نامآوران ایرانی
گسترش پزشکی ابوعلی سینا در دانش اروپا
- بزرگان
- نمایش از جمعه, 08 مهر 1390 10:33
- بازدید: 5382
برگرفته از فر ایران
فرشید ابراهیمی
گروه اندیشه: الحکیم الوزیر الدستور، شرف الملک، حجه الحق، شیخ الرئیس، ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا نامی است که دانشمندان اروپایی بر نابغهی فرزانهی ایرانی نهادند. دانشنامهی پزشکی ابن سینا با نام «قانون» و کتابهای النبض (در دوران خون)، تشریح الاعضا، جودیه در طب، الاغذیه و الادویه، الاقراباذین، البول، تبدیر سیلان المنی، رساله فی تخلیط الاغذیه، الخمر، السکنجبین، سیاسه البدن و فضائل الشراب (رساله الخمریه و سیاسه البدن)، الادویه القلبیه از دیگر دفترها و پژوهشهای وی میباشد.
دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست، ولی موی شکافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت
آخر به «کمال ذرهای» راه نیافت (بوعلی)
«Avicenne» یا «Avicenna» نامی است که دانشمندان اروپایی بر نابغهی فرزانهی ایرانی نهادند که د رمیان فلاسفهی اسلامی، نامبردار به: الحکیم الوزیر الدستور، شرف الملک، حجه الحق، شیخ الرئیس، ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا میباشد.
برابر با نگرشهای کارشناسان غربی او یک چهرهی شگفتانگیز در تاریخ علم به شمار میرود و جهان دربارۀ کمتر کسی این همه سخن گفته است.
یک هزاره پس از درگذشت روان دانش پژوه او، همچنان در انجمنهای آموزشی و دفترهای پژوهشی، در گفتوگوهای دانشمندان و اندیشهی پژوهندگان یاد میشود.
در روند چند سده پس از مرگش چنان بزرگ شد که سالها هرگونه دگرگونی ناچیز یا دستبرد در نگرشهایش، گناهی نابخشودنی بود.
گونههایی از دانش که او پایهگذاری نمود،نزدیک به شش سده پس از او در شرق و غرب روان بود و بسیاری از پدیدهها و آفریدههای فکری او از ورای هزار سال، گرایش و شگفتی خود را پایدار دارد.
آیا به راستی این پور سینای ایرانی، اوسینای اروپایی و شیخ الرئیس مسلمانان کیست؟
پدرش اهل بلخ بوده و از نمایندگان فرمانروایی خجسته سامانیان که در دورهی نوح ابن منصور سامانی (366-387 هجری قمری) به بخارا فرستاده شد تا رسیدگی به آمار مالی و درآمد قریهی خورمیثن (خرمیثن) را به او واگذارند. پس از آن در قریهی افشنه (در نزدیکی خورمیثن) دل به دخترکی «ستاره» نام سپرد که بوعلی نتیجهی این پیوند بود.
ابوعلی که به صفر سال 370 هجری (ژوئیه 980 م) دیده به دیدار جهان گشوده بود، تا پنج سالگی در خورمیثن بسر برد. و پس از آن تا 428 هجری که به جاودانگی پیوست، با یک سرگذشت روبرو هستیم!!! … که خواهیم از بررسی چند بارهی آن بپرهیزیم.!
زندگینامه و سرگذشتی که همواره کوشیدهایم تا به هر زبان و روشی آن را به شاگردان و دانشجویان خود بیاموزیم تا گونهی زندگی و رویهی رفتارش را سرمشق بزرگمردان و چهرههای برجستهی ایرانی بدانیم که همواره کانون اندیشه و خردورزی بودهاند.
اما به راستی تا چه اندازه توانستهایم تا این چهرهی جهانی را با جوانان و فرزندانش در ایران سدهی بیست و یکم عیسوی که اینک دلدادهی فرهنگ غرب و پیشرفت و شکوه مکانیزهی یونانی- اروپایی آن گشتهاند، آشنا سازیم.
