نگاه روز
دکتر فرانک اشتاین در افغانستان
- نگاه روز
- نمایش از سه شنبه, 12 خرداد 1394 11:03
برگرفته از ماهنامه گزارش شماره 79
دکتر هوشنگ طالع
اگر داستان «فرانک اشتاین»، حاصل تخیل بود و مربوط به نزدیک یک سدهی پیش «طالبان» واقعیتی است عریان، در برابر چشمان جهانیان.
دکتر «فرانک اشتاین»، در قصری قدیمی بر فراز یکی از کوههای کارپات، در شرق اروپا، دست اندر کار ایجاد موجودی شد که «امربر» و «فرمانبردار» وی باشد. او با خلق این موجود در پی آن بود تا به قدرتی ما فوق دیگران دست یافته و همه را منکوب و مقهور خویش سازد.
پس از کوششهای بسیار، مخلوق دکتر فرانک اشتاین، در قالب هیولایی نیرومند از روی تخت آزمایشگاه بر میخیزد و حیات سراسر جنایت خود را آغاز میکند.
این هیولا که از هیچ جنایتی روی گردان نبود، قدرت ویژهای به دکتر فرانکاشتاین بخشید. به طوری که او را قادر ساخت تا هرکه را که میخواهد از سر راه بردارد و نیروی خود را بر دیگران تحمیل کند.
اما دیری نپایید که مخلوق بر ضد خالق قیام کرد. مخلوق فرانکاشتاین که به فرمان وی، زندگی دیگران را میگرفت، و چنان که میدانیم، سرانجام دکتر فرانکاشتاین توانست با نیرنگ و ترفند، مخلوق خود را نابود کرد.
این بار به جای قصری قدیمی برفراز کوههای کارپات، «فرانکاشتاین» سالهای پایانی سدهی بیستم، در آسمان خراشهای «بتون و شیشه»، در شهرهای واشنگتن و لندن، هیولای طالبا ن را آفریدند1.
هنگامی که هیولای طالبان از روی میز آزمایشگاههای سیاسی برخاست، بر خلاف هیولای دکتر فرانک اشتاین موجود نحیفی بود که احتیاج به مراقبت و پرستاری داشت. از این رو، خالقان هیولای طالبان، از شنزارهای نجد و حجاز برایش « دایهای» گرفتند و از سرزمینی که تا دیروز معروف به «بلوچستان انگلیس» بود «لًلِـه» ای تعیین کردند 2. هیولا از سینه چروکیده و زهرآگین دایه، شیر تباهی و پلیدی نوشید و راه و رسم جنایت و انسان و انسان کشی را از «لًلِـه» آموخت.
همچنان که خیلی زود مخلوق دکتر فرانک اشتاین، قصد جان خالق خود را کرد، هیولای طالبان به پایان نرسیده است که آثار طغیان و به ویژه «دهن کجی به للـه»، به روشنی به چشم میخورد 3.
اوج طغیان هیولای طالبان علیه خالقان خود، اعلام اشکار این نکته به سازمان ملل بود که تنها درصورتی که سازمان مزبور حکومت طالبان را بر سراسر افغانستان به رسمیت بشناسد، در آن صورت هیولا نیز از کشت، فرآوری و قاچاق مواد مخدر خودداری خواهد کرد.
با این اعلام صریح، طالبان، خالقان خود یعنی دولتهای ایالات متحده آمریکا و بریتانیا را در موقعیتی بسیار بد قرار داده است. از سوی دیگر نقض آشکار و مکرر حقوق بشر از سوی گروه طالبان،ضربه سختی بر حیثیت خالقان این گروه مزدور وارد کرده است. دولتهای آمریکا و انگلستان، تمام کوشش خود را بکار میبرند که خود را حامی حقوق بشر و مخالف کشورها و دیگر گروههایی که حقوق مزبور را رعایت نمیکنند، نشان میدهند. حتا پس از پیروزی اخیر حزب کارگر، دولت مزبور به شیخ بحرین در مورد رعایت حقوق بشر هشدار داد.
سیاههای از جنایتها
اکنون دو کشور مزبور که طراح و سازندهی این هیولا به شمار میروند، ازنظر افکار عمومی جهانیان در موقعیت بدی قرار گرفته اند. آیا زمان نابودی هنوز فرا نرسیده است؟ آیا این همه جنایت که از نظر کوتاهی زمان و ژرفای آن در تمام دوران بشریت در همهی قرون و اعصار بی سابقه بوده است، کافی نیست که وجدان ملتها را بیدار کرده و خالقان این هیولا را به جنایت وحشتناکی که در اثر خلق آن نسبت به بشریت مرتکب شدهاند، واقف سازد؟
بر خلاف کوششهای دستگاههای اطلاعاتی پاکستان و عربستان سعودی که سعی دارند که مسالهی طالبان را به صورت یک مسالهی قومی در آورند جنایتهایی که این گروه در منطقههای پشتو زبان افغانستان مرتکب شدهاند، به مراتب زشتتر و فجیعتر از جنایت این گروه در دیگر مناطق افغانستان، است.
امروز خوشبختانه همهی مردم افغانستان، چه پشتو و چه تاجیک و... به ماهیت پلید این گروه جنایت پیشه پی بردهاند. امروزه مردم افغانستان میدانند که این گروه نه متعلق به قوم ویژهای هستند و نه معتقد بر اصولی مخصوص از نظر دینی و مذهبی. گفتار آنان با کردارشان، چند گانه و چندگونه است.
