خبر
زندگی خانوادگی در اسلام
- خبر
- نمایش از سه شنبه, 16 آبان 1391 09:27
- بازدید: 3007
برگرفته از روزنامه اطلاعات
مقدمه:
زندگی خانوادگی در زمانهای که ارزشها به سوی وارونه شدن پیش میروند به عنوان قلب تپنده جامعه همچون دیگر سنتها مورد هجوم واقع شده است. حدود دو، سه دهه قبل هنگامی که در غرب زندگیهای مجردی و روابط جنسی نامتعارف به مد روز تبدیل شده بود، بسیاری بیم آن را داشتند که این به معنای پایان زندگی خانوادگی باشد اما خوشبختانه اینگونه نشد اکثریت غالب زنان جوان همچنان مشتاقند حلقه ازدواج بر انگشت زندگی در مکانی آرام و پرورش فرزندانشان در خانهای امن و راحت، داشته باشند. همچنان که مردان جوان ترجیح میدهند یک خانم را به عنوان همسر خود معرفی کنند نه به عنوان یک دوست. نه سوسیالیسم و نه هیچ «ایسم» دیگری نتوانست آنچه را که از زمانهای دیرین در فطرت انسان کاشته شده بود ریشهکن کند.
حال که حتی غرب نیز تا حدودی توانسته با موفقیت بر خطراتی که خانواده و بخصوص زندگی زناشویی را تهدید میکنند غلبه کند، بنابراین اینگونه آفات هرگز قادر نخواهند بود در دنیای مسلمانان ریشه بدوانند. زیرا که زندگی خانوادگی مسلمانان که علاوه بر زن، شوهر و فرزندان، همه خویشاوندان را نیز دربر میگیرد، چنان بر پایه سنتها و قانون مذهب استوار بنا نهاده شده که هیچگاه به طور جدی مورد تهدید واقع نخواهد شد.
منش اسلامی
ممکن است بگویید قانون نمیتواند سلامت و سعادت یک زندگی خانوادگی را تضمین کند. درست است که همه اینها به حسن نیت انسانها بستگی دارد و در فقدان این حسن نیت، کاملترین قوانین نیز از حد یک سری عبارات مکتوب فراتر نخواهند رفت اما در اینجا نیز مانند سایر حیطههای زندگی اسلامی، عامل تعیینکننده آن است که اسلام تنها یک مذهب به معنای غربی کلمه نیست بلکه برای آنان که به آن وفادارند حقیقتاً یک شیوه زندگی است. اسلام از یک سو تسلیم کامل در برابر اراده الهی و از سوی دیگر پذیرش آگاهانه خلافت خدا بر روی زمین است.
تسلیم اراده خداوند شدن در زندگی خانوادگی یعنی پذیرش تمایلات ذاتی بشر و مطابق با آن زیستن، اعتماد دو طرفه، مهربانی، از خود گذشتگی و آرامش بخشیدن به دیگری، داشتن خویشاوندانی که خود بتوانند به آنها اعتماد کنند و کسی که حامی فرد باشد یا مورد حمایت او قرار گیرد. آرزوی داشتن خانهای امن و آرام، تمایل به داشتن آموزش و پرورش صحیح، احتیاج به کمک در مواقع نیاز و تبادل نیکیها و محبتها در مقاطع مختلف زندگی. پذیرش آگاهانه خلافت خدا بر روی زمین نیز یعنی یافتن بهترین اسباب ممکن در جهت انجام وظایف جانشینی به بهترین نحو. در این زمینه هم زندگی خانوادگی مهمترین تعیینکننده اساس و اصول فعالیتهای ما است. زندگی خانوادگی خوب و سالم نگرش ما را به زندگی اصلاح کرده و در جهت نگاه به مسائل از زاویه صحیح به ما کمک میکند. سودمندترین آموزشها را نه تنها برای شغل آینده بلکه در جهت اداره خود زندگی در اختیارمان قرار میدهد. وقتی بزرگتر میشویم مأمنی را به ما میبخشد که بتوانیم با خیالی آسوده در زندگی اجتماعی مشارکت کنیم و به هنگام پیری سرزندگی و نشاطی را که ما در جوانی به دیگران میبخشیدیم به خودمان بازمیگرداند.
شاید این مسائل برای کسانی که کاملاً مجذوب زندگی رایج در غرب امروزه شدهاند عجیب به نظر برسد. چرا کودکان را به مدارس شبانهروزی نسپاریم و تعلیم و تربیت آنها را به مدرسه واگذار نکنیم و چرا با مراقبت از نزدیکان پیر و نیازمند خانواده خودمان را دچار دردسر کنیم حال آنکه آنها باید در برابر بیماریها و سایر مشکلات محافظت شوند و خانههایی برای سالمندان وجود دارد که در آنها هیچ خطری متوجه آنها نخواهد بود. علاوه بر آن کارهای بیشتر و مهمتری از مراقبت کودکان و پرستاری از اعضای پیر یا بیمار خانواده وجود دارد.
اما ممکن است باورنکردنی به نظر برسد که این مسئولیتها در میان مسلمانان، همچنان بر عهده اکثریت خانوادهها است و این نتیجه دستورات و احکام اسلامی است که نه تنها در جریان پیشرفتهای صنعتی و فنی منسوخ نشدهاند، بلکه تا به امروز نیز توسط مسلمانان بسیار جدی گرفته میشوند.
ساختار محکم و استوار زندگی خانوادگی اسلامی که متکی بر چهار رکن زیر است سبب استحکام این ارزشها شده و موجب میشود بیش از عادات و رسوم غربی دوام بیاورند. اینها همه بر اساس تعالیم قرآنی و روایاتی از زندگی حضرت محمد(ص) هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند.
1. زندگی خانوادگی، گهوارهای برای جامعه بشری و مأمنی امن، سالم و اطمینانبخش برای والدین و پرورش فرزندان.
2. زندگی خانوادگی، نگهبان تمایلات غریزی زن و مرد و هدایتگر این نیرو به مسیرهای سالم.
3. زندگی خانوادگی اصلیترین مکان پرورش فضائل انسانی چون عشق، مهربانی و بخشش.
4. زندگی خانوادگی امنترین پناهگاه در برابر مشکلات و رنجهای درونی و بیرونی و قانونپذیری.
یکی از جنبههای همواره موثر زندگی خانوادگی اسلامی آن است که استحکام همه این ارکان توسط یک نظام و سیستم ایجاد شده و نباید فراموش کرد که منافع زندگی خانوادگی نه تنها روابط خویشاوندی را در بر میگیرد بلکه شامل خانواده جهانی مسلمانان است.در اینجا به هریک از این چهار رکن نگاهی دقیقتر میاندازیم.
اینکه خانواده گهوارهای است امن برای اجتماع انسانی به این معنی است که کودکان به عنوان ادامهدهنده نسل بشر باید در آن گرمی و بردباری و محبت را حس کنند و هرگونه رشد و اصلاح ممکن را در سرتاسر تعالیم آن بیابند. برای نیل به این هدف، آنها باید مادری داشته باشند که به امر پرورش فرزندانش نه به عنوان یک شغل نیمهوقت بلکه به عنوان یکی از مهمترین وظایف خود بنگرد و نیز پدری داشته باشند که به عنوان پیشوا و رهبر خانواده و کسی که مسئولیتهای دینی خانواده بر دوش اوست، از اصول و عقاید دینی و جامعه حمایت کند.
در چنین خانهای که پدر و مادر از وظایف مهم خویش آگاهند و بر این امر واقفند که جهان فردا آن چیزی خواهد بود که آنها از فرزندان خود میسازند، اساس جامعه سالم و بینقص خواهد ماند.
تعلیم و تربیت کودکان شامل دورهای است که از تولد تا بیست سالگی او را پوشش میدهد و این زمانی است که فرزند خانه را ترک میکند و وارد اجتماع میشود آنگونه که روانشناسان امروزه به ما میآموزند .
علاوه بر این نکات، خانواده بهترین مکانی است که میتواند کودک را با وظایف دینی و قانونی خود آشنا کند.بارها دیدهایم که کودک هنگام عبادت میخواهد از پدر و مادرش تقلید کند به او یک جانماز داده میشود و اگرچه ممکن است بار اول بیش از چند دقیقه تاب نیاورد اما خواهد آموخت که چگونه نماز بخواند و به آن نظم و ریتم روزانهای که اسلام در نظر دارد عادت خواهد کرد در مورد روزه گرفتن نیز همین طور است بار اول کودک بیش از چند ساعت طاقت نمیآورد اما به تدریج نیمی از روز و در نهایت یک روز کامل را تحمل خواهد کرد و وقتی بتواند یک روز کامل را روزه بگیرد بسیار به خود مباهات خواهد کرد.درجامعه نیزکودک با دیدن رعایت قوانین توسط والدینش بالطبع از آنها اقدام به رعایت این اصول و معیارها میکند.
کودک در سنین نوجوانی میآموزد که زندگی در این جهان آزمونی است دشوار و تنها کسانی از این آزمون سربلند بیرون میآیند که با تواضع، معرفت، روشنبینی تسلیم اراده خداوند باشند. با این وجود این یک امر ذاتی در طبیعت انسان و بویژه جوانهای پر انرژی و پر تکاپو است که در جستجوی یک هدف واقعی در زندگی هستند، چیزی که برای آن کوشش و مبارزه کنند قطعاً در زندگی روزمره هرکس یک سری اهداف اولیه مانند گذراندن امتحانات مدرسه، غلبه بر بیماریها، تصدی شغلی مناسب و مفید، یافتن همسری محبوب و پرورش فرزندان، در مقاطع مختلف زمانی وجود دارد. به هر حال همه این دستاوردهای فردی برای یک زندگی استوار و پا برجا ضروری هستند و این آرزوها و جاهطلبیهای سالم میتوانند بهسوی اهداف عالیتر حرکت کنند اما روزی که این آرمانها به مسیر صحیح هدایت نشوند به راحتی فرد را در دام نظرات و عقاید عوام فریبانه و شیطانی میاندازد.خانواده نگهبان و محافظ تمایلات غریزی و طبیعی انسان است حضرت محمد(ص) میفرماید ازدواج بخشی از سنت من است هرکس از آن سرپیچی کند از امت من نیست.
شیوه تمام و کمال زندگی اسلامی که همواره تمایلات طبیعی انسان را در نظر دارد ازدواج را توصیه میکند و در چند کلام زیبا به ما نشان میدهد که چگونه زن و شوهر باید همچون لباس، پوشش هم باشند و از هم محافظت کنند.قرآن درباره فضائل انسانی مانند عشق، مهربانی و بخشش که به عنوان سومین رکن به آن اشاره شد میگوید: ما انسان را به نیکی به پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش او را با تحمل رنج و زحمت باردار شد و با رنج و زحمت او را به دنیا آورد. بارداری و شیر دادن او سی ماه طول کشید تا وقتی که به رشد رسد و چهل ساله شد و گفت: پروردگارا به من توفیق بده تا نعمتت را که بر من و پدر و مادرم عطا کردهای سپاسگزارم و آنچه را که تو میپسندی انجام دهم. نسل را برای من صالح و شایسته گردان که من به سوی تو بازگشتم و تسلیم حکم و نظر تو هستم. (سوره الاحقاف، آیه 15)در قرآن همچنین آمده: و پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید اگر یکی از آنها یا هر دو نزد تو به سن پیری برسند به آنها اف هم مگوی و بر آنان بانگ مزن و پرخاش مکن و با آنان با نرمی و بزرگوارانه سخن بگو از آنان به دقت مراقبت کن و بگو خداوندا آنان را به پاس آنانکه مرا در کودکی تربیت کردند مورد رحمت قرار ده.
این گستراندن بالهای بخشش بر ما هنگامی که کودکی درمانده و ناتوانیم و سپس حمایتهای محبتآمیز از فرزندانمان و سالمندان خانواده که نیازمند کمک ما هستند در سنین بزرگسالی یک لطف و نیکی دو طرفه است.حصار زندگی خانوادگی پناهگاهی است ایمن در برابر مشکلات درونی و بیرونی، در زمانهای که انسانها به هم بیاعتمادند و هرکس تنها به آسایش خود میاندیشد و دیگران را با نگرانیهای خود به زحمت انداختن یک جرم به حساب میآید، تنها کسانی که میدانند حداقل پناهگاهی در این دنیا دارند آسوده خاطرند تنها در خانواده است که یک تکه نان برای خوردن یا یک پند آموزنده یک دست یاریگر یا یک بستر خواب در انتظارمان است. تنها خانواده است که میتوانیم مطمئن باشیم در برابر دنیای خارج از ما دفاع خواهد کرد و البته سایر اعضای خانواده نیز از ما انتظار دارند که بهترین صفات خود را در محیط خانه آشکار کنیم. بنابراین خانواده چه برای انسانهای محتاج یاری و چه برای آنکه توانایی کمک به دیگری را دارد نهادی حیرتانگیز است هیچ نهاد اجتماعی دیگری تا به حال نتوانسته چنین مسئولیتهایی را همانند خانواده با موفقیت به انجام برساند.
دلایل اهمیت خانواده در اسلام
در جهانبینی اسلامی برای تمام نیازها و غرایز انسانی راهکاری در نظر گرفته شده است. در این باره میتوان گفت مسأله ازدواج بهترین راهکار برای یکی از این غرایز انسانی است که از دیدگاه اسلامی اهمیت بسیاری دارد. بهترین زمان برای ازدواج از دیدگاه اسلام دوره جوانی است زیرا برای شروع به هر کاری دورهای مناسب است و مناسبترین دوره برای ازدواج دوره جوانی است.به همین دلیل است که سعدی میگوید:ای کاش در جوانی میدانستم و در پیری میتوانستم.
روح لطیف انسان همانند جسم او دارای نیازهایی است که در صورت تأمین آنها به تکامل واقعی خواهد رسید. به همین دلیل محبوبترین چیز نزد خدای تعالی مسأله ازدواج است؛
1) مسأله تولید مثل: اصولاً راز بقای موجودات و انسانها در طبیعت، تقویت غریزه انسانی است.
2) مسأله کسب استقلال: هنگامی که جوانی ازدواج میکند و جامعه کوچکی را به نام خانواده تشکیل میدهد، در واقع احساس استقلال میکند و این احساس استقلال، موجب آرامش نفس میشود که در بالندگی و تکامل فرد و جامعه بسیار مؤثر است.
3) حفظ عفت و مصونیت از گناه: در حدیث آمده است نیمی از دین جوان با ازدواج حاصل میشود و نیم دیگر آن با تقوا، بنابراین ازدواج از دین انسان حفاظت میکند به همین دلیل باید به آن اهمیت داده شود. اکثر بزهکاران اجتماع، افراد مجرد هستند. در حدیث دیگری آمده است: اکثر اهل جهنم از غیرمتأهلین هستند؛ یعنی افراد متأهل کمتر به سراغ گناه و خلاف میروند.
4) ایجاد آرامش و تأمین اجتماعی: تمام برنامهها و اقدامات توسعه یک کشوردر چارچوب امنیت، مفهوم مییابد. حتی بهرهبرداری از آزادیها نیز در پناه امنیت، امکان پذیر است. نبود امنیت مانع سازندگی میشود. بر اثر ازدواج امنیت اجتماعی ایجاد میشود، زیرا هنگامی که فرد ازدواج میکند با مسائلی چون تربیت فرزندان و سایر شئون زندگی خانوادگی درگیر میشود به همین دلیل کمتر به سوی اعمال بزهکارانه میرود، اعمالی که موجب سلب امنیت فرد و اجتماع میشوند.بنابراین روی گردانی از سنت الهی موجب زوال پیوند اجتماعی و سقوط جامعه میشود.
خانواده در اسلام به عنوان یک واحد اجتماعى در نظر گرفته شده و چیزى بیش از مجموعه افرادى است که آن را تشکیل میدهند. یکى از شواهد این امر، مسئولیت افراد در قبال خانواده در جنبههاى اقتصادی و تربیتى است. در قرآن به سعادت اخروى فرد در کنار خانواده او توجه شده و خداوند از انسانها میخواهد نه تنها خویش، بلکه خانواده خود را از گرفتارى و عذاب اخروى محافظت کنند. همچنین خداوند به پیامبر(ص) خطاب میکند که خانواده خود را به نماز دعوت کن. آیاتى که به تأثیر رفتار فرزندان در تعالى معنوى والدین اشاره کرده، نیز دلیلى بر شدت وابستگى اعضاى خانواده در امور دنیوى و اخروى به یکدیگر است. حساسیت پیامبران نسبت به خانواده خود و هدایت آنها، نیز از جمله دلایلى است که ارتباط و تأثیر متقابل اعضاى خانواده را نشان میدهد. شدت این ارتباط به حدی بوده است که گاه پیامبران برای اعضاى خانواده خود طلب آمرزش و نجات میکردند و چون این اعضا بر گمراهى خود اصرار میکردند، خداوند این پیامبران را به خاطر طلب آمرزش براى اعضای خانواده خود، ملامت کرده است.
سمیه چراغی
منبع jamaat.com