نامآوران ایرانی
اندیشهٔ فرهنگی لایق شیرعلی
- بزرگان
- نمایش از یکشنبه, 15 دی 1392 06:20
- بازدید: 4903
برگرفته از مجله افراز (نامه درونی انجمن فرهنگی ایرانزمین)، سال ششم، شمارهٔ نهم، از پاییز 1385 تا تابستان 1386 خورشیدی، صفحه 35 به نقل از ماهنامهٔ گزارش، شمارهی 115، شهریور 1379.
دکتر هوشنگ طالع
لایق شیرعلی، یکی از بزرگترین شاعران ملیگرای زبان و ادب فارسی، روز دهم تیرماه سال جاری [1379 خورشیدی] در شهر دوشنبه (پایتخت تاجیکستان)، درگذشت. بسیاری بر این باورند که لایق شیرعلی، در این زمینه از شعر معاصر فارسی، پهلو به پهلوی شاعرانی چون میرزاده عشقی، عارف، بهار، مهدی حمیدی، اخوان ثالث، نادر نادرپور، فریدون مشیری، توران بهرامی، و... (از ایران)، خلیلالله خلیلی، بیرنگ کوهدامنی و... (از افغانستان)، میزند. اما، آن چه در این میان بهکار لایق شیرعلی، ارزش والایی میدهد، عبارت است از:
نخست آنکه، او در اوج حاکمیت نظام بلشویکی، آن هم از دل یک جمهوری کوچک آسیایی صدای ملیگرایی سر میدهد و آنهم به زبان فارسی. از یاد نبریم که حاکمان شوروی با به کارگیری سیاست «تبر تقسیم»(1) به گفتهی تاجیکان، با ایجاد مرزبندیهای دروغین در سرزمینهای خوارزم و فرارود، در پی زدودن زبان فارسی و در نتیجه مسخ شخصیت تاریخی فارسیزبانان و ایرانیتباران مناطق مزبور بودند. باید گفت که در این زمینه موفقیتهایی را هم به دست آوردند و قلب «ایرانویج» یعنی سرزمینهای سمرقند و بخارا را به زیر یوغ ازبکان درآوردند.
دوم آنکه، لایق شیرعلی از مفاهیم تنگنظرانه فراتر رفته و به «زلال» وحدتخواهی و یگانگیجویی و بازگشت به اصل، رسیده است. آنهم در نظامی که اساس سلطهی خود را بر تجزیه و زدودن یادمانهای ملی، خاطرهی ملی و جعل و تحریف تاریخ گذارده بود.
این دو ویژگی، به شعر لایق شیرعلی نسبت به شاعران ملیگرای ایران، افغانستان و... جلوهی دیگری میدهد. از اینرو شعر لایق، پژواک فریاد مردمی است که پس از گذر سدهها، هنوز روزگار وصل را فراموش نکردهاند. لایق با درک ژرف از این خواست تودهها میسراید:
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟
ما در این دنیا که از یک مادریم!
لایق شیرعلی، پردههای ضخیمی را که حاکمان شوروی بر روی حقایق تاریخ ملتهای اسیر کشیده بودند، میدرد و به سرچشمهی حقیت تاریخ راه مییابد. او - با افسوس و آه - از سرفرازیهای از دسترفته در اثر پراکندگیهای تحمیلشده بر مردمان ایران بزرگ، از خود و ما میپرسد:
ما، کیانیم؟ از کیانیم، ای دریغ!
تاجداران، گدای افسریم.
در اینجا، باید نکتهای را دربارهی شعر شاعران تاجیک - چه در سرزمین تاجیکستان، چه در ازبکستان و یا در جمهوری قرقیزستان و... - به یاد داشته باشیم. حاکمان شوروی، برای بلندتر کردن دیوار جدایی و یا ژرفتر کردن گودال تجزیه، «خط» مردمان خوارزم و فرارود و همچنین منطقهی آران را تغییر دادند. از سوی دیگر، آنان کوشیدند تا با دستکاری در «آوانگاریِ» خط جدیدی که بر تاجیکان تحمیل کرده بودند، میان زبان آن مردمان و دیگر فارسیزبانان فاصله افکنند. از اینروست که در برخی اشعار شاعران تاجیک، قافیهها از نظر ما سست مینماید. این امر، زاییدهی آوانگاری در خط کریل است، نه دلیل ضعف شاعر.
امروز، سخت جای «لایق» در میان مردم ما خالی است. امروز کدامین شاعر - در پهنهی سرزمینهای ایرانی - رسالت وی را به دوش خواهد کشید؟ این سخنان، پس از «لایق» از زبان کدام شاعر فارسیگوی باید به گوش برسد: «... اگر ما میدانستیم که خاک اجداد ما، یعنی فرارودیان و ایرانیانِ امروز، از یک سلسله است به حرف آنهایی که ایران، افغانستان و تاجیکستان را ممالک همجوار میگویند، باور نمیکردیم».
لایق شیرعلی، در سال 1320 خورشیدی (1941 میلادی) در روستای «مزار شریف» از توابع شهرستان پنجکند در جمهوری تاجیکستان به جهان آمد. وی تحصیلات عالی را در سال 1342 (1963 میلادی) در دانشگاه دوشنبه به پایان برد. از سال 1345 (1966)، چند مجموعه از اشعار وی به چاپ رسید که از آن میان میتوان «سرسبز»، «الهام»، «خاک وطن»، «ریزههای باران»، «ورق سنگ»، «خانهی چشم» و «مرد راه» را نام برد.
مجموعهی «مرد راه» که در سال 1351 خورشیدی (1972 میلادی) منتشر شد، از این نظر که با الهام از شاهنامه، آن هم در سالهای اقتدار نظام بلشویکی سروده شده، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
شعر زیر نمونهای گویا از اندیشهی فرهنگی شادروان لایق شیرعلی است.
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟
تاجک و ایرانی و افغان چرا؟ / ما، در این دنیا که از یک مادریم
روز و شب بیدار شمس خاوران / ما ز خوابآلودگان خاوریم
حضرت «اقبال»، بر ما بد مگیر / ما اگر در خواب سکته، اندریم
خیز از خواب گران گفتی، (2) ولی / در سمرقند آنچنان بیمنبریم
در بخارایی که درگاه دری است / با دری گفتن، بیرون از دریم
نیست ملت را ز بس یکپارچهگی / پاره پاره، لقمهی شور و شریم
ریزهریزه، شرحهشرحه، جسم و جان / بار ملت را کجاها میبریم؟
ما تماماً ناتمامیم، ای دریغ! / آن نجیبالمنظر بیمنظریم
کورهای کورهراهیم، آه آه / بر سر خود پای لغزش میخوریم
ما، کیانیم؟ از کیانیم؟(3) ای دریغ! / تاجداران، گدای افسریم
راه لایق شیرعلی پر رهرو.
1- اصطلاح «تبر تقسیم» را تاجیکان برای مرزبندیهایی که در منطقهی خوارزم و فرارود از سوی حاکمان شوروی انجام شد، به کار میبرند. مفهوم آن تجزیه است.
2- اقبال لاهوری و غزل معروف او خطاب به مردم شرق: از خواب گران خیز...
3- کیانِ نخست به عنوان «چه کسانی» به کار برده شده و کیانِ دوم به عنوان «کیانیان».