«طالبان»، هیولایی است که بدست بیگانگان خلق شده و در راستای منافع خالقان خود و به ویژه هدفهای ارضی نظامیان حاکم بر پاکستان و هدفهای مذهبی شیخهای حاکم بر عربستان، عمل میکنند.
برای شناخت بهتر چهرهی هیولای طالبان، کوتاه شدهای از سیاههی جنایتهای آنان در زیر آورده میشود. این سیاهه تنها مشتی از هزاران خروار جنایت، شقاوت و... این گروه است.
الف ـ ژنوساید (قوم کشی یا نسل کشی)
خالقان طالبان بر پایهی برنامهریزیهای انجام شده،برای این که محملی برای ایجاد و حرکت این گروه به وجود آورند، با تبلیغات زیاد اما ناموفق کوشیدند تا بعد قومی به مسایل افغانستان بببخشند. در این راستا، طالبان در مناطق اشغالی، دست به قوم کشی در مورد تاجیکا ن و هزارهها زدند. بدین سان گروههای بسیاری از مردم افغانستان بدلیل تاجیک و یا هزاره بودن کشته شدند.
ب ـ پاکسازی قومی
طالبان در همان راستای سیاست بالا، در مناطق تحت اشغال خود اقدام به پاکسازی قومی کرد. آنان به بهانه این که غیر پشتوها ممکن است به عنوان ستون پنجم مخالفان عمل کنند، گروههای زیادی از مردم مناطق اشغالی را از خانههایشان راندند. البته باید توجه داشت که این سیاست نیز برای سرپوش گذاردن بر روی هدفهای واقعی طالبان است که برای انجام آن خلق شدهاند.
پ – قتل عام
دو تن از خبرنگاران، پرده از راز قتل عام وسیلهی عناصر طالبان برداشتند. الکساندر کنیازف و ویکتورتکاچنکو که برای تلویزیون روسیه کار میکنند، در مصاحبهای با نشریهی «سلووقرقیزستانا» چاپ بیشکک، اعلام کردند : «در سفر به افغانستان فیلمهایی از سر بریدن فارسی زبانان توسط طالبان و از سر بریدن چند تاجیک فارسی زبان افغانستانی که به جرم برگزاری جشن نوروز دستگیر شده بودند گرفته شده است 4.
ت- اخته کردن مردان :
پس از فرار باقیماندهی عناصر طالبان از شهر مزارشریف که در چند ماه پیش اتفاق افتاد کما بیش، پنج هزار عدد «دستبندقپانی»، اخییه و آلات اخته کردن دام، ( که هنوز در کشور مزبور برای اخته کردن دامها از وسایل خیلی ابتدایی استفاده میشود به جای ماند. آلات و افزار مزبور از سوی مردم شهر مزار شریف در شهر به نمایش گذارده شد و خبرنگاران خارجی و نمایندگان سازمان ملل متحد نیز، آنها را با چشم دیدند.
ث - تولید، فرآوری و قاجاق مواد مخدر.
ج ـ غارت موزههای هرات، آرشیو کابل، کتابخانهی کاخ ریاست جمهوری و موزه کابل
در این میان طالبان بسیاری از اسناد مهم تاریخی موجود را سوختند و اشیاء باستانی و نفیس موزهها را به خارج فروختند.
از دیگر جنایتهای این هیولا میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
- اجبار مردان به گذاردن ریش و عمامههایی به سبک طالبان
- اجبار مردان با شلاق و کابل سیمی برای شرکت در نماز جماعت
- ممنوعیت خروج زنان ازخانه بدون همراهی یک تن از محارم
- اجبار زنان به سر کردن نوعی کیسه که تنها چند سوراخ کوچک، برای دیدن و نفس کشیدن بر روی آن وجود دارد.
- بستن تمامی گرمابههای زنانه و محروم کردن زنان از استحمام.
- انحلال تمام بخشهای زنان و زایمان در بیمارستانها
- اخراج همهی بانوان از مشاغل دولتی و منع آنان از پذیرش مشاغل خصوصی
- تعطیل همه مدارس زنانه.
- اخراج دانشجویان دختر از مدارس عالی.
- تعطیل فرستندهی تلویزیونی و منهدم کردن گیرندههای تلویزیون.
- قدغن کردن هر گونه ورزش همگانی.
- حرام اعلام کردن هرگونه صدای خوش و موسیقی و...
پا نویسها:
1- بینظیر بوتو به هنگام نخست وزیری اعلام داشت که تمام سرزنش در مورد طالبان، نباید متوجه پاکستان باشد. در ایجاد این گروه چهار کشور ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، عربستان سعودی و پاکستان، همکاری کردهاند.
2- انگلیسها پس از آن که روسها در سال 1239 خورشیدی (1860 میلادی ) به سوی سرزمین خوارزم و فرارود هجوم آوردند. بخش بزرگی از بلوچستان را که زیر فرمانروایی دولت مرکزی ایران بود،تجزیه کرده و نام «بلوچستان انگلیس» بر آن نهادند. این واقعه در سال 1269 خورشیدی ( 1870میلادی)، به وقوع پیوست.همین سرزمین به هنگام تجزیهی هند از بریتانیا در آستانهی استقلال کشور مزبور، استخوانبندی سرزمینی را که امروز پاکستان نامیده میششود، تشکیل داد.
3- شعر معروف ایرج میرزا با مطلع «داشت عباسقلی خان پسری، پسر بی ادب و بی هنری»
4- روزنامه ایران – یکشنبه 8 تیر ماه 1376