تاریخ كهن و باستان
در آینه تاریخ - ماهنامه خواندنی شماره 74
- تاريخ كهن و باستان
- نمایش از جمعه, 06 بهمن 1391 21:14
- بازدید: 5979
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره 74 به نقل از انوشیروان کیهانیزاده
حکومت بلخ و استفاده ژنرال بهرام چوبین از نوعی موشک
28 نوامبر سال 588 میلادی، ارتش ایران در جنگ با خاقان «شابه shabeh» در بلخ از سلاح تازهای که در آن نفتخام به کار رفته بود استفاده کرد. در این جنگ ژنرال بهرام مهران معروف به بهرام چوبین فرماندهی ارتش ایران را بر عهده داشت که در تاریخ نظامی جهان از او به عنوان یک نابغه رزم نام بردهاند.
«هرمز چهارم» شاه وقت از دودمان ساسانیان، وقتی شنید که خاقان اقوام آلتائیک – اقوامی که در منطقه کوههای آلتایی سکونت داشتند ـ وارد اراضی ایران در شمالشرقی خراسان (تاجیکستان و شمال افغانستان امروز) شده، بلخ را مرکز خود قرار داده و عازم تصرف کابل و بادغیس است، ژنرالهای ایران را به تشکیل جلسهای در شهر تیسفون (مدائن نزدیک بغداد) پایتخت آن زمان ایران فراخواند و تصمیم خود را به اخراج خاقان (خان بزرگ – خان خانان) از قلمرو ایران به آنان اطلاع داد و خواست که ترتیب کار را بدهند.
ژنرالها پس از تبادل نظر، بهرام چوبین را برای انجام این کار خطیر برگزیدند و او پذیرفت. بهرام از میان ارتش پانصد هزار نفری ایران، 12 هزار مرد جنگدیده 30 تا 40 ساله (میانسال) را برگزید که اضافه وزن نداشتند و میهندوستی آنان قبلا به ثبوت رسیده بود و بیش از سایرین قادر به تحمل سختی بودند و در جنگ سواره و پیاده تجربه داشتند وی به هر سرباز سه اسب اختصاص داد و با تدارکات کافی عزم بیرون راندن زردها را از خاک وطن کرد.
بهرام به جای انتخاب راه معمولی، از تیسفون به اهواز رفت و سپس از طریق یزد و کویر خود را به خراسان رساند به گونهای که خاقان متوجه نشد. بهرام که در جنگ اعتقاد به روحیه سرباز بیش از هر ابزار دیگر داشت هر دو روز یکبار سربازان را جمع میکرد و برای آنان از اهمیت وطندوستی و رسالتی که هر فرد در این زمینه دارد سخن میگفت و آنان را امید ایرانیان میخواند.
خاقان زمانی از این لشکرکشی آگاه شد که بهرام تنها چهار روز تا بلخ فاصله داشت، و چون شنید که بهرام با کمتر از 13 هزار نفر آمده است چندان نگران نشد و با تمامی مردان قادر به حمل سلاح خود که مورخان یکصد تا سیصد هزارتن گزارش کردهاند به مقابله با بهرام شتافت.
بهرام به واحدهای آتشبار (نفتاندازان) توصیه کرد که حمله را با پرتاب پیکانهای شعلهور آغاز کنند و ادامه دهند تا آرایش سپاهیان خاقان بر هم خورد و قادر به تنظیم آن هم نباشند و به سواران کماندار (اسواران) گفت که همزمان با حمله نفتاندازان با تیر چشم فیلها را هدف قرار دهند، و در این جریان، خود با دو هزار سوار زبده قرارگاه خاقان را مورد حمله قرار داد. خاقان که انتظار حمله مستقیم به مقر خود را نداشت دست به فرار زد که کشته شد.
سپاه عظیم او متلاشی شد و پسر وی نیز بعدا به اسارت درآمد و جنگ فقط یک روز طول کشید که از شگفتیهای تاریخ نظامی جهان است.
پیروزی دریایی ایران در دماغه میکال
21 اکتبر سال 479 پیش از میلاد، یک سال و چند هفته پس از جنگ دریایی سالامیس، ناوگان ایران در دماغه میکال (جزیره آموس) دستهای از کشتیهای جنگی سه ردیف پاروزن اتحادیه یونانیها را به دام انداخت و نابود کرد.
مورخان رویدادهای نظامی نوشتهاند که با این فتح، ایرانیان «ناموفق بودن خود در جنگ سالامیس» را تلافی کردند.
برپایه همین نوشتهها، در جریان جنگ دریایی دماغه میکال چند افسر دریایی یونان که در جنگ سالامیس شرکت کرده بودند به اسارت ایرانیان در آمدند و برای تحقیق از آنان و کشف تاکتیک اغفالکنندهای که یونانیان در سالامیس به کار برده بودند، به قلمرو ایران فرستاده شدند.
شرح دیدار نخستین هیات دیپلماتیک دائم ایران در چین
نهم اکتبر سال 516 میلادی نخستین سفیر دائمی ایران در چین که با 90 تن از همراهان خود وارد پایتخت این کشور شده بود طی تشریفاتی نامه خود را به وودی W udi امپراتور تسلیم و همراهانش را معرفی کرد. در میان همراهان سفیر، یک موبد زرتشتی، 21 نظامی، سه دیپترتار (دفتردار ـ یا منشی)، 4 مترجم، دو معمار و... دیده میشدند. این نخستین بار بود که ایران با یک هیات دیپلماتیک، روحانی به یک کشور بیگانه میفرستاد، زیرا دولت وقت ایران در صدد تحمیل دین ایرانیان به ملل دیگر نبود.
سفیر ایران به امپراتور چین توضیح داد که معماران برای ساختن بنای سفارتخانه و نظامیان برای محافظت از جان هیات دیپلماتیک و موبد نیز برای اجرای آیینهای دینی برای اعضای هیات با او آمدهاند و اضافه کرد از آنجا که «سفارتخانه» قلمرو ایران به شمار خواهد آمد، ما نمیتوانیم نگهبانی از آن را به خارجی بسپاریم.