پنج شنبه, 01ام آذر

شما اینجا هستید: رویه نخست یادگارهای فرهنگی و طبیعی زیست بوم اعدام محیطبان، مرگ محیط زیست

زیست بوم

اعدام محیطبان، مرگ محیط زیست

برگرفته از پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران

 

سیاوش رضازاده*

جمعه پانزدهم مهرماه90، تلفنهای همراه هزاران فعال، کارشناس و علاقه مند محیط زیست پیامکی با یک مضمون دریافت کردند و سایت ها نوشتند« متاسفانه حکم اعدام محیطبان اسد تقی زاده ، محیطبان منطقه حفاظت شده دنا در استان کهکیلویه و بویر احمد توسط دیوانعالی کشور تایید شده و تا 15 روز دیگر اجرا خواهد شد». چرا این خبر اهمیت داشت و همه را به تکاپو انداخت و برآن داشت تا هر اقدامی را که می توانند انجام دهند تا این حکم اجرا نشود؟ مگر چه تفاوتی است بین او و دیگران؟
تفاوت اینجاست، او محیطبان است و شغلی دارد بسیار مقدس، شغلی که مظلوم واقع شده و اهمیتش را فقط تعداد اندکی از مردم به لحاظ ارتباط شغلی، تحصیلی یا علاقه می دانند. محیط زیست یعنی محیط و بستر زندگی و محیطبان یعنی حافظ و نگهبان این بستر. از عناصر حیات مانند آب، هوا و خاک گرفته تا هر آنچه در طبیعت زندگی می کند. اگر محیطبانان نباشند حیات و چرخه زندگی به خطر می افتد، انفال و دارایی های کشور که همان منابع طبیعی هستند نابود می شوند، منابعی که به همه تعلق دارد و همه از آن سهم دارند حتی همان قاضی صادر کننده حکم.
تأسف بار است دستگاه قضایی چگونه می تواند برای یک محیطبان (مامور دولت) که به حکم دادگستری ضابط قضایی است و طبق ماده یک قانون بکارگیری سلاح توسط نیروهای مسلح و تبصره 3 ماده 3 همین قانون حق حمل و بکارگیری سلاح در مواقع لزوم را دارد، به اتهام قتل عمد  یک شکارچی متخلف که علاوه بر شکار غیر مجاز اقدام به درگیری مسلحانه کرده و به روی ماموران دولتی آتش گشوده، به اعدام محکوم نماید.
اگر این محیطبان اعدام شود چه تفاوتی است بین کسی که در خیابان با چاقو و به عمد کسی را می کشد و به قصاص محکوم می شود و کسی که حافظ انفال و منافع کشور است و از خود و حوزه تحت حفاظتش که شکارچی مقتول حتی اجازه حضور در آن محل را نداشته دفاع کرده است؟ آیا کسی سراغ دارد محیطبانی کسی را در خیابان یا خانه اش کشته باشد؟ همیشه مقتول (شکارچی غیر مجاز) در محلی حاضر شده که نباید حاضر می شده یا عملی انجام داده که نباید می داده.
چرا قانون اسلحه را به محیطبان داده است؟ چرا در کلاس ضابطان قضایی به او می گویند شما حق استفاده از اسلحه را دفاع از خود حین انجام وظیفه دارید؟ اگر او حق استفاده از اسلحه را در درگیری و دفاع از خود ندارد پس چرا به او تحویل شده است؟ کجا باید از آن استفاده کند؟ جواب شلیک گلوله را چگونه می توان داد؟ اگر حکم ایشان اعدام است پس حکم آن قاضی شکارچی که به سمت محیطبان شلیک کرد و او را زخمی نمود چیست؟ و یا حکم آن نظامی که یک محیطبان را شهید کرد چیست؟ اگر حکم همه هم یکی باشد باز هم از عدالت بدور است؟
