جشنها و گردهماییها
جشن سپند «مهرگان» گرامی - سروده سوشیانت
- مهر ماه
- زیر مجموعه: جشنها و گردهماییها
- جمعه, 13 مهر 1397 23:05
- آخرین به روز رسانی در جمعه, 13 مهر 1397 23:05
- نمایش از جمعه, 13 مهر 1397 23:05
« آب زنید راه را هین که نگار میرسد »
آن مهرِ فرّخْ فالْ با اسب و سوار میرسد
خانه به خانه کو به کو
هر مرد و زن به گفت و گو
شاد و چکامه خانْ همه
سویِ درو پیشِ رمه
دسته به دسته مردمان
شاد و غزلخوان و جوان
به سویِ دشت و سویِ رود
ترانه خوان و پر سرود
درود درود درود درود
نوای تار و چنگ و عود
میگن که « مهرگان » اومد
شاد و ترانه خوان اومد
برای شادی همه
برای آشتی همه
زیادی خرمن ما
تکونای دامن ما
رامش و دست و هلهله
شور و نوا و ولوله
میگن که بارون اومده
آب فراوون اومده
میگن که ابرها میبارن
سر به سر ما میزارن
گاهی کم و گاهی زیاد
گاهی نسیم و گاهی باد
هر مهرْ روزِ مهر ماه
دوری بکن از اشک و آه
بگیر جشنِ « مهرگان »
به پیشِ سیمینْ بدنان
ای مردم ایران زمین
مرد و زن این سرزمین
بگید که « نوروز » اومده
تو سردی و سوز اومده
بگید که شالی رسیده
درختامون میوه میده
برای سرمای بزرگ
یه سردی سخت و سترگ
حاضر و آماده باشیم
کِشتامونو چیده باشیم
باید که جشنی بگیریم
توی خیابون بریزیم
خونه ها رو تمیز کنیم
گلها رو آویز بکنیم
بگیم که« مهرگان » اومد
شاد و ترانه خوان اومد
آی مهریار مهربون
آهای گرامی، خوش زبون
منم جوون تبری
میگم به گویشِ دری
به جانِ آرش دلیر
عفو گناهم بپذیر
که من و ما تو اون روزها
تو اون ماهها تو اون سالا
باید که یادت میبودیم
نمکدونو نمیشکوندیم
کنون گرامیِ مِهین
برای شادی زمین
بگیم که « مهرگان » اومد
شاد و ترانه خوان اومد
ایزد « مهر » و بشناسیم
آتیش و نور رو بپاشیم
درستی رو یه رنگی رو
شادی و سرزندگی رو
بخوایم برای همدیگه
بشیم پناه یکدیگه