سیوند
چرا پرونده سد سيوند همچنان گشوده است
- سیوند
- نمایش از جمعه, 25 دی 1388 10:54
- علیرضا افشاری
- بازدید: 3934
برگرفته از روزنامه اعتماد دوشنبه، 21 آبان 1386
عليرضا افشاري
تا اندک زماني ديگر سيلاب هاي فصلي رود پلوار فروکش مي کنند و شرايط براي آبگيري سد مشهور سيوند آماده مي شود.
بر خلاف آنچه گفته شده و برداشت هايي که وجود دارد و همان طور که وزير نيرو و معاونت آب ايشان - همان هنگامي که سخن از دستور آبگيري سد سيوند رفت - در لفافه ابراز کردند که سيلاب هاي مناسب براي آبگيري سد سيوند را از دست داده اند و حتي شرکت سهامي آب منطقه يي فارس هم در جوابيه يي که به روزنامه اعتماد ملي (پنجشنبه سوم اسفند 1385) داده بود يادآور شد که با پايان يافتن بهمن ماه - 1385 - آبگيري اين سد يک سال به عقب خواهد افتاد، هنوز اين سد جنجالي که به نماد آسيب رساني سدهاي بزرگ مخزني به محيط زيست - و در کشور تاريخي همچون ايران، به نابودگر ميراث فرهنگي - بدل شده، آبگيري نشده است. اما آيا انبوه اعتراض ها به آبگيري آن، پاسخي درخور گرفته اند؟
با توجه به عدم موضع گيري سازمان محيط زيست و سازمان جنگل ها و مراتع و آبخيزداري و وزارت جهاد کشاورزي و سازمان عشاير نسبت به آبگيري سد سيوند، برخلاف موضع گيري هاي شجاعانه و شايسته تقدير برخي از مديران رده بالاي آن سازمان ها درباره نابودي جنگل ارزشمند درختان بîنه و ذخيره گاه گياهي غني تنگ بلاغي، نابودي درياچه بختگان به عنوان يکي از مهم ترين اتراق گاه هاي ميان راهي انبوه پرندگان مهاجر که شمه کوچکي از آن را در مرگ چند هزار فلامينگو شاهد بوديم، نابودي باغ هاي انجير شهرستان مهريز، بسته شدن راه عبور عشاير و به زير آب رفتن انبوه زمين هاي مستعد کشاورزي و ترديد در مثمرثمر بودن سد سيوند براي کشاورزي منطقه ارسنجان،... و در نتيجه عدم رفع کوچکترين نگراني دوستداران محيط زيست، به باور معترضان، پرونده آسيب هاي زيست محيطي سد سيوند همچنان گشوده است. البته دوستداران تاريخ و فرهنگ و طبيعت اين مرز و بوم، نگران مشکل کشاورزان و باشندگان نواحي ارسنجان هم هستند و بارها در اعتراض هاي خود يادآور شدند که آبگيري اين سد - همان طور که نماينده مردم مرودشت در مجلس شوراي اسلامي که از هواداران آبگيري سد سيوند و خود، کارشناس آب هستند به درستي آگاهي دارند - راه برون رفت از اين مشکل نيست چرا که به فرض نبود هيچ گونه مشکلي براي سد سيوند و شروع آبگيري آن در پاييز و زمستان امسال، هيچ بخشي از کار ساختن آبراهه ها براي هدايت آب به ارسنجان که خود ميلياردها تومان هزينه دارد انجام نشده و براي ساخت آنها دست کم به سه سال زمان نياز است تا مشکل تنها بخش هايي از ارسنجان حل شود، چرا که به گفته دکتر ملکزاده مسوول کميته فني طرح هاي سدسازي سازمان آب «در راه بين درياچه سد و ارسنجان، روستاهاي خشک و کم آبي وجود دارند که حق آبه ندارند و عبور آب از کنار اين روستاها دردسرهاي زيادي ايجاد مي کند». با توجه به وعده هايي که به اين مردم داده شده انتظار وقوع بحراني اجتماعي - متاسفانه - دور از ذهن نيست.
از سويي ديگر، با توجه به اينکه سازمان آب منطقه يي استان فارس، کارفرماي سد سيوند در سه جوابيه يي که براي منتقدان ارسال کرد و در مطبوعات منتشر شد به هيچ ايراد اساسي پاسخ نداد که چگونه به گفته برخي آگاهان سيل بند 8 ميلياردي به سد 80 ميلياردي تبديل شد و چرا اينقدر اصرار مي شود که اين طرح متعلق به پيش از انقلاب است در حالي که هيچ مستندي براي آن ارائه نشده است و چرا گفته مي شود سه سال است که آبگيري سد سيوند براي کاوش هاي باستان شناسي به عقب مي افتد در حالي که ساخت اين سد به تازگي به پايان رسيده است و در زمستان سال 1384 حتي ساخت بدنه آن آغاز نشده بود تا براي آبگيري مهيا باشد، و عدم پاسخ به انبوه پرسش ها درباره مکان يابي سد و علت بالا رفتن هزينه هاي ساخت و طولاني شدن زمان آن و رفع نکردن اين ابهام که گفته مي شود هنوز مشکل آبرفتي بودن منطقه آبگيري در برخي قسمت ها حل نشده،... و از اين رو ترديدها و پرسش ها همچنان وجود دارد، مي توان به درستي انديشيد که پرونده سد سيوند همچنان گشوده است.
همچنين فراموش نکنيم سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي و گردشگري هنوز قولي را که به گروهي از معترضان به آبگيري سد سيوند در هجدهم بهمن ماه سال گذشته داد عملي نکرده و اقدامي براي برپايي نشست مشترک ميان کارشناسان خودش با کارشناسان و نمايندگان سازمان هاي مردمي انجام نداده است.
همچنين پژوهشکده حفاظت و مرمت آن سازمان هيچ اظهارنظر رسمي درباره تاثير رطوبت بر بناهاي دشت پاسارگاد و کوشک داريوش در تنگ بلاغي نداشته است و از سويي ديگر، گزارش فاز يک کار روي تاثيرات رطوبت که مورد ادعاي مسوولان بلندپايه سازمان است به دست علاقه مندان نرسيده است و آنها حتي نام کارشناساني را که روي اين مساله کار کردند نمي دانند و موضوع بسيار مهم رطوبت و بالا آمدن آب هاي سطحي به جاي اينکه از راه علمي و مثلاً با استعلام از ديگر نمونه هاي جهاني حل شود به فاز ناشناخته دوم از کاوش ها - پس از آبگيري - حواله شده است... و ده ها پرسش ديگر در اين زمينه، منتقدان را به آن سو رهنمون مي کند که هنوز کار سازمان ميراث فرهنگي درباره سد سيوند پايان نيافته است، به ويژه اينکه کار مهم کاوش روي تپه هاي باستاني ارزشمند ارسنجان که با ساختن شبکه هاي آبياري نابود خواهند شد، ولو به طور اسمي - و به اين شکل که تنها سفال سطحي را گردآوري کنند يا از مساحتي 10 هکتاري (مانند منطقه دوره باکون در تنگ بلاغي) به بخشي کوچک بسنده کنند يا از 4 محوطه شناخته شده دوره ساساني تنها يکي و آن هم از 16 هکتار تنها نيم هکتار کاوش کنند يا از 5 گورستان منحصر به فرد خرسنگي که آگاهي هاي بسياري را از دوران خود به ما خواهند داد تنها چند عدد مورد کاوش قرار بگيرند و ديگر گورها را حتي باز هم نکنند - هم انجام نشده است.
از اشاره به ديگر موارد مي گذرم. اين يادداشت تنها به اين اميد نوشته شده که «ماهي را هر وقت از آب بگيريم تازه است»... پيش از آنکه دريا توفاني شود.
تا اندک زماني ديگر سيلاب هاي فصلي رود پلوار فروکش مي کنند و شرايط براي آبگيري سد مشهور سيوند آماده مي شود.
بر خلاف آنچه گفته شده و برداشت هايي که وجود دارد و همان طور که وزير نيرو و معاونت آب ايشان - همان هنگامي که سخن از دستور آبگيري سد سيوند رفت - در لفافه ابراز کردند که سيلاب هاي مناسب براي آبگيري سد سيوند را از دست داده اند و حتي شرکت سهامي آب منطقه يي فارس هم در جوابيه يي که به روزنامه اعتماد ملي (پنجشنبه سوم اسفند 1385) داده بود يادآور شد که با پايان يافتن بهمن ماه - 1385 - آبگيري اين سد يک سال به عقب خواهد افتاد، هنوز اين سد جنجالي که به نماد آسيب رساني سدهاي بزرگ مخزني به محيط زيست - و در کشور تاريخي همچون ايران، به نابودگر ميراث فرهنگي - بدل شده، آبگيري نشده است. اما آيا انبوه اعتراض ها به آبگيري آن، پاسخي درخور گرفته اند؟
با توجه به عدم موضع گيري سازمان محيط زيست و سازمان جنگل ها و مراتع و آبخيزداري و وزارت جهاد کشاورزي و سازمان عشاير نسبت به آبگيري سد سيوند، برخلاف موضع گيري هاي شجاعانه و شايسته تقدير برخي از مديران رده بالاي آن سازمان ها درباره نابودي جنگل ارزشمند درختان بîنه و ذخيره گاه گياهي غني تنگ بلاغي، نابودي درياچه بختگان به عنوان يکي از مهم ترين اتراق گاه هاي ميان راهي انبوه پرندگان مهاجر که شمه کوچکي از آن را در مرگ چند هزار فلامينگو شاهد بوديم، نابودي باغ هاي انجير شهرستان مهريز، بسته شدن راه عبور عشاير و به زير آب رفتن انبوه زمين هاي مستعد کشاورزي و ترديد در مثمرثمر بودن سد سيوند براي کشاورزي منطقه ارسنجان،... و در نتيجه عدم رفع کوچکترين نگراني دوستداران محيط زيست، به باور معترضان، پرونده آسيب هاي زيست محيطي سد سيوند همچنان گشوده است. البته دوستداران تاريخ و فرهنگ و طبيعت اين مرز و بوم، نگران مشکل کشاورزان و باشندگان نواحي ارسنجان هم هستند و بارها در اعتراض هاي خود يادآور شدند که آبگيري اين سد - همان طور که نماينده مردم مرودشت در مجلس شوراي اسلامي که از هواداران آبگيري سد سيوند و خود، کارشناس آب هستند به درستي آگاهي دارند - راه برون رفت از اين مشکل نيست چرا که به فرض نبود هيچ گونه مشکلي براي سد سيوند و شروع آبگيري آن در پاييز و زمستان امسال، هيچ بخشي از کار ساختن آبراهه ها براي هدايت آب به ارسنجان که خود ميلياردها تومان هزينه دارد انجام نشده و براي ساخت آنها دست کم به سه سال زمان نياز است تا مشکل تنها بخش هايي از ارسنجان حل شود، چرا که به گفته دکتر ملکزاده مسوول کميته فني طرح هاي سدسازي سازمان آب «در راه بين درياچه سد و ارسنجان، روستاهاي خشک و کم آبي وجود دارند که حق آبه ندارند و عبور آب از کنار اين روستاها دردسرهاي زيادي ايجاد مي کند». با توجه به وعده هايي که به اين مردم داده شده انتظار وقوع بحراني اجتماعي - متاسفانه - دور از ذهن نيست.
از سويي ديگر، با توجه به اينکه سازمان آب منطقه يي استان فارس، کارفرماي سد سيوند در سه جوابيه يي که براي منتقدان ارسال کرد و در مطبوعات منتشر شد به هيچ ايراد اساسي پاسخ نداد که چگونه به گفته برخي آگاهان سيل بند 8 ميلياردي به سد 80 ميلياردي تبديل شد و چرا اينقدر اصرار مي شود که اين طرح متعلق به پيش از انقلاب است در حالي که هيچ مستندي براي آن ارائه نشده است و چرا گفته مي شود سه سال است که آبگيري سد سيوند براي کاوش هاي باستان شناسي به عقب مي افتد در حالي که ساخت اين سد به تازگي به پايان رسيده است و در زمستان سال 1384 حتي ساخت بدنه آن آغاز نشده بود تا براي آبگيري مهيا باشد، و عدم پاسخ به انبوه پرسش ها درباره مکان يابي سد و علت بالا رفتن هزينه هاي ساخت و طولاني شدن زمان آن و رفع نکردن اين ابهام که گفته مي شود هنوز مشکل آبرفتي بودن منطقه آبگيري در برخي قسمت ها حل نشده،... و از اين رو ترديدها و پرسش ها همچنان وجود دارد، مي توان به درستي انديشيد که پرونده سد سيوند همچنان گشوده است.
همچنين فراموش نکنيم سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي و گردشگري هنوز قولي را که به گروهي از معترضان به آبگيري سد سيوند در هجدهم بهمن ماه سال گذشته داد عملي نکرده و اقدامي براي برپايي نشست مشترک ميان کارشناسان خودش با کارشناسان و نمايندگان سازمان هاي مردمي انجام نداده است.
همچنين پژوهشکده حفاظت و مرمت آن سازمان هيچ اظهارنظر رسمي درباره تاثير رطوبت بر بناهاي دشت پاسارگاد و کوشک داريوش در تنگ بلاغي نداشته است و از سويي ديگر، گزارش فاز يک کار روي تاثيرات رطوبت که مورد ادعاي مسوولان بلندپايه سازمان است به دست علاقه مندان نرسيده است و آنها حتي نام کارشناساني را که روي اين مساله کار کردند نمي دانند و موضوع بسيار مهم رطوبت و بالا آمدن آب هاي سطحي به جاي اينکه از راه علمي و مثلاً با استعلام از ديگر نمونه هاي جهاني حل شود به فاز ناشناخته دوم از کاوش ها - پس از آبگيري - حواله شده است... و ده ها پرسش ديگر در اين زمينه، منتقدان را به آن سو رهنمون مي کند که هنوز کار سازمان ميراث فرهنگي درباره سد سيوند پايان نيافته است، به ويژه اينکه کار مهم کاوش روي تپه هاي باستاني ارزشمند ارسنجان که با ساختن شبکه هاي آبياري نابود خواهند شد، ولو به طور اسمي - و به اين شکل که تنها سفال سطحي را گردآوري کنند يا از مساحتي 10 هکتاري (مانند منطقه دوره باکون در تنگ بلاغي) به بخشي کوچک بسنده کنند يا از 4 محوطه شناخته شده دوره ساساني تنها يکي و آن هم از 16 هکتار تنها نيم هکتار کاوش کنند يا از 5 گورستان منحصر به فرد خرسنگي که آگاهي هاي بسياري را از دوران خود به ما خواهند داد تنها چند عدد مورد کاوش قرار بگيرند و ديگر گورها را حتي باز هم نکنند - هم انجام نشده است.
از اشاره به ديگر موارد مي گذرم. اين يادداشت تنها به اين اميد نوشته شده که «ماهي را هر وقت از آب بگيريم تازه است»... پيش از آنکه دريا توفاني شود.