اعدام یک محیطبان، اگر اتفاق بیفتد (انشاء الله که نمی افتد)، فقط مرگ و پایان زندگی یک انسان نیست، بلکه طناب داری است بر گردن تمامی حیات وحش ایران، سمی خواهد بود در تمامی رودخانه ها و دریاچه ها، آتشی خواهد بود بر نیستان محیط زیست کشور و در یک کلام مرگ محیط زیست ایران خواهد بود. اگر این اتفاق واقع شود چه کسی جلودار شکارچیان بی اخلاق خواهد بود؟ جامعه ایران شکارچیان بد اخلاق را خوب می شناسد، هنوز چند هفته ای از پخش فیلم اقدام غیر انسانی چند شکارچی بی رحم که در استان اصفهان خرس مادر و دو توله اش را بی رحمانه کشتند نگذشته است، چه کسی است که احساساتش از دیدن شکم دریده و ضجه های توله خرسها در آغوش مادر به خون غلتیده جریحه دار نشده باشد؟ چگونه می توان از این پس از این حیوانات بی زبان و گرفتار خودخواهی های انسان محافظت کرد؟ اگر این اتفاق بیفتد نه تنها هزاران میلیارد ریال هزینه حفاظت از گونه ها و مناطق به باد خواهد رفت بلکه جو پیروزی بی اخلاقها بر حافظان طبیعت در فضای کشور پیچیده خواهد شد. از این پس کدام محیطبان با چه انگیزه و شهامتی جلوی متخلفان قد علم خواهد کرد و به امید کدام حمایت، جان خود را به خطر خواهد انداخت؟
هرسال روز میلاد ضامن آهو امام رضا (ع)، روز محیطبان است، روزی که امسال برای محیطبانان کشور روز خوبی نبود. خبری ناگوار که جز حسرت، بیم و اندوه چیزی را نداشت. خبری مصداق و تجلی گر ضرب المثل «یک بام و دو هوا ». جنگی نابرابر نه تنها از نظر تعداد و محل وقوع بلکه از نظر تعریف و پاداش عمل. تعداد اندکی حدود سه هزار نفر در مقابل خیل عظیمی از متجاوزان، وارد شده به حوزه انجام وظیفه و حفاظتی محیطبان؛ حق تیراندازی نداری ولی طرف مقابل هم می تواند تو را بکشد هم حیوانات بی زبان را، اگر در دفاع از خود به طرف مقابل شلیک کنی و او را بکشی قاتلی ولی اگر کشته شوی شهید. این چه عدالتی است؟!
در سه دهه گذشته محیط زیست ایران شاهد ریخته شدن خون پاک بیش از 112 شهید محیطبان محیط زیست به دست همین شکارچیان بی اخلاق است. نسبت این تعداد شهید به کل محیطبانان کشور نشان می دهد  در بین سایر نهادها و شهدای حین انجام ماموریت، بیشترین درصد شهدا مربوط به محیطبانان کشور به تناسب تعدادشان است. شهدایی که جملگی جانشان را برای حفظ محیط زیست و میراث طبیعی سرزمین مادری مان فدا کردند پس برماست هرچه در توان داریم برای تجلیل و قدردانی از این عزیزان دهیم.
 اقدامات خوبی پس از انتشار این خبر توسط فعالان، کارشناسان و خبرنگاران صورت گرفته که جای تحسین دارد. اما با توجه به مهلت کمی که برای اجرای این حکم مشخص شده است، لحظه ای درنگ در پیگیری این موضوع تا دستور توقف حکم و باز نگری پرونده می تواند ضربه مهلکی بر پیکر رنجور محیط زیست وارد کند. ضریه ای که جبران آن به این زودی میسر نخواهد بود.
آگاه سازی مسئولان قضایی و مسئولان ذیربط به موضوع اهمیت حفاظت از محیط زیست به منظور تغییر نگرش در برخورد با مسائل محیط زیست و بازنگری در قوانین شکار و صید از جنبه افزایش حمایت های قانونی از محیطبانان در حین انجام وظیفه، همچنین افزایش جدی جریمه های شکار جانوران وحشی به تناسب نوع تخلف، محل تخلف و زمان تخلف در برخورد قانونی با متخلفان می تواند یکی از اقدامهای مهم مسئولان در ارتقای ضریب حفاظتی محیط زیست و در نهایت بهبود وضعیت محیط زیست کشور باشد.
 
* کارشناس محیط زیست

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

در همین زمینه