و آیا هیچ گاه از خود پرسیدهایم که اگر جوان ایرانی آگاه بر این باشد که همان ابوعلی که همیشه سرگذشتش را در کتابهای درسی، در برابر مدرک و نمره، به او سپردهاند، همان کسی است که سدهها دانش پزشکی غرب به او وامدار بوده ودبستانهای فلسفی اروپا به همت و ویرایش او با اندیشههای بینشمند نیاکان یونانی خود آشنا شدهآند، چه واکنشی از خود خواهد داشت؟
و یا اگر بداند که این چهرهی والای اندیشه و خرد جهانی را که وابسته به مرزهای آریایی خراسان اوست، نابخردان اروپایی، تنها به انگیزهی نامش که بیانگر مذهب او بوده، او را «عرب» میدانند و اساس پزشکی را که او و زکریای رازی در جهان پی افکندند،«طب عرب» مینامند، … تردید نکنید، ورق برخواهد گشت!
اما آیا می دانیم که جهان اروپایی از سدهها پیش او را «شهریار پزشکان» (prince medicines) نامیده است؟
آلدومیلی، دانشمند بلندپایهی ایتالیایی مینویسد: «پورسینا در پزشکی از بقرات و جالینوس درگذشت، و در فلسفه ارستو را پشت سر بگذاشت. دفترهای پزشکی بقرات و جالینوس را بر آزمایش نگرشهای فلسفی ارستو زد و میانهی آن هر دو را برگزید و تمام نگرشهای فلسفی و پزشکی قومهای عرب زبان شرق را در این باره گردآوری نمود.» (1)
راجر بیکن، پورسینا را پس از ارسطو بزرگترین فیلسوف جهان میشناسد و توماس آگوس ناس، نام او را همواره در کنار افلاطون، و با ارج و ستایش فراوان یاد میکند.
آری گویا فراموش کردهایم که:
«دورانی که ابن سینا را در خود پرورد، دوران مرد پرور ایران زمین بود. از پس چند قرن که از حملهی اعراب گذشته بود مدارس و محافل درس و دانشگاههای ایرانی، هر روز بیش از پیش دانشمندان نامآور تیزبین ژرف اندیش به جامعهی بشری تقدیم می کردند. از همین دانشگاهها «الخوارزمی» بیرون آمد و لگاریتم را به جهان عرضه کرد،از همین مدارس «ابوالوفا بوزجانی نیشابوری» به عرضه آمد و مثلثات را پیشنهاد کرد. همین مدارس زکریای رازی پزشک بزرگ ایرانی را در خود پرورد. و از همین مدارس «ابوریحان بیرونی» بیرون جست و یک هزار سال پیش از انیشتین، گفت که «نور جسم است.» (2)
اینها آگاهیهایی است که بی گمان برخورداری جوان امروزی ایرانی از آن، بیش از دوره کردن زندگی بزرگان شایسته مینماید:
الف- نقش کتاب «قانون» در پزشکی اروپا:
دانشمنامهی پزشکی ابن سینا با نام «قانون»که همچنان برترین گفتار پزشکی جهان به شمار میرود، در پنج دفتر به نگارش درآمده که عبارتند از:
1- «امور کلیه» (پزشکی نظری)،
2- «ادویهی مفرده» (دارو پزشکی)،
3- «امراض جزئیهی آدمی از سر تا قدم» (که شامل 22 فن میباشد).
4- «در امراض جزئیهی اغساء»،
5- «در ادویه مرکبه و زهرها و پادزهرها» است.
هر یک از این دفترها نیز دارای چند بخش می باشد که هر یک جداگانه و یا با هم سدهها بر دانش پزشکی غرب نور افکندهاند.
شادروان دکتر عیسی صدیق پیرامون این کتاب گرانسنگ پور سینا چنین می نگارد:
«کتاب قانون از حیث فصلبندی و انتظام فکر، روشنی و مطالب و سودمندی موضوعات به حدی جالب است که در زمان حیات وی در تمام عالم اسلام انتشار یافته و مورد استفاده قرا رگرفته و چند بار به زبان لاتین ترجمه و قریب پانصد سال کتاب درسی دانشگاههای اروپا بوده است.» (3)
نباید فراموش کرد که قانون نخستین گفتار پزشکی است که به لاتین ترجمه گردید و در نیمه دوم سدهی پازندهم میلادی، شانزده بار و در سدهی شانزدهم بیش از بیست بار در اروپا منتشر شده و تاکنون هشتاد و هفت ترجمه از آن شده است.
و از به نامترین ترجمانان آن در اروپا می توان: روبرت چستر ((R.chester) ترجمه سال 1145 م)، ژراردو دوکرمونا (سدهی 12)، یوحنا اشبیلی، موسی طبون، زرحیا جراسیان (Gracian Zarahiah) را نام برد.
قانون در سدهی دوازدهم میلادی (دو سده پس از زایش پورسینا)به وسیلهی «گراردوس کرمونتیس» به لاتین و ایتالیایی ترجمه شد. در سال 1900 کوئینگ بخش تشریح قانون را به زبان فرانسه برگرداند، و دفتر نخست قانون با ترجمهای نیمه در سال 1930 به وسیلهی کامرون گردنر انجام گرفت. و بخش بیماریهای چشمی در دفتر سوم قانون، به وسیله هیرشبرگ و لیپرت در سال 1902 به آلمانی ترجمه شد.
پور سینا سرودهای نیز در پزشکی نگاشته و به نام «الارجوزه فی الطب» که دو مترجم اروپایی آن (آرمنو گودوبلز، آلیاگوس) آن را «کانتی کوم» و «کانتی کا» نامیدهاند. در سال 1956 به وسیله ژاهیه و ا. نورالدین به فرانسه ترجمه و به همراه ترجمهی لاتین (دوبلز) انتشار یافت.
قانون در دانشگاههای اروپا تا 1650 میلادی آموزش داده میشد و پور سینا در پایگاه یک استاد فرزانه و آموزگار پزشکی در سراسر اروپا سخت شایستهی ارج و ستایش شد و تا سال 1650 م (1061 هجری قمری) در دانشگاههای «لوون» (Louvain) بلژیک، «من پلی» (monpollier) فرانسه و آکسفورد آموزش داده میشده و دانشجویان پزشکی ناگزیر به بررسی و فراگرفتن آن بودند و تا پایان سدهی پانزده میلاد برترین و بالاترین کتاب درسی دانشکدههای پزشکی مسیحی در اروپا گردید.
در قدیمترین برنامهی آموزشی که در پیوند با «مدرسهی پزشکی مونپلیه» است، در منشوری از پاپ کلمنت پنجم (به تاریخ 1309 م)، و نیز در تمام منشورهای پس از آن تا 1557 م، مانند نامهای که روژبیکن (Roger Bacon) روحانی و فیلسوف انگلیسی (1214-1294) دربارهی بوعلی برای کلمنت چهارم نوشته، نام قانون آمده است.
ویلیام دورانت دربارهی نسخهای از قانون چنین گزارش داده که:
«نسخه گرانبهایی از این کتاب که 300 سال پیش نوشته شده، اکنون در کتابخانهی «آستور» در نیویورک موجود می باشد. روزی که من اجازه دیدن این کتاب را کسب کردم،دیدم این کتاب به قدری بزرگ است که من قدرت این که ان را از قفسه بر روی میز مطالعه ببرم، ندارم. این کتاب دارای هزار صفحه دو ستونی است و صفحهی آن به اندازهی قطع یکی از قرآنهای بزرگ شماست.» (4)
در این جا از دیگر دفترها و پژوهشهای پزشکی پورسینا می توان به این جستارها نیز اشاره جست:
1- النبض (در دوران خون)، 2- تشریح الاعضا، 3- جودیه در طب، 4- الاغذیه و الادویه، 5- الاقراباذین، 6- البول، 7- تبدیر سیلان المنی، 8- رساله فی تخلیط الاغذیه، 9- الخمر، 10- السکنجبین، 11- سیاسه البدن و فضائل الشراب (رساله الخمریه و سیاسه البدن)، 12- الادویه القلبیه
و همچنین دیگر دفترهای پزشکی از پورسینا که نام آنها همه با واژه «الارجوزه» آغاز میگردد:
1- الارجوزه فی التشریح، 2- الارجوزه فی المجریات فی الطب، 3- الارجوزه فی الفصول، 4- الارجوزه فی البا (اسباب انحطاط قوه البا)، 5- الارجوزه فی تدبیر الفحول فی الفصول الاربعه، 6- الارجوزه فی الوصایا الطبیه، 7- الارجوزه فی لطیفه فی الوصایا البقراط
ب- پورسینا، پدر پزشکی نوین:
برابر با آگاهیهایی که پس از این خواهد آمد، بی هرگونه هواخواهی، پورسینا را میبایست، پدید آورندهی «نخستین» های جهان پزشکی دانست:
1- پورسینا بدون رادیوگرافی، آگاهیهای درستی را به دست ما می دهد که همانند هنگامههای سهگانه بیماری سل در پزشکی امروز است.
2- او چهل گونه تپش (نبض) را بررسی کرده، و گمان دارند که در این باره از پزشکی چینی برخوردار بوده است.
3- برای بیماری اسهال، نسخه خوردن آب پنیر، و پنیر بز را پیچیده که مانند دستور خوردن «اسید لاکتیک» و شیر خشکهای لاکتیک در دورهی ماست.
4- پورسینا بیماریهایی که از راه آب و هوا دارای واگیر میباشند را، همچو سل، سرخک و آبله خوب میشناخته است.
5- برای درمان سنگهایی که در مجاری ادرار گیر میکنند، بهرهبری از صندلی فلزی را که پوشش چرمی داشته باشد بایسته می داند. او این وسیله را «قاتاتیر» مینامد که امروز در پزشکی اروپایی «کاتاتر» مینامند.
6- او نخستین پزشکی است که سرطان معده را بررسی کرده، و یکی از شگفتترین دستورهای شفای او در سرطان پستان، سود گرفتن از گرما است که تا 15 سال نیز هم در جهان غرب بدین پی نبرده بودند!
7- او استخوانها و مفصلها را خوب میشناخته و روشهای شگفتانگیزی برای شکستهبندی داشته است.
8- ابن نفیس، پزشک دمشقی که گزیدهای از کتاب قانون را فراهم کرده بود،گفتاری پیرامون گردش خون میان قلب و ریهها نگاشته که نخستین کشف گردش خون در جهان به شمار میرود و این خود بخشی از کشف ویلیام هاروی در بررسی همهی گردش خون در تن است.
9- پیشنهادهای او درباره بهداشت، ورزش، بهرهوری از هوای پاک، جوشاندن آب ناشناخته پیش از خوردن (برای دوری از مالاریا)، گرمابهی آفتاب و … همچنان پابرجاست.
10- در کارد پزشکی (عمل جراحی) نیز شستشوی بریدگی با شراب (مایهی الکلدار) را پیشنهاد کرده است. او جراحی مثانه را با برش خطی میانی زیر شکم، کاری ساده و کم خطر میداند (مانند امروز) و نخستین پزشک جراحی است که عصبهای جدا شده را پیوند داده است.
11- روانش انوشه، راهش پر رهرو.
پانویسها:
1- La sience Arabe d'Aldo Mieli Leiden, 1938
2- کارنامه ابن سینا، فریدون جنیدی، رویهی 23
3- تاریخ فرهنگ ایران، عیسی صدیق، رویهی 127 تا 128
4- بخشی از سخنرانی دکتر ویلیام جمز دورانت (نگارندهی تاریخ تمدن)، 1 اردیبهشت 1327 خ، انجمن روابط فرهنگی ایران و امریکا، ترجمهی دکتر مهدی فروغ
تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، ج ا، دکتر ذبیح الله صفا،دانشگاه تهران، 1371 . کارنامهی ابن سینا، فریدون جنیدی، بلخ، 1360 . قانون ابن سینا شاهکار