزایی برخوردار بوده است. با شهرهای کهن و دیرینه و آثار به جا مانده باستانی پیداست که دیار کرمان در روزگار هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان رونق داشته است. آثار باستانی از جمله معماری منحصر به فرد صخرهای بسیار زیبای روستای میمند، تپه یحیا در روستای صوغان بافت، تل ابلیس روستای سلطان آباد، شهر قدیمی و دژ کهنه در روستای کهوروییه جیرفت، دژ سنگ در روستای سعیدآباد سیرجان، دژ دختر، دژ اردشیر، آتشکدهها بهویژه آتشکده "شاه فیروز" و گنبد بسیار زیبای "گبری" (جیلیه) که از نظر هنر معماری یکی از یادگارهای با ارزش است همراه با ارگ بم این یکتا نمونه معماری خشتی جهان بخت دیگری برای جلب جهانگرد و گردشگر به استان کرمان است.
در شهرهای استان موزههایی هستند که برخی از آن ها بسیار زیبا و دارای یافتههای دیدنی است اما شوربختانه مثل همه جای کشور، از نظم چندانی برخوردار نیست و در رسانههای استان و سراسر کشور برای دیدار از این موزه ها کمتر تبلیغ شده است.
باغهای بسیار زیبای کرمان از جمله باغ شاهزاده ماهان برجای مانده از روزگار قاجار، باغی دلپذیر است. از سوی دیگر هر چند ارگ بم با زمین لرزه ویران شده ولی به واسطه وجود نخلستان و پیشینه دیرین، گردشگران به سوی خود جلب میکند؛ و با این که در حال بازسازی است اما قسمتهایی از ارگ قابل بازدید است.
وقتی از سیدنی استرالیا به ایران پرواز کردم به استان کرمان هم رفتم چرا که خواهان بازدید از ارگ بم بودم. پس از زمین لرزه یا به قولی "رقص مرگ" و پخش تصاویر ویرانی این ارگ در رسانههای جهان خیلی از استادان باستانشناس و معمار در خارج حسرت خوردند و تا مدتی در مورد ارگ بم با آنها گفتگو داشتم. همان روز به یاد دارم با مهندس اشراق در پاریس ساعتی در مورد ارگ بم گفتگوی تلفنی داشتم. ایشان هم از شنیدن ویرانی ارگ بم بسیار افسرده شده بود.
در سپیدهدم فردای روزی که به استان کرمان رسیدم، پیش از بالا آمدن تیغ آفتاب همراه با چهار جوان به بم رفتیم تا بازدید از ساختمانها و آثار باستانی را از آنجا آغاز کنیم. با آن که یک برخورد، در ورود به ارگ موجب دلگیری جوانان شد و من به سختی آنها را آرام کردم، اما با عذر خواهی مسئول دفتر بازسازی میراث فرهنگی، کام همگی ما با هدیه خوشهای از خارک نخل حیاط خانه "زابلی" در محوطه ارگ بم شیرین شد. هر چه رو به جلو میرفتیم، ویرانیهای ناشی از زمین لرزه بیشتر بود. به هر سو نگاه می کردم، آوار غم بر دلم مینشست و شیرینی خارک نخل بازمانده از رقص مرگ ارگ، توان از بین بردن تلخی ویرانه ها را نداشت.
با نگاه به چهره گروهی از بازدیدکنندگان میخکوب شدم. آنها هم با دیدن آوار و ویرانیها چهرهای غمزده داشتند چرا که در سوگ از دست رفتن گوهر پرآوازهای به آن جا آمده بودند. یکی از بازدیدکنندگان خانم جوانی بود که با دوست خود، از شهرستان میاندوآب آمده بودند و با دیدن آوار به تلخی گریه میکرد. دانههای اشک بر گونهاش لمبر میزد و فرو میغلتید. برای این که با او سر سخن باز کنم و اگر بتوانم به او آرامش بدهم دانهای خارک به او تعارف کردم. باستانشناس بود و می گفت ارگ را چند ماهی پیش از رقص مرگ هم دیده است. این حقیقت تلخ بر من این امید را زنده کرد که بخش بزرگی از مردم قدر آثار باستانی نیاکان خود را می دانند، هر چند که سوداگرانی نیز کمر به نابودی آن بستهاند.
در مورد پیشینه تاریخی ارگ بم پژوهشهای ریشهای باستانشناسی لازم است. مرکز اسناد مدارک میراث فرهنگی کرمان با نوشته محمد مهریار، پیشینه شهر باستانی دارزین که در هزاره نخست پیش از میلاد در زمینهای شمال غربی بم برپا بوده را چاپخش کرده و نوشته است: "در متون تاریخی پیدایش ارگ بم به بهمن بن اسفندیار نسبت دادهاند، و او را اردشیر دراز دست از شاهان دوران هخامنشی قلمداد کردهاند. در سیمای برخی برشهای ارگ نیز لایههای ساختمانی بیشماری نمایان است که گویای ساخت و سازهای مکرر در ارگ و تاییدی بر درستی تخمین قدمت متون تاریخی است".
هر چند که در گذشته ارگ بم کمتر در گستره برنامه کار باستانشناسان قرار داشته ولی پس از زمین لرزه دیماه سال ۱۳۸۲ بم، هم اکنون میبایست همزمان با بازسازی آن به سالیابی شالوده نخستین آن نیز پرداخته شود. معماری و آثار باستانی ایران به دلیل ریشه در ژرفای هزاران ساله نیازمند پژوهشهای ریشهای است چرا که با روزگاران درهم تنیده دودمانهای گوناگون، به قول آن فرزانه کرمانی، دکتر باستانی پاریزی: "تاریخ ایران کامپیوتر را هم گیچ میکند".
پس از زمین لرزه، کارشناسان آلمانی و ژاپنی و ایتالیایی ارگ بم را کانون توجه باستانشناسان سراسر جهان نمودند. سازمان فرهنگی یونسکو نیز از سرعت بخشیدن به بازسازی ارگ پشتیبانی نمود و انتقادهای شدید، سازنده و سنجیدهای نیز در این مورد ارائه داد. ایتالیاییها برج عمده ارگ را با چند متر کمتر از اندازه اصلی بازسازی کردند. کارشناسان ایتالیایی علت این کار را مقاوم بودن این برج اعلام نمودند.
کارشناس آلمانی نیز در بازسازی ارگ تلاش کرد و کارهای خوبی گروه او انجام دادند. اهمیت ارگ بم آنچنان بالا بود که شاهزاده "چارلز" ولیعهد انگلستان که خود باستانشناسی خوانده است سراسیمه به بم آمد تا ارزش و اهمیت باستانی ارگ به مجامع فرهنگی و باستانشناسی جهان اعلام شود. آن بازدید یقینا همدردی این شاهزاده اروپایی را در برگی از تاریخ هزاران ساله ارگ بم به ثبت خواهد رساند.
با آغاز بازسازی ارگ بم، دیری نپایید دستاندازهای اقتصادی از هر سو روند بازسازی را کند کرد. با این همه برخی از کارمندان در دفتر میراث فرهنگی ارگ بیان میداشتند که نجات بخشی ارگ بم در زمانی ۱۵ ساله تدوین شده است. نگارنده بر این باورم که اگر هسته مرکزی ارگ بر فراز پوزه سنگی مد نظر باشد نیز مرمت اساسی و تخصصی آن به بیشتر از ۱۵ سال نیاز دارد. اما اگر مرمت همه ساختمانهای گرداگرد ارگ مد نظر است دو دهه نیز وقت کمی خواهد بود. از آنجا که کسانی چون دکتر مختاری و مهندس مجابی و دستهای از دلسوزان فرهنگی گستره معماری و باستانشناسی نیز دستی بر ارگ بم دارند، با ذکر خیری که سالها پیش از شادروان دکتر آیتاللهزاده شیرازی در مورد آنها شنیده بودم خوشحال شدم.
ولی واقعیت این است که بازسازی آثار و ساختمانهای باستانی نیاز به مصالح مرغوب و کارگران آموزش دیده و بودجه ای که ۱۰۰ ملیارد تومان برآورد شده نیز نیاز به بازآوری و ابتکار دولتها دارد. کارهای پخته و اصولی در بازسازی، به ویژه در محدوده ارگ بم با وسعت بیست هکتار، زمان میبرد و شاید نیاز به پول بیشتری برای این آثار شگفت تاریخی طلب کند.
متاسفانه نه تنها زمین لرزه باعث ویرانی ارگ بم شده، بلکه در برخی از نقاط استان کرمان مثل همه جای کشور شنیده میشد که سوداگران از یک سو و ناآشنایی برخی از مسئولان نیز باعث تخریب آثار شده است. وقتی با همراهی یکی از کارمندان بومی دفتر بازسازی میراث، با احتیاط بر فراز ارگ بم رفتیم، عظمت معماری آن بیشتر نمایان شد.
عکس یادبود در کنار ارگ بم
اتاق حاکم- ارگ بم
شالوده نخست ارگ بم همانند همه دژهای تاریخی ایرانی، بر فراز پوزه ای بلند در جلگه بم قرار گرفته است. با آن که هوا گرم و دم کرده بود، اما بر فراز ارگ نسیمی خنک میوزید. از آن جا ویرانههای یخدان پیدا بود. در اتاق بخش حاکمنشین بر فراز پوزه، کارگران با لباسهای آبی رنگ مشغول کار بودند. دیوار با مصالح ساختمان خشت خام و با روکشهای کاهگلی اندود بود. تاقچهها با تاقهای زیبا تزیینات گچی داشتند. پلهها و سنگفرشها به سبک زیبایی بودند. از فراز پوزه راهروها و نمایی از بازار، آب انبار، کاروانسرا، ویرانههای مسجد، بقایای آتشکده، نیایشگاه یهود (ساباط و خانه جهودا)، زورخانه، گرمابه، سربازخانه، زندان ها و اصطبل دیده میشدند و هنوز جایشان مشخص بود. با نام خانهها و ساختمانها و دانستنیهای به جا مانده پس از اسلام چنین پیداست که ارگ بم پس از شالوده نخست آن در روزگاران گوناگون گسترش و نوآباد شده است. در این مجموعه بیست هکتاری بیشتر خانههای عمومی به هم متصل و متحد بودند و به یکدیگر راه داشتهاند اما با شبیخون زمین لرزه هولناک این اتحاد درهم شکسته بود.
نمای آب انبار بزرگ ارگ بم
بخشهای بازسازی شده ارگ بم
در شهر کرمان نیز ساختمانهای بسیار زیبای دیگری هستند که از میان آنها مسجد جامع در سده هشتم هجری قمری، در روزگار سر دودمان آل مظفر، با کاشیکاریهای درخشنده (معرق) زیبا با مساحت ۴۸۰۰ متر مربع ساخته شده است. این مسجد در روزگاران گوناگون بازسازی شده و دارای ایوان، شبستان و سردری بلند است. سر در با "آهو پا کاری" (مقرنس) بینظیر چشم هر گردشگری را به خود خیره میکند.
نمای بیرونی مسجد جامع کرمان - بازمانده از روگار آلمظفر
نمای درونی مسجد جامع کرمان - بازمانده از روگار آلمظفر
از ساختمانهای دیگر در شهر کرمان ساختمانهای میدان، مسجد، آب انبار، بازار، مدرسه، کاروانسرا و گرمابه گنجعلیخان گردشگرپذیرترین هستند. در روزگار "شاه محمد خدابنده صفوی" پدر "شاه عباس یکم"، یکی از وزرای او در قزوین پایتخت آن روزگار ایران، "میرزا محمد خبیصی" از دیار کرمان بود. پس از خدابنده پسرش شاه عباس یکم دست به ساختمان سازی بسیاری از جمله بازار، کاروانسرا و گرمابه در سراسر شهرها زد. کرمان در روزگار صفوی پشتوانه مهمی برای امنیت بازرگانی در هرمزگان بود و با ساختمانهای بسیار زیبا و آمد و شد کاروانها دارای بازرگانی پر رونقی شد.
گنجعلیخان استاندار کرمان در سال ۱۰۲۰ به سلطان محمد معمار یزدی دستور طراحی و معماری گرمابهای آبرومندانه داد. این گرمابه با کاشیکاری، گچبری و نگارگریهای زیبا که چند نمونه آن هنوز بر دیوار گرمابه پابرجاست، همراه با آهوپاکاریهای خوش ریخت ساخته شد. سبک معماری این گرمابه به گونه همه گرمابههای روزگار صفوی بسیار زیباست. نورگیری آن خیلی ماهرانه انجام پذیرفته است. با چیره دستی در هنر معماری پنجرههای چشمه چشمه (مشبک) گرداگرد سقف گنبدی کار گذاشته شده و پنجره ها روشنایی درون گرمابه را هموار ساختهاند. گرمابه گنجعلیخان دارای خزینههای سرد و گرم بوده است. با کار گذاشتن دیگ بزرگ مسی، با آتش هیزم در زیر دیگ آب گرم میشده است. به گونه برخی از گرمابههای سراسر کشور دارای شاهنشین بوده و بخشی از گرمخانه ویژه سران لشکری و کشوری آن روزگار بوده است. این گرمابه در نظام گذشته آبرومندانه بازسازی و پس از آن موزه شد.
پنجرههای چشمه چشمه حمام گنجعلیخان
درون حمام گنجعلیخان
دروازه کاروانسرا از درون- بازمانده از روزگار صفوی
*
عکس ها از: داریو مزدا، بردیا و محمود دهقانی