نگاه روز
کاربر گرامی! شما برده ما هستید؛ از صبر و بردباری شما متشکریم
- نگاه روز
- نمایش از سه شنبه, 05 دی 1391 18:42
- بازدید: 3179
برگرفته از تارنمای ایرانچهر
عقاب علی احمدی
چند ماه پیش، متن یک آگهی را -- که در آن آمده بود، یک شرکت اطلاع رسانی خدمات گسترده ای را با بهای مناسب در اختیار کاربران اینترنت قرار می دهد – جدی گرفتم و به شماره تلفنی که در آن آمده بود، زنگ زدم و از مسئول فروش شرکت درخواست کردم، یک اشتراک اینترنت پرسرعت در اختیار من بگذارد . پیش از آن برای خرید اشتراک به شرکت مخابرات رفته بودم ؛ اما در آنجا مسئول فروش پس از انداز و برانداز من، گفت « پورت » (خط – مسیر) خالی نداریم». سرانجام، پس از مدت ها انتظار، روزی یک کارمند برای نصب و راه اندازی این اشتراک به من مراجعه کرد و اشتراک را برای استفاده به رایانه نصب کرد . قرار شد در ازای مبلغ معینی، هر ماه من بتوانم سه گیگابایت اطلاعات را رد و بدل کنم.
بر اساس این قرار ، اگر تا پایان ماه کاربر سه گیگابایت را مصرف نمی کرد ، مانده اعتبار او سوخت می شد و باید دوباره اعتبار تازه ای برای ادامه استفاده خود دست و پا می کرد . از همان اولین ماهی که من برای ادامه استفاده خود ، بهای اشتراک ماهانه را به حساب جاری شرکت واریز کردم ، با این پرسش شماتت آمیز مسئول اشتراک روبرو شدم : « چرا شما به شیوه آنلاین بهای اشتراک را واریز نمیکنید؟»
نمی دانم در همه کشورهای جهان این رسم روان است که مانند این شرکت ، مسئول فروش برای برآورده شدن خوشداشت های خود ، دیگران را موظف می کند به شیوه ای که خود می پسندد ، پول اشتراک خدمات را به حساب بریزند یا تنها در ایران است که فروشنده خدمات برای کاربر تعیین تکلیف می کند ؟
از ان روز تا به امروز ، نگارنده -- که تنها جرم او خریداری یک خط اشتراک اینترنت بوده است -- ، روند شگفت انگیزی از کارشکنی و ادا و اصول را شاهد بوده است .در یک مورد ، مسئول فروش سه روز پیش از پایان مدت اعتبار خط خریداری شده ، به کاربر گفت : « خط شما در دست جمع آوری است . » در پاسخ پرسش کاربر که برای چه این کار انجام شده است ، مسئول محترم گفت : « از دلیل آن اطلاعی ندارد و این کار به طور خودکار و به وسیله شبکه ای هوشمند که اداره این سامانه را برعهده دارد ، انجام می شود .» اما در جایی دیگر ، هنگامی که کاربر پس از سه روز پیگیری ، باز هم خط خود را « قطع شده » دید ، مسئول دیگری به او گفت: «فیش یکی از پرداخت های او که پنج ماه پیش انجام شده است ، از سوی بخش مالی شرکت ، تایید نشده است ! » کاربر تا این لحظه درنیافته است ، چگونه این شبکه هوشمند ، « یکجانبه » عمل می کند ؛ به دیگر سخن، این شبکه در جایی که سودش اقتضا میکند، به خاطر اختلاف حسابی که ناشی از افزایش بهای یکجانبه بهای اینترنت بوده است و از سوی بخش مالی به کاربر اطلاع داده نشده است، یک خط اینترنت را قطع می کند، اما کوچکتری نقشی برای اهمالکاری های خود، که به سرگردانی و معطلی کاربر میانجامد، در نظر نمی گیرد و مسئولیتی نمیپذیرد.
در جایی دیگر ، مسئول فروش به کاربر می گوید : « پولی که شما به حساب واریز کرده اید ، مربوط به بهای سرویسی است که شرکت آن را جمع آوری کرده است ؛ و اکنون چنین سرویسی داده نمی شود . شما باید سرویس دیگری را که بهای آن هشت هزار تومان بیش از این مبلغ است ، خریداری کنید !» همین کارمند ، در پاسخ کاربر که گفت ، این میزان گیگابایت را بر اساس « نیاز » خود ژانتخاب کرده است ، گفت : « برای شما که فرقی نمی کند ؛ بیایید و یک اشتراک سه یا شش ماهه بخرید و به طور شناور از آن استفاده کنید .! » این کارمند محترم این سخن را بی هیچ توجهی به برنامه ریزی ای که «هر » شهروند در این جهان برای کار و زندگی خود دارد ، همچون شیوه ای منحصر به فرد ، ارائه می کرد .در ادامه افزود: «به این ترتیب ، شما از این مراجعه هرماهه برای تمدید اشتراک هم خلاص می شوید ! »
خب ، در این شرایط و با شنیدن این بیانات گهربار مسئول فروش ، تصور می کنم روشن شده باشد ، « حکمت » این کارشکنی ها و تاخیرها و ادا و اصول چاشنی آن چیست .
در واقع باید پذیرفت ، «کاربر اینترنتی کسی است که از هیچ « حقی » برخوردار نیست . این کاربر وظیفه دارد ، به میل شرکت فروشنده خدمات ، هر بهایی را که شرکت طلب کرد ، بپردازد . این کاربر از هیچگونه حقی برای پرسش در باره «کیفیت خدمات » برخوردار نیست و اگر برای مثال دریافت که حجم اینترنت مورد استفاده او به جای 1024 ، 128 است، نباید کلمه ای سخن بگوید یا از این کم فروشی شکایتی بکند .افزون بر همه اینها ، کاربر نباید تصور کند شرکت اینترنتی در برابر کیفیت کاری که برای کاربران انجام می دهد و خدماتی که ارائه می کند ، باید به کسی « پاسخگو » باشد . آخرین باری که با مسئول فروش محترم در باره برداشته شدن یک سرویس و اجبار به خرید سرویس دیگر گفتگو می کردم و از او پرسیدم که با چه کسی می توانم در این باره حرف بزنم ؛ و در یک کلام ، چه کسی در این شرکت «پاسخگو» است، چنین گفت : «این کار پاسخگو ندارد و تصمیمی است که گرفته شده است!»