سه شنبه, 15ام آبان

شما اینجا هستید: رویه نخست نام‌آوران ایرانی بزرگان سالروز درگذشت جلال تاج اصفهانی

نام‌آوران ایرانی

سالروز درگذشت جلال تاج اصفهانی

سی و چهار پاییز از رفتن استاد فقید «جلال تاج اصفهانی» گذشت سالروز درگذشت هنرمندی که پول، ثروت و شهرت برایش ارزشی نداشت!

به گزارش تابناک، امروز ۱۳ آذرماه، سالگرد درگذشت «جلال تاج اصفهانی» هنرمندی ست که به پیشرفت موسیقی آوازی ایرانی کمک زیادی کرده است. استاد تاج اصفهانی بدون شک یکی از معدود خوانندگان صاحب سبک تاریخ موسیقی ایران است که آثار جاودانه‌ای را هم در زمینه آواز و هم در زمینه ترانه و تصنیف از خود به یادگار گذاشته است، به مناسبت سی و چهارمین سالگرد درگذشت این هنرمند ارزنده، ابتدا زندگی نامه وی را بخوانید و سپس بازنشر گفتگو با یکی دیگر از اساتید صاحب سبک آواز ایران یعنی «اکبر گلپایگانی» را دنبال نمایید تا نظرات این هنرمند بزرگ را در مورد استاد تاج اصفهانی جویا شوید.


زندگی نامه هنری جلال تاج اصفهانی

جلال تاج اصفهانی، استاد نامدار موسیقی ایرانی در سال ۱۲۸۲در اصفهان‏ متولد شد. پدرش شیخ اسماعیل معروف به تاج‌الواعظین بود که تا حدی با دستگاه‌های‏ موسیقی سنتی ایرانی‏ آشنایی داشت. صدا و الحان خوش را از پدر به ارث برده بود و لذا در مدرسه همیشه از او برای قرائت قرآن دعوت می شد.

تا ۹سالگی حتی پدر از صوت خوش پسر بی خبر است تا اینکه به طور اتفاقی صدای جلال را می شنود و از صدای خوش او مبهوت می شود و به صرافت می افتد تا پسرش درس موسیقی ببیند. مقدمات را خود به او می آموزد و سپس تاج از ۱۰سالگی نزد استادانی چون سید عبدالرحیم اصفهانی، نایب اسدالله، میرزا حسین عندلیب، حبیب شاطر آموزش می بیند. آخرین استادی که تاج به توصیه پدر برای آموزش نزد او می رود میرزاحسین ساعت ساز معروف به خضوعی بوده و تاج زمانی که از آموزش نزد این استاد فراغت می یابد، دیگر سرآمد آواز بوده و در هر کوی و برزنی در اصفهان سخن از صوت و لحن گیرای او بوده است. کم کم همراهی صدای او با موسیقی و نوازندگان مطرح می شود و اولین بار همراهی موسیقی را با حسین خان اسماعیل زاده استاد معروف کمانچه آغاز می کند.

استاد محمدرضا شجریان درباره هم آوازهای تاج می گوید: «تاج همیشه از آواز مرحوم آسید عبدالرحیم اصفهانی و مرحوم میرزا حسین ساعتساز (خضوعی) با تجلیل و گرامیداشت فراوان یاد می کرد و به خصوص می گفت: صوت داود نبی در حنجره و صدای استادم مرحوم آسید رحیم تجلی می کرد و ممکن نیست کسی دیگر بتواند مانند او به این خوبی بخواند… این اسامی را تاج در گفتگویی که با من در اردیبهشت ماه۱۳۵۸ داشت بر زبان آورد و من تا آنجا که حافظه ام یاری می کند به ذکر آنها می پردازم: آسید حسین طاهرزاده اصفهانی، سیداسماعیل خان قراب، قربانخان شاهی، تجلی، حاج محمدعلی، حبیب شاطرو…»

آنچه مسلم است فضای گرم موسیقی آن زمان در اصفهان سبب ایجاد محفل باارزشی از هنرمندان متبحری چون تاج و استاد کسایی شده بود که به همراه دیگرانی که در بالا نامشان رفت، موسیقی دستگاهی ایرانی را در اصفهان رونقی خاص می بخشیدند.

تتجعلاوه بر استاد حسن کسایی که یار غار و همیشه همراه استاد تاج اصفهانی بود، نوازندگانی چون ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، حسین یاحقی، اکبرخان نوروزی و جلیل شهناز و بسیاری دیگر از هنرمندان تاثیرگذار در موسیقی سنتی با تاج همراهی و همنشینی داشتند. همچنین از شاگردان او می توان به حسین خواجه امیری (ایرج) و محمدرضا شجریان و علیرضا افتخاری اشاره کرد.


علاوه بر این جلال تاج در انتخاب درست اشعار نیز شهرتی داشت. به سبب الفتی که با شعرو ادبیات داشت تبحری خاص در این زمینه پیدا کرده بود و دوستان و همراهان او به وفور خاطراتی را از حضور ذهن او و انتخاب درست و به جای اشعار با توجه به فضا و موقعیت تعریف کرده اند.

پس از آن تاج کار خود را در رادیو ادامه ‌داد. در هر برنامه رادیویی، شگردی نو به کار می‌بست و هرگز آوازهای او تکراری نبود. تاج ظرافت‌ها و شیرین‌کاری‌هایی را که کاملا از نبوغ او سرچشمه می گرفت چاشنی آواز خود می‌کرد. حضور تاج در برنامه گل‌های رادیو، رنگ و رویی تازه به برنامه داد و داوود پیرنیا بنیان گذار این برنامه هم برنامه‌هایی خاص و در حد وسعت حنجره تاج، برای او درنظر می گرفت. او ضمن خوانندگی، سرپرست نوازندگان رادیو اصفهان هم بود.

استاد تاج اصفهانی در ۱۳آذر ۱۳۶۰ دارفانی را وداع گفت. از غم انگیز ترین صحنه ها پس از درگذشت استاد تاج اصفهانی، زمانی است که همقطاران او در منزل شاطر رمضان، از دوستان ۵۰ساله تاج اصفهانی جمع می شوند و استاد حسن کسایی نی می نوازد و هنرمندان در سوگ استاد از دست رفته مویه می کنند.

بازنشر گفتگوی روزان با «اکبر گلپایگانی معروف به گُلپا» به بهانه سالروز درگذشت «جلال تاج اصفهانی»

اکبر گلپایگانی ابتدا در مورد ویژگی‌های اخلاقی زنده یاد تاج اصفهانی گفت: «سه چیز مهم در نظر آقای تاج اصفهانی همیشه در اولیوت قرار داشت اول خدا دوم مردم و سوم خانواده. پول و ثروت و شهرت برای این هنرمند بزرگ اصلا ارزشی نداشت و اخلاقیات برای وی بسیار مهم بود. بدون شک ایشان یکی از بااخلاق‌ترین هنرمندان موسیقی ما بودند.»

ایشان درادامه می‌گویند: «تاج اصفهانی در کار خودش استاد بود و جزو چند نفری بود که در کار خودش نابغه بود. ایشان به همراه آقایان کسایی و جلیل شهناز واقعا نابغه بودند. این بزرگان حکم عتیقه را برای موسیقی ایران دارند، یعنی با گذشت زمان ارزششان بیشتر و بیشتر می‌شود. تاج اصفهانی یک اسطوره در موسیقی ایران است و مثل ایشان در تاریخ موسیقی کم هست. اقای تاج فقط خوانندگی‌اش نبود که ایشان را متمایز از بسیاری هنرمندان کرده بود بلکه عشق به خدا، عشق به مردم که باعث شده بود مردم همیشه حمایتش کنند بویژه مردم اصفهان که تعصب خاصی نسبت به این هنرمند بزرگ دارند و سوم عشق به خانواده که باعث شده بود ایشان علاوه بر هنر از نظر اخلاقی هم متمایز از بسیاری هنرمندان باشند.»

اکبر گلپایگانی در ادامه در مورد دلیل ماندگاری تاج اصفهانی صحبت کرد: «ایشان یک هنرمند صاحب سبک بودند و همیشه وقتی صحبت از آثار ایشان می‌شود می‌گویند سبک تاج. ایشان در زمینه آواز واقعا قدرتمند و صاحب سبک بودند. شما امروز را ببینید، الان دو نوع خواندن وجود دارد یکی آواز است و دیگری ترانه که هر دو برای موسیقی ما لازم است. ولی افرادی مثل بنان، فاخته‌ای، شهیدی ، ایرج و… در وهله اول آوازخوان هستند و بعد ترانه می‌خواندند. ترانه هم در جای خودش قشنگ است ولی آواز خواندن یک مساله مهمی است که هر کسی از عهده اجرای آن بر نمی‌آمد. یک آوازه خوان علاوه بر صدای خوب باید از نظر سواد موسیقی و ردیف‌شناسی در درجه بالایی قرار داشته باشد تا بتواند به ارائه آواز بپردازد. البته اینکه عده‌ای بداهه خوان هستند و عده‌ای قالبی خوان ما به این مساله کاری نداریم و برای ما آواز در درجه اول اهمیت دارد و تاج اصفهانی از جمله هنرمندانی بود که خصوصیات اصلی یک آواز خوان تمام عیار را داشت و در یک جمله می‌توان گفت ایشان یک آواز خوان قدر بودند که برای موسیقی اصیل ایران زحمات زیادی کشیده‌اند.»

این خوانده پیشکسوت در پایان به ذکر خاطره‌ای از زنده یاد تاج اصفهانی می‌پردازد و می‌گوید: «من زمانی که خیلی جوان بودم و هنوز وارد رادیو نشده بودم به همراه پدرم سفری داشتیم به اصفهان و آنجا در کنار زاینده رود بیشه‌ای وجود داشت و مردم اصفهان برای تفریح به آنجا می‌رفتند. یک نفر با صدای قوی و زیبایی در بیشه‌ها مشغول خواندن آواز بودند که پدرم به من گفت اکبر جوابش را با آواز بده. من هم شروع کردم به خواندن آواز، بعد از چند دقیقه دیدم یک آقایی امد جلو و گفت جوان من تاج اصفهانی هستم. من بسیار خوشحال شدم از اینکه این هنرمند بزرگ را می‌دیدم. به ایشان گفتم که من اسمم اکبر گلپایگانی هست و با پدرم برای تفریح به اینجا آمده‌ایم از صدای شما بسیار خوشم آمد و تحت تاثیر صدای شما جسارت کردم و یک چیزی خواندم. از یک پاکت زرد خوشه انگوری در آوردند و به من دادند و به جرات می‌گویم هنوز مزه آن انگور زیر دندان من است.»